هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
ای سرو که با تو باغها بالیدند
معصوم به معصوم تو را تا دیدند
چون شاخه گل محمدی، دست تو را
بر دیدۀ خود نهاده و بوسیدند
✍ #میثم_مؤمنینژاد
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_مناجات
خروش رود و دریا، یا اباالفضل!
پناه اهل دنیا، یا اباالفضل!
به حق دستهایی که قلم شد
بگیر این دستها را، یا اباالفضل!
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
مژده کز آفاق روشن، گل به دست آمد بهار
برگ برگ سبزه را شیرازه بست آمد بهار
دید دریا تشنه، صحرا عاشق است آمد بهار
جام بر کف، خنده بر لب، میپرست آمد بهار
در مسیرش مخمل سبز چمن گستردهاند
حلّه رنگینِ یاس و یاسمن گستردهاند
باغ باید در قدومش عنبرافشانی کند
هدهد شهر سبا، بال و پرافشانی کند
ماه بَذر نقره پاشد، گوهرافشانی کند
آفتاب از مشرق گیتی زرافشانی کند
تا ببیند آسمان اوج و فرود عشق را
تا بخوانند اختران با هم سرود عشق را
انتظار عاشقان فجر امید دیگریست
روشنیبخش جهان صبح سپید دیگریست
در بهار آرزو عید سعید دیگریست
زادروز سید سجاد عید دیگریست
عید تقوا و عدالت، عید آزادی رسید
جشن ایثار و شهامت، موسم شادی رسید
کیست این مولا که شد صدق از صفایش جلوهگر
عشق از او پیدا شد و مهر از وفایش جلوهگر
حُسن یوسف از جمال دلربایش جلوهگر
مطلعالفجر اجابت از دعایش جلوهگر
لیلةالقدر امامت، نازپرورد حسین
از دو عالم آشناتر با غم و درد حسین
آن که آیین وفا را جلوه بخشید و جلا
شاهد بزم و شهادت، یادگار کربلا
روح ایمان و عبادت، اسوۀ اهل ولا
خطبهخوان بینظیر و... خسته از شام بلا
راهبان کعبۀ آزادی و عشق و جهاد
پاسدار مکتب توحید و عدل و اتحاد
دفتر آزادگی با سعی او شیرازه شد
از گلاب اشک او گلزار ایمان تازه شد
عشق عالمگیر شد، عرفان بلندآوازه شد
آسمان در حیرت از آن صبر بیاندازه شد
چون دم پاک مسیحا خطبههای شام او
زخمه بر تار عواطف زد صلای عام او
گر چه عمری حسرت ایام را در دل نهفت
گر چه در گلزار احساسش گل ماتم شکفت
دشمن از اندیشۀ بیدارباش او نخفت
از قیام روز عاشورا سخن بیپرده گفت
لالههای دشت خون را باغبانی کرد و رفت
نهضت سرخ شقایق را جهانی کرد و رفت
ای مدینه! ای که اعجاز لبش را دیدهای
ای که در هجرانِ گل، تاب و تبش را دیدهای
گریۀ صبح و مناجات شبش را دیدهای
صبر طاقتسوز و سعی زینبش را دیدهای
موجزن دریای خون را دیدهای تا کربلا
در رکابش یک چمن گل چیدهای تا کربلا
ای مدینه! ما که از آن روضه دور افتادهایم
چون پرستو در بهار، از شوق و شور افتادهایم
خانه بر دوشیم و از فیض حضور افتادهایم
ما مگر از چشم آن دریای نور افتادهایم
ای مدینه! ارغوانی رنگ شد دلهای ما
سینهها آتش گرفت و تنگ شد دلهای ما
ای مدینه! باز در کوی تو منزل میکنیم
باز از دریای حسرت رو به ساحل میکنیم
پشت دیوار بقیعت خاک را گِل میکنیم
نور زهرا را چراغ روشنِ دل میکنیم
ای مدینه! ای که بوسیدی رکاب جبرئیل
باز کن بر روی این پروانه «باب جبرئیل»
ای مدینه! ما که با گلها تبسم میکنیم
در خیال خود تو را هر شب تجسم میکنیم
گر بخوانی در حضورت دست و پا گم میکنیم
با نسیم صبحدم، گاهی ترنم میکنیم
جلوۀ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع
یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #حضرت_شهربانو_س
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
سلام ای گنجِ برجا مانده از شاهان ساسانی
تویی باغِ بهشتِ کاخهای رو به ویرانی
سفر از خانهی اجدادیات شد سِیرِ معراجت
سفر از فرش تا عرش، از اهورا تا مسلمانی
اسیرت خواندهاند آنان که از نسلِ اسیرانند
به بندِ بانی آزادیات دنیاست زندانی
تو اهلِ خانهی اسرارِ عرشی مَحرم سِرّی
غریبه نیستی، همشهری مِنّای سلمانی
از این پس رعیتت هستند شاهان، شاهبانوها
از این پس شهربانویی و شهبانوی سلطانی
تو اُمُّالسَّجدهای؛ اُمُّالدُّعایی؛ مادرِ نوری
فراسوی زبان، اُمُّالصَّحیفه، اُمِّقرآنی
تو اُمُّالرّوضهای؛ اُمُّالبُکایی؛ مادرِ ابری
تویی اُمُّالخِطابه، مادرِ باران و طوفانی
عروسِ خاندانِ آبی، اما تشنهی اشکی
برای آب، از روزِ مبادا روضه میخوانی
تو اقیانوسِ اشکِ روضهخوانان را عَجَمرودی
تو پیوندِ شهیدِ کربلا با خاکِ ایرانی
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #حضرت_شهربانو_س
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
اگر چه در ره حق صدهزار دشواریست
میان حادثهها کار حق نگهداریست
اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی
همیشه کار خدا یاری و مددکاریست
خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد
که بیحسینشدن اول گرفتاریست
سخن به مدح زنی میکنم شروع، که شعر
به مدح و منقبتش متهم به کم کاریست
سخن به مدح زنی می کنم شروع، بلی
که از گناه، تمام وجود او عاریست
همان که چشم و دلش رو به عالم بالاست
که قصر در نظرش جلوهی دلآزاریست
همان که جلوهی صد قصر غافلش ننمود
همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاریست
زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست
یگانه محور و معیارِ حق سزاواریست
به خواستگاری او فاطمه به خواب آمد
"زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداریست"*
به هرکسی نرسد اینچنین مقام رفیع
که این نتیجهی یک عمر خویشتن داریست
خدا برای حسین آفریدش از اول
جواب او به حسین از همان ازل آریست
شرافتیست بلی مادر امام شدن
ز عشق بو نَبَرد آن دلی که زنگاریست
همین که دامن او مهد حجت الله است
نشان رفعت شأن و بلندمقداریست
"دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"**
که خُلق مادر در خُلق بچهها جاریست
بُراق عشق، تو را تا خود مدینه رساند
که در مسیر خدا مرکبت سبکباریست
که خواستی وطنت خانهی حسین شود
کجای قصهی هجرت ز جبر و ناچاریست؟!
تو آمدی که به "زن" شأن دیگری بدهی
به نُه امام نشانِ تو جاری و ساریست
"هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب"
هنوز از تو سرودن کمال دشواریست
✍ #علی_مقدم
*حافظ
**صائب
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
سلامٌ علی آلِ طاها و یاسین
به این خُلق و این خوی و این عزّ و تمکین
رخش مصحف فاطمه، حُسن، قرآن
پُر از «قدر» و «وَاللَّیل» و «وَالشَّمس» و «وَالتّین»
درود الهی بر آن خُلق نیکو
سلام محمّد بر آن خوی شیرین
نماز از خضوعش به پرواز آید
دعا از نفسهای او بسته آذین
به سجادهاش آسمان آورد سر
به ذکر دعایش خدا گوید آمین
سلام خدا بر خضوع و خشوعش
قیام و قعود و رکوع و سجودش
درود خداوند حَیّ جلیلش
به قدر و کمال و جمال جمیلش
عجب نیست در مسلخ عشق و ایثار
اگر بوسه بر دست آرد خلیلش
عجب نیست کز عرشۀ عرش اعلا
طواف آرد از چارسو جبرئیلش
سلاطین غلامش، خواتین کنیزش
طوایف مریدش، قبایل دخیلش
حَجَر شاهد عزت و اقتدارش
هشام بن عبدالملکها ذلیلش
بسا تخت شاهی فرو رفت در گل
کجا حاکم گِل شود حاکم دل؟
«هشام» استلام حجر تا نماید
در آن ازدحامِ خلایق نشاید
نه قدری که از وی شود قدردانی
نه کس بود تا کس بر او ره گشاید
به ناگاه دیدند آمد جوانی
که پیوسته او را حَجَر میستاید
گشودند حُجّاج از چار سو، ره
که آن شاهدِ حُسن یکتا بیاید
یکی خواست تا سر به پایش گذارد
یکی رفت تا جان نثارش نماید
یکی گفت نامش چه باشد هشاما!
- حسد را نگر- گفت: نشناسم او را
به ناگه «فرزدق» خروشید در دم
که: این است نجل رسول مُکَرّم!
تو چون میکنی در مقامش تجاهل؟
من او را بِه از خویشتن میشناسم
نماز است بی او گناه کبیره
ثواب است بی او خطای مسلّم
تعالیم اسلام از اوست جاری
قوانین توحید از اوست محکم
چراغیست بر قلۀ آفرینش
امام است بر جملۀ خلق عالم
سلام و رکوع و سجود است از او
قنوت و قیام و قعود است از او
امامیست کو را اُمَم میشناسد
کریمیست کو را کرم میشناسد
صفا، مروه، مسعی، حَجَر، حِجر، زمزم
طواف و مطاف و حرم میشناسد
بیابان مکه، منا، خیف، مشعر
سماوات و لوح و قلم میشناسد
زمین میشناسد، زمان میشناسد
عرب میشناسد، عجم میشناسد
یم و قطره و ماه و خورشید، او را
به ذات الهی قسم میشناسد
سلام خدا بر اَب و جَدّ و مامش
مسلمان بود هر که داند امامش
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح
سپر ز گریه و شمشیر از دعا دارد
مَلَک به سجدۀ او رشکِ اقتدا دارد
حقوق را چه کسی مثل او ادا کرده؟
نماز را چه کسی مثل او به پا دارد؟
اگر به مصلحتی چند روز بیمار است
برای هر چه که درد است او دوا دارد
مدیح حضرت سجاد هر چه بنویسند
قسم به شعر فرزدق، هنوز جا دارد
بپرسد از حجرالاسود از ولایت او
هر آن کسی که به سجاد، شک روا دارد
علیست اسم و علی رسم او، بپرس از شب
که زخم شانۀ او ریشه در کجا دارد؟
بپرس کوچه به کوچه کدام شبگرد است
که سفرههای یتیمان از او غذا دارد..
فدای آن لب خشکی که لحظۀ افطار
به اشک، روضۀ عطشان کربلا دارد
رسول کربوبلا، وارث حسین چه گفت؟
که بعد خطبۀ او دشمنش عزا دارد
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
پُر میکنیم از مِی گلوی بادهها را
تا مست باشیم انتهای جادهها را
بعد از دو رکعت عشقبازی باز خواندند
در رکعت سوم همان دلدادهها را
امشب به سمت خانهی سجاد انداخت
دست ارادتهای ما، سجادهها را
خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب
آنی بگیرد دست این افتادهها را
بعد از پدر، حالا پسر میآید از راه
خدمت کنید آقا و آقازادهها را
این دومین نوریست که تا منجلی شد
او هم علی بن حسین بن علی شد
در آسمانم ماه را میبینم امشب
گمراهم اما راه را میبینم امشب
چشم سرم را بستم و با دیدهی دل
لبخندهای شاه را میبینم امشب
ارباب خوشحال است و من در دستهایم
مال و منال و جاه را میبینم امشب
در چشمهای این علی دارم علی را
یا که رسول الله را میبینم امشب
میآید و با هر قدم در زیر پایش
جانهای خاطرخواه را میبینم امشب
حالا که آقای دعا دارد میاید
ما را خدا ای کاش قربانش نماید
فخر است امشب آسمان را بر زمینش
میخندد و افلاک، حیران طنینش
دست حسین بن علی امشب رکاب و
روی علی بن حسین آمد نگینش
بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت
وقتی که لبهای علی شد بوسهچینش
خالیست جای فاطمه هرچند، اما
خوابیده با لالاییِ اُم البنینش
در سوم شعبان رسید از راه، شاه و
در پنجمین روزش رسیده جانشینش
روح دعا، مرد خدا، جان حسین است
او وارث ملک سلیمان حسین است
با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده
در راه اثباتت حجر لب باز کرده
نه دوستانت که ید عقدهگشایت
از دشمانت هم گرهها باز کرده
حتی دعاهایت؛ جدا از حرفهایت
در علم حرفی تازه را آغاز کرده
شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس
آموزگار آسمان! ممتاز کرده
هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده
تا قاب قوسین خدا پرواز کرده
هروقت میخواهم که قلبم را بشویم
باید "الهی لاتؤَدِّبْنی" بگویم
با دست لبریز از دعایی که تو داری
ما را ببر سمت خدایی که تو داری
حرفی بزن تا جام من لبریز گردد
از بادههای حرفهایی که تو داری
گرم مناجات است شبهای ملائک
با لحن جانسوز صدایی که تو داری
پرواز خواهم کرد با بالی که خاکیست
یک روز تا صحن و سرایی که تو داری
ما را شبی مهمان خان روضهات کن
در خانهات، در کربلایی که تو داری
هر جا که باشی کربلا آنجاست آقا
انگار هر روز تو عاشوراست آقا
آزادی از بند اسارت در اسارت
دست خدا بوده است یارت در اسارت
در مجلس حکام، بر منبر نشستی
بر روی کرسی صدارت در اسارت
بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی
یعنی شدی پیک بشارت در اسارت
با دست بسته باز دستی باز داری
وقتی عطا گشتهست کارت در اسارت
جسم شهیدان را که کفْن و دفن کردی
با اشک میخواندی زیارت در اسارت
ای آسمان، شرمنده از باران چشمت
دست مرا پُر میکند احسان چشمت
باران چشمان تو را باران ندارد
ای آسمان! که بارشت پایان ندارد
هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که
پیراهنی را هم از او کنعان ندارد
حدِّاَقل آبی بنوش آقا که چشمت
دیگر برای گریه کردن جان ندارد
هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی
بر حرمتی که قاری قرآن ندارد
گفتی مرا ای کاش که مادر نمیزاد
چه دیدهای که بدترش امکان ندارد؟
بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست
بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست
✍ #محمدعلي_بياباني
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
از سکوتم صدا درست کنید
ذکر یا ربنا درست کنید
ببرید و بیاورید مرا
بلکه از من گدا درست کنید
در دلم گر بناست خانه کنید
اول این خانه را درست کنید
میشود سنگ دستتان بدهم
میشود که طلا درست کنید
هر چه میل شماست تسلیمیم
یا خرابم و یا درست کنید
فقر ما را کسی درست نکرد
ای کریمان! شما درست کنید
شد اگر، شکر؛ اگر نشد یک وقت
مینشینم تا درست کنید
بعد از آن که مدینهام بردید
سفر کربلا درست کنید
از لب ما دعا نمیافتد
کربلا، کربلا نمیافتد
این قبیله همه شبیه هماند
این کَرَمزادهها چه با کرماند
چه نیازیست تا بزرگ شوند
در همان کودکی مسیح دماند
زندهام میکنند مثل مسیح
بر تن مردهام اگر بدمند
همه آمادهی بلا هستند
جادههای عروج پیچ و خماند
عاشقان بیشتر پی نامند
عاشقانی که عاشقند کماند
عاشقان در نگاه آل علی
گر اسیرند باز محترماند
دختران قبیلههای عرب
خادم شهربانوی عجماند
عجمی کردهاند جانان را
آبرو دادهاند ایران را
ای مناجات تا خدا رفته
عرش را تا به انتها رفته
کیسه کیسه به شانه نان برده
خانه خانه سوی گدا رفته
بی تو معراج هم کسی برود
بی وضو محضر خدا رفته
بس که در حال سجده افتاده
رنگ پیشانی شما رفته
برکت میرسد غلامت اگر...
سر سجادهی دعا رفته
محمل ما به گِل فرو رفته
محمل ما شکسته وا رفته
چارهای کن برای ما، ور نه
رمضان، آبروی ما رفته
آبرودار پنجم شعبان
دارد از راه میرسد رمضان
چه مقامیست مادر تو شدن
مثل پروانهی سر تو شدن
بال جبريلِ عرش مال خودش
راضيام با كبوتر تو شدن
علیِ اكبر است و آرزوي
چند سالي برادر تو شدن
میشود برتر از سليمان شد
ظرف يك روز نوكر تو شدن
اين غلام سياه را نفروش
كردم عادت به قنبر تو شدن
به خداي يگانه میارزد
كشتهی نام اطهر تو شدن
پدرت هم به تو "ولی" میگفت
«بابي أنت يا علي» میگفت
آمدي و حسين خندان شد
همه جا جز بقيع چراغان شد
آمدي و به بركت نامت
نام جدت علي فراوان شد
مادرت شد عروس زهرا و
افتخارش نصيب ايران شد
آشنا با صحيفهاش كردي
هر كه بر سفرهي تو مهمان شد
رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است
رمضان شرح ماه شعبان است
ابر و خورشيد و ماه در كارند
خاكي از زير پات بر دارند
تب تو تب نبود، درمان بود
راويان تب تو بيمارند
دوستان قديمي زهرا
به تو و مادرت بدهكارند
در اسيري مادرت حتي
از مقامات او خبر دارند
هر چه مِهريهاش گران باشد
باز قوم علي خريدارند
به غلامت بگو دعا بكند
اين گرفتارها گرفتارند
با مناجات تو ملائكه هم
سر شب تا به صبح بيدارند
تا نگاهي به بالشان بكني
از كرم خوش به حالشان بكني
كاش ميشد بنا درست كنند
گنبدي از طلا درست كنند
همه جاي مدينه را نه، نه
لااقل پنج تا درست كنند
گرد و خاك بقيع را ببرند
تا برايم دوا درست كنند
شيعيان حاضرند با گريه
آستان تو را درست كنند
با النگوي دختران عجم
چند ايوانْ طلا درست كنند
سنگها میخورد بر سر تو
تا كه شايد صدا درست كنند
عمه را زد ولي سر تو شكست
هم سر عمه، هم سر تو شكست
ای مناجاتی سرای حسین
ذکر آمین ربنای حسین
ای تمام صحیفهات شرحِ
آخرین ناله و دعای حسین
مقتل تو صحیفهات باشد
دادهای شرح کربلای حسین
کاش مثل تو روضهخوان بشویم
تا اقامه کنیم عزای حسین
به زبان دعا بیان کردی
چه کشیدند بچههای حسین
آه تیر سه شعبه و حلقِ
طفل معصوم بی خطای حسین
الامان از حکایت زینب
وای از روز ماجرای حسین
بعد از آن که بدن مرتب شد
سر بنه روی بوریای حسین
روی قبرش نوشتی یا مظلوم!
لک روحی فدا ابا المهموم!
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
ای اختر تابان قمرت باد مبارک
ای مادر ایران پسرت باد مبارک
ریحانۀ خیر البشرت باد مبارک
از خوبتران خوبترت باد مبارک
فرزند تو بر پنج قمر نور دو عین است
با نـام علی آینـهی روی حسین است
ای پیش رویت آینهی شمس ولایت
ای همسر و ای مادر دو رکن هدایت
امروز خدا کرده علی بر تو عنایت
رویش کند از آینهی غیب حکایت
گل بوسه بزن بر روی این گل پسر امشب
این جان حسین است که داری به بر امشب
این خوبترین گل زگلستان خلیل است
این آینهی حُسن خداوند جلیل است
این بر ملک و جن و بشر، پیر و دلیل است
بیمثل بدیل است، جمیل است، جمیل است
طوبای بهشت علوی این ثمر توست
تبریک که میلاد یگانه پسـر توست
زیبا پسر تو، پدر هشت امام است
در پنجم ماه آمده و ماهِ تمام است
این بر شهدا حامل خون است و پیام است
این حجّ و زکات است و صلات است و صیام است
بـا هـر نفسش نغمـۀ تکبیر مبارک
بر خال و خطش آیۀ تطهیر مبارک
ای نخل وجودت، ثمر یوسف زهرا
ای روی تو قرصِ قمرِ یوسف زهرا
ای پارهی قلب و جگر یوسف زهرا
ای یوسف زهرا، پسر یوسف زهرا
گلبوسهی شیـرینِ دعـا بـر دهن تو
آیات خـدا مـوج زده در سخن تو
ای با سخنت زنده شده جان ولایت
ای روح کتاب الله و ریحان ولایت
پیغامبر خون شهیدان ولایت
از اشک شبت، سبز گلستان ولایت
تو خون خدا در بدن خون خدایی
فریـادِ خروشـان تمــام شهـدایی
ای مرغ سحر مست مناجات شب تو
پیوسته دعا بوسه نهاده به لب تو
بال و پَرِ پروازِ دعا تاب و تب تو
ای وحی خدا بال زده در طلب تو
وصف تو شده زینت آیات شریفه
از متن مناجات تو داریم صحیفه
ای وجه تو بر وجه خدا منظر دیگر
سجادهی خاکت دل شب سنگر دیگر
مارا نَبُوَد غیر شما یاور دیگر
برما نگشودند جز این در، درِ دیگر
ما در دو جهان بندهی فرمان شماییم
در موج بلا، دست به دامان شماییم
رخسار تو هنگام دعا سورهی نور است
سروِ قدِ تو سبزتر از نخلۀ طور است
ما را همهجا با نفست فیض حضور است
بی روی تو گلزار جنان خانهی گور است
در دیدهی آن بنده که پاکیزه سرشت است
دامان بقیع تو بهشت است، بهشت است
تو حج و زکاتی و صلاتی و صیامی
تو یک تنه در شام بلا فاتح شامی
در گوشۀ ویرانهسرا عرشْ مقامی
آری تو امامی، تو امامی، تو امامی
هر چنـد که در ابـر، رخِ مـاه بگیرد
مـه چهرهگشایـی کند و ابـر بمیرد
ای جان دو عالم، همه عالم به فدایت
ای جن و بشر یکسره محتاج دعایت
ما دست گشودیم به دامان ولایت
«میثم» متحیّر که چه گوید به ثنایت
ما را چه رسـد نزد شمـا مدحسرایی
بهتر که گشاییم سویت دستِ گدایی
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
ارادت به نام علی دارم و
پناهی به بام علی دارم و
دلی مست جامِ علی دارم و
مدال غلامِ علی دارم و
به این نوکری و ارادت خوشم
خوشم در هوایت نفس میکشم
دخیلم به موی تو یا بن الحسین
دو دستم به سوی تو یابن الحسین
من و آرزوی تو یابن الحسین
فدای عموی تو یابن الحسین
دخیلم دخیل ضریحی که نیست
پناه من خسته غیر از تو کیست
به نام ابالفضل راهم بده
نگاهی دمی بر نگاهم بده
ببین خسته جانم، پناهم بده
برات خلاص از گناهم بده
فدای تو و نام تو؛ یا علی!
رسیدم سر بام تو؛ یا علی!
تو که آمدی سجدهها پا گرفت
عبادت به لطف تو معنا گرفت
دعا با دعای تو بالا گرفت
دعای قنوت تو ما را گرفت
به یک ربّنایت حسینی شدیم
به لطف دعایت حسینی شدیم
تویی زینت ذکر و سجادهها
تویی مستی ناب این بادهها
تویی محور صبر آزادهها
رهایم نکن در دل جادهها
رهایم کنی راه گم میکنم
تو را گاه و بی گاه گم میکنم
شب ظلمت و غم به سر میرسد
زمان طلوع سحر میرسد
شبی از مدینه خبر میرسد
از این خاندان یک نفر میرسد
که بانی ایوان طلا میشود
مدینه خودش کربلا میشود
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
از این سو شهربانو با دلی خرسند میآید
از آنسو زینب کبریست با اسپند میآید
حسین آغوش وا کرده؛ حسن تبریک میگوید
به استقبال او عباس با لبخند میآید
لب افلاک خندان شد؛ مدینه نورباران شد
که دارد عابدی بی مثل و بی مانند میآید
دل سجادهها بیش از همه شاد است این شبها
امامی که به او سجاد میگویند میآید
به عشق حیدر کرار او را هم علی نامید
چقدر این اسم روح افزا به این فرزند میآید
عرب را با عجم عهدیست امشب تا خود محشر
به این وصلت بگو محکمترین پیوند میآید
ز درگاهش کسی با دستِ خالی رد نخواهد شد
خوشا آنکه به این درگاه حاجتمند میآید
::
گدا خوب است کارش را به دست خلق نسپارد
اگر دست گدایی سمت زین العابدین دارد
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e