#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
شمعم که با شرار خودم گریه میکنم
دریایم و کنار خودم گریه میکنم
بی اختیار جای نفس آه میکشم
با آه بیشمار خودم گریه میکنم
روز مرا کبودی رویی سیاه کرد
هر شب به روزگار خودم گریه میکنم
بی تاب میشود حسن از یاد کوچهها
با طفل بی قرار خودم گریه میکنم
بر جان خویش نیمهی شب چیدهام لحد
حالا سر مزار خودم گریه میکنم
شاعر: #میثم_مؤمنینژاد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
بر جان خویش نیمهی شب چیدهام لحد
حالا سر مزار خودم گریه میکنم
شاعر: #میثم_مؤمنینژاد
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
بر جان خویش نیمهی شب چیدهام لحد
حالا سر مزار خودم گریه میکنم
شاعر: #میثم_مؤمنینژاد
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
ای سرو که با تو باغها بالیدند
معصوم به معصوم تو را تا دیدند
چون شاخه گل محمدی، دست تو را
بر دیدۀ خود نهاده و بوسیدند
✍ #میثم_مؤمنینژاد
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
هرروز سر بر زانوی غم گریه کردم
بر اشرف اولاد آدم گریه کرم
در خانهها منبر به منبر روضه خواندم
در کوچهها پرچم به پرچم گریه کردم
من سالهای سال قبل از خنجر شمر
بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم
کوه گناهی را خدا میبخشد از مهر
وقتی بهقدر بال شبنم گریه کردم..
تا نوحهخوان دم داد «ای اهل حرم» را
با مشک پارهپاره آن دم گریه کردم
بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخمش
دیدم فقط اشک است مرهم، گریه کردم..
مقتل نوشت از تشنهکامی تار میدید
با چشم کوثر، چشم زمزم گریه کردم
هی با لهوفش روضه خواندم، روضه خواندم
هی با مُقَرّم گریه کردم، گریه کردم
فردا که میفهمم بهای اشک من چیست
افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم
✍️ #میثم_مؤمنینژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net
#امام_حسین_ع_مناجات
هرروز سر بر زانوی غم گریه کردم
بر اشرف اولاد آدم گریه کردم
در خانهها منبر به منبر روضه خواندم
در کوچهها پرچم به پرچم گریه کردم
من سالهای سال قبل از خنجر شمر
بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم
کوه گناهی را خدا میبخشد از مهر
وقتی بهقدر بال شبنم گریه کردم..
تا نوحهخوان دم داد «ای اهل حرم» را
با مشک پارهپاره آن دم گریه کردم
بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخمش
دیدم فقط اشک است مرهم، گریه کردم..
مقتل نوشت از تشنهکامی تار میدید
با چشم کوثر، چشم زمزم گریه کردم
هی با لهوفش روضه خواندم، روضه خواندم
هی با مُقَرّم گریه کردم، گریه کردم
فردا که میفهمم بهای اشک من چیست
افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم
✍️ #میثم_مؤمنینژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net