eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
338 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش در دروازه‌ی ساعت زمان می‌ایستاد نیزه‌ها می‌رفت؛ اما کاروان می‌ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می‌تپید قلب دنیا می‌گرفت و ناگهان می‌ایستاد کوفیان دیدند، وقتی لب به گفتن می‌گشود ناگهان زنگ شتر‌ها از تکان می‌ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می‌شدند آن چنان که گفته‌اند: «آبِ روان می‌ایستاد» او که با صبر و غرور و همت زهرایی‌اش باحجابش روبروی دشمنان می‌ایستاد زینبی که خطبه‌ها را حیدری می‌خواند و بعد روی حرفش چون علی تا پای جان می‌ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت هم چنان می‌ایستاد و هم چنان می‌ایستاد :: روضه‌ی گودال را اصلاً نخوانم بهتر است شمر در خون می‌نشست اما سنان می‌ایستاد آفتابِ داغ می‌تابید بر تن‌ها، ولی قاتل خورشید زیر سایبان می‌ایستاد بیت آخر سهم خولی می‌شد و با خواندش بر زمین می‌خورد وقتی روضه‌خوان می‌ایستاد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با ناله‌ی ذرّیه‌ی زهرا نزنید سر مردان خدا را به سر نیزه زدید مرد باشید دگر سنگ به زن‌ها نزنید به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید دختران را به کنار سر بابا نزنید علی و فاطمه در جمع شما اِستادند پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید به اسیری که بُوَد در غل و زنجیر زدید به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید رقص شادی جلوی محمل زینب نکنید پای سرهای بریده به زمین پا نزنید بگذارید برای شهدا گریه کنیم خنده بر داغ دل سوخته‌ی ما نزنید کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است تازیانه به تن زینب کبری نزنید به تماشای سر پاک حسین آمده‌اید اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید: دوستان! غیر در خانه‌ی مولا نزنید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در شهر یهودیان به اجبار وارد شده زینب عزادار این بار نخست اوست والله تا حال نرفته است بازار جای علی اکبر و اباالفضل دور و بر اوست خیل اشرار زینب چه خلاف کرده یا رب هستند همه از او طلبکار می‌داد سلام و سنگ می‌خورد سنگ است مگر زبان گفتار؟ این مجلس شوم، مجلس کیست؟! جمع است در آن چقدر کفتار از حد تصور است بیرون فهمیدن روضه است دشوار ناموس یزید در حجاب و ناموس حسین بین انظار با دختر فاطمه چه کردی! نفرین به تو روزگار بی عار... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کی دیده کنار هم، جام می و قرآن را جام می و قرآن و، چوب و لب عطشان را ای فـاطمه‌ی اطـهر! ای دختـر پیغمبـر! در طشت طلا بنگر، وجه الـلَهِ سبحان را فریاد که سوزاندند، آخر دل زینب را افسوس که بشکستند، آن گوهر دندان را یارب جگرم شد خون، دیدم که یزیدِ دون با چوب زند بوسه، لعل لب مهمان را قلب نبی آزردند، در مجلسِ مِیْ ‌بردند هم آیه‌ی تطهیر و، هم سوره‌ی فرقان را فریاد از آن چوب و، افسوس بر آن دندان کز سوره جدا کردند، یک آیه‌ی قرآن را فریاد که از این غم، خون شد جگر عالم آتش زدی ای «میثم»! این عالم امکان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت غائله در مجلس یزید اشک سر بُریده در آمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای با پای پُر ز آبله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید با کینه‌ای به قدمت تاریخ، کفر داشت با دین، سرِ مقابله در مجلس یزید دف‌ها به روی دست، و کِل می‌کشید مست مطرب میان هلهله در مجلس یزید بزم شراب بود و چه کردند پای تشت رقاصه‌ها پِیِ صِله در مجلس یزید ای وای، بین جام شراب و سر امام چندان نبود فاصله در مجلس یزید بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید شد اشک چشم، بغض و بدل کرد اینچنین آتش فشان به زلزله در مجلس یزید خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد از دست إبن آکله در مجلس یزید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمه! مادر سادات! چه آمد به سرت؟ شامیان عید گرفتند به قتل پسرت سنگ و خاکستر و دشنام و کف و زخم زبان کوچه ‌کوچه شده مزد زحمات پدرت بوسه از دور به پیشانی بشکسته بزن اگر افتد به سر پاکِ حسینت نظرت شانه بر گیسوی زینب بزن و اشک بریز گر به دروازۀ ساعات بیفتد گذرت دیگر از چوب و لب خشک نگویم سخنی بیش از این نیست روا تا که بسوزد جگرت چون مه نیمه درخشد به کنار خورشید سر عباس که خود هست حسین دگرت مادر زینب! از زینب مظلومه بپرس دخترم! در ملاء عام چه آمد به سرت؟ یا محمّد بنگر حق ذوی‌ القربی را کشت اولاد تو را امت بیدادگرت "میثم!" از بس سخن از سوز جگر می‌گویی شعر تو در نفس سوخته گشته شررت ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهار تب‌زده قربانی خزان شده است زمین بهانه‌ی نفرین آسمان شده است سر مفسر قرآن به رحل نیزه نشست چه خاک‌ها به سر خیل قاریان شده است به نی مراقب خود باش ماه محرابم حسین! طاق دو ابروی تو نشان شده است شبی درون تنور و دمی به روی درخت گهی به صندوق دشمن سرت نهان شده است دوباره یوسف تشنه تو معجزه کردی؟ برای سنگ زدن پیرزن جوان شده است! درون طشت که رفتی خیالت آسوده سفارش لب خشکت به خیزران شده است بس است با لب زخمی دگر نخوان قرآن ببین چه ولوله‌ای بین کاروان شده است ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه روز عید صیام و نه عید قربان است چه روی داده که شام این‌همه چراغان است زنان شام همه می‌زنند و می‌رقصند به هر که می‌نگرم سخت شاد و خندان است چه روی داده که در دست شامیان سنگ است مگر سه‌ساله‌ی زهرا به شام مهمان است میان هلهله‌ها هیجده سر است به نی به هر سری نگرم مثل ماهِ تابان است سری به نوک سنان می‌خورد لبش بر هم عیان زحنجر خشکش صدای قرآن است نقاب بانویی از گردوخاک و خون سر است حجاب دخترکی گیسوی پریشان است سوار ناقه جوانی است در غل و زنجیر که چشم سلسله بر ساق پاش گریان است دلا در آتش غم همچو آفتاب بسوز که سایبان اسیران سر شهیدان است تن ضعیف و غل و داغ و گردن مجروح خدای رحم کند آفتاب، سوزان است هنوز بر لبش آثار تشنگی پیداست هنوز آب به او، او به آب عطشان است سر حسین به بالای نیزه قرآن خواند یکی نگفت که این سر، سرِ مسلمان است حرامیان ستم‌پیشه! کعب نی نزنید به کودکی که تنش مثل بید لرزان است ز دست دختر زهرا طناب باز کنید که او بر این اسرا یاور و نگهبان است ز سیل اشک جهان را خراب کن "میثم" که جای گنج الهی به شام ویران است ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شراره بر دل ناموس کبریا زده‌اند برای دیدن ما، شهر را صدا زده‌اند خدا به خیر کند، قافله به راه افتاد سر تو را سر نیزه در انتها زده‌اند حواس‌ها همه پرت سر تو خواهد شد که دامنی پُرِ از پاره‌سنگ، تا زده‌اند به نیزه تکیه زدی و تمام قافله باز گریز گریه به گودال کربلا زده‌اند دوباره داد بزن... ای حرامیان به کجا؟ که شمرها به حیا باز پشت پا زده‌اند محله‌های یهودی چقدر باریک‌اند دوباره فاطمه را بین کوچه‌ها زده‌اند هنوز حرمله گویا دلش خنک نشده سپرده پای سرِ تو؛ رباب را زده‌اند ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خنده بر پاره گریبانی‌مان می‌کردند خنده بر بی‌سروسامانی‌مان می‌کردند پشت دروازه‌ی ساعات معطل بودیم خوب آماده‌ی مهمانی‌مان می‌کردند از سر کوچه‌ی بی‌عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی‌مان می‌کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می‌خواندیم بیشتر شک به مسلمانی‌مان می‌کردند بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی‌مان می‌کردند هیچ جا امن‌تر از نیزه‌ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی‌مان می‌کردند ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رخسار یاس و سیلی دست خزان کجا قدّ کمان و قامت سرو روان کجا آل رسول و شام غم و مجلس یزید بزم شراب و رأس امام زمان کجا ای کاش می‌شکست قلم تا نمی‌نوشت قرآن کجا و طشت زر و خیزران کجا خیزید ای ذُراری زهرا ندا دهید زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا در مجلس یزید نپرسید یک‌نفر هفتاد داغ و این‌همه زخم زبان کجا گیرم نبود سبط رسول خدا حسین چوب جفا کجا و لب میهمان کجا حورا کجا و دوزخیان آه! وای من بازوی ده فرشته و یک ریسمان کجا از زخم‌های سیّد سجّاد بشنوید زنجیر خصم و پیکر جان جهان کجا ای اهل‌بیت! گر نگشایید باب لطف ما رو بریم از در این آستان کجا؟! فیض از شماست و رنه بدان کثرت گناه «میثم» کجا و اینهمه سوز بیان کجا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e