#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
وقت بیماری و غم، ذکر حسن میگیرم
وسط روضه و دم، ذکر حسن میگیرم
همهجا زیر علم ذکر حسن میگیرم
به خدا بین حرم ذکر حسن میگیرم
سامرا، ذکر حسن، بین حرم میچسبد
جمعِ نامِ تو شدن، زیر علم میچسبد
ما نشستیم سر سفرهی شاهانهی تو
به فدای تو و آن لطف کریمانهی تو
عرشیان صف زده پشت در کاشانهی تو
خیر دیدیم چقدر از در این خانهی تو
پاسبان حرمت خیل ملائک هستند
جیره خوار کرمت خیل ملائک هستند
خلق حیران تو و روی ملیحت آقا
به فدای تو و آن لحن فصیحت آقا
ماجراییست عجب، دست مسیحت آقا
دست ما را برسان تا به ضریحت آقا
به فدای تو و آن گنبد و گلدستهی تو
کس نخورده است در عالم، به در بستهی تو
شور رؤیای شب ماست فقط خواب حرم
دل ما هست همان گوشهی سرداب حرم
قسمت ما بشود کاش دم ناب حرم
تا بنوشیم فقط جرعهای از آب حرم
هر چه میخواهد از این باب، گدا میگیرد
لطف بی حد شما، دست مرا میگیرد
میرود سمت جنان گریه کنت با زهرا
میشود چشم ترم در غم تو چون دریا
اثر زهر شده در رخت آقا پیدا
اولین روضهی تو عمر کمت بود اما
لااقل خم نشدی، چشم شما تار نشد
قسمت سینهی تو تیزی مسمار نشد
دست و پا میزنی و بال و پرت میآید
مهدی فاطمه بالای سرت میآید
اثر زهر جفا بر جگرت میآید
روضهی ظهر دهم در نظرت میآید
همه سیراب ولی تشنه، عزیز زهراست
زیر کندیِ سر دشنه، عزیز زهراست
روی این خاک بگو، آه... تنت میماند؟
زیر مرکب مگر آقا بدنت میماند؟
غصهای نیست... به تن پیرهنت میماند
بین انگشت، عقیق یمنت میماند
پسر فاطمه بالای سرش غوغا بود
سر عمامهی آقای همه دعوا بود
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
ای به فلک کرده ملک پروری
زُهره و شمس و قمرت مشتری
یازدهم اختر برج هدی
یوسف زهرا حسن العسکری
هم به سر دست، زمام فلک
هم به کف پات سر سروری
خوانده رسولت حسن اهل بیت
داده خدایت به همه برتری
عسکر تو در همه ارض و سما
جنّ و ملک، آدم و حور و پری
هم به رضا حجّت هشتم، پسر
هم پدر حجّت ثانی عشر
کعبهی اهل نظری یا حسن
آینهی دادگری یا حسن
نخل امید رضوی را ثمر
یا که جواد دگری یا حسن
یک حسنی و سه محمّد جمال
چار علی را پسری یا حسن
با همه کس مونسی و همدمی
از همهگان خوبتری یا حسن
هم ثمرِ ده شجر طیّیه
هم صدف یک گهری یا حسن
نام حسن گشته برازندهات
شاهدم این حُسن فروزندهات
ذکر تو تسبیح و مناجات ما
سامرهات قبلهی حاجات ما
چشم خدا ! گر تو اشارت کنی
باز شود قفل مهمّاتِ ما
مِهر تو در سینهی افروخته
مُهر تو در نامهی طاعات ما
کوری دشمن به دو دنیا بُوَد
دوستیات فخر و مباهات ما
بی تو بهشت است جحیم همه
با تو قبول است عبادات ما
آینهی دل زتو شد منجلی
ابا محمّد حسن بن علی
ای دو جهان جان و تنت را فدا
نطق و بیان و سخنات را فدا
ریخته از لعل لبت دُرّ وحی
گوهر درج دهنت را فدا
آینه در آینه در آینه
روی حسن در حسنت را فدا
معجز گفتار و نفوذ کلام
منطق دشمن شکنات را فدا
حُسن تو چون باغ گُل یاسمن
باغ گل یاسمنات را فدا
یوسف تبعیدی تحت نظر
ماه جمالت همه جا جلوهگر
مدح تو جانبخشترین زمزمه
مهر تو روشنگر قلب همه
یا حسن ابن علی ابن الجواد
جان رضا! نور دل فاطمه!
رفتارت رفتارِ انبیاء
گفتارت آیاتِ محکمه
اجدات ارکان نُه سپهر
فرزندت گردون را قائمه
طوبی عمهی تو را پای بوس
حورا نرجس تو را خادمه
در حرم قدس تو افلاکیان
گشته ثنا خوان تو با خاکیان
ای دل هر شیعه محیط غمت
دست عنایت به سر عالمت
شاهد غمهای فراوان تو
قبر غریب تو و عمر کمت
زخم زبان همه عباسیان
بر جگر سوخته مرهمت
از چه جوانمرگ شدی ای که بود
زنده دو صد جان مسیح از دمت
مهدی موعود تو در کودکی
اشک عزا ریخته در ماتمت
کوه و در و دشت عزاخانهاش
مانده به رخ اشک غریبانهاش
مهدی تو داشت بسی آرزو
تا که تو گلبوسه بگیری از او
اشک غریبیش روان از دو چشم
بغض یتیمیش نهان در گلو
ناله کشید از جگر سوخته
ریخت به رخسار تو آب وضو
اشکفشان، گریهکنان نا امید
داد گل روی تو را شستشو
بعد تو ای حجّت پروردگار
مهدی تو با که کند گفتگو
روح تو از تن چو به پرواز شد
غربت مهدی تو آغاز شد
ای شرر داغ تو بس جانگداز
چشم خدابین بنما باز، باز
عمر تو کوتاه چو یک برگ گل
غصهی غمهای فزونت دراز
کودک ششسالهی تو آمده
تا به تن پاک تو خوانَد نماز
خیز و بکش ناز از آن نازنین
کز غم تو خم شده آن سروناز
یوسف دور از وطن فاطمه
لالهی تبعیدی باغ حجاز
لرزه بر اندام تو افتاده بود
خصم چه زهریت مگر داده بود
ای شده روزت زغم و غصه شام
ریخته اشک از غم بابا مدام
حجّت معبود سلامٌ علیک
مهدی موعود علیک السلام
سوخت شرار غمت آخر جگر
ریخت فلک زهر فراغت به جام
گاه کنی گریه به جدت حسین
گه زغم مادر والا مقام
اشک فشان تو بُوَد فاطمه
چشم به راه تو بُوَد هر امام
منتظران تو همه عالمند
سوخته با زمزمهی "میثماند"
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
نهتنها دوست، دشمن فکر حفظ احترامش بود
کسی که «آیهی تطهیر» بخشی از مقامش بود
تمام سهمش از دنیای ما شد گوشهی زندان!
همان آقا که سرتاسر همه عالم به نامش بود
چنان با دشمنان خود هوای مهربانی داشت
که زندانبان او یکعمر دربند مرامش بود
اگرچه قدر او را مردم دنیا ندانستند
ولی در عرش تسبیح ملائک ذکر نامش بود
دلش میخواست تا روز ابد میماند با آنها
که دنیا بیشتر در جمع محرومان بهکامش بود
به هر زندان که میبردند آقای غریبان را
دل هر شیعه مانند کبوتر روی بامش بود
عبادت بود کارش در تمام روزها، شبها
ولیکن گریه قوت غالب هر صبحوشامش بود
چرا باید إبا میکرد از عمّال عباسی...؟
کسیکه جمع حیوانات وحشی نیز رامش بود
دل ما هر تپش در اشتیاق دیدن او سوخت
که حتی کعبه هم مشتاق دیدار امامش بود
حسن فرقی ندارد مجتبی یا عسکری باشد
که تنها ماندن و بییاوری ارث مدامش بود
عطش بالا گرفت و زهر آخر کار خود را کرد
در آن لحظه فقط ذکر مصیبت در کلامش بود؛
خدایا...! مادر مظلومهام را بیهوا کشتند!
یکی ای کاش از آنها بپرسد که؛ «چرا کشتند؟»
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
به شوق از تو سرودن، حروف جان بدهند
اگر اجازهی مدحت به این زبان بدهند
تمام ثانیهها گریه بر غمت کردند
که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند
تنت میان تب است و دو دستِ لرزانت
ستون عرش خداوند را تکان بدهند
سؤال کردهام از نام قاتلت اما
مقاتل حَسنی، کوچه را نشان بدهند
هجوم بر جگرت بُرده زهر با مسمار
خدا کند به جگرگوشهات امان بدهند
چقدر کاسه خودش را روی لبت زد تا
عنان مرثیهات را به خیزران بدهند
به سمت روضهی سر میدوند مصرعها
اگر اجازهی روضه به روضهخوان بدهند
دوید خواهر او تا سر از تنش نَبُرند
سرِ بُریدهی اورا به این و آن بدهند
عبا و پیرهنش را که گرگها بردند
عقیق سرخ یمن را به ساربان بدهند...
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
شب تاریک، هوای سحرش را میخواست
شهر انگار خسوف قمرش را میخواست
گوشهی حجره کسی چشم به راه افتاده
حسن دوم زهرا پسرش را میخواست
حضرت عسکری از درد به خود میپیچد
زهر از سینهی آقا جگرش را میخواست
آسمانیست امامی که زمینگیر شده
آسمان جلوهای از بال و پرش را میخواست
شعلهی زهر که بدجور زمین گیرش کرد
به خدا که نفس مختصرش را میخواست
لحظهی آخر خود، روضهی عاشورا خواند
منبر خاک، غم چشم ترش را میخواست
ته گودال کسی روی زمین افتاده
خنجر شمر گمانم که سرش را میخواست
دختری دید که بالای سرش نامردی
آمده بود و نگین پدرش را میخواست
جان به تن داشت که پیراهن او را بردند
شب غربت به گمانم سحرش را میخواست
✍ #مسعود_اصلانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان
سوخت از زهر هلاهل جگرم مهدی جان
دوست دارم که به دامان محبت بنهی
از ره مهر و محبّت تو سرم مهدی جان
معتصم داد به من زهر که با خوردن آن
شمع سان سوخت ز پا تا به سرم مهدی جان
موقع دادن جان از اثر زهر جفا
روز شد تیره به پیش نظرم مهدی جان
ز آتش زهر جفا گر چه به خود میپیچم
یاد آن سینه و آن میخ درم مهدی جان
دادِ زهرا بستان زان دو نفر روز ظهور
سوختند آن دو نفر برگ و برم مهدی جان
روز موعود تو از ثانی نامرد بپرس
کرد نیلی ز چه رویی قمرم مهدی جان
پهلوی مادر ما را بشکست و بشکست
زین جنایت به خدا بال و پرم مهدی جان
دل ژولیده از این ماتم عظمی خون شد
ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان
✍مرحوم #ژولیده_نیشابوری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
بیا و سر به روی سینهام بگذار، مهدیجان
شرر زد بر درونم زهر آتشبار، مهدیجان
بیا تا سیر بینم وقت رفتن، ماه رویت را
که میباشد مرا این آخرین دیدار، مهدیجان
در ایام جوانی سیر گردیدم ز جان خود
ز بس بر من رسید از دشمنان آزار، مهدیجان
از آن ترسم که بعد از من، تو در تنهایی و غربت
به موج غم گذاری چهره بر دیوار، مهدیجان
تو در ایام طفلی بیپدر گشتی، عزیزِ دل
مرا شد در جوانی پاره قلب زار، مهدیجان
از آن میسوزم ای نور دو چشم خود، که میبینم
تو بهر گریه کردن هـم نداری یار، مهدیجان
غم تو بیشتر باشد ز غمهای پدر، آری
اگر چه دیدهام من محنتِ بسیار، مهدیجان
تو باید قرنها در پردهی غیبت کنی گریه
بُوَد هر روز روزت مثل شامِ تار، مهدیجان
تو باید قرنها چون جد مظلومت علی باشی
به حلقت استخوان باشد، به چشمت خار، مهدیجان
::
بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست «میثم» را
که بر جرم و گناه خود کند اقرار، مهدیجان
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
چشم پدر به راه بود، ای پسر بيا
تا جان نرفته از تن او، زودتر بيا
از پشت ابر، ای قمر فاطمي درآي
تا شب به در رَوَد، چو فروغ سحر بيا
هم صاحب الزمانی و هم صاحبِ عزا
بهر نماز بر تن پاک پدر بيا
در احتضار باشد و چشم انتظارِ تست
باز است اين دو پنجره بر ره، ز در بيا
بس اشکِ مردم از پیِ تشييع آمده
خاکی نمانده، شيعه چه ريزد به سر؟ بيا
صاحب عزا به ختم، حضورش مسلم است
مردم تمام منتظِر؛ ای منتظَر بيا
پاره جگر شدهاست و جگرپاره جز تو نيست
ای پارۀ جگر! برِ پاره جگر بيا
✍ #علی_انسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خونِ جگر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست
زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن
قرنها چشم تو گریان است بر جدّت حسین
لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست
سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن
قرنها فریاد زهرا مادرت آید به گوش
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن
یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن
ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان
ای زده هجر تو بر دلها شرر یابن الحسن
روزِ «میثم» تیرهتر میباشد از شام فراق
تا شود خورشید رویت جلوهگر یابن الحسن
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضهخوان باشد
دريايي از درد و غريبي موج خواهد زد
پای حسن هرگاه جایی درمیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
وضعت میان خانه چون زندانیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
خونِ دلت از کنج لبهایت روان باشد
آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که
گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد
سخت است تشنه باشی و لبهای لرزانت
حتی برای آب خوردن ناتوان باشد
::
هنگام برخورد لبت با کاسهی آب است
وقتِ گریز روضههای خیزران باشد
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
یابن الحسن! فدای تو و دیدهی ترت
خون، جای اشک میچکد از چشم اطهرت
داغی نشسته بر جگرِ داغدار تو
در خون نشسته است دل درد پرورت
قربان آن امام، که در آخرین نفس
سیراب گشته است به دست مطهرت
ای سروِ سرفرازِ جهان، سروِ سربلند
از ماتمِ پدر، چه رسیدهست بر سرت
بهر تسلی دل درد آشنای تو
صف بستهاند خیل ملائک برابرت
ما را شریک درد و غم خود حساب کن
ما دل شکستهایم ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم،
مارا ببر به دیدنِ باغِ معطرت
رفتی به پشت پردهی غیبت؛ ولی شدهست
صدها هزار عاشق و عارف کبوترت
چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز
روشن شود جهان زحضور منورت
از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق
دارد سلام و عرض ارادت به محضرت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
زهر افتاده به جانِ جگرم مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشکِ پدر، آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعلهورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل، زهر اثر بگذارد
کشته از صحنهی دیوار و درم، مهدی جان
لحظهای نیست عزیزم که تداعی نشود
وقعهی کرب و بلا در نظرم مهدی جان
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
خونِ قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان
میدرخشد رُخِ ماهِ تو، بهیاد آوردم،
سرِ نورانی هجده قمرم مهدی جان
✍ #سعید_خرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e