eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
338 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد آن چشمه‌ی رحمت که جهان خرّم از اوست آفتابی که درخشنده همه عالم از اوست در گلستان وِلا لاله رخی چهره نمود که صبا غالیه افشان و مبارک دم از اوست در حریمِ حرمِ کعبه به دنیا آمد آن که رُکنِ حرم و پایه‌ی دین، محکم از اوست فاطمه بنت اسد را پسری بو العجب است مرحبا دختر شیری که چنین ضِیْغَم از اوست آمد آن مظهر قدرت که به تأیید خدا قامت بازوی پیغامبر اکرم از اوست آمد آن میر ولایت که پس از ختم رسل مسجد و منبر و  تیغ و زره و خاتم از اوست اوست باب حسن و همسر زهرای بتول پسری هم چو حسین نابغه‌ی اعظم از اوست او نه از زادنِ در کعبه معزّز شده است بلکه خود بیت خدا محترم و مُعظَم از اوست تا بر افراشت چنان رأیت مردانه چنین عَلم کفر نگون، پشت دلیران خم از اوست گر جهان در کنف پرچم اسلام آید عجبی نیست که افراشته این پرچم از اوست کاخ ایمان نپذیرد خِلَل از فتنه‌ی کفر این بنایی‌ست که پاینده و مستحکم از اوست مخزن علم خداوند علی باشد و بس جز نبی هر که علیم است، علی اَعلم از اوست آنچه گفتند بزرگان سخنِ مدح، بر اوست و آنچه دارند ادیبان همه بیش و کم از اوست دوش دیدم که "مؤید" به صراحت می‌گفت نه همین طبع روان، هر چه که من دارم از اوست ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زبان شعر هرقدری که شیوا و وزین باشد فقط باید بگوید از علی تا دلنشین باشد به زیر فرش او هرکس‌ که سَر سایید چون‌ قنبر به بام عرش رفته، تا ابد بالانشین باشد هُوَ الاوَّل، هُوَ الآخر، به لشگر می‌زند حیدر به میدان‌ رفته‌ اول، وقت‌ برگشت‌ آخرین‌ باشد کسی که به‌ مصافش رفت، زنده‌ برنمی‌گردد خصوصاً که علی سربند زردش بر جبین باشد نیازی نيست‌ به‌ جوشن‌ که‌ حرز حضرت زهرا علی‌ بر‌ بازویش‌ بسته‌ که‌ در حصن‌ِ حصین‌ باشد پیمبر دست او را بُرد بالا تا بفهماند فقط حیدر، فقط‌ حیدر، امیرالمؤمنین باشد (علی را این و آن نون لنا خواندند و فهمیدند) نباشد گر علی، دیگر نه آن باشد نه این باشد عجیب این نیست که با مرده‌ سلمان گفت‌وگو می‌کرد مرادی‌ چون‌ علی باید مریدش این‌چنین باشد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی: «یا مُظهِرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی».. من کیستم که بر سر خوانت بخوانی‌ام؟ شاهان عالم‌اند به خوانت گدا، علی.. در راه عشق، غیر علی در میانه نیست از ابتدا علی‌ست و تا انتها علی.. با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما یعنی که هست رمز فنا و بقا علی چون خیر و شر رقم به یداللّه می‌خورد حُسن‌القضاست از پس سوءالقضا علی در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند! وقتی که هست بر همه مشکل‌گشا علی عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است خلقی غریبه‌اند و فقط آشنا علی.. خیبرگشا علی‌ست فقط، ای خوشا علی! مرحب‌فِکَن علی‌ست فقط، مرحبا علی! دل می‌برد به غمزه، ز خیل دلاوران وقتی زند به خوان دلیری صلا علی لب بسته بلبلان سخنور، ز شرم او آنجا که کرده باغ بلاغت بنا علی در گویش ملائکه تغییر می‌کند حَیَّ عَلَی الصَّلاة، به حَیَّ عَلَی علی می‌ایستند خیل ملائک به حرمتش هرچند می‌نشست روی بوریا علی مهر و مه و فلک به نماز ایستاده‌اند کردند اقتدا همه و مقتدا علی ارض و سما به دور علی چرخ می‌زنند فرمانبر است عالم و فرمان‌روا علی.. از یُمن طلعتش همه را عفو می‌کنند آید اگر به جلوه، به روز جزا علی هرگز نبوده است جدا از علی، خدا هرگز نبوده است جدا از خدا، علی مشعر علی و کعبه علی و منا علی زمزم علی و مروه علی و صفا علی حیدر، اباالحسن، اسداللّه، مرتضی صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی سرّ ظهور یک به یک انبیا علی.. او را شناخت شام عروجش نبی، که دید صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی آن شب که فاصله، دو کمان بود تا خدا خود را رسول، گرم سخن یافت با علی چون روز روشن است پس از لیلة‌المبیت تنها یکی‌ست با نبی اهل وفا؛ علی در بیش و کم اگرچه نگنجد علی، ولی کم از خَس است خصمش و بیش از طلا علی در کوچه شد ز جور قدش گَر، دو تا علی در خانه بود مِهر بتولش عصا علی.. چشم خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز گَرد چادرش بکشد توتیا علی شیر خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز غم به حِرز او ببرد التجا علی وجه خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟ کز عالمی کند به رخش اکتفا علی.. من اَلکَنم ز مدحت خاتون عالمین وقتی که گفته حضرت او را ثنا علی گوید مگر مدیح علی، شخص فاطمه گوید مگر مدیحۀ خیرالنسا، علی شادم که جز ولای تو و مهر فاطمه چیزی نمانده از همه دنیا مرا، علی! عمری‌ست گفته‌ایم فقط «یا علی مدد» آری مدد ز غیر تو ننگ است یا علی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روحِ والای تو از جنس خدا می‌باشد نفَسِ سينه‌ی تو عقده‌گشا می‌باشد نخ سجاده‌ی تو شهپر جبرائيل است چين پيشانی تو قبله‌نما می‌باشد از تو می‌خواست خدا تا كه بمانی چندی كه حساب تو در اين خانه جدا می‌باشد فارقيم از هوس سِيرِ خيابانِ بهشت خاكِ زير قدمت جنت ما می‌باشد سائلي آمده و از تو كرم می‌خواهد ا‌ی كه انگشتر تو فكر گدا می‌باشد دل ما را بشِكن گوهر اگر می‌خواهی سيّدي امر نما قنبر اگر می‌خواهی هم‌نشينت شرف و عزت موسا دارد هم ركابت نفس حضرت عيسا دارد هر كه گرديد گرفتار خم گيسويت در گره باز نمودن يدِ طولا دارد عرقي كه سر پيشاني تو حلقه زده پايِ هر نخل رطب قدرت دريا دارد چاهِ آبي كه خودت وقفِ يتيمان كردی هرچه دارد ز سرْ انگشت تو مولا دارد بی سبب نيست كه با تيغ دو سر می‌جنگی چون به يك قبضه تولا و تبرا دارد نام تو زينت دنياست خدا می‌داند نقش انگشتر زهراست خدا می‌داند مِنّتِ زلف تو دارم كه گرفتارم كرد گوهر مهر تو اينگونه خريدارم كرد كافري بيش نبودم عَلَوی‌ام كردی نفس عشق شما بود كه بيدارم كرد كار و بار ِدلم از مِهر شما سكه شده عاقبت عشق، مرا شُهره‌ی بازارم كرد سايه‌ی لطف خودت را ز سرم كم نكنی بركت سايه‌ی تو لايق دربارم كرد كيميايی بنما تا زرّ نابم سازی اربعينی بطلب تا كه شرابم سازی اي علمدار خدا صاحب شمشير دو سر اسدالله‌ترين اي زرهِ پيغمبر هر كسی در پی آن است به جايی برسد سر نهادن به كف پای تو مارا خوشتر يكی از پا به ركابان حريمت حمزه گوشه‌ای از سَكَنات و وَجَناتت جعفر ضربه‌ای را كه تو در غزوه‌ی احزاب زدی از عبادات ملك، جن و بشر سنگين‌تر كس جلودار تو ای حيدر كرار نبود شاهد قدرت بازوی تو باب الخيبر بي سبب نيست كه عباس زره می‌پوشد در دلِ علقمه می‌گفت اناابن الحيدر يل شمشير زن قطب جهان می‌باشی اسدالله زمين، شير زمان می‌باشی قامتي نيست كه در پيش قدت تا نشود ملكی نيست كه تا پيش قدت پا نشود به خداوند قسم دور حريمت مريم گر نيفتد ز نفس، مادر عيسا نشود زدی از كعبه برون تا كه بدانند همه كعبه‌ی دل وسطِ كعبه‌ی گِل جا نشود هر كسی قنبرتان را به تمسخر گيرد به زمينی تو بكوبيش دگر پا نشود تا كه تو آب بر اين نخل رطب می‌ريزی خار اين نخل محال است كه خرما نشود من دخيل حرم شاهِ نجف می‌باشم هو مدد گر گره‌ی نوكريم وا نشود هر كسی خادم دربار تو در عالم نيست می‌توان گفت كه از سلسله‌ی آدم نيست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چنان ز کعبه آمده برون کسی خدای‌گون که گوییا ز خانه‌ی خودش نهاده پا برون هنوز بعد سال‌ها، نمانده جای چند و چون عزیزکرده مثل او کسی ندیده تا کنون عزیزکرده‌ی خدا فقط علی‌ست تا ابد به کوری تمام منکران بگو: "علی مدد" خدا نخوانمش که نیست هیچ باب میل او اگرچه در زمین و آسمان همه طُفیل او علی نشسته صدر مجلس و جهان به ذیل او چقدر رشک می‌برم به مالک و کمیل او که مست می‌شدند باده باده از میِ علی جهان به سوی هیچ رفت و آن دو در پی علی نگویمش که بنده بود؛ کفر نعمت است این به "مستجار" خیره شو! خود قیامت است این دلیل واضحی برای اهل حیرت است این به کعبه نسبتش اگر دهم جسارت است این دهان کعبه باز شد که "من کجا و او کجا؟ شکست‌خورده جام‌ می کجا و آن سبو کجا؟" چگونه می‌توان به عرش رفت آن‌چنان که او؟ خطابه داشت با خدای خود به آن زبان که او؟ مگر جز او کسی نهاده پا به آسمان؟ که او- رفیق بوده با خدا! نشان به آن نشان که او- همیشه جمله‌های تازه داشته است از خدا نگفت تا کجا اجازه داشته است از خدا به ناگهانِ تیغ مرتضا میانِ معرکه به آن چکاچک عظیم و حیرت ملائکه که می‌روند دشمنان یکی یکی به مهلکه قسم به بازوان او، کسی ندیده‌ است که جدا شود دمی ز ذوالفقار دست مرتضا ندا رسید از آسمان که "ناز شست مرتضا" چون آفتاب می‌کِشد عبای خویش بر زمین که پرتوی عنایتش رسد به آن رسد به این به وقت رزم، خشم او چقدر وحشت‌آفرین میان کوچه‌ها چُنان، میان معرکه چُنین نگو تناقض است این! ابوالعجایب است او امیر مشرق است او، امام مغرب است او صحاح ستِّه مُعترِف به منصبِ الوهی‌اش محیرالعقولی‌اش، و فاتح‌الفتوحی‌اش نمی‌رسد خلیفه‌‌ای به اوج باشکوهی‌اش خوشا نماز صبح در نجف خوشا صَبوحی‌اش خوشا به آن اذان که اشهدش به نام مرتضاست کبوتر حریم او چقدر "کاشف‌الغطاست" خوش‌ست این قبیله را مَوالیِ علی شدن که اهلی علی و از اهالیِ علی شدن غلام آن صفات لایزالی علی شدن فقط به مجتبی رواست تالیِ علی شدن مباد آن که هر دهان نشُسته را امیر گفت فقط سزاست بر علی مرتضا امیر گفت مرا ببر به کوچه‌های "انما ولیّکم‌" ببر به آن دیار که کسی در آن نگشت گم بزرگ راهی است راهِ خاکیِ غدیر خم که از حِجاز و از عِراق می‌رسد به شام و قم مرا ببر به خلوتی که چاه بود و مرتضا به کوفه‌ای که اشک بود و آه بود و مرتضا چقدر خالی است تا همیشه جای فاطمه چقدر غصه می‌خورد علی برای فاطمه نمی‌رود ز خاطرش ولی صدای فاطمه صدا صدای گریه‌های های های فاطمه دلش چه تنگ می‌شود برای همسری که داشت برای عطر خانه‌ی ز عرش بهتری که داشت جهان حلالیت طلب نکرد آخر از علی ولی شد آخرالزمان چقدر محشر از علی قیام می‌کند کسی محمدی‌تر از علی که ارث برده راه و رسم فتح خیبر از علی کسی که می‌برد به سوی تیغ ذوالفقار دست از آن سلاله‌ی علی همین هم انتظار هست! 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خواندن از محبوب خود منبر ندارد احتیاج عشق‌بازی شعرهای تر ندارد احتیاج می نخورده عاشقانش امشب ازخود بی‌خود‌ اند مست مستان ساقی و ساغر ندارد احتیاج یک نسیم از سوی گیسوی نگارم کافی است بزم امشب نافه و عنبر ندارد احتیاج در سر مرغان بامش حسرت پرواز نیست یاکریم جلد اینجا پر ندارد احتیاج فقر را از صاحبش هرشب گدایی می‌کند عبد مولا کیسه‌های زر ندارد احتیاج هرکه دارد سایه‌ی لطف علی را بر سرش مطمئنم به کسی دیگر ندارد احتیاج مثل پیغمبر که وقتی مرد میدانش علی‌ست در میان معرکه لشگر ندارد احتیاج نیمه‌ی ماه رجب شد اعتکافش واجب است زادگاه مرتضی قطعاً طوافش واجب است عید میلاد علی عید سعید کعبه است آن که به پابوسی‌اش اول رسیده کعبه است کعبه را از لات و عزی و هبل خالی کند مرتضای بت شکن تنها امید کعبه است خشت خشت‌اش از علی گوید سخن بیت الحرام کودک بنت أسد تنها نوید کعبه است از جلالش، از شکوه‌اش مکه می‌لرزد به خود شاهد حرفم تکان‌های شدید کعبه است سنگر شیر خدا بودن به امر ذات حق بی گمان از افتخارات جدید کعبه است می‌توان فهمید از "سَمَّتنی اُمّی حِیدَرَه" حیدر کرار سردار رشید کعبه است جز به روی او برای هیچ‌کس در وا نشد پس علی بن ابی‌طالب کلید کعبه است سال‌های سال مشتاق طواف کعبه‌ایم بیشتر از هر کجا محو شکاف کعبه‌ایم جبرئیل از مقدم پاکش بشارت می‌دهد عالمی را مژده‌ی جشن ولادت می‌دهد از "لِیُذهِب عَنکُمُ الرِّجس" اینچنین پیداست که با نگاه خود دل ما را طهارت می‌دهد نور قرآن در دلش؛ "قَد اَفلَحَ" روی لبش به رسول اللهی احمد شهادت می‌دهد هم امیرالمؤمنین با حق و هم حق با علی‌ست مرتضی سر تا به پا بوی عدالت می‌دهد گر علی روزی به کرسی قضاوت رو کند به خطاکاران به یک اندازه فرصت می‌دهد هادی شهر است و دنبال هدایت کردن است چادر زهرای خود را گر امانت می‌دهد من صد و ده تا گره وا می‌کنم با نام او بی گمان نادعلی همواره حاجت می‌دهد محشر آن وقتی تماشایی‌ست که آقای من دوستان خویش را اذن شفاعت می‌دهد آخرش یک روز خواهم رفت ایوان نجف ِآخرش یک روز توفیق زیارت می‌دهد هدیه‌ی روز پدر جان را کنم تقدیم او هر چه دارد شیعه در راه ولایت می‌دهد در میان قلب هر جنبنده‌ای یاد علی‌ست آفرینش در میان مشت مقداد علی‌ست دسته دسته راهبان هم بی قرار ایلیا با رسولان اولوالعزم‌اند یار ایلیا یوسف و الیاس و ابراهیم و اسماعیل و نوح هود و ادریس نبی میراث‌دار ایلیا ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در گردش‌اند از همان روز نخستین بر مدار ایلیا خط به خط هر خطبه‌ی نهج البلاغه خواندنی‌ست در عجب اندیشه‌ها از شاهکار ایلیا جمله جمله در میان هر کتابی رخنه کرد واژه در واژه کلام استوار ایلیا حضرت موسی کلیم الله ارادتمند او حضرت عیسی بن مریم دوستدار ایلیا صد هزار انجیل امشب رونمایی می‌کنیم از حواریون مجنون دچار ایلیا مثل فردای فرج فردای رجعت دیدنی‌ست انبیا و اولیا چشم انتظار ایلیا مسیا، طیطه و شبر و شبیر و سوشیانس عالمی ریزه خور ایل و تبار ایلیا مرد و زن؛ پیر و جوان هر شب گدایش می‌شوند انبیا در حشر محتاج عطایش می‌شوند در سلوک حیدریون، در مرام شیعیان غیر نان مرتضی باشد حرام شیعیان با طلوع آفتاب از شوق هر یکشنبه‌ای می‌رود سمت نجف ذکر سلام شیعیان یاعلی روی لب ما تا قیامت باقی است یا علی تسبیح صبح و ظهر و شام شیعیان جز علی بن ابیطالب به شخصی دل مبند تکیه بر شاه نجف رمز دوام شیعیان همتی کن شامل "کونوا لنا زینا" شوی نیست غیر خیرخواهی در پیام شیعیان یاری مظلوم اگر کردیم میراث علی‌ست یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست افتخار ذوالفقار در نیام شیعیان لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار می‌شود صبح فرج رمز قیام شیعیان تحت امر مهدی زهرا قیامت می‌کنیم دیدنی باشد یقیناً انتقام شیعیان روزگاری می‌رسد کفار زانو می‌زنند روزگاری می‌شود دنیا به کام شیعیان شک نکن سیلی سختی می‌خورد آل یهود از بزرگ و کوچک ما؛ از تمام شیعیان کار اسرائیل آن ساعت به ذلت می‌کشد می‌شود پامال دشمن؛ زیر گام شیعیان محفل آزادی بیت المقدس دیدنی‌ست با حضور رهبر والا مقام شیعیان شک نکن با خانواده دل به جاده می‌زنیم پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان مدحت آل پیمبر گرمی بازار ماست شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم نوای من علی علی، صدای من علی علی بدون این علی علی، خدا خدا نداشتم سنگ شدم طلا شدم، شاه شدم گدا شدم چه می‌شدم اگر علی مرتضی نداشتم اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم نبودی یا علی اگر، حسن نبود و هم حسین بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ﺷﺄﻥ تو در اندیشه‌ی ما جا شدنی نیست در کوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی، ناشدنی ناشدنی نیست طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند علی؛ دُرّ نجف شد ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت! چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی... هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز میثم تمار نداریم ما غیر علی با احدی کار نداریم از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟ گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟ از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟! هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم مقصود تویی؛ کعبه و بتخانه بهانه‌ست چیزی که عیان است چه حاجت به بیان‌ست نام تو شده قدرت بازوی پیمبر در غزوه‌ی احزاب تویی یک تنه لشکر یک ضربه‌ات از کل عبادات فراتر با فاطمه شد قدرت تو چند برابر غیر از تو علی هیچ کسی حصن حصین نیست "یا فاطمه" گفتی؛ رجزی بهتر از این نیست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تجلّی کرده از هر سو جمال کبریا اینجا اگر دیدار حق داری طلب، ای دل بیا اینجا نگاهِ بر ضریح او حجاب از دیده بردارد خدا را دیده‌اند اهل حقایق بارها اینجا ز آدم تا به خاتم را در این درگاه می‌بینی که مهمان ولی الله هستند انبیا اینجا میان صحن او می‌گردم و با خویش می‌گویم: بهشت اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا* دل خورشید هم از سایه‌ی ایوان او گرم است پناه آورده چون طفلی تمام ماسوا اینجا به زیر سایه‌ی ایوان، سعادت می‌رسد بر خلق گداییِ سعادت می‌کند مرغ هما اینجا حریمش جلوه‌ی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه" است که حتی خوف می‌آید به امید رجا اینجا چنان بوی غنا آید ز کشکول گدایانش گدایی از گدایانش نمایند اغنیا اینجا نِعَم می‌جوشد از فیض نَعَم‌های ولی الله که هرگز از زبان او کسی نشنیده لا اینجا ملائک بال خود را فرش راه زائرش سازند به نرمی زائرانِ نور! بگذارید پا اینجا خیال قامتش باشد عصای دست مشتقان نمی‌گیرند پیران هم به دست خود عصا اینجا نه تنها از غم دنیا شود فارغ در این درگاه که زائر می شود از خویش هم حتی رها اینجا چنان احسانِ او بی حدّ و بی حصر است، ای عاصی که داده راه، آن شاه کرم حتی تو را اینجا ✍ *وامی از بیت منسوب به بیدل: به انگشت عصا پیری اشارت می‌کند هر دم/که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشکت که در بساط نیستان نمک گذاشت آوای شور را به لبِ نی لبک گذاشت می‌دید حق، که تو نمک عالمی علی پس در تو و نمک عددی مشترک گذاشت ✍ @hosseinieh_net
هستی ما کیست در دنیا، امیر المؤمنین شافع ما کیست درعقبی، امیرالمؤمنین بوده قبل از آدم وحوا، امیرالمؤمنین صالح و نوح نبی، موسی امیر المؤمنین هم سلیمان است وهم عیسی، امیرالمؤمنین قدر او از آسمان‌ها هم فراتر بود و هست اختیار کهکشان در دست حیدر بود و هست نور پاکش از ازل تا روز محشر بود و هست هم علی آیینه و جان پیمبر بود و هست، هم پیمبر بوده سرتا پا امیرالمؤمنین یاد او پاییز جان‌ها را بهاری می‌کند چشمه‌ها را در کویر خشک جاری می‌کند چشم‌ها را غرق در چشم انتظاری می‌کند نیمه‌شب وقتی یتیم کوفه زاری می‌کند می‌رسد با نان و با خرما امیرالمؤمنین تا نجف شد قبله‌گاه مردم یکتاپرست دست ابراهیمی‌اش بتخانه را در هم شکست ما از این میخانه برگشتیم هرشب مست مست طبق قول اهل سنت، شرح سیصد آیه است در فضیلت‌های مولانا امیرالمؤمنین بای بسم الله راز اوست در ام الکتاب هر لنایی لاست بی نون جناب بوتراب تحت فرمان علی هستند خاک و باد و آب ذره‌ها را با نگاهش می‌نماید آفتاب قطره‌ها را می‌کند دریا امیرالمؤمنین دست ما را مثل دستان سحرخیز نسیم در پناه خود بگیرد مثل طفلان یتیم بعد از آن در سایه‌ی لطف کریم ابن الکریم روزی ما می‌شود بی شک صراط المستقیم نیست راه راستی، الا امیرالمؤمنین باید اوصاف علی را با دلی آگاه گفت آنچنان که حضرت حق در اطیعوا الله گفت راز رد الشمس را شق القمر با ماه گفت گر چه عمری دردهایش را فقط با چاه گفت هست راز عَلَّم الاسما امیرالمؤمنین تا به جا آورده باشد رسم استقبال را زیر پای زائرش می‌گستراند بال را بشنو از جبریل شرح آیه‌ی اکمال را یا بخوان شأن نزول سوره‌ی زلزال را کوه‌ها را میکَند از جا، امیرالمؤمنین ما کجا و درک فیض پهنه‌ی دریا کجا دم زدن از خاندان حضرت زهرا کجا این تن خاکی کجا و ساحت مولا کجا او کجا و او کجا و او کجا و ما کجا راه بسیار است از ما تا امیرالمؤمنین 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e