بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#مهدی_علی_قاسمی
▶️
ذکر لبهام یکسره زینب
هست علیا مخدّره زینب
از امامش محافظت میکرد
میمنه تا به میسره زینب
@hosenih
میکشم از مصیبتش فریاد
چقدَر بین راه میافتاد
پای این روضه باید اصلا مرد:
«دخَلَتْ زینبُ علی بْنِ زیاد»
@hosenih
دوری از یار سهم زینب شد
مایهی اقتدار مذهب شد
موی او شد سپید از بس که
پدرش در مقابلش سَب شد
@hosenih
گوییا اینکه بردهاند از یاد
که علی کرده کوفه را آباد
کوفه با دخترش چهها کرده
خوب مزد امامتش را داد
@hosenih
قد زینب ز طعنهها تا شد
بعد سقا اسیر غمها شد
آنقدَر در جهان بلا دیده
لقبش «کعبةُ الرّزایا» شد
@hosenih
زینب و چشم بیحیا ای وای
زینب و شاه سرجدا ای وای
او سوارِ کجاوهی عریان
دلبرش روی نیزهها ای وای
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
وسط روز گرفتار شبم باور کن
بازهم شعله کشیده غضبم باور کن
اولین بار شلوغی گذر را دیدم
چه شلوغی بدی! در عجبم باور کن
@hosenih
یادشان رفته که نان پدرم را خوردند
بین کوفه بدهی شد طلبم باور کن
هرقدر گفتم علی بر دهنم سنگ زدند
بغض دارند ز اصل و نسبم باور کن
نه سلامی نه علیکی همه توهین کردند
خسته از طایفه ای بی ادبم باور کن
آشنایان جلوی قافله خیره شده اند
من هم از قافله قدری عقبم باور کن
@hosenih
عده ای نذری و خیرات به ما میدادند
سخت دلگیر ز نان و رطبم باور کن
تشنگی بعد تو افتاد به جان زینب
موقع خطبه ترک خورد لبم باور کن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#محمود_ژوليده
▶️
دروازۀ کوفه را که دیدم
از سمت تو «یاعلی» شنیدم
یک عمر در این فضا أذان را
از مأذنه با علی شنیدم
@hosenih
چشمم که به شهر کوفه افتاد
والله بجز علی ندیدم
با منطق ((ما رأیت الا))
بالله بجز علی ندیدم
@hosenih
میمیرم اگر نگاه گرمت
مرهم به روی دلم نریزد
با سنگ زدن به روی ماهت
زیبایی تو بهم نریزد
@hosenih
ای ناطق آیه های قرآن
قرآن تویی و مفسرت من
یک آیه بخوان ز رفع تهمت
تا شرح دهم برای دشمن
@hosenih
ای معنی آیه های تطهیر
لبهات چرا بخون نشسته
ای زینت دامن پیمبر
پیشانی تو چرا شکسته
@hosenih
تا جانِ یتیم تو نرفته
یک لحظه نظر بسوی او کن
تا سنگ نخورده بیش از اینها
فکرِ سپری به روی او کن
@hosenih
کوفه شده شهرِ سنگ باران
سرهای شکسته شاهد ماست
از سنگ زدن گله نداریم
نان و صدقه شرار دلهاست
@hosenih
انکار کنند نام ما را
انگار به کوفه ناشناسیم
ما آل علی و آل زهرا
از تیر بلا نمیهراسیم
@hosenih
این است پیام کربلایی
با آل زیاد در ستیزیم
با مکر بنی امیه والله
جز از درِ جنگ بر نخیزیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#احمد_بابایی
▶️
زلف دیوانگی ام باز پریشان شده است
روضه خوان از خبر آینه، حیران شده است
روضه خوان مانده که با معجر زینب چه کند
گویی از آخر این روضه پشیمان شده است
@hosenih
روضه خوان دم نزد اما همگان میدانند
ماه از حادثۀ کوفه، هراسان شده است
مستمع حوصله ی صبرندارد دیگر
بعد از این صاعقه ها نوبت باران شده است
روضه خوان لال شد و مستمع، آهسته گریست
فهم این روضه برای همه آسان شده است
چند سال است که درگیر همین بیدلی ام
"آتش و آب بهم دست و گریبان شده است"
@hosenih
شاه عریان به صلیب است و مسیحا درعرش
ارمنی در عجب از کار مسلمان شده است
روضه ی کوفه نخوانید مگر نیمه ی شب
این تنوری ست که گرم از سر مهمان شده است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#محمود_اسدی
▶️
سایۀ راس تو تا برسرم ای یار افتاد
آسمان ازغم تو برسرم انگار افتاد
کوفیان برمن و برگریه ی من میخندند
گل افسردۀ تو بین دوصد خار افتاد
@hosenih
تاکه هجده سر ببریده به نی دیدم من
یادم از عمر کم مادر بیمار افتاد
کوفیان راس تو را بر سر نیزه بستند
وای ازغصه دگر، قلب من از کار افتاد
همۀ شهر به من طعنه زنان میگویند
گذر دخت علی بر سر بازار افتاد
@hosenih
چادرم پاره شد از بس که به من سنگ زدند
تاکه دید، از سر نی راس علمدار افتاد
از تو ای یار چه پنهان که دوچشمم تار است
هیچ دانی که چه بر من به شب تار افتاد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه
#قاسم_نعمتی
▶️
زیبا هلال یک شبه، ای سایۀ سرم
بالا نشسته ای مرا می کنی نگاه
عالم همه پناه به نام تو می برند
حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه
@hosenih
تو قرص ماه بودی و حالا شدی هلال
دیشب مگر چگونه شبت کرده ای سحر
روی تو سوخته چونان روی مادرم
خاکستر است لای همه گیسوان سر
@hosenih
عمری سرم به سینه ات آرام می گرفت
حالا تو روی نیزه و من بین محملم
هر بار نیزه دار، سرت چرخ می دهد
با هر تکانِ نیزه تکان می خورد دلم
@hosenih
از بعد قتلگاه که دیدم به چشم خود
زخمی شده دو گونه تو در وضوی خاک
دامن گرفته ام پی رأس تو هر قدم
تا که نیفتی از سر نیزه به روی خاک
@hosenih
عمری ندیده است کسی سایه مرا
حالا ببین که رنج و بلا یاورم شده
شاه نجف کجاست تماشا کند مرا
این آستین کهنه حجاب سرم شده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#مهدی_رحیمی
▶️
دارم غریب و آشنا را می شمارم
این خیل مشغول عزا را می شمارم
هی خواب می بینم پیاده در طریقش
درجاده دارم تیرها را می شمارم
@hosenih
دل تنگ مشهد می شوم هرگاه در راه
سربندهای یا رضا را می شمارم
اما خدا را شکر با انگشت هایم
جامانده های کربلا را می شمارم
پس سعی خود را میکنم موکب به موکب
این مروه های با صفا را می شمارم
@hosenih
با عقل نه، من با جنون بی شمارم
این لشکر بی انتها را می شمارم
تسبیح من این است در طیِّ طریقش
هر صبح تاول های پا را می شمارم
آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه
دارم نفس های خدا را می شمارم
@hosenih
هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق
دارم فقط سود دعا را می شمارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را
درونم حس کنم انوار رب العالمینم را
معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری
نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را
@hosenih
منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی
ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را
همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت
نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را
شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم
گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را
اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم
بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را
گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم
پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را
همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم
بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را
نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی
همین که در میان روضه هایت می نشینم را
@hosenih
سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا
تماشا کن میان شام حال شرمگینم را
همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله
به روی سر گرفتم تکه های آستینم را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#مرضیه_عاطفی
▶️
راهی برای رفعِ خشم و غضب نسازد
آنکه برای عشقت خود را ادب نسازد
دنبال یارِ نابی! آنکه اگر رطب را-
خورده ست؛ دیگران را منع رطب نسازد
@hosenih
نذر تو جانِ خود را حدّاقل بداند
آنقدر ندبه ها را متر و وجب نسازد
خسران زده ست آنکه هر هفته جمعه خود را
از شوق دیدنِ تو مجنون نَسب نسازد
با چشم هایِ هرزه،غیبت،دروغ و تهمت
مانع بسازد اما قدری سبب نسازد
@hosenih
ای وای اگر نگاهت امسال هم محرّم
ما را برای کارِ تو منتخب نسازد
این روضه ها ندارد خیری اگر که از ما؛
محض ِ تو مهزیار و جوْن و وهب نسازد!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
از آن طرف قمرش روی نیزه کامل شد
از این طرف سرت از روی نیزه نازل شد
غروب روز دهم بود عمهام افتاد
عبای خونی تو تا به دوش قاتل شد
@hosenih
تمام اهل حرم را سوار محمل کرد
عمو نبود... پدر، کارِ عمه مشکل شد
میان کوفه همه زیر لب به هم گفتند:
عقیله همسفر مشتی از اراذل شد
تمام دشت بهم ریخت آن زمانی که
نگاهت از روی نی سوی عمه مایل شد
چکید خون سرت... خواهرت دلش خون شد
گواه این سخنم خون و چوبِ محمل شد
به جای تکتک ما عمه کعب نی خورده
برای تکتک ما مثل شیر حائل شد
@hosenih
خدا کند که پدر جان ندیده باشی تو
چگونه دختر حیدر به شام داخل شد
هزار خطبهی قرّاء خوانده خواهر تو
جواب این همه خطبه فقط کف و کِل شد
عقیله، کعبهی غم، قبلةُ البرایا* بود
ز اشک نیمهشبش خاک دشتها گِل شد
@hosenih
میان نافلهها یاد مادرش میکرد
همیشه روضهی او برکت نوافل شد
اگرکه پیر شدم، عمهام مقصر نیست
گمان نکن که دمی از رقیه غافل شد
* قبلة البرایا: از القاب حضرت زینب به معنای قبله و پیشوای ابرار
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#محمدجواد_شیرازی
▶️
نسیم حزن وزیده، حسین چشم تو روشن
شرر به خیمه رسیده، حسین چشم تو روشن
@hosenih
تو رفتی و نشنیدی که خواهرت سر گودال
چقدر طعنه شنیده، حسین چشم تو روشن
برای رأس تو بر نی رباب ضجه کشید و
سکینه سینه دریده، حسین چشم تو روشن
قسم به عصمت زهرا، کسی ز روز تولد
مرا اسیر ندیده، حسین چشم تو روشن
که گفته است؟! دروغ است این که حرمله اصلا
سرم هوار کشیده، حسین چشم تو روشن
به زیر بوته ی خاری فدا شدند دو دختر
غریب و رنگ پریده، حسین چشم تو روشن
@hosenih
رسیده صحبت غارت میان لشکر دشمن
به جسم چند شهیده، حسین چشم تو روشن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#قاسم_صرافان
▶️
من از مشهد، من از تبریز، از شیراز و کرمانم
من از ری، اصفهان، از رشت، از اهواز و تهرانم
نمی دانم کجایی هستم، اما خوب میدانم
هوایی هستم و آواره ای در مرز مهرانم
@hosenih
اگر آواره ام، قلبم در ایوان تو جا مانده
دلم با هر قدم با هر نفس اسم تو را خوانده
غم عشقت بیابان پرورم کرد و میان راه
یکی پرسید: تا کرب و بلا، چندتا ستون مانده؟
@hosenih
چه شیرین است با شوقت دویدن در بیابان ها
به عشقت هم به دل جارو زدن هم در خیابان ها
نه تنها در میان تربتت داری شفا، حتی
به خاک زیر پای زائرت دادند، درمان ها
@hosenih
یکی جارو به دست و دیگری گوشی به گوش آمد
یکی بر شانه مشک و آن یکی پرچم به دوش آمد
دراین موکب سخن ازکوفه، آن موکب سخن از شام
یکی از هوش رفت اینجا، یکی آنجا به هوش آمد
@hosenih
ستون یک هزار و چارصد، یعنی: سلام آقا
سلام ای بی کفن ای تشنه لب ای مانده بر صحرا
به سقای علمدارت قسم، ما پای پیمانیم
به شوق یاریِ آرام جانت، مَهدی زهرا (س)
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih