بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#احمد_بابایی
▶️
گل، گرفتارِ خار میبینم
چادرش پرغبار میبینم
ردّ پای کدام داغ اینجاست!؟
کوچه را لالهزار میبینم
@hosenih
آهوی خسته را بدون رمق
گرگ را بیمهار میبینم
راه برگشت آهوان گم شد
گرگ فکر شکار میبینم
زوزهی گرگ و آهِ آهوها...!
اشک، بیاختیار میبینم
باز در دست کوههای صبور
دامن آبشار میبینم
همه، باغ انار میشنوند!
من، نه! داغ انار میبینم
قطعهقطعه... به زیر پا... در صحن...
کلمات قصار میبینم
این چه کابوس ترسناکی بود
در دل ذوالفقار میبینم
گوشواره نمیشود پیدا
کوچه را بسکه تار میبینم
گوشهی آسمانِ صورتِ ماه
ردّ ابرِ بهار میبینم
باعث خجلت است در یثرب
هرچه گوشه کنار میبینم
بین هر کوچهای که باریک است
.............. میبینم
در دلِ معرکه، فرشتهی حق
به مُغیره، دچار میبینم
غربتِ یارش از دلم که گذشت
غربتش در دیار میبینم
حَجَرُالاَسوَدِ شکسته... غلاف...
خوابِ بازویِ یار میبینم
@hosenih
خواب تابوتِ حضرت زهرا...
یاس در رهگذار میبینم
***
من به دنبال نام زهرایم
هرچه سنگِ مزار میبینم...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#احمد_بابایی
▶️
چشم در راه ماندهام ، مادر!
اشک را بیاراده میداند
غصهی ما زداغ مرگت را
مادر از دست داده میداند
مادر از دست داده یعنی ما
-ما که قربان نام یار رویم-
مثل هر داغدیدهای، یارب!
"کاش" میشد سرِ مزار رویم...!
@hosenih
کاش میشد سر مزار بتول
با هیاهو میآمدیم، خدا...!
کاش چون کودکان بیمادر
به سر و سینه میزدیم، خدا ...!
اینک اما تفاوتی نکند!
بستهایم عهد عشق با زهرا
از همین راه دور، می خوانیم:
«السلام علیک یا زهرا»
السلام علیک یا امّاه
از چه پاسخ نمیدهی؟ مادر!
گله دارم -به اذن تو- با «میخ»
شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در»
آه... ای میخ در! بتول است این...!
از چه این قدر شعلهور شدهای!؟
آه... ای در! به این فشار عجیب،
قاتل مادر و پسر شدهای!!
آه... ای در! چگونه رویت شد!؟
چه کسی گفته خون به پای تو نیست!؟
میخ در! شرم کن ز اطفالش...
"سینهی حوریه" که جای تو نیست!
@hosenih
سینهی حوریهست جای حسن
سینهی حوریهست جای «حسین»
...نامِ «ارباب» آمده! برویم،
از همین جا به «کربلای حسین»
دست نامرد پای مرکبها
نعل نو تا که بست، یازهرا
زیرپای ستور... در گودال...
استخوانها... شکست... یازهرا...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#احمد_بابایی
▶️
زان پیش که برخلق پیمبرشده باشد
می خواست نبی باتو برادر شده باشد
آن راکه خورد لقمه ز خوان کرم تو
زشت است غمش رزق مقدر شده باشد
@hosenih
حالا که قرار است پرستار تو باشی
بیمار توحیف است که بهتر شده باشد
مدح تو کند کشته ی تو.... اینکه عجیب نیست
از نعره ی تو گوش زمین کر شده باشد
برتیغ دو دم ارث نبی واجب عینی ست
بافاطمه حق است برادر شده باشد
باید که خدا بشکندعزم تو به میدان
گرنیت تو کشتن لشگر شده باشد
تیغ تو اگر قابض الارواح یلان بود
می خواست خدا دشمنت ابتر شده باشد
جرم است علی گفتن و الله شنیدن
بوزینه اگر صاحب منبر شده باشد
برگشت اگر حضرت جبریل ز معراج
در صحن نجف گفتکبوتر شده باشد
باید که زند بوسه به پای تو حریفت
گرچه سپرش از در خیبر شده باشد
گو سایهی تو مدفن سلمان به مدائن
یا در ربذه ،قبر ابوذر شده باشد
بایکنظرت کوفی گمنام تواند
دور بر تو مالک اشتر شده باشد
برباد رفت تخت سلیمان تا بدانیم
می خواست دلش بنده ی سلمانشده باشد
تو صور زدی عرصه بهمریخت علی جان
نزدیک شد از خشم تو محشر شده باشد
حق خواست تماشا کند آینه ی خود را
در آینه حق داشت که حیدر شده باشد
گوشی بجز از کنج ضریح تو نیابد
آن لال که چندین غزل از برشده باشد
از شرم فرات ،آب مکن کرب و بلا را
مهریه بگو سوره ی کوثر شده باشد
فریاد و لگد ،قصدجسارت به حرم داشت
نومید چراآتش از این در شده باشد
یک پنجم آیینگی از سهم تو کم شد
زهرا نشد آن روز که مادر شده باشد
@hosenih
افسوس نشد آینه ،آینه بماند
یاصاحب یکجلوه ی دیگر شده باشد
شد میخ پس از چند دهه ،تیغ سه پهلو
انگار که محسن علی اصغر شده باشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات ، #بصیرت، #مدافعان_حرم
#احمد_بابایی
▶️
اذان سرمه میگویند در چشم شبستانَش
صدای صبح میپیچید به صحن شبنمستانَش
ز فرط تازگی زخم خدا را بیکفن دیدم
شنیدم با حصیر کهنه نتوان کرد پنهانش
@hosenih
تماشا میکنم از بین انگشتان بهشتش را
مبادا انگشتری را ساربان دزدد ز رضوانش
غرورش یک سروگردن ز شام و کوفه برتر بود
نخواهد دید چشمِ تیغ هم سر در گریبانش
نهتنها خون عشاقش به امر او چکد بر خاک
خبر دارم که بوده دشمنش هم تحت فرمانش
دلی که بشکند جای حسین است و به این معنا
خدا شبهای جمعه میشود انگار مهمانش
عقیق از خون و دُر از اشک، مقتل جمعه بازار است
دمِ اصلی هیاهو بود و غارت گشت دکانش
ز بس در دست و دلبازی قیامت کرده در مقتل
برای غارت غفران طمع کرده است شیطانش
@hosenih
به کوفه حرف آخر را به دست حرمله دادند
که روشن کرده تکلیف گلو را تیر و پیکانش
چه حالی یابد آن بانوی سینهچاک یا حیدر
اگر مُثله ببیند جسم صد چاک شهیدانش
سر هر کوچهای نام شهیدی روضه میخواند
به لطف شاه ری کرب و بلا گردیده تهرانش
اگر با کدخدای جاهلیّت تیغ در تیغیم
اگر هرگز نمیترسیم از کابوس و هذیانش
خدا مستغنی از هر کدخدایی کرده آقا را
نبیند نیزهی تهدیدِ غربیها هراسانش
بگو با کدخدا فرماندهی ما اهل عاشوراست
بگو هرگز نخواهد رفت ایران تحت فرمانش
بگو فرماندهی ما رنگی از خون خدا دارد
نخواهد داد دست بیعتی بر آل مروانش
چه باک از کدخدا وقتی خدا با کربلاییهاست
نشد روح خدا محبوس در بند جمارانش
@hosenih
رها از قید و بند مرزها پیچیده در عالم
اگر باور نداری از یمن بین تا به لبنانش
حرم کی بیمدافع مانده یارب غیر عاشورا
خدا برکت دهد بر غیرت مردان افغانش
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
چشم در راه مانده ام ، مادر!
اشک را بی اراده می داند
غصه ی ما زداغ مرگت را
مادر از دست داده می داند
مادر از دست داده یعنی ما
-ما که قربان نام یار رویم-
مثل هر داغدیده ای، یارب!
"کاش" می شد سرِ مزار رویم...!
@hosenih
کاش می شد سر مزار بتول
با هیاهو می آمدیم، خدا...!
کاش چون کودکان بی مادر
به سر و سینه می زدیم، خدا ...!
اینک اما تفاوتی نکند!
بسته ایم عهد عشق با زهرا
از همین راه دور ، می خوانیم:
«السلام علیک یا زهرا»
السلام علیک یا امّاه
ازچه پاسخ نمی دهی؟ مادر!
گله دارم -به اذن تو- با «میخ»
شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در»
آه... ای میخ در! بتول است این...!
از چه این قدر شعله ور شده ای!؟
آه... ای در! به این فشار عجیب،
قاتل مادر و پسر شده ای !!
آه... ای در! چگونه رویت شد!؟
چه کسی گفته خون به پای تونیست!؟
میخ در! شرم کن ز اطفالش ...
"سینه ی حوریه" که جای تو نیست!
@hosenih
سینه ی حوریه ست جای حسن
سینه ی حوریه ست جای «حسین»
... نامِ «ارباب» آمده! برویم،
از همین جا به «کربلای حسین»
دست نامرد پای مرکب ها
نعل نو تا که بست، یازهرا
زیرپای ستور... در گودال...
استخوانها...شکست... یازهرا...
شاعر: #احمد_بابایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
مدیحهسرایی حاج #سیدمهدی_حسینی در محضر رهبر انقلاب به مناسبت سالروز میلاد حضرت زهرا (س) ۳ بهمن ۱۴۰
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
سلام خدا و رسول گرامى
به اوج مقام تو كه مستدامى
سرآغاز حسنى و حسن ختامى
تو حجی ، منایی تو بیت الحرامی
فراتر ز توصيف ما در كلامى
سلام اي مطهر سلام اى طهورا
سلام اى تولا سلام اى تبرا
سلام اى كنيز تو حوا و سارا
سلام و تحيات ما بر تو زهرا
به اميد لطف و جواب سلامى
@hosenih
به منظومه وحى بارى تعالى
عيارى تو بر ليلة القدر و طاها
عيانى تودر كوثر و نور و اسرا
تو شأن نزولى به انا هدينا
تو منظورش از يطعمون الطعامى
روا شد پس از تو همه آرزوها
شكسته شد از شوق ، بغض گلوها
شده بسته لبهاى آن ياوه گوها
صدا زد پيمبر فداها ابوها
صدا زد كه تو واجب الاحترامى
به تو عارفانى كه مشتاق نورند
به تو عاشقانى كه مست حضورند
به تو ديدگانى كه از غم بدورند
به تو دخترانى كه زنده به گورند
فرستاده اند عاشقانه پيامى
بيا تا درخشان كنى انجمن را
بيا تا نمايان كنى شأن زن را
بگو راه و رسم مقرب شدن را
ولاى على و حسين و حسن را…
تو روح قوام و تو اصل دوامى
زدى پرچم اقتدار على را
سبب مى شوى افتخار على را
تو چرخانده اى ذوالفقار على را
بنازم كه خواندى شعار على را
عليٌّ اميرى عليٌّ امامى
نگيرى زما لذت خادمى را
بنوشان به ما خدمت دائمى را
عنايات سبز بنى هاشمى را
نوشتى اگر مصحف فاطمى را
بياور ز ما هم درآن زمره نامى
دعا ميكنيم و اجابت گرفتيم
براى قيامت ضمانت گرفتيم
همه از تو برگ شفاعت گرفتيم
در خانه تو اقامت گرفتيم
براى كنيزي براى غلامى
الا ای فراتر ز پندار دلها
بگو چیست جز عاشقی کار دلها
پر از عطر یاس است گلزار دلها
شهید نگاه تو سردار دلها
سرافراز شد با تو در هر قيامى
نرفته غم از سینه یک لحظه بیرون
بشارت به دلهاى ما داده اين خون
بزودى شود كاخ ظالم دگرگون
به فرمان تو لشگر فاطميون
به وقتش بگیرد چنان انتقامى
@hosenih
شب و روز ميلادت ابر بهاريم
از آرامگاهت نشانى نداريم
چه مى شد بياييم و قدرى بباريم
كنار مزار شما گل بكاريم
كه بر زخم دلها شود التيامى
به ياد تو هستيم بانوى اسلام
كنار مزار شهيدان گمنام
دعا كن نمانيم اينگونه ناكام
شود جان ماهم فدايت سرانجام
تو مام شهيدان والا مقامى
شاعر: #محمدجواد_پرچمی ، #احمد_بابایی و #قاسم_صرافان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
بغض ما سنگ می شود گاهی
زندگی، ننگ می شود گاهی
از شُکوه خرافه بیزاریم
از سکوت کلافه بیزاریم
@hosenih
قبله آسمان، امام رضا
ضامن آهوان، امام رضا
دل ما چشم خیس آهویت
ما که شرمنده ایم از رویت...
رحمت بی کران، امام رئوف
دلبر مهربان، امام رئوف
بازهم قحط چاره شد انگار
جگری پاره پاره شد انگار
خنجر هرزه، تیز تیز شده ست
شهر ما شهر فتنه خیز شده ست
هرزه های زمانه همدستند
دزدهای شبانه همدستند
ناگهان تیغ زهر داده شدند
بهر هتک تو پُر اراده شدند
دور و بر، قیل و قال می بارد
شبهه، خوش خط و خال می بارد
فتنه ای پشت فتنه می سازند
گرگ و چوپان به گلّه می تازند
من و تو زنده ایم و این خواری!؟
مرگ کو؟ مرگ و آبروداری...
جگر کشته مُرده می جوشد
غیرت زخم خورده می جوشد
باز کابوس به هم خورده ست
حرمله دست بر قلم برده ست!
هرزگان، خاک بر سر آوردند
از سه شعبه، قلم در آوردند!
@hosenih
تیغ اوباش، زهر داده شده ست
نسل مامون حرامزاده شده ست
روضه هامان سیاسی اند همه
درس زینب شناسی اند همه
اُف به بی غیرتی که دم نزند
یا در این روضه، ناله هم نزند
پیش چشم من و تو، حق پژمرد
حُرمت یک امام سیلی خورد
باز هم خیمه گاه غارت شد
به امام رضا جسارت شد
کوفیان، چشم بر دِرَم دارند
این قبیله، شُریح هم دارند!
گفته باشیم و بین ما باشد!
وای اگر بی ادب، رها باشد...
وای اگر خون حق، طلب نشود
وای اگر فتنه گر، ادب نشود
داعش از خشم ما خبر دارد
وای اگر شیعه، تیغ بر دارد
هست خالی _ برای حُسن ختام!_
جای «نوّاب» و «طیّب» و «ضرغام»
دل به راه شهید باید زد
به دهان یزید باید زد
@hosenih
سرِ این قصه، زلف حاشا نیست
هر که کوتاه آید از ما نیست
آنچه خالیست جای ضرغام است
حکم «ساب الامام» ، اعدام است
شاعر: #احمد_بابایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محکومیت_حادثه_تروریستی کرمان
خبر پشت خبر، غم روی غم ریخت
به ذهنم باز شعر محتشم ریخت
زنی دیدم، دلِ گمگشتهای داشت
گلی در زیر پا دیدم، دلم ریخت
در این غم، از غیوری دم گرفتم:
«صبوری طرفه خاکی بر سرم» ریخت
صبوری تا کجا؟ تا کی؟ چگونه؟
مگر این خصم، خونِ خلق، کم ریخت؟
زمین لرزید، آه! آوار، هاوار!
به روی خاکها خرمای بم ریخت
زبانم لال شد از داغ کرمان
دوباره بغض بر دستِ قلم ریخت
به پا خیز، ای عموی اهل ایران!
حرامی بعد تو دور حرم ریخت
✍ #احمد_بابایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام
شب گرچه روی نیزه، سرِ آفتاب بُرد
زینب به فتح شام، سپاه شهاب برد
پس درسهای مادر او بی نتیجه نیست
از زخم بی حساب، نباید حساب برد
با دست بسته، خسته، غریبانه خطبه خواند
کاخ یزید را وسط گریه، آب برد
آنسان که تیر و نیزه و تیغ از تن حسین...
آن چوب خیزران هم از لب تشنه، ثواب برد
وقتی که چشم آل علی بر غرور اوست
نتوان که صبر از دل عُلیاجناب برد
جای مدافعان حرم ضجّه میزنیم
ناموس مرتضی که به بزم شراب برد!؟
راضی به بغض دختر احمد نمیشویم
ما بی تفاوت از غمتان رد نمیشویم
✍ #احمد_بابایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شعر_پایداری
شهید #سیدحسن_نصرالله
خاک، درگیر آسمان شده است
بازهم فصل امتحان شده است
خنجر شمر، خون چکان شده است
فصل شمشیر شیعیان شده است
دامنش شک مکن که لک دارد
به علی هرکسی که شک دارد
عشق، اهریمنی نخواهد شد
خصم، بی دشمنی نخواهد شد
خونِ دل، گفتنی نخواهد شد
نابرادر، تنی نخواهد شد
اُف به بی غیرتی که دم نزند
یا در این روضه، ناله هم نزند
باز باران، ترانه میخواند
روضهخوان، بی بهانه میخواند
هر خبر، روضهای پریشان است
دل ما داغدار لبنان است
کشتنِ طفل و زن؟! زبانم لال
قتل سید حسن!؟ زبانم لال
بازهم خصم را عذاب بده
سیدی! هارداسان؟ جواب بده
سیدی! تشنهی صدای توأیم
چشم در راه نعرههای توأیم
حاج قاسم! کجایی ای غم ناب؟
ای برادر! برادرت دریاب...
باز یک سینه چاک افتاده
پهلوان روی خاک افتاده
رخ به باران اشک می شویند
نه! بگو که دروغ میگویند!
بازهم داغ یار می بینم
مرکبی بی سوار می بینم
سوخته مغز استخوان مرا
آنکه کشته برادران مرا
تجربه کردهایم خوبی را
وسط غصه، پایکوبی را!
شب اگر تلخ شد، فَلَق با ماست
تجربه کرده ایم حق با ماست
آی مردم! که چشم تر دارید
چلّهی انتقام بردارید
غفلت از آفتاب ممنوع است
شب، به هم خورده خواب ممنوع است
اولین بار نیست بد کردند
پیش از این، راه یاس سد کردند
هرچه اندوه در جگر داریم
به حساب یهود بگذاریم
گاه باران، تگرگ خواهد شد
توبهی گرگ، مرگ خواهد شد
خیمهی شعله در جگر داریم
اشک، کافیست! تیغ برداریم
ذوالفقار و شکست، یعنی چه؟
دست بر روی دست، یعنی چه؟
از غرور یزید، خسته شدیم
اذن میدان دهید! خسته شدیم
راه جلّاد، بسته خواهد شد
دست صهیون، شکسته خواهد شد
خوک صهیون، قسم به خون شهید،
بعد از این، امنیت نخواهد دید
آی صهیون! تقاص جانکاه است
صبر ما سینهای پر از آه است
آه ما خشم غیرت الله است
اصل طوفان، هنوز در راه است
سامری سوزِ قومِ برتر، کیست؟
آن به موسای ما برادر، کیست؟
آن که درهم شکسته خیبر، کیست؟
هان! ز مرحب بپرس، حیدر کیست!
خشمگین شیعهی همان شیریم
شک مکن! انتقام میگیریم...
✍ #احمد_بابایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
چشمِ در راه ماندهام مادر!
اشک را بی اراده میداند
غُصهی ما ز داغِ مرگت را
مادر از دستداده میداند
مادر از دست داده یعنی ما
-ما که قربان نام یار رَویم-
مثل هر داغدیدهای، یارب!
"کاش" میشد سرِ مزار رویم...!
کاش میشد سر مزارِ بتول
با هیاهو میآمدیم، خدا...!
کاش چون کودکانِ بیمادر
به سر و سینه میزدیم، خدا...!
اینَک اما تفاوتی نکند!
بستهایم عهد عشق با زهرا
از همین راه دور، میخوانیم:
«السلام علیکِ یا زهرا»
السلامُ علیکِ یا اُمّاه
ازچه پاسخ نمیدهی؟ مادر!
گله دارم -به اذن تو- با «میخ»
شِکوِه دارم -به اذن تو- با «در»
آه... ای میخِ در! بتول است این...!
از چه این قدر شعلهور شدهای!؟
آه... ای در! به این فشارِ عجیب،
قاتل مادر و پسر شدهای !!
آه... ای در! چگونه رویت شد!؟
چه کسی گفته خون به پای تو نیست!؟
میخِ در! شرم کن ز اطفالش...
"سینهی حوریه" که جای تو نیست!
سینهی حوریهست جای حسن
سینهی حوریهست جای «حسین»
... نامِ «ارباب» آمده! برویم،
از همین جا به «کربلای حسین»
دست نامرد پای مرکبها
نعل نو تا که بست، یازهرا
زیرِ پایِ ستور... در گودال...
استخوانها...شکست... یازهرا...
✍ #احمد_بابایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
سلام خدا و رسول گرامى
به اوج مقام تو كه مستدامى
سرآغاز حُسنى و حُسن ختامى
تو حجی، منایی، تو بیت الحرامی
فراتر ز توصيف ما در كلامى
سلام اي مُطهر، سلام اى طهورا
سلام اى تولا، سلام اى تبرا
سلام اى كنيز تو حوا و سارا
سلام و تحيات ما بر تو زهرا
به اميد لطف و جوابِ سلامى
به منظومهی وحى بارى تعالى
عيارى تو بر ليلة القدر و طاها
عيانى تو در كوثر و نور و اسرا
تو شأن نزولى به إنّا هَدَيْنا
تو منظورش از يُطْعِمُونَ الطَعامى
روا شد پس از تو، همه آرزوها
شكسته شد از شوق، بُغض گلوها
شده بسته لبهاى آن ياوهگوها
صدا زد پيمبر فداها ابوها
صدا زد كه تو واجبُ الاحترامى
به تو عارفانى كه مشتاق نورند
به تو عاشقانى كه مست حضورند
به تو ديدگانى كه از غم بهدورند
به تو دخترانى كه زنده بهگورند
فرستادهاند عاشقانه پيامى
بيا تا درخشان كنى انجمن را
بيا تا نمايان كنى شأن زن را
بگو راه و رسم مقرب شدن را
ولاى على و حسين و حسن را…
تو روحِ قوام و تو اصلِ دوامى
زدى پرچم اقتدار على را
سبب مىشوى افتخار على را
تو چرخاندهاى ذوالفقار على را
بنازم كه خواندى شعار على را
عليٌّ اميرى، عليٌّ امامى
نگيرى زما لذت خادمى را
بنوشان به ما خدمت دائمى را
عنايات سبز بنى هاشمى را
نوشتى اگر مصحف فاطمى را
بياور ز ما هم درآن زمره نامى
دعا میكنيم و اجابت گرفتيم
براى قيامت ضمانت گرفتيم
همه از تو برگ شفاعت گرفتيم
درِ خانهی تو اقامت گرفتيم
براى كنيزی، براى غلامى
الا ای فراتر ز پندار دلها
بگو چیست جز عاشقی کار دلها
پر از عطر یاس است گلزار دلها
شهید نگاه تو سردار دلها
سرافراز شد با تو در هر قيامى
نرفته غم از سینه یک لحظه بیرون
بشارت به دلهاى ما داده اين خون
بهزودى شود كاخ ظالم دگرگون
به فرمان تو لشگر فاطميون
به وقتش بگیرد چنان انتقامى
شب و روز ميلادت ابر بهاريم
از آرامگاهت نشانى نداريم
چه مىشد بياييم و قدرى بباريم
كنار مزار شما گُل بكاريم
كه بر زخم دلها شود التيامى
به ياد تو هستيم بانوى اسلام
كنار مزار شهيدانِ گمنام
دعا كن نمانيم اينگونه ناكام
شود جان ما هم فدايت سرانجام
تو مام شهيدانِ والا مقامى
✍ #محمدجواد_پرچمی ، #احمد_بابایی و #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e