تقدیم به شهید
#حمیدرضا_الداغی
قصه جریحهدار شد
آنطرفِ پیاده رو
عقل صدا زد که بمان
عشق صدا زد که برو
وقت چه بود آن غروب؟
وقتِ قیامت تو بود
فرق تو با بقیه چیست؟
فرق تو غیرت تو بود
تیغ زدند بی هوا
دشنه زدند بیخبر
کوچه به حرف آمده:
چند نفر به یک نفر
آن چه همیشه و هنوز
کوچه به کوچه جاری است
قصهی سر به داری و
غیرت سبزواری است
هیچ غمی برای ما
مثل غم تو داغ نیست
مرگ تو انتخاب بود
مرگ تو اتفاق نیست
این که به پیشگاهِ مرگ
زخمیِ ایستادن است
وای! برادر من است
آه! برادر من است
✍ #رضا_یزدانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهیدان #علیرضا_شهرکی و #حمیدرضا_الداغی
سینهام مخزنِ غم و آه است
واقعه، جانگداز و جانکاه است
موسمِ تلخِ غربتِ خورشید
روزِ تشییعِ پیکرِ ماه است
با شهادت از این جهان رفتن،
اجرِ شیرین قلبِ آگاه است
راه را با شهید، پیدا کن!
غیر از این هرچه هست، بیراه است
غیرِ راهِ شهید هرکس رفت
مستحقِ سقوط در چاه است
نامِ پاکش بهشت را مفتاح
در شبِ تار، همچو مصباح است
بینِ خون دست و پا زد و میگفت:
جان سپردن، شروعِ این راه است
✍ #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حمیدرضا_الداغی
شب بود و در خیابان
جولانِ خشم و شهوت
شب بود و شهر بود و...
قحطیِ مرد و غیرت
دیدی که قلب شیطان
در شادی است آنشب
زن، زندگی، اسیرِ
آزادی است آنشب
دیدیم شورِ غیرت
آن لحظه در سرت بود
در چنگ آن اراذل
انگار خواهرت بود
گم بود در خیابان
وقتی نشان غیرت
دل را زدی به دریا
ای قهرمانِ غیرت
دیدی که باز پایِ
ناموس در میان است
گفتی بهای ناموس
در مسلک تو جان است
هر چند از شیاطین
بسیار دشنه خوردی
این جنگ تَن به تَن را
با خون خود تو بُردی
در چشمِ مردمانت
ای "مَرد" رو سفیدی
مانند حاج قاسم
حالا تو هم شهیدی
✍ #حسن_زرنقی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید #حمیدرضا_الداغی
🔸اجرا شده توسط #حاج_امیر_کرمانشاهی در تشییع جنازه شهید #الداغی🔸
خورشید در پیش نگاهش مثل فانوس است
بال و پرش زیباتر از پرهای طاووس است
در راهِ حق اشکِ عزیزان را در آورده
شیطان اگر چه خندههایش تلخ و منحوس است
مردی به سنّ و سال یا که زور بازو نیست
مردانگی با قلبهای پاک، مأنوس است
صَد مَرد هم از پا بیفتد نیست باک، اما
از داغ، داغِ یک جوان دلْ غرقِ افسوس است
داغش به روی سینهی ماهاست، الداغی
داغی که هرگز کم نگردد داغ ناموس است
او افتخار مشهد و در قلب هر زائر
با پیکر غرق به خونش گرم پابوس است
ما با امام هشتمیم و اهل ایرانیم
تا به همیشه دشمن از این خطه مأیوس است
✍ #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#آرزوی_شهادت؛ تقدیم به شهیدان #علیرضا_شهرکی و #حمیدرضا_الداغی؛ #شهدا_و_دفاع_مقدس
کارشان هست خدایی شدن و دل بردن
کار ما هم شده در معرکه حسرت خوردن
کاش در وادی غیرت بشود روزیِ ما
مرد و مردانه شبی از همه سبقت بردن
چشم پوشیدنِ از خواهشِ پی در پیِ نفْس
به هوسهایِ مزیّن شده، دل نَسپردن
بالِ پرواز نداریم و قفس خانهی ماست
کارِ تقدیر همین است! فقط آزردن
آسمان مقصد ما بود، ولی جا ماندیم
هست آغازِ زمینگیرشدن، پژمردن
نگرانیم! مبادا برسد مرگ به ما
نشود قسمتمان جایِ شهادت...، مردن؟!
کاش قسمت بشود با تنِ بی سر، در خون
از "حسین بن علی" دم زدن و دل بُردن!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حمیدرضا_الداغی
وقتی به چاقوها رگِ غیرتْ نشان دادی
یعنی که با دستانِ خالی امتحان دادی
عباس دورانِ خیابانها شدی انگار
آن لحظه که خوشغیرتی از خود نشان دادی
فریاد غیرتمند تو از بس که بالا بود
هفت آسمان را با صدای خود تکان دادی
رحمت بر آن شیری که تو خوردی و اینگونه
در پای ناموسِ وطن ماندی و جان دادی
زخم عمیقی داشتی در سینهات اما
درس جوانمردی به هر پیر و جوان دادی
لعنت به آن آغوشهای رایگان، لعنت...
وقتی بهایش را تو با جانِ گران دادی
✍ #فرزانه_قربانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e