eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
عمری ست که رزق از شما می‌گیریم با اشک، برات کربلا می‌گیریم ما آمده ایم تا اسیرت باشیم آزادگی از بند شما می گیریم @hosenih یا مَن جعل شفاء فی تربتهِ در مجلس روضه‌ات شفا می‌گیریم خورشید حسین است و قمر عباس است از عشق شما سر به هوا می گیریم دنبال شهادتیم در مکتبتان گر ذکر شهید سرجدا می گیریم آنگونه که حر شد عاقبت حر شهید ما نیز لقب در انتها می گیریم @hosenih پای علم تو حاج قاسم جان داد بر دوش وفا نام تو را می گیریم جان و پدر و مادر عالم به فدات ما عشق تو از خود خدا می گیریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روا نبوده فدک، دست اشقیا باشد که مال شرعیِ از آن انبیا باشد و رفت تا که بگیرد دوباره حقش را زنی که وارث میراث مصطفی باشد @hosenih شکاند خطبه ی غرّاش ظلمت شب را که منطق سخنش نور را جلا باشد برای بودن خفاش ها ولی بد شد که کوچه راوی ابعاد ماجرا باشد رسید سیلی نامحرمی به گوش ای وای همین گریز عجیبی به کربلا باشد امام صادق ما گفت دیده ام انگار که گوشواره ی او نقش خاک‌ها باشد چگونه دق نکنم گفته در سند اثرِ لگد به پیکر ناموس مرتضی باشد @hosenih و چشم های حسن دید هتک حرمت را به لحظه پیر شد او غیرت خدا باشد چه زود اجر رسالت به مصطفی دادند چقدر شیوه این قوم ناروا باشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شهید 🌷آن شب جمعه ساعت یک و بیست... آن شب جمعه ساعت یک و بیست جغد آمد قرارمان را برد سردی دی به انجماد رسید شهر خشکش زد و زمین پژمرد مانده بودیم غرق بهت خبر کاش تکذیب می رسید از راه اشک‌ها بی‌صدا که باریدند شعله زد در جگر غمی جانکاه @hosenih آن شب جمعه ساعت یک و بیست گویی افتاد بر زمان آتش غلیانی شگرف در دل بود چون غم خاص قصه‌ی آرش آن شب جمعه ساعت یک و بیست وقت اسطوره‌های فردا شد مرد میدان عاشقی پر زد راز افسانه ها هویدا شد رد دیوی پلید پیدا بود گل سرخی شکفته پرپر شد گرچه ققنوسمان در آتش رفت وقت ققنوس های دیگر شد آن شب جمعه ساعت یک و بیست دست و انگشتری به خاک افتاد روضه کربلا زبانه کشید در دل کشور حسین‌آباد داغ،کم کم مسیر خشم گرفت راه فریاد مرگ بر دشمن راه ایستاده ایم تا آخر راه جانم فدای تو میهن داغ، کم کم مسیر خشم گرفت بچه‌ها یک‌شبه بزرگ شدند عده ای این وسط مضطربِ خنده‌هاشان کنار گرگ شدند گرده از زخم نارفیق پر است بگذریم از کنارشان به سکوت آن شب جمعه ساعت یک و بیست آدمیت دوید سمت سقوط ناله‌هامان اگرچه بسیارند داغ سردار اگرچه بی حد است با شهادت دوباره زنده شدیم قلبمان داده با ولایت دست @hosenih نام تو با شهید معرکه شد می‌تپد در تمام حنجره‌ها خون مظلوم آورد به خروش قلب دنیای خواب غم‌زده را هر شب جمعه ساعت یک و بیست وقت صبّار بودن است و شکور زود می‌آیی کنار ما سردار که زیادند مژده‌های ظهور شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زیبایی دریا اگر در موج آب است در ذات هر موجی خروش و التهاب است @hosenih وقتی برای استراحت نیست، برخیز! این تازه آغاز مسیر انقلاب است پیشانی از سربند یازهرا عزیز است مردانگی مان شهره از این انتساب است دشمن اگر تحریم و جنگ و خدعه دارد هرنقشه اش پیش شکوه ما سراب است ما مرد میدانیم مثل حاج قاسم با امر رهبر خانه ی دشمن خراب است آزادگی در خونمان جریان گرفته در گوشمان قدقامت اسلام ناب است گل، پیش خوبان، پیش نامردان تفنگیم ایمان، شجاعت، تیرهای این خشاب است هر ماه بهمن گرم قلب خانه هامان از عکس لبخند شهیدان توی قاب است @hosenih گل میدهد در ماه بهمن نرگس باغ یعنی فرج در انتظار انقلاب است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باید بدهی واژه به ابیات فقیرم بیتم شده با نام تو آباد امیرم @hosenih من غرق سلامم و تو هر بار جوابی ای زنده ترین عشق، به آغوش بگیرم جایی که به جز کنج حریم تو ندارم! من گوشه نشین حرمم تا که بمیرم در سلسله افتاد دل زائر تنهات خوش‌حال از اینم که به دام تو اسیرم ایوان طلا نور که تابید به رویم من ذوب شدم تا ز تو حالت بپذیرم @hosenih این راه اگر دور، اگر سخت، ولی باز عشق است که در سمت تو افتاد مسیرم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر دل زده‌ام نشان عشقت شد شرح غزل از آن عشقت سرمست شد از بیان عشقت دیوانه ی هشت خوان عشقت آن کس که تو را امام دارد شهد ازلی به کام دارد من در سفرم به مقصد تو دل می کشدم به مشهد تو تا پای ضریح مرقد تو دست علی است در ید تو تا سوی ضریح، دل به صف شد انگار که زائر نجف شد @hosenih ای هر دم تو نماز باران مصداق ولی و شرط ایمان ای نور تو رشک شمس تابان سودای دل امیدواران هر کس که به سمت توست مایل از لطف تو شد مَلک‌خصائل ای حصن حصین رب اعلی هفتم پسر رشید طاها در سلسله ات اسیر دلها رحمی بنما به غربت ما صد شکر که ابناء دلیلیم بر باب جواد تو دخیلیم @hosenih ای محبط وحی جان پاکت افلاک زده ست سر به خاکت مستی همه از وجود تاکت ایران شده است سینه‌چاکت یا حضرت عشق، بی نظیری بر ملک وجودمان امیری دریاست تمام خواهش رود کنج حرم تو خانه اش بود عشق تو رسانده‌اش به مقصود تا صبح ظهور نور موعود شد زمزمه ی شهیدهامان جانم به فدات یا رضا جان شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غدیریه چه رازی در غدیر خم برای خلق پنهان است که او اکمال دین و شاهدش آیات قرآن است ولایت دست در دست نبوت اوج ایمان است محمد جان افلاک و علی بر جان او جان است ببر دست طلب بر او که او یار گدایان است @hosenih خدا مشکات بوده است و علی نوری که تابیده جوانمردی به غیر از او مگر کون و مکان دیده؟ برای خلقتش بی شک خدا بر خویش بالیده شود رسم جهان روزی هواداری این ایده: که انسان گر ولای مرتضی را داشت انسان است علی نورٌ علی نورٌ علی نورٌ علی نور است ستون غرق استحکام بیت الله معمور است علی والاست حتی دست ذهن از ساحتش دور است علی آقاست، چشم پست بدخواهان او کور است و حیدر برترین مصداق حق در کل دوران است دل من مثل دُری پاک باید صیقلی باشد اگر شیعه ست باید مثل مولایش علی باشد عدالت در مرام من چو وحی منزلی باشد هواداری از مظلوم در من منجلی باشد که قلب شیعیان بر سفره احساس مهمان است @hosenih به رمز یاعلی آغاز خواهد شد جنگ پایانی علم در دست سربازانی از نسل سلیمانی جهان مدهوش خواهد شد به گلبانگ مسلمانی رسد صبحی که می‌آید سوار پاک و نورانی زمین تشنه است یاحیدر، رسان او را که باران است🤲 شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم چه فرق می کند اینجا کجای ایران است؟ تمام وسعت ایران حریم ایمان است بگو به هر که نگاه چپی به ما کرده نگر به کاسه ی صبرم که رو به پایان است شدیم یک «یَد واحد» که بی صدا هم نیست میان پنجه ی ما اقتدار طوفان است قسم به چادر خونین بر فراز حرم که حرمت زن ما هم تراز قرآن است که «آرشام»، «محمدرضا»، «علی اصغر» به درس روضه رسیدند و امتحان، جان است دخیل شاهچراغیم و داغ دل داریم و پشت گریه ی ما خشم و عزم پنهان است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر دوش جهان بار غم و اشک، سترگ است دردا که تنِ جامه ی میشان پُرِ گرگ است از زخم، نترسیم که ما زاده ی دردیم ورد لبمان مرگ به شیطان بزرگ است شاعر: @dobeity_robaey
باء بسم الله عالم، اشرف الانسان علی شد مرز بین حق و باطل، قاطع البرهان علی شد چشم دریا خیره مانده، تشنه را باران علی شد جان احمد جان حیدر، پس جهان را جان علی شد مست کرده حق جهان را باده را داده به دستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش ذکر او اصل عبادت، خانه اش سمت هدایت کوه ایمان، شاه مردان، نسل او نسل سیادت کعبه سینه چاک او شد در همان بدو ولادت بوده زهرا در کنارش؛ با ولایت تا شهادت خوش به حال او که مانده بر همان عهد الستش لافتی الا علی لا سیف الا چشم مستش عرش را بی تاب کرده لحن جانسوز کمیلش یوسف آمد بر درش تا پر شود از عشق کیلش شک ندارم قلب جنت سمت قلب اوست میلش هر برات کربلامان اسم مولا هست ذیلش من فدای مهربانی های جان حق‌پرستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش نوح کشتی را نشانده تا که اسمش بر لب آمد برق شمشیرش چو رعدی بر سپاه مرحب آمد نور او قلب جهان را همچو ماهی در شب آمد خطبه هایش جان گرفت و بر لبان زینب آمد شور و شیدایی در عالم از وجود اوست هستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش میثمت کو تا ببازد پای عشق تو سرش را چشم بگشا عدل مطلق، آشنای راز شبها قصه ی دست عقیلت شد نیاز هر شب ما بارالها قلب مان را شیعه ی نابش بفرما تیر عشقش بر دلم زد نازشستش، ناز شستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ بار گناهم را به دوشم می‌کشیدم لنگ‌لنگان تا سر کویت رسیدم در آستان مهربانت هرچه گشتم منع ورودی بر گنه‌کاران ندیدم آرام و با خجلت نشستم پیش پایت از سفره‌ی احسان تو ایمان چشیدم چشمان خود را بستم و دنبال نامت با پای رؤیا تا بقیعِ تو دویدم با یاکریمان در کنار تربت تو نقش حرم بر روی خاکت می‌کشیدم ساده بدون هرچه آرایه‌ست شعرم با تو غزل خواهد شد این شعر سپیدم اوصاف حُسنت رشک جنت گشته آقا تا از تو گفتم، از همه دنیا بریدم باران گرفته روی روح من به لطفت چون اشک شوقِ با تو بودن می‌چکیدم دنیا و عقبای منی، باب شفاعت! ای کاش می‌گفتی که پیشت روسفیدم © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کاش شهیدان خدا زنده نبودند عباس نمی‌دید که زینب تک و تنهاست@dobeity_robaey