eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
مرامت: کرامت کرامت کرامت نگاه گدایان به لطف مدامت قرار دوشنبه فقط یک بهانه است برای دلی که شده جلد بامت سرازیر شد یاحسن بر لب من شراب حلال است تکرار نامت چرا من نگاهم به دستت نباشد اگر سهم دارد سگی از طعامت؟ همه از جذامی فراری، ولی تو شدی همنشینش، شده همکلامت جمل با چه رویی به جنگ تو آمد که شیرانِ در بیشه بودند رامت در آن لحظه که پا به میدان نهادی به لرزه درآمد جهان زیر گامت بساط شب فتنه را جمع کرده درخشیدن برق تیغ از نیامت امامی تو و واجب‌الطاعتی تو چه وقت قعودت، چه وقت قیامت غریبی! چنان که مدینه ندارد جواب درستی برای سلامت چه زخمی‌ست بر جان که خون‌ست چشمت چه رازی‌ست در دل که تلخ‌ست کامت چه داغی نشسته مگر روی قلبت که زهر هلاهل شده التیامت؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
انگار پیش پای تو جز صلح راهی نیست سردار! در این معرکه با تو سپاهی نیست یک روز می‌فهمد کسی که‌از خیمه‌ات رفته‌است در هیچ‌جا جز سایه‌ی تو سرپناهی نیست در جنگِ با تزویر و رویاروییِ با جهل والاتر از صبر و سکوت تو سلاحی نیست تو صلح کردی تا که جنگاور شود قاسم در نقشه‌های جنگی تو اشتباهی نیست مانند مادر کاش تشیع تو شب باشد اما همیشه کار دنیا دل‌بخواهی نیست... من اربعین، در کوله‌ام یک کوه حسرت هست یادم که می‌افتد برایت بارگاهی نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
طفلکی تازه بلد می‌شد کمی گردن بگیرد حرمله می‌خواست این شش‌ماهه را از من بگیرد خاک سرد این بیابان مثل مادر مهربان نیست پس چرا باید پسر را قبر در دامن بگیرد خاطرات و دلخوشی‌های مرا از من گرفتند یک نفر گهواره‌اش را کاش از دشمن بگیرد یا نمی‌دانند حال مادرش اکنون چه حالی است یا نمی‌ترسند آه و ناله‌ی این زن بگیرد دیر فهمیدم دلیل گریه‌هایش تشنگی نیست کودکم می‌خواست از من رخصت رفتن بگیرد آه... یک شعبه برای کشتن شش‌ماهه بس بود طفلکی تازه بلد می‌شد کمی گردن بگیرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شرمنده‌ام که دیر رسیدم به قتلگاه و الشمر جالس‌ٌ... چه کند خواهر تو؟... آه او داشت ضربه می‌زد و من ضجه می‌زدم شد قتلگاه سرخ و شب و روز من سیاه ای وای از جدایی سر از بدن ح‌سین ای وای از جدایی من از تو یا اخاه با خنجری کتاب خدا پاره‌پاره شد در دین کوفیان شده خون خدا مباح آه ای حسین! رأس تو بالای نیزه‌هاست؟ جانا بگو که خواهر تو دیده اشتباه آن زینبی که سایه‌ی او را کسی ندید حالا محاصره شده‌ در بین یک سپاه رفتی حسین همسفر حرمله شدم رفتی حسین، زینب تو مانده بی‌پناه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خط به خط تشریح کردی عشق را در کربلا خطبه خواندی تا نماند کربلا در کربلا عطر یاس از چادرت می‌ریخت هنگام وداع خواستی خالی نباشد جای مادر کربلا در دل گودال روی خون تیمم کرده‌ای یک نمازت هم نشد اصلاً قضا در کربلا «هیبت فرعونیان را بشکن و اعجاز کن» حرف‌ها گفتند با تو شعله‌ها در کربلا جسم تو محصور بین سلسله در‌ راه شام روح تو مجروح بین بوریا در کربلا در زلال اشک تو نقش خدایی جاری است غیر زیبایی نمی‌بینی چرا در کربلا؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرا دوباره ببر سوی خانه‌ی پدری پدر! پس از تو دچارم به رنج در به دری تصدقت بشوم ساکتی چرا این‌قدر ببین که دخترت افتاده در چه دردسری دل سکینه‌ی تو غرق اضطراب شده بلند شو! که نماند ز غصه‌ها اثری عمو کجاست ببیند که در محاصره‌ام چگونه من بروم خیمه‌گاه یک‌نفری؟ منی که عازم شامم غریب عالمم و تویی که ساکن دشتی ز من غریب‌تری دم وداع در آغوش خود بگیر مرا اگرچه -سایه‌ی سر!- تو هنوز هم‌سفری تو خالق رجز سرخ کربلا هستى به من سپرده شده بعد تو پیامبری کتاب مرثیه‌ی ما هزار بیت شده مرا دوباره ببر سوی خانه‌ی پدری ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مصائبی که سرم آمده، فدای سرت چه مرهمی بگذارم به زخم‌های سرت؟ تمام راه نگاهم به چشم‌های تو بود تمام راه برایم شده‌ست سایه، سرت وان‌یکاد بخوان! -چشم خورده قافله‌مان- که شهر پر شود از صوت دلربای سرت درست دیده‌ام آیا؟ سر تو سوخته است؟ کجا نیامده‌ام با تو پا به پای سرت؟ به پیش چشم خودم چوب خیزران می‌زد ببخش اگر که نبوده سرم به جای سرت پس از تو پرچم طاغوت سرنگون شده است و سر فراز شده حق به اتکای سرت همیشه قبله‌ی زینب سر مقدس توست اگر اجازه دهی جان دهم برای سرت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرا دوباره ببر سوی خانه‌ی پدری پدر! پس از تو دچارم به رنج در به دری تصدقت بشوم ساکتی چرا این‌قدر ببین که دخترت افتاده در چه دردسری دل سکینه‌ی تو غرق اضطراب شده بلند شو! که نماند ز غصه‌ها اثری عمو کجاست ببیند که در محاصره‌ام چگونه من بروم خیمه‌گاه یک‌نفری؟ منی که عازم شامم غریب عالمم و تویی که ساکن دشتی ز من غریب‌تری دم وداع در آغوش خود بگیر مرا اگرچه -سایه‌ی سر!- تو هنوز هم‌سفری تو خالق رجز سرخ کربلا هستى به من سپرده شده بعد تو پیامبری کتاب مرثیه‌ی ما هزار بیت شده مرا دوباره ببر سوی خانه‌ی پدری ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e