eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد چشمان غصّه‌دار فلک پُر ستاره شد ناموس کبریا وسط کوچه‌های تنگ محصور یک شقی‌صفتِ بدقواره شد تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت کاره شد گفتند: گفت زود سند را بده به من گفتند: بعد از آن که ستم بی شماره شد_ با پنجه وسعت فدکش را وجب گرفت سیلی برای غصب فدک راه چاره شد پا زد که بارِ شیشه‌ی او را بیفکند اوّل نشد؛ ولی چو لگد زد دوباره، شد! چادر به پای مادر سادات، گیر کرد افتاد روی خاک و دلش پُر شراره شد گفتند: یک طرف زده سیلی؛ ولی حسن پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلی که غرق نگاه محبت حسن است همیشه شعله‌ور از داغِ غربتِ حسن است غریب اوست که حتی به خانه‌اش تنهاست بقیع، جلوه‌ای از این حکایت حسن است پس از علی که امیر است و قافله‌سالار ردای سبز امامت به قامت حسن است هنوز هم درِ بیتُ الولایه‌اش باز است گشوده سفره‌ی لطف و کرامت حسن است نَفَس نَفَس غم خود را به او توسل کن امید، غنچه‌ی باغ عنایت حسن است نمی‌زند به خدا دست رد به سینه‌ی تو دعای خسته‌دلان در اجابت حسن است   فقط به صلح، حسن را شناختن ظلم است جمل، شکوه بلند شهامت حسن است مسیر کرببلا را چه خوب تعیین کرد تمام راه، نشان و علامت حسن است * * * حدیث کوچه و سیلی و تازیانه، (کمیل) نبود روضه‌ی مادر، مصیبت حسن است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب شبِ شهادت پیغمبر خداست امشب تمام عرش سیه‌پوش این عزاست جن و مَلک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف سلطان انبیاست خیل رُسُل به ماتم و جبریل نوحه‌گر فریادشان به ارض و سما، وا محمّدا ست زهرا و حیدر و حَسنینند غرق غم زینب ز کودکی به غم و رنج مبتلاست در کُنج بستر است و نگاه مبارکش گاهی به سوی فاطمه، گاهی به مرتضی ست گاهی به دیده‌ی نگران غرقِ در غم است دلشوره‌اش شروع نخستینِ فتنه‌هاست مزد رسالت نبوی را چه خوش دهند آن‌دم که پاره‌ی تن او بین شعله‌هاست در بین آتش و در و دیوار مانده است زهرا که پار‌ه‌ی تن و ناموس کبریاست گویا به چشم دیده که از کینه بسته‌اند دستان مرتضی که شه مُلک لافتی ست چشمش گهی به سوی حسین است و گاه بر_ رخسار پاک و دیده‌ی گریان مجتبی ست در تشت، دیده لخته‌ی خونِ جگر بسی کان آتشش ز اخگر الماس ریزه‌هاست گریان‌تر آن دمی ست که بیند به گوشه‌ای در بر گرفته زانوی غم، شاه کربلاست یاد آرد آن دمی که حسینش به دوش او بود و سرش به کرب و بلا از بدن جداست یاد آرد آن دَمی که شود تشنه لب شهید پیکر به روی خاک و سرش روی نیزه‌هاست ای مسلمین! نبی ز جهان می‌رود ولی تازه شروع فتنه‌ی آن قوم بی‌حیاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
(حوادث بعد از شهادت) ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد با رفتنش صد قصه‌ی دیگر شروع شد دلشوره‌هایش یک به یک معنا گرفت و از آنچه می‌ترسید پیغمبر شروع شد در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود ایام سخت غربت حیدر شروع شد گفتند با هم در سقیفه بی حیاها وقت تلافی کردن خیبر شروع شد بعد از پیمبر هر کسی، هر چه شنیده باید بداند روضه از یک "در" شروع شد گفتند: از بغض علی، با یاد خیبر باید که آتش زد به این خانه، به این در وقتی که آتش بر در و دیوار افتاد زهرا به دنبال دفاع از یار افتاد میخ دری که از خجالت آب می‌شد دل را به دریا زد پی آزار افتاد آن سینه‌ای که مخزن سِرِّ خدا بود کم کم سر و کارش به آن مسمار افتاد با ضربه‌ای "در" را درآوردند از جا... گویا به روی مادری بیمار افتاد تا بی حیایی وارد بیت علی شد دستی به روی چشم‌هایی تار افتاد آن دست پاکی که به همسایه دعا کرد طوری مغیره زد دگر از کار افتاد باب جسارت را همین ها باز کردند بی حرمتی را با حسن، آغاز کردند مظلوم و بی یار و غریب در وطن بود آن‌قدر که در خانه هم بی هم‌سخن بود با زهر کینه روزه را افطار کرد و... قبل از سحر بی تاب شد، خونین دهن بود بعد از شهادت پیکر پاک و غریبش آخر اسیر فتنه‌ی یک پیرزن بود این روضه را باید که واضح‌تر بگویم هفتاد چوب تیر روی یک بدن بود تابوت هم از غربتش خون گریه می‌کرد بر روی لب‌های حسین، "جانم حسن" بود گر چه عزای مجتبی در عالمین است اما گریز روضه‌های ما حسین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را فردا همین‌که جمع کردی بسترم را آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفن‌ها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرف‌های آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی مکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که می‌ریزند هیزم روی هیزم وقتی که می‌سوزاند آتش سنگرت را_ بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را بابا مواظب باش پشتِ در، سرت را این جمله‌ی آخر عزیزم با حسین است: "با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را" ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شِفای درد و غمِ بی دوای ما حَسَن است مریض‌های جهان را فقط دوا حَسَن است اگرچه بود دلش زخمی از ملامت دهر ولی مرمت دل‌های مبتلا حَسَن است به محضرش چه نیازی به گفتن درد است که بر نیاز همه خلق، آشنا حَسَن است خدا به لطف حَسَن می‌دهد به بنده جواب بدان اجابت حتمیِ هر دعا حَسَن است حسین زائر شب‌های بی چراغ بقیع ولی مسافر شب‌های کربلا حَسَن است حسین رمز شهادت، حَسَن طلیعه‌ی صلح کلید فتح، همیشه حسین یا حَسَن است حسین گریه کنِ دائمِ غریبِ حَسَن همیشه سینه‌زنِ شاهِ سرجدا حَسَن است یکی به پهنه‌ی دشت و یکی به صفحه‌ی طشت بریده حلق حسین و پُر از بلا حَسَن است کریمِ فاطمه هرگز نبسته در به کسی خدا نوشته پناهِ غریبه‌ها حَسَن است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کریما، دستگیرا، فاتحا، شاها، جوانمردا! بزرگا، یکه تازا، بی همانندا، یلا، فردا! چه کس مثل تو صفین و جمل را زیر و رو کرده‌است؟! الا شیر علی! فرزند زهرا، بی‌هماوردا! به روی دوش داری کیسه‌ی خرما و نان هر شب تو تکرار علی هستی، اباالایتام و شبگردا! کشید از زیر پا سجاده‌ات را جهلِ سرداران «شگفتا و دریغا، حسرتا، واویلتا، دردا!» از آن یک مشت نامردی که دورت بود، معلوم است تو را زهر جفا از پای در می‌آورد، مردا! بگو "هر شب" فدای غربت آن قبرِ خاکی که بدون سایه‌بان خورشید می‌تابد بر آن "فردا"! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به روی شانۀ خاتم، که چون نقش نگین باشد نشان مُهر او باید معزّ المؤمنین باشد چه بر می‎آید، از آن آذرخشی که جمل را سوخت؟ که صلحش نیز صلحی فتنه‎سوز و آتشین باشد... گذشت از جانماز زیر پایش هم کریمانه مبادا لحظه‎ای کوتاه زیر دِین دین باشد به برق سکه خواهد داد لبخند امامش را هر آن چشمی که کور از دیدن عین الیقین باشد نمی‌لرزد به پای دار حتی! پای آن سردار که مثل مالک و عمار، عزمش راستین باشد دریغ از یار و از سردار و این دنیای غدّار و... دریغ از روزگاری که ولی، تنهاترین باشد چنان میراث‎دار لایقی از غربت مولاست که باید چندسالی، چون علی خانه‎نشین باشد نباید حرف را از خانه بیرون برد، اما آه کدام آیینه آهش را و رازش را، امین باشد؟! صدا زد زینب خود را و خواند آهسته در گوشش: که ای خواهر، مرا در خانه دشمن در کمین باشد! بیاور طشت را، اینک هلاهل هم ز پا افتاد خیالش را نمی‎کرد این دل خون اینچنین باشد... بخوان از چشم‎هایم باقی ناگفته‎هایم را در آن حاشا اگر حرفی به غیر از حا و سین! باشد نگین عرش را هم جای من یک بوسه مهمان کن دمی که زینت دوش نبی روی زمین باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برکت نان بخاطر حسن است شاطران از قدیم می‌گویند تاجرانِ بزرگ، صبح به صبح زیرِ لب "یاکریم" می‌گویند سائل از شرم در زدن بیگاه خادم از خاکروبیِ درگاه بی نیازند، من نمی‌گویم! آفتاب و نسیم می‌گویند نه دری داری و نه دربانی نه پسِ هفت پرده پنهانی زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می‌گویند مرقد ساده‌ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی از تو با این وجود می‌ترسند! نرده‌های ضخیم می‌گویند خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا پس تو هم یک مدافع حرمی عقل های سلیم می‌گویند ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهشتِ عَدْن که غرقِ عبادتش شده است عبایِ سبزِ بلندِ سیادتش شده است جهان به گفته‌ی لولاک اگر که خلق شده فقط به یُمن شکوهِ ولادتش شده است به غیر معجزه از او نمی‌توان دیدن که خرقِ عادت، عمری‌ست عادتش شده است درون کوزه مگر جمع می‌شود دریا؟! عجیب نیست که دنیا زیادتش شده است کسی به فکر گل آلود کردن آب است به بی کرانی کوثر، حسادتش شده است فرشته از دم در، صف کشیده تا ملکوت رسول عشق، زمان عیادتش شده است صدای خنده‌ی مکر از سقیفه می‌آید بسوز دل! که زمان شهادتش شده است... 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حقش نبود تیر به تابوت او زدند این کعبه در عبادت مردم سهیم بود ✍حجت‌الاسلام @dobeity_robaey
کسی در صبر چون او مُمتَحَن نیست! مُعزالمؤمنینی چون حسن نیست! @dobeity_robaey