#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
صبح و ظهر و شام اگر که دیدهی عاشق، تَر است
فاش میخواهد بگوید از همه عاشقتر است
وصل یعنی سوختن، زیرا که در آغوشِ شمع
سرنوشت اکثر پروانهها خاکستر است
در لغت «اُم» میشود: «ریشه»؛ بلاشک باطناً
معنی «اُمّ اَبیها»، «ریشهی پیغمبر» است
حال که اطفال مؤمن را «تُرَبّیهِم»* بتول
کودکی که فاطمه ربَّش نباشد کافَر است
او به هجده نام، هجده سال، هجده جلوه کرد
او دو تا نُه سال، سِیرِ مصطفی و حیدر است
ما مقام چادرش را هم نمیفهمیم، چون
سِنخ و جنس ساتر و مستور از یکدیگر است
ما نمیدانیم خیر و شرّمان را هیچوقت
آنچه را زهرا برای ما بخواهد بهتر است
هر کجا خیر کثیرش هست، ابتر کامل و
هر کجا خیر کثیرش نیست، کامل ابتر است
* *
وای از حال علی و وای از حال علی
هرچه میشوید دوباره لکهخون روی دَر است
✍سروده گروه #یا_مظلوم
*امام صادق(ع) میفرمایند:
«إِنَّ أَطْفَالَ شِيعَتِنَا مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ، تُرَبِّيهِمْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ»
ترجمه: همانا کودکان شیعه ما از مؤمنان را، فاطمه علیهاالسلام پرورش میدهد.
📚بحارالأنوار، ج ۶، ص ٢٢٩؛ تفسیر علی بن ابراهیم، ج ٢، ص ٣٣٢
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#امام_رضا_ع_مناجات
غم ما پشتِ این دَر، فرق دارد
نگاهِ قلب با سَر، فرق دارد
کبوتر رفت مشهد تازه فهمید
کبوتر با کبوتر فرق دارد
✍ #حسین_طاهری
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
🏴قال مولانا امیرالمؤمنین(ع):
لا خَیرَ بَعـدَکِ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا
أَبکِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی
📚بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۱۳
خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و من
گریَم از اینکه طول کشد روزگار من
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات #شب_یلدا
#شب_جمعه
نفَسهای مرا وابستهی آهِ دمادم کن
طناب بُغض را دور گلویم سخت محکم کن
چه کم دارد کسی که در دلش داغ تو را دارد
تنور سینهام را روشن از گرمای این غم کن
به جای مال دنیا «گریه» میخواهم فقط از تو...
دو جرعه اشک را در استکان چشم من دَم کن
پس از مُردن لباس روضهام نذر حسینیّهست
تمام تار و پود مشکیاش را خرج پرچم کن
در آغوشم نمیگیری، چه زجری بیشتر از این...!
بیا با بوسهای دردِ دلِ عُشّاق را کم کن
همه عالَم مرا دیوانهی عشق تو میخوانند
اگر این است رسوایی، مرا رسوای عالَم کن
حبیب تو شدن شیرینترین رؤیای نوکرهاست
پس از عُمری به پایت سوختن، پُشت مرا خم کن
نسیم کوی تو حُرِّ یزیدی را حسینی کرد
مرا با عطر بابالقبلهات یک روز آدم کن
برایم هر شبی که از حرم دورم، شبِ یلداست
خودت این حسرت طولانی من را مجسم کن
فقیرم، کربلایِ این گدا را لنگ نگذاری...
بساط رفتنم را یک شبِ جمعه فراهم کن
* *
من از تعداد زخم پیکرت سر درنیاوردم
خودت فکری به حال پُرسشی اینگونه مبهم کن
کسی جز تو، تن پاشیده را جمعش نخواهد کرد
بیا ای بوریا! کاری برای جسم درهم کن
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
روزگار دلم به سامان نیست
من کویرم! خبر ز باران نیست
سخت با خود کنار میآیم
ساختن با فراق آسان نیست
غم کوری نمیخورد یعقوب
یوسفش تا میان کنعان نیست
در جوانی تو سَربهراهم کن
دم پیری زمان جبران نیست
آدمیّت گدایی از در توست
آدمت هرکه نیست سلطان نیست
بی تو یا با تو گریه خواهم کرد
فکر عاشق وصال و هجران نیست
هیچ جایی برای ما مردم
مثل قم نیست! چون خراسان نیست!
آخر کار میرسم به حسین
آخر کار غیر جانان نیست
روزگارم خوش است پای غمش
بر سرم مانده سایهی علمش...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
بهمناسبت هفتمین روز شهادت حضرت زهرا (س)
هفت روز است که این باغ، سیهپوشِ غم است
هرچه هر سو نگرم یک گل و یک غنچه کم است
طایر قدسی این باغ، پرش سوخته است
باغبان مانده و باغی که درش سوخته است
هفت روز است که این خانه ندارد مادر
کودک خانه دمادم به لب آرد مادر
مادرم نیست که تا شانه زند بر مویم
غم بی مادریام را به پدر میگویم
یاد آتشزدن خانه کنم هر شب و روز
دود آن شعله بُود بر در و دیوار هنوز
وای آنروز که در خانهی ما، «در» میسوخت
دل ما، قلب پدر، سینهی مادر میسوخت
آنچه آنروز در اینجا هدف دشمن بود
کشتن و سوختن و بستن و بشکستن بود...
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
برای غرقشدن در مقام نوری تو
چقدر میطلبد دل سکوتِ صحرا را
به اشتیاق مزاری که همچنان مخفیست
نسیم کرده زیارت، حریم دریا را
تو را فرشتهی الهام، دیده در دل خواب
سؤال آدمیان را تویی یگانهجواب
جهان چه بود به جز خاک و باد و آتش و آب
اگر به لب نمیآورد نامِ زهرا را؟
پرنده قصهی پرواز را نمیدانست
درخت مزهی آواز را نمیدانست
کسی حکایت آن راز را نمیدانست
که آفرید نگاهت هر آنچه معنا را
تویی حقیقت پایندهای که میگویند
شمیم سبز پراکندهای که میگویند
تویی گذشته و آیندهای که میگویند
سپردهام به تو دیروز را و فردا را
مُصممی که زمین را پر از بهار کنی
که پا به پایِ کنیزانِ خانه کار کنی
شدی روانهی مسجد که آشکار کنی_
به یکدو خطبهی غرّا، خدایِ پیدا را
و کیست فاطمه؟ آن زن که از زغال تنور
ستارگان زیادی نثار کرده به شب
و یاد داده به خورشید، روشنایی را
و یاد داده به اَسماء، علمِ اَسما را
شفیع محشر کبراست اشکِ نمنم تو
و ذکر دائم مولاست اسمِ اعظم تو
تکان کوه که سهل است، شورِ مقدم تو
بلند میکند از جا جناب طاها را
در ازدحام هزاران ستاره میآیی
که صبح روز قیامت سواره میآیی
و در عبور تو سَرها به زیر میاُفتند
که سِرّ غیبی و پس میزنی تماشا را
✍ #سعید_مبشر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصَبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بودهای از دیرباز
ساختهای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتات، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتات، همسریِ آفتاب
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
* *
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیرهست بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون به رهِ فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آوَرَد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقیاَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب #محاوره
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
غمِ دلِ اُمِّ بنینه غمت
روضهی بازه چهرهی درهمت
خیلی عوض شدی عزیز دلم
منو حلال کن اگه نشناختمت
اشک غریبی توی چشمام نشست
مثل سر تو پشت من هم شکست
زینبِ من بیا بگو دروغه
این که میگن حرمله دستاتو بست
آسمونم رو بی قمر كی ديده
پروانهی بدون پَر كی ديده
"ام بنين" بهم نگی حق داری
ام بنينِ بی پسر كی ديده
سربریدن امید و احساسمو
تبر زدن ساقههای یاسمو
خواستی چهارتا قبر اگه بسازی
کوچیک دُرس کن واسه عباسمو
* *
بهم بگو كه نور عينم كجاست
بگو غريب عالمينم كجاست
جمعيت كاروونت كم شده
فقط بگو، بگو حسينم كجاست
گفتی تموم دشتو دشمن گرفت
تک تک بچههامو از من گرفت
زینب من بگو آخر کی اومد،
سر حسینمو به دامن گرفت؟!
عزیزم از روزیکه راه دور رفت
شادی دیگه از این دل صبور رفت
نمیتونم باور کنم هنوزم
سر حسینم میون تنور رفت
مردمِ شهر! سر به سرم نذارید
زخم زبون رو جیگرم نذارید
گریهی من فقط برا حسینه
گریهمو پای پسرم نذارید
غمَم ربابه که به غم اسیره
طفل خیالیشو رو دست میگیره
شبا هی از خواب میپره هی میگه
آبش بدید، آبش ندید، میمیره
رباب! نميشه با غم تو سر كرد
بدون گريه شبارو سحر كرد
دردِ منو دردِ تو مثل همه
حرمله دوتامونو بى پسر كرد
✍سروده گروه #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
🌷 تقدیم به سردار سرافراز
#شهید_سیدرضی_موسوی و همه شهدای #مدافع_حرم
تا چند از این داغ لبالب باشیم
در آتشِ آه و حسرت و تب باشیم
گفتند در باغِ شهادت باز است
ای کاش فداییان زینب باشیم
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @dobeity_robaey
✅ کانال اشعار آیینی حسینیه در #روبیکا:
🍃 https://rubika.ir/hosenih
✅کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعیهای حسینیه در #روبیکا:
🍃 https://rubika.ir/dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
دگر ای دوست مرا در حرمت مَحرم کن
رفتم از دست، نگاهی به دل منهم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار
التفاتی کن و این فاصلهها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیهی ما
فکر چشمان پُر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریهکن سابق نیست
پای بر دیده نِه و چشم مرا زمزم کن
میرسد بوی تو اما خبری نیست زتو
یوسفا چارهی این شام پُر از ماتم کن
کاش میشد که شبی خواب تو را میدیدم
دوستم داری اگر، قلب مرا محکم کن
دست و پا میزنم از دور نگاهی بکنی
گوشه چشمی به من و نالهی پُر دردم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستم
شانهی گرم مرا تکیهگهِ پرچم کن
* *
همچنان ام بنین، سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرببلا دارم من
✍ #قاسم_نعمتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e