#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
تن از تو گرفتهست شکوفایی و جان هم
آری تن و جان از تو شکوفاست، جهان هم
مشغول تو بودند در این ماه دلانگیز
تنها نه فقط عابد و زاهد، دگران هم
اما نتوانست که از خوابِ زمانه
بیدار کند جان مرا بانگِ اذان هم
سرگرم خود آنگونهام ای دوست که چندیست
جاری نشده نام تو حتی به زبان هم
از چشمهی رحمت که روان بود در این ماه
لب تشنگیاش ماند برای من و آنهم...
هر گاه نشستم وسط روضهی سقا
شرمنده شدم از خود و از سینهزنان هم
::
تا خواستم اینبار بیایم به خودم، رفت
از دستِ منِ سر به هوا، این رمضان هم...
✍ #حسن_زرنقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
عطر بهار از سر کوه و کمر گذشت
پروانهوار آمد و پروانهتر گذشت
آبیتر از زلالی ترتیلها رسید
جاریتر از طنین دعای سحر گذشت
پیمانههای لب به لب از تشنگی کجاست؟
دورِ شکستهحالی چشمانِ تر گذشت
من زندهام به شادی این دست خاطرات
من زندهام به گرمی اینگونه سرگذشت
کو آسمان؟ کجاست رهایی؟ کجاست ماه؟
دردا دو روز عمر که بیبالوپر گذشت
زُل میزند به لحظۀ دلتنگی غروب
نخلی که روزگار بر او بیثمر گذشت
یک مصرع است و قصۀ هر سالۀ من است:
در خواب بودم و رمضان بیخبر گذشت
خوش باد حال آنکه در این ماه زنده شد
خوش باد حال آنکه در این ماه درگذشت
✍ #فائزه_زرافشان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
به پاى درد و دلِ بنده چاه کم آورد
مقابل جگر من که آه کم آورد
به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من
ولى مقابل این بارگاه کم آورد
تمام شد رمضان، تازه ما شروع شدیم
به شبنشینى عشاق، ماه کم آورد
::
زمان توبهی من هم نریخت گریهی من
همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد
خودت بیا و بگو یاعلى؛ بلندم کن
دوباره بندهی تو بین راه کم آورد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
مهربانماه من! خداحافظ!
اشکِ من! آهِ من! خداحافظ
ای تو اندوهِ تا ابد شیرین
غم دلخواهِ من! خداحافظ
باز بُغض یتیمیام گل کرد...
پرورشگاه من! خداحافظ
باید اینجا جدا شویم از هم
یار همراهِ من! خداحافظ
نرسید آخرش به دامنِ تو
دستِ کوتاهِ من... خداحافظ
من ستاره ستاره دلتنگم
ماه من! ماه من! خداحافظ
✍ #فاطمه_عارف_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
سفره دارد جمع میگردد، گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبهها دارم خجالت میکشم
یا رب این شرمندهی غرق خطا را عفو کن
بر در این خانه من بهر امیدی آمدم
پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن
دستِ خالی آمدم، با دستِ خالی میروم
یا کریم! این روسیاهِ بی نوا را عفو کن
پیش مردم آبروی بندهات را حفظ کن
خوب و بد، درهم بخر، ای یار! ما را عفو کن
جان آقای خراسان، جان سلطان غریب
هم وطنهای علی موسی الرضا را عفو کن
من گنهکار و تویی غفار، یا ربّ الحسین
جان اربابم بیا این بندهها را عفو کن
بودهام این روزها مصداق فَابک للحُسین
گریهکنهای غم کرببلا را عفو کن
جان آنکه دست و پا میزد به زیر تیغ و تیر
حُرّ توبه کردهی بی ادعا را عفو کن
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
بدم؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله!
به اشک دیدهی حیدر، ببخش یا الله!
تمام دار و ندارم محبت زهراست
مرا به سورهی کوثر، ببخش یا الله!
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
مرا به این دو برادر، ببخش یا الله!
به درگه تو گناه مکرر آوردم
مرا به عفو مکرّر ببخش یا الله!
ببر به کرب و بلا زائر حسینم کن
به آن ضریح مطهر، ببخش یا الله!
به دستهای علمدار کربلا سوگند
به حرمت علی اکبر، ببخش یا الله!
به بانگ العطش نازدانههای حسین
به خون حنجر اصغر، ببخش یا الله!
به سیدالشهدا و به خون حنجر او
که شد بریده ز خنجر، ببخش یا الله!
به لحظهای که سر نیزه گشت با زینب،
سر حسین برابر، ببخش یا الله !
به خون میثم تمّار، جرم "میثم" را
به روی او تو نیاور؛ ببـخش یا الله!
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گَله بُد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله، شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازهی جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آنروز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامهی اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همهکس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپردهی مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
✍ #صائب_تبریزی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
ای ماه! ای چراغ فروزان راه من
ای آشنای زمزمه و اشک و آه من
ای ماه! رمزی از رمضان در نگاه توست
ای آنکه دیده دوختهای در نگاه من
هر چند میروی و وداع تو مشکل است
پیوسته باد خاطرهات تکیهگاه من
ای ماه! دل سپردۀ مهمانی توأم
ماهی که گفته است خدا: هست ماه من
ای شاهدِ سپیدۀ شبهای انتظار
ای قدر حُرمتِ شب قدرت، گواه من
بر شانههای توبه که سر میگذاشتم
دستی کشید پرده به روی گناه من
یادش بهخیر، در دل شبهای قدر هم
زمزم شنید زمزمۀ گاهگاه من
برگرد و سایه از سر و سامان ما مگیر
باشد که اشک توبه شود عذرخواه من
باران نور آیۀ «لا تَقنطوا» کجاست
تا چتر رحمتش بشود سر پناه من؟
ای ماه! با وداع تو ای کاش بگذرند
از جرم و از خطای من و اشتباه من..
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#محاوره
روی دوشم كوله باری از گناهه آخدا
سر بهزیرم چهکنم که روم سياهه آخدا
خودمم خستهام ازبس تو گناه پرسه زدم
دستمو خودت بگير، پام لب چاهه آخدا
هركسی يه جوری داره از تو دورم میكنه
رفیق راهم نشی، میرم بیراهه آخدا
اينشبا هرجا میرم، دارن مناجات میخونن
مجلس دعا برام يه سر پناهه آخدا
چنشبه ميام ولی فرقی نكردم، ميدونم
خرج آدم شدنم يه نيم نگاهه آخدا
شبای آشتیكنون دیگه داره تموم میشه
آخرای نیمهی سوم ماهه آخدا
بدتر از همیشه و خرابتر از قبل اومدم
بیتو حالم بد و با تو روبراهه آخدا
روزا تا تشنه میشم، سلام به تشنهلب میدم
یاد لبهاش رو لبم همیشه آهه آخدا
جون به جونم بکنن، بهياد جون دادنشم
توی روضهها دلم تو قتلگاهه آخدا
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لااقل حکایت ما را بیان کند
من زیر بار معصیتم ضعف کردهام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند
تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟
ما بی سلیقهایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهی آب و نان کند
آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو، آبِ روان کند
ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند
درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند
از تو بعید نیست رفیق گدا شوی
مرد کریم میل به مستضعفان کند
محرم نمیشود به مناجات نیمهشب
هرکس که رو به محفل نامحرمان کند
صبح قیامت از تو، به تو میبرم پناه
آغوش تو مگر که مرا میهمان کند
با آفتاب روز جزا پاک میشود
هر کس که قهر از کرم آسمان کند
✍ #محمد_سهرابی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حدیث_نفس
#اخلاقی_و_اندرز
#امیرالمومنین_ع_مدح
در این شبها رها کن عاصی! از عصیانِ خود، دل را
به استغفار وا کن از دو دست خود سلاسل را
ز جا برخیز، دنیا نیست جای خواب ای غافل!
کجا در راهِ سیلابی بنا سازند منزل را؟!
گناهِ بعد طاعت، خرمن طاعت بسوزاند
مسوزان با گناهِ خویش این مقدار حاصل را
اگر چه ظاهر دنیاست زیبا، لیک قتّال است
چنان افعی که دارد در دلش زهر هلاهل را
چنان غفلت حجاب دیدهی ما شد در این دنیا
که حتی بُرده از چشمان ما، مرگِ مقابل را
بکش خار گناه از دل، هنوزت فرصتی مانده
وگرنه آفتاب عُمر، محکم سازد این گِل را
اگر عاجز شدی از خود، به درگاه کسی رو زَن
که حتی هر نبی با نام او حل کرد مشکل را
همان که نام شیرینش، همیشه نقل مجلسهاست
به نام او مزیّن میکنم هر بار محفل را
علی آن آیت اللهی که در هفت آسمان حتی
رَوَد از هوش هرکس بیند آن قدسی شمایل را
به جز دست علی، مشکل گشایی نیست در عالم
به درگاهش بیاور ای دل غافل، مشاکل را
به جز ذکر تشهد "لا" نیاید از زبان او
ز درگاهش نراند ساقی ما هیچ سائل را
علی و عالی و اعلاست ذکر عارفان حق
که با یک یاعلی طی میکند عارف، منازل را
مَلَک از ثبت انفاق برون از حد او عاجز
چگونه در شمارش آورد دیگر نوافل را؟!
در این دریای طوفانی، بگیرم دامن او را
که خار و خس بگیرد آخرش دامان ساحل را
::
به مسجد، ابن ملجم را هم او بیدار کرد از خواب
کجا دیدی غریبی که کند بیدار قاتل را؟!
✍ #علی_مقدم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
کجا به بندهی شرمنده حرف غم بزنی
کریم هستی و باید دم از کرم بزنی
گشودهای درِ رحمت، مرا صدا زدهای
که جُرم و معصیتم را خودت قلم بزنی
اسیر نَفْسم و میخواهم از تو با یادت،
بساط نفس و هوای مرا بهم بزنی
تو قادری که ز نورت، به سینهام نقشی
به روشنایی و رنگ سپیدهدم بزنی
«قدم گذار و فرودآ که خانه خانهی توست»
هنوز منتظرم در دلم قدم بزنی
حصار امن تو ره را به دیگران بندد
به روی بام دلِ ما، اگر علم بزنی
اگرکه پاک کنی از گنه «وفایی» را
شب تولد او را خدا رقم بزنی
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e