eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
329 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ فلک گردیده نورانی ، سماوات است گلباران ملک سوغات گل آورده با خود بهرِ تن پوشش @hosenih علی با آن دلارآمی که هوش از عالمی برده به وقتِ دیدن این ماهپاره گشته مدهوشش قرارِ بی قراران آنکه عالم هست بی تابش محمد جانِ دیگر یافت تا آمد درآغوشش حسینش را به روی شانه می بوسید و می بوئید بدانید اهل عالم اوست بی شک، زینتِ دوشش اگر چه داشت بر لبها اذان و آیة الکرسی گمانم روضه خوانی کرد پیرِ عشق در گوشش @hosenih چه بسیاری سفارشها که در حقش نبی فرمود ولی افسوسُ صد افسوس امت شدفراموشش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دل فرشته در اطراف آسمان می رفت به خواب شاه زنان ، سرور زنان می رفت به خواستگاری والا عروس خود زهرا سحر به خطه ایران نظر کنان می رفت @hosenih خدا ، برای حسین انتخاب کرده عروس به خواب ناز دلش تا دم اذان می رفت به گِردِ مادر داماد با سلام و درود فرشته بود که مانند کاروان می رفت زمان ، زیاد ز رویای ناز او نگذشت میان جمع اسیران به بیکران می رفت نشان فاطمه بود و نگاه های علی در آن میانه نگاهی دوان دوان می رفت همین که چشم علی نو عروس خود را یافت حسین بود و نگاهش که خوش گمان می رفت چه خواستگاری نابی عجیب جاذبه ای است عروس در پی داماد ناگهان می رفت خلاصه پای عروسِ علی به خانه رسید و نو عروس پی ، مادری جوان می رفت @hosenih نبود، بانوی رؤیاییِ شب وصلش و یادش آمد از آن شب که قد کمان می رفت کجاست فاطمه بیند که میهمان آمد چه زود ، شاه زنان سوی میزبان می رفت خبر رسید که پور حسین در راه است پسر رسید ولی مادرِ جوان می رفت چه با صفا پسری آمده ولی مادر به شوق فاطمه هنگام زایمان می رفت گزاف نیست ، بگوییم این عبارت را : ز هیبت پسرش مادر از جهان می رفت □□□ به دست حکمت گلچین چو باغبان می رفت ز ره رسید گلستان و گل ستان می رفت چه بانویی که شده نُه امام را مادر چه کودکی که از او نور تا جنان می رفت @hosenih چه کودکی که جهان شد ز نور او روشن شعاع روشنی اش تا به کهکشان می رفت امامِ بعد حسین آمده خدا را شکر و گرنه کرب و بلا نیز بی گمان می رفت ارادة ازلی در سرشت او پیداست شهادتین ز لعلش ، چه خوش بیان می رفت گرفت عمه در آغوشِ خویش آقا را چه خوش ز هوش به لالای عمه جان می رفت تمام عمر دلش با عمو هم آوا بود دلش به گفتنِ ذکر حسین جان می رفت □□□ به همنشینیِ هر بینوا عنایت داشت کنار سفرة سائل چه مهربان می رفت دعای خیر دریغ از کسی نمی فرمود به یاری فقرا با همه توان می رفت به خانه ، دشمن خود را پناه و جا می داد اگر که خصم به امید یک امان می رفت @hosenih گهی به درد غریبان رسیدگی می کرد گهی به دیدن بیمار بی نشان می رفت صحیفه اش همه دریایی از معارف اوست به جنگ دشمن دین با دعا ، عیان می رفت □□□ حقوق جملة ذرات را بیان فرمود اگرچه حقِّ خودش دست ساربان می رفت تمام زندگی و هستی اش به غارت رفت کسی که یاری هر پیر و هر جوان می رفت یکی ز سلسلة قتلِ صبر اینجا بود که در عبور ، ز یک قتلگاه ، جان می رفت صدای عمه رسد : یا بقیه الماضین ز آه تو همة جان کاروان می رفت تحملی که دل خواهر صغیرت سوخت صبور باش که جانت از این فغان می رفت @hosenih به تازیانه و تحقیر ، قافله برخاست بهار عالَم اسلام چون خزان می رفت میان سلسله یک کاروان ز عصمت بود بدون قافله سالار و سایبان می رفت عفاف بود که آنجا مقاومت می کرد و زیوری که در آنجا به ارمغان می رفت به نیزه بود که هجده سر بریده چو ماه کنار زینب و سجادِ قهرمان می رفت ز کربلا سوی کوفه ز کوفه تا سوی شام هزار کرب و بلا بود کز توان می رفت @hosenih هزار جا ، جگر زین العابدین خون شد گهی که نالۀ یا صاحب الزمان می رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ عشق گاهی میان شب بو هاست گاه در سینه ی پرستو هاست عشق گاهی کنار برکه ی آب عشق گاهی نوازش قو هاست عشق گاهی شقایق سرخ است گاه در چشم مستِ آهو هاست عشق چتری برای باران است گاه گاهی اسیر گیسو هاست عشق هرجا که هست قبله نماست ردّی از خانه ای که آن سو هاست عشق آری نشانه ی یار است رو به محراب طاق اَبرو هاست دل ما شهر عشق آباد است عشق هم خانه زاد سجاد است @hosenih ما که هستیم از موالی تان از ابوحمزه ی ثمالی تان یاکریمیم روی این بامیم لانه داریم در حوالی تان خوش بحالِ حصیرِ خانه ی تو کاش بودیم جایِ قالیِ تان جان ما و جواب ینصرنی پاسخِ جمله ی سوالی تان پنج نوبت نماز می خوانیم به سویِ گنبدِ خیالی تان کاش می شد بهشت هم باشیم باز همسایه ی شمالی تان پُر شدیم از شرابتان داریم مِنَتِ کوزه ی سفالی تان همتی که فقیر عباسیم تا تو را از صحیفه بشناسیم @hosenih پَرِ قنداقه ات مسیحا شد یارِ گهواره ی تو موسیٰ شد خوش به حالت که بر جمالِ حسین اولین بار چشمِ تو وا شد عطرِ گیسوت تا بهشت آمد یوسف عاشق شد و زلیخا شد جبرئیل از حضورِ تو سرمست با اذانِ علیِ اعلا شد لبت عباس با ادب بوسید وَ حسن غرقِ در تماشا شد گره ی کور داشتیم اما با دعایِ صحیفه ات وا شد علیِ دیگرِ حسینی تو دومین حیدرِ حسینی تو @hosenih با تو همسایه ی خدا هستیم سرِ سجاده ی دعا هستیم بچه های محله ی عشقیم ما همه اهلِ روستا هستیم روستای شما بهشت است و ما به بال فرشته ها هستیم مادرِ توست مادرِ این خاک همه ذریه ی شما هستیم مادر این فلات پهناور از شمائیم و کیمیا هستیم شکر در سرزمینِ مادری ات سال ها زائرِ رضا هستیم تا به سال هزار و سیصد و عشق هرکجا یاد توست پا هستیم شکر ارباب از همین ایل ایم حضرت عشق ، با تو فامیلیم @hosenih خاک ایران به سجده اُفتادش که حسین است تازه دامادش بُرد زهرا عروسی از این خاک تا شد ایران حسین آبادش می رسد تا حضورِ مادرتان شجره نامه هایِ اولادَش آمدی و تمامِ ایران را کرد زهرا به نامِ سجادَش پس از این هم به گردنِ من و توست در بقیع تا بسازیم آزادش حرمی پنج بار بزرگتر از صحن هایِ رضا و اجدادش صحنی آنجا به نام مادرِ تو آسمانی تر از گوهرشادَش ما به پَرهای چادرش گیریم ما برایِ حسین می میریم @hosenih مانده ای تا بخون خضاب کنی تا گلایه از آفتاب کنی مانده ای تا به علقمه بروی آب را باز هم جواب کُنی مانده ای تا که راوی اش باشی سینه ها را پُر التهاب کُنی مانده ای تا که نیزه ها بروند گریه بر محمل رُباب کُنی خطبه خواندی کنارِ عمه ی خود خطبه خواندی که انقلاب کُنی کلماتت شبیه آتش بود خواستی شام را عذاب کُنی آبرویِ یزید را بِبَری کاخ را بَر سرش خراب کنی عمه ات همرهت قدم برداشت از روی خاکها علم برداشت @hosenih روزگاری رسید و جانت سوخت روی این خاک آسمانت سوخت روزگاری رسید در پیشت نصف یک روز دودمانت سوخت تو زمین گیر و در دلِ آتش خیمه ات باغ آشیانت سوخت چشم تو دید در دل گودال صحنه ای را که استخوانت سوخت خواستی تا بخیزی اما حیف نشد و پای ناتوانت سوخت خیمه ی شعله ور سرت اُفتاد سر و دستار و گیسوانت سوخت زنده ماندی میان آتش و دود این هم از لطف های زینب بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مُحرم بیت الکرم دلبرم شکر ِخدا از خدم دلبرم دلخوشی ام دوستی فاطمه است زنده ی الطاف دم دلبرم اهل مناجاتم و سجادی ام گریه کن اشک غم دلبرم خنده همیشه روی لبهام نیست شاد به یمن قدم دلبرم عاشق گه گاه نیم عاشقِ مرحمت دم به دم دلبرم زحمت گرما نکشم هیچ وقت سایه نشین علم دلبرم فقر دراین میکده فخرمن است سائل کنج حرم دلبرم چشم امیدم زهمه بسته و کاسه به دست درم دلبرم غرق خیالات خودم می شوم شاعرم و محتشم دلبرم زمزمه هایم همه فریاد شد خاک دلم خانه ی سجاد شد @hosenih ای دل سرگشته و شیدا بیا باز شده موسم غوغا بیا آمده از راه مسیح دعا طالبی ار فیض مسیحا بیا جام به کف گیر... آسیمه سر جانب میخانه ی مولا بیا روی بگیر ازهمه و دل بکن بر دراین دلبر والا بیا برسر راهش بنشین باز کن در طلبش دست تمنا بیا صاحب تسبیح ز راه آمده بنده ی آلوده و رسوا بیا ماندنِ در هاله ظلمت گذشت آمده مهتاب شب آرا بیا بازعلی جلوه گری می کند مژده بده مژده به زهرا بیا داده خدا ناز پسر برحسین شاد شده زینب کبری بیا شب شب شور است بیا دف بزن ناز قدمهای علی کف بزن @hosenih آینه ی هو السمیع العلیم آمده با ذکر علی عظیم روح سحر را بنگر آمده روی پر و بال قنوت نسیم عین علی والا و والانسب مثل محمد دل نازش رحیم در نفَس او نفَس فاطمه رافت و رحمت سر کویش مقیم وه که چه زیباست چنین صحنه ای برسر دستان کریمی کریم کاش نگاهی کند از مرحمت تا همگی عبد خدایی شویم عالم هستی همه در سایه اش گرچه ندارد حرم او حریم ای پسر مکه و سعی و صفا وی پسر زمزم و رکن و حطیم پرده ز رخسار بیانداز که سخت به دیدار رخت مایلیم جلوه ای ای جلوه ی پروردگار پاک بفرما ز دل ما غبار @hosenih خیز و بزن باده که دلبر رسید وارث سجاده و ساغر رسید زمزمه ی نیمه شب فاطمه جلوه ی نورانی حیدر رسید می شود امشب به امید نگار پر زد و تا شهر پیمبر رسید پنجم شعبان ز بهشت خدا چهارمین شعبه ی کوثر رسید مژده به سالار شهیدان بده هلهله کن غصه به آخر رسید به به از این مولد فرخنده فال روح دعا قدر مقدّر رسید از غم اعیار تهی کن دلت صاحب غمهای مکرر رسید سید سجادی و زین العباد این لقب از حجت داور رسید نوبت بوسیدن رخسار تو تا به ابوالفضل دلاور رسید مثل همه کرد صدایت علی گفت عموجان به فدایت علی @hosenih ماه چمن سرو چمان سیدی روح زمین قطب زمان سیدی تاکه بدانیم مقامت کجاست خطبه بخوان خطبه بخوان سیدی قبله ی جان! جمله دعاهای تو... هست مفاتیح جنان سیدی خواهشم این است عنایت کنی بر بصرم اشک روان سیدی منت حق می کشم و می خرم درد و بلای تو به جان سیدی لطف خداوندی زهراست که گرم تو گردیده زبان سیدی قطره ی اشکی بفشان از بصر آتش دل را بنشان سیدی بانفس گرم تو رنگین شده سفره ماه رمضان سیدی هو بکش و روح مرا پر بده تا به مدینه برسان سیدی خانه ی ما کاش که ویران شود بلکه بقیع تو چراغان شود @hosenih هرکه شود غرق بلا بیشتر دیده عنایت تو را بیشتر ای علی دوم آل علی جلوه نما جلوه نما بیشتر ساقی دل ازخُم پستوی خویش باده بده جام مرا بیشتر شوق مناجات به جانم بریز تا بروم سمت خدا بیشتر کن مددم با دم قدوسی ات تا بزنم دم ز شما بیشتر خرج نفسهای تو حلقوم من جاش بده سوز و نوا بیشتر عفو کن ای ماه حجازی اگر نای مرا نیست صدا بیشتر وقت مناجات میان دلم لطف بفرما و بیا بیشتر اشک شب و صبح و سحرگاهِ تو بود ز خون شهدا بیشتر ای نفسم وقف نفسهای تو روز و شبم گرم به رویای تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است @hosenih مرد شبهای مناجات علی بن حسین ای برآورده ی حاجات علی بن حسین نوه ی مادر سادات علی بن حسین ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت ای علی بن حسین بن علی میخوامت @hosenih شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است پسر بانوی ایران نسبت را عشق است @hosenih توچه سوزی وچه حالی به عبادت داری زینت سجده -به سجاده ارادت داری به روی شانه ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا @hosenih قسمتت بود پیام آور قرآن باشی دور از معرکه و ورطه ی میدان باشی با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را برد خنده های سر بازار دلت را آزرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به دنيا آمدى تا مطلبى ديگر بياموزم من از رفتار تو الله را اكبر بياموزم كلاس درس شد سجاده ات،من روز ميلادت نشستم تا جهان را پاى اين منبر بياموزم @hosenih بريزم دور اين ناعلم هارا و منِ خود را بدون واسطه از ساقى كوثر بياموزم سر شب در تَعَلُّم سر به مهر كربلا بگذار سحر بردار سر از سجده تا از سر بياموزم دعا در حق دشمن كردن و با دوست سر كردن مرام شيعه را در سطح بالاتر بياموزم @hosenih زبان تائبين وخائفين را پانزده گانه به هنگام دعا از چهارمين حيدر بياموزم طريق روضه خواندن را ز تو آموختم،اما؛ طريق نوكرى را بايد از قنبر بياموزم دعا را از ابوحمزه،مكارم را از اخلاقت تجافى جهان را از همين منظر بياموزم هر آن چيزى كه ميبينم دليلش كربلا باشد اگر چيزى مي آموزم به چشم تر بياموزم فرات مست را از چشم،تل را از سر شانه ته گودال را از گودى حنجر بياموزم @hosenih و مصداق شنيدن كى بود مانند ديدن را بخوانم زندگي ات را،مگر بهتر بياموزم اگر ديدم گلوى غنچه اى رد ميشود از تيغ شبيه تو گريز بر على اصغر بياموزم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رهبر آزادگان آقا سلامت میکنیم سیدِ سجاد درکِ این پیامت میکنیم ما تأسّی بر تو و راه امامت میکنیم تا قیامت اقتدا بر این قیامت میکنیم درسهایی که گرفتیم از صحیفه یک کلام شیعه یعنی گاه شمشیرش به کف، گه در نیام @hosenih شیعه یعنی ذوالفقار آخته در انقلاب شیعه یعنی عاشق دلباخته بر بوتراب شیعه یعنی سوی میدان تاخته تا فتحِ ناب شیعه یعنی روحِ خود را ساخته پای رکاب شیعه قرآن را قرائت با ولایت میکند کِی ز اوراقِ سرِ نیزه حمایت می‌کند @hosenih ای سِلاح مُحکمت، حال بکای حضرتت شیعه باید درس گیرد از دعای حضرتت شد شکستِ دشمنان با گریه های حضرتت میکند این اشک ما را آشنای حضرتت انقلاب اشک را رهبر علی بن الحسین تا ابد اسلام را یاور علی بن الحسین @hosenih ای زبور آل احمد لاله های دست تو ای دعاهای گرفتاران عالم مست تو ای تمام هشت دلبندِ حسین پیوست تو وی تمام دین و آئینِ بشر پا بست تو عرشِ رحمان ایستاده با دعایت روی پا آسمان هم ایستاده با ولایت روی پا @hosenih کیستی ای آفرینش عاشق تکریم تو کیستی ای شرع و قانونِ خدا تسلیم تو کیستی ای کعبه، صبح و شام در تعظیم تو کیستی ای جانِ جمله أنبیا تقدیم تو بی تو خِلقت روی پای خویش کِی می ایستد بی تو عالم از برای خویش کِی می ایستد @hosenih ما که ابعادِ سجایای ترا نشناختیم گنج های زیر پاهای ترا نشناختیم ما که أسرار مصلای ترا نشناختیم پاسخ حلِ معمای ترا نشناختیم گر نبودی تو، قیامِ کربلا باقی نبود روضه های کشته های نینوا باقی نبود @hosenih آری آری این تو هستی آشنای کربلا یادگار اهلبیت و خیمه های کربلا با تو بر پا ماند اصلا ماجرای کربلا روز و شب ماندی حزین و مبتلای کربلا تا قیامت بسته بود این راه اگر راهت نبود کربلا در کربلا میماند اگر آهت نبود @hosenih آه از درد و بلایت یا امام الساجدین اشکها إهدا برایت یا امام الساجدین سر نهاده پیش پایت یا امام الساجدین جان دهیم از غصه هایت یا امام الساجدین کربلا تا شام را، تا پای جان پیموده ای راه را در زیر زنجیرِ گِران پیموده ای @hosenih عمه ها را دیده ای در زیر زنجیر گِران کشته ها را دیده ای عریان و بی سر ناگهان رأسها را دیده ای بر روی نیزه خون چکان کودکان را دیده ای با گریه سرگردان، دَوان با اسیران گه به رندان، گه به ویران رفته ای گه میان مجلسِ دشمن پریشان رفته ای @hosenih مجلس نامحرمان کار شما دشوار بود با وجود اینکه احوال شما بیمار بود خطبه های آتشینت، تیر بر کفار بود دیدۀ رأس بریده ناظرِ أغیار بود وای از آندم که دیدی درد و غم بسیار شد با کنیزک خواندنِ خواهر، نگاهت تار شد @hosenih در دعاهای صحیفه، لابلای گریه ها گفته ای از ماجرای دردناکِ خنده ها گفته ای از روضه ها و گفته ای از نوحه ها گفته ای از آستین پارۀ این عمه ها وای از بی حرمتی، ای وای از بی معجری وای از خیره سرانِ لشگری و کشوری @hosenih وای از بزم شراب و وای از چشم پرآب وای از رأس بریده، وای از قلب کباب وای از چوب و لب و دندان و احوالِ خراب وای از حال رقیه، وای از حال رباب از نواهای رقیه، ریخت آن مجلس بهم از تقلّای ربابه، ریخت آن مجلس بهم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می‌روبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم که از قالیچه‌ی تبریز می‌گردیم قالی‌تر علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد @hosenih اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانه‌‌ی ما را "به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را"*۱ در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه می‌بخشد گداها را گداها را لبِ گهواره‌اش پروانه‌ای بی تاب اگر دیدید بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد @hosenih خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را: که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست می‌دارد میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را ببین که می‌بَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد @hosenih بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از بالا اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی هزار ، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خوانند که با شمشیر می‌گردی علیِ اکبرِ ثانی علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی تو عباسی نه اینهم نه ، که طوفان‌تر زِ طوفانی علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد @hosenih تو صبح و شام می‌گِریی زِ سوزِ استخوان آقا به زخمِ کهنه‌ی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا زِ چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟ سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا قنوتت را که می‌دیدند خواهرها... می‌گفتند امان از دزدِ انگشتر امان از ساربان آقا تو سی‌سال است می‌گریی چرا پیراهنش بردند؟ تو سی‌سال است می‌سوزی زِ لبخندِ سنان آقا علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد علی آمد که او اینبار زین‌العابدین باشد ⏹ ۱. دوست داشتم بگویم: *من از مال علی بخشم .... © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عرفان به کلام آمده و بندهٔ توست قرآن و قنوت و قبله شرمندهٔ توست @hosenih ازخط به خطِ صحیفه ات فهمیدم؛ سجّاد شدن فقط برازندهٔ توست! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای پسر بی بدل آفتاب دیده تو وصف زلالی آب پلک تو باشد ورقی از کتاب پلک بزن سوره نوری بتاب مصحف رویت بخدا خواندنی است قاری ان غیر خداوند نیست @hosenih سوره حمد است ثنا گوی تو واقعه ساطع شده از بوی تو سوره والشمس ضحی روی تو سجده واجب به دو بروی تو والقمر آن طره بر شانه ات ارض و سما دور تو پروانه ات @hosenih جلوه حق بین دو دنیا علی هرپسر خانه زهرا علی معنی هم نامی تو با علی لعن علی عدوک یا علی عشق علی در پدرت منجلی ای علی بن العلی بن العلی @hosenih هر کسی از لطف وعنایات گفت چشم تورا قبله حاجات گفت ذره به خورشید مباهات گفت از نفس گرم کرامات گفت ذات شما ذات کریم خداست ذات غلام تو فقیرشماست @hosenih ان حرم قدس تو افلاکی است جلوه جنات از آن حاکی است چیست ضریحی که به این پاکی است چادر زهرا است اگر خاکی است پهن شده بر حرمت چادرش گشته به عالم علمت چادرش @hosenih چون علی اکبر توعلی اکبری اینه حیدر و پیغمبری گرچه نشد تیغ به کار آوری تیغ کلام تو کند حیدری کرببلا را تو نگه داشتی دین خدا را تو نگه داشتی @hosenih بعد پدر کرببلا کار تو این همه درداست و دل زار تو غم نخوری عمه غمخوار تو بعد ابالفضل علمدار تو تک یل این قافله آقا تویی مثل حسن شاهد غمها تویی @hosenih تو همه دلخوشی خواهری غم نخوری کم نشده معجری کم نشده از پدرت جز سری پیرهنی رفته و انگشتری آب بخور گریه نکن اینقدر روضه نخوان از لب خشک پدر @hosenih خصم گمان کرد که صبرت گسست دست تورا با غل زنجیر بست صبر ولی پای تو از پا نشست کی بتوان پشت علی را شکست گرچه که صبرت نشدآقا تمام زخم تو کاری شده در شهر شام @hosenih سخت ترین جای سفرشام بود سنگ به دست همه بر بام بود تلخ ترین باده در جام بود زخم زبان ،طعنه و دشنام بود دور تو و قافله ات صف زدند برغم و بر گریه تو کف زدند @hosenih وای ازان دم که گرفتار رفت قافله ات بی کس بی یار رفت اشک از آن دیده خونبار رفت بنت علی بر سر بازار رفت تا که ابالفضل نفس می کشید سایه اورا به خدا کس ندید @hosenih از سر هر بام تورا میزنند سنگ بر این آیینه ها میزنند وجه خدا را به خدا میزنند دست تو بسته است چرا می زنند بام چه داغی به دل ما نهاد بر سر عمامه ات آتش فتاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای شکوه فراز های دعا نغمه ی عرشی و صدای دعا دست من را بگیر از عَرشَت بنده بنواز، ای خدای دعا بنده ای را که دور افتاده بنما امشب آشنای دعا من دخیل دعای تو هستم بنده ی ربّنای تو هستم @hosenih دلی امشب به خاک پات افتاد ششمین دلبر خدا سجاد یا علیِّ بن سید الشهدا شد زِ ذکرت دلم حسین آباد می نویسم اسیر یعنی من که شدم با تعلّقت آزاد نوکر خانه زاد نام من است عبدِ زین العباد نام من است @hosenih بارش رحمت خدایی تو دلخوشی دل گدایی تو سینه ی تو اگرچه پُر درد است به جراحات دل دوایی تو در اسارت اگر که باشی، باز به کرم کردن آشنایی تو گنج العرش است زیر پاهایت رحمت واسعه است بابایت @hosenih ما به دستان تو مسلمانیم از تبار شما و سلمانیم شهربانوی ماست مادر تو ما تو را خویشِ خویش می دانیم بس که ما عاشق "علی" هستیم میزبان شه خراسانیم نه فقط قلب ما سرای شماست کلِّ ایران ما برای شماست @hosenih شب میلادت ای سلاله ی نور مست ذکر علی شدیم، چه جور نورت ای آفتاب مشرقِ مِی از دلِ خسته ام چو کرد عبور یادم آمد فروغِ رویِ تو و آن تجلّی و آن زمان حضور گفتم این ماه عالم ذَر بود که ازل از رخش منوَّر بود @hosenih گفتم این ماه آمده تا ما برسیم از مسیر او به خدا آمده دومین علی من و علی خانواده ی زهرا سفره ی شیعگی چه با نمک است با علی های سیدالشُّهدا پسرانش همه علی هستند اسدُالله منجلی هستند @hosenih علی اکبرش چه غوغاییست چه قَدَر هیبتش تماشاییست از علی اصغرش چه گویم، چون او خودش وقت رزم، زهراییست علی اوسطش سپهر دعاست کار وی چون خداش یکتاییست حضرت زین العابدین است او با غمی جانگداز عجین است او @hosenih او ستم دیده و بلا دیده کوفه و شام وکربلا دیده دیده بر نی سر حسین و سپس خنده ی نیزه دار را دیده سر بازار دور عمّه ی خود چقدر چشم بی حیا دیده دور او حرف ناصواب زدند لب به پیمانه ی شراب زدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بی خود شده از خود و چنین می گردد حق دارد اگر دور زمین می گردد این قصه بهانه است، در اصلْ قَمَر دورِ قَمَر ام بنین می گردد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e .