بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
ای نخل آب خورده زچشم تر علی
دیشب تو بودی و نگه آخر علی
امشب بریز اشک که در خانۀ خدا
محراب شسته بخون سر علی
از زهر خند قاتل و نومیدی طبیب
پیداست شرح داغ دل دختر علی
@hosenih
امشب به خنده قاتل مولا گشوده لب
فردا به گریه جمع شود بستر علی
آئینه دار غربت زهراست زان سبب
باید شبانه دفن شود پیکر علی
مولا خموش و مسجد و محراب هم خموش
خیزد صدای یا علی از منبر علی
کو آن یتیم خسته که شب در خرابه بود
چون کودک عزیز علی در بر علی
ای چاه غم گرفته، تو هم بی علی شدی
محروم گشتی از دم جان پرور علی
@hosenih
این بود مزد آن همه مهر و وفا که گشت
گلگون زخون، جمال خدا منظر علی
میثم کسی به فرق علی تیغ زد که زد
سیلی به روی فاطمه در محضر علی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
پدر شبیه تو امشب کبوتری وارم
کنار بستر تو بی شکیب و بیمارم
ز هوش رفتن تو داده است آزارم
ببین کنار تو بر فاطمه عزادارم
شبیه مادرمان بین بستری امشب
بگو کبوتر زینب، نمی پری امشب
@hosenih
برای تو غم دنیا تمام شد بابا
"دو دستِ بسته ی مولا" تمام شد بابا
تحمل غم زهرا تمام شد بابا
مغیره دیدنت آقا تمام شد، امّا
پس از تو برمن دلخسته نوش ها نیش است
هجوم درد و غم روزگار در پیش است
@hosenih
پدر، بدون تو این روزگار قدّار است
بروی شاخه ی هر نخل طرحی از دار است
بدون بودنت این شهر زینب آزار است
دگر به کشتن آل تو دشنه بسیار است
خودم شنیده ام از تو حدیث طشت و جگر
حسین و کرببلا و من و تنی بی سر
@hosenih
به من بگو که چگونه اسیر خواهم شد
توسط چه کسی دستگیر خواهم شد
میان کوچه و بازار پیر خواهم شد
زِ زنده بودن خود نیز سیر خواهم شد
بگو به هلهله ی کوفه تاب خواهم داشت؟
به شهر شام که رفتم، حجاب خواهم داشت؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
پدر شبیه تو امشب کبوتری وارم
کنار بستر تو بی شکیب و بیمارم
ز هوش رفتن تو داده است آزارم
ببین کنار تو بر فاطمه عزادارم
شبیه مادرمان بین بستری امشب
بگو کبوتر زینب، نمی پری امشب
@hosenih
برای تو غم دنیا تمام شد بابا
"دو دستِ بسته ی مولا" تمام شد بابا
تحمل غم زهرا تمام شد بابا
مغیره دیدنت آقا تمام شد، امّا
پس از تو برمن دلخسته نوش ها نیش است
هجوم درد و غم روزگار در پیش است
@hosenih
پدر، بدون تو این روزگار قدّار است
بروی شاخه ی هر نخل طرحی از دار است
بدون بودنت این شهر زینب آزار است
دگر به کشتن آل تو دشنه بسیار است
خودم شنیده ام از تو حدیث طشت و جگر
حسین و کرببلا و من و تنی بی سر
@hosenih
به من بگو که چگونه اسیر خواهم شد
توسط چه کسی دستگیر خواهم شد
میان کوچه و بازار پیر خواهم شد
زِ زنده بودن خود نیز سیر خواهم شد
بگو به هلهله ی کوفه تاب خواهم داشت؟
به شهر شام که رفتم، حجاب خواهم داشت؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
امشب این خانه باز پُر شده از
گریه و سوز و آه دلشوره
حال اُمالبنین تماشایی است
گاه اشک است و گاه دلشوره
@hosenih
مادری بود سر به زیر و علی
که تَرَک خورده بود احساسش
همه بودند دور بسترش اما
دَمِ در ایستاده عباسش
تا بُریده نَفَس نَفَس میزد
گریه در بینِ خانه میاُفتاد
مردِ خیبر مقابلِ زینب
هِی سَرش رویِ شانه میاُفتاد
گفت آقا شب وصال است و
دلخوشم با صدایِ زهرایم
همه از دورِ بسترم بروند
همه جز بچههای زهرایم
* * *
سر به زیرِ رشیدِ این خانه
سمتِ در داشت جان به لب میرفت
دست بر سینه داشت آهسته
رو به بابا عقب عقب میرفت
ناگهان گفت جانِ بابا باش
پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین
ای تمامِ وصیتم عباس
جانِ تو جانِ دخترانِ حسین
همه را تا سپرد بر عباس
گفت راحت خیالت ای مادر
در جوابش به گریه اُمِبنین
گفت شیرم حلالت ای مادر
@hosenih
علقمه دید خم شده بر مَشک
آنقدر تیر خورد تا اُفتاد
همه در پشتِ نخلها بودند
همه گفتند مرتضی اُفتاد....
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
كیست این مرد كه شب كیسهی خرما میبُرد
روز میآمد و از سینه نفسها میبُرد
كیست این مَرد كه تا تیغ به بالا میبُرد
رزم را با مدد از حضرت زهرا میبُرد
این خدا نیست ولی مقصدِ هر راه است این
اَشهدُ اَنَّ علیّاً ولیّ الله است این
@hosenih
كیست این شیر كه از خصم جگر در آورد
از میانِ كمرش تیغِ دوسر در آورد
از دلیرانِ عرب جمله پدر در آورد
کار او بود که اسلام ثمر در آورد
یاعلی روز و شب و شمس و قمر میگویند
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر میگویند
آه همسفرهی کوری دل ویرانه کجاست
نان پز خانهی این جمع یتیمانه کجاست
مرکب بازیِ این طفل در این خانه کجاست
شانهی بارکش و دستِ کریمانه کجاست
پیرزن پیش تنور است که آقایم کو
کودکی چشم به راه است که بابایم کو
گرچه از ضربهی شمشیر سرش ریخت بهم
زهر کاری شد و با سر جگرش ریخت بهم
تا علی ریخت بهم دور و برش ریخت بهم
دید چشمان طبیب و پسرش ریخت بهم
آه در آتش غم حاصل زینب را ریخت
سر تکان داد طبیب و دل زینب را ریخت
@hosenih
سوخت از حرف طبیب از خبرش عباسَش
میزند روی سرش هِی به سرش عباسَش
روضه خوانش حَسنش نوحه گرش عباسَش
قلبِ او هست حسین و جگرش عباسَش
وقت روضه شد و عباس به زانو اُفتاد
رفت از حال علی درد به پهلو اُفتاد
وای از امروز حسن گوشهی بستر اُفتاد
باز هم یادِ غمِ بسترِ مادر اُفتاد
خواهر اُفتاد زمین تا كه برادر اُفتاد
یادِ روزی كه رویِ مادرشان دَر اُفتاد
هیزم و آتش و كابوس عجب بد دردی است
ضربِ نا مَحرم و ناموس عجب بد دردی است
قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد
تازه میكرد نفس را و مجدد میزد
وای از دستِ مغیره چقدر بد میزد
جای هركس كه در آن روز نمیزد میزد
آخرین حرفِ علی بود خواهش میكرد
زینبش را به اباالفضل سفارش میكرد
@hosenih
زینم آه ببینی غمِ حنجرها را
میکشی روی جگر داغ برادرها را
بعد از آن جمع کنی پارهی پیكرها را
میزنی چند گره معجرِ دخترها را
میزنی داد به گودال حرامی نزنید
تبر كوفی و سر نیزهی شامی نزنید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#حامد_شریف
▶️
دوباره با رو سیاهی اومدم
اومدم حال دلم رو خوب کنی
پیش هر طبیبی رفتم نتوست
اومدم مريضیمو تو خوب کنی
آخدا بزار باهات حرف بزنم
تو خودت گفتی صدامو دوست داری
وقتی با چشای خیس صدات کنم
گفته بودی که چشامو دوست داری
@hosenih
میدونم یه سالیه نیومدم
دل من که لک زده برای تو
جَوونی کردم و تو بزرگی کن
دس خالی برم بَده برای تو
حالا که من اومدم نگام بکن
تو رو به علی جوابم نکنی
جلوی مهمونای در خونتت
آخدا یه وقت خرابم نکنی
من خودم خوب میدونم چیکارهام
تو دیگه گناهمو به روم نیار
التماست میکنم منو بخر
تو رو حیدر آخدا همین یه بار
تو اگه میخوای منو بسوزونی
بسوزون ولی منو خراب نکن
پیش اون که سیلی زد به فاطمه
نوکر فاطمهتو عذاب نکن
دست خالی اومدم ولی بازم
پیرهن عزای حیدر تنمه
در خونهی علی نشستم و
این صدای روضههای حسنه
زینب از حال میره تا حسن میگه
کاش تو کوچهمون پر از حسود نبود
اگه اونجوری نمیزد به خدا
دیگه روی مادرم کبود نبود
@hosenih
حرفاشون کشیده شد به کربلا
صحبت از بی رحمی عدو شده
حرف یه علیِ دیگه پیش اومد
صحبت از سهشعبه و گلو شده
صحبت از گودیِ گودال شده و
یکی نیزه میزنه تو دهنش
مادری که یا بنیَّ میخونه
برای عزیزِ بی پیروهنش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
با خود بگذاريد كه نجوا كند امشب
اين روح مگر بال و پري واكند امشب
يك لحظه دگر طاقت اين هجر ندارد
سخت است تحمل، غم زهرا كند امشب
@hosenih
اين فرقِ ترك خورده تسلي شدني نيست
جز فاطمه اش كيست تسلا كند امشب
اسرار مگوي علي و چاه بماند
با فاطمه خود حلِّ معما كند امشب
مردي كه جدا از دل محراب نمي شد
بايست که بالِشت، مصلي كند امشب
ايكاش بگويند به زينب خبري نيست
بگذار پرستاريِ بابا كند امشب
شد زنده دگر بار شب سخت وصيت
بگذار كمي زمزمه مولا كند امشب
@hosenih
زان بسته كه جبريل سفارش به نبي داشت
بايد كفنِ تازه تري واكند امشب
فرمود: حسينم ! حسنم سخت غريب است
بسيار دعا زينب كبري كند امشب
اين سنّتِ تشييعِ غريبانه به جا ماند
مي خواست علي ياد ز زهرا كند امشب
صحبت ز حسين و حرم و مشك و علم شد
اين هاست سفارش كه به سقّا كند امشب
گاهي به علمدار سپارد حرمش را
گاهي سخن از اكبر ليلا كند امشب
*
فرمود كه : قاتل به شما گرچه اسير است
با او حسنم خوب مدارا كند امشب
@hosenih
غافل نشود هيچ كس از قوت يتيمان
نان و نمك و شير مهيّا كند امشب
*
دل ! دست توسل به عنايات كه داري ؟
پروندۀ ما را علي امضا كند امشب
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
امشب سیاه، خیمۀ هفت آسمان شده
آثار مرگ در رخ مولا عیان شده
امشب طبیب هم به علی گریه میکند
تنها نه اشک دیدۀ زینب روان شده
@hosenih
طفلان کوفه شیر نیارید بر علی
کو عازم سفر به ریاض جنان شده
امشب شود به خلد هم آغوش مصطفی
سرو قدی که از غم زهرا کمان شده
ای نخل ها به جای رطب خون دل دهید
زیرا که لاله زار ولایت خزان شده
امشب به یاد شیر خدا سفرۀ غذا
در هر خرابه سفرۀ بی آب و نان شده
قنبر تو هم بلال شو و یک اذان بگو
کامشب سیه بدیدۀ زینب جهان شده
هر شب اذا شیر خدا بود و کوفه بود
امشب خروش کوفه صدای اذان شده
@hosenih
با خون او به خاک مصلی نوشته اند
محراب، قتلگاه امام زمان شده
(میثم) غم علی نتوان گفت یا نوشت
کار از قلم گذشته و اعجز، بیان شده
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت #دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
آن قلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست
وا مصیبت زین عزا
تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست
وا مصیبت زین عزا
@hosenih
درد پنهان علی امشب مداوا می شود
ناله برپا می شود
با رُخی غرق به خون مهمان زهرا می شود
ناله برپا می شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#موسی_علیمرادی
▶️
صبرم تمام شد کفنم را بیاورید
رخت رهایی از بدنم را بیاورید
@hosenih
روحم میان این قفس تنگ خسته است
از عرش نور پیرهنم را بیاورید
هر جا که هست فاطمه آنجاست خانه ام
من را برید یا وطنم را بیاورید
با یاد چادرش نفسم تنگ می شود
آن یادگاری کهنم را بیاورید
دنیا جهنمی شد از آتش فراق
تابوت من، بهشت تنم را بیاورید
@hosenih
باید حسین را به علمدار بسپرم
عباس کاشف محنم را بیاورید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#موسی_علیمرادی
▶️
بر چشمهای مضطر من رحم کن مرو
منت گذار بر سر من رحم کن مرو
@hosenih
هرگز قسم به فاطمه بابا نخورده ام
اینبار جان مادر من رحم کن مرو
خون سرت عزای من اما حنای توست
بر روضه های پرپر من رحم کن مرو
دست دعا گرفتی و بی تاب رفتنی
امن یجیب مضطر من رحم کن مرو
میترسم از جدایی و از سال شصت و یک
بر آن شهید بی سر من رحم کن مرو
ای وای من ز خنجر کُند و گلوی سرخ
برحنجر برادر من رحم کن مرو
@hosenih
می ترسم از غروب دهم دشت کربلا
بابای من به معجر من رحم کن مرو
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
مرغ جان پر زند از پیکر روحانی مولا
عرق مرگ نشسته است به پیشانی مولا
گر چه آزاد شد از حبس بدن، جان عزیزش
نشد از سینه رها نالۀ زندانی مولا
@hosenih
مسجد و منبر و محراب، بنالید خدا را
که زخون شسته شده صورت نورانی مولا
نخل خرما دل شب آمده سیراب زاشکش
چاه دارد خبر از نالۀ پنهانی مولا
مسجد و منبر و سجّاده و محراب پر از خون
بزم عشقی است که نازد به گل افشانی مولا
سفره های تهی و گریۀ اطفال و خرابه
همه هستند گواه شب مهمانی مولا
شیر بر قاتل خود بخشد و شمشیر به دشمن
بخدا مثل خدا نیست کسی ثانی مولا
@hosenih
مرغ شب پای مناجات علی گرید و گوید
معجز نوح کجا و دل طوفانی مولا
گو بدوزند لب از (میثم) و گیرند زبانش
همه اعضاش بود گرم ثناخوانی مولا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e