eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
349 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
جز عشق علی(ع) آب حیاتی نَبُوَد جز راه علی (ع) راه نجاتی نَبُوَد یک فاطمه(س) شد فدا که تفهیم کند والله به جز علی(ع) صراطی نَبُوَد شاعر: @hosenih
حیدر و ما حیدر و ما ادراک ما حیدر کعبه شود پا‌ می گذارد هر کجا حیدر @hosenih جبریل در آتش به ابراهیم می فرمود: آتش گلستان می شود با ذکر یا حیدر هیزم برای آتش دوزخ شوند آری! آنها که در دنیا در افتادند با حیدر من پهن کردم سفره ی بی آب و نانم را آخر شنیدم می نشیند با گدا حیدر زهرا که جای خود، ملائک جای خود،گویی با خنده اش دل برده حتی از خدا حیدر در زندگی هر چند پایم بارها لغزید برداشت اما بار من را بارها حیدر @hosenih ای کاش عزرائیل از من بگذرد،شاید بیرون کشاند از تنم جان مرا حیدر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن روز که پدر ز پسر می‌کند فرار.. مارا ولای شاه نجف می‌دهد قرار تقدیر‌ نه!عنایت مولا به کار ماست چرخیده زیر پای علی چرخ روزگار @hosenih گر صد هزاربار به دنیا قدم نهم من روی می‌کنم به نجف صدهزار بار گفتند مرگ لحظه تشریف حیدر است مردند عاشقان وصالش به اختیار نان جوین سفره اش آنقدر خشک بود.. که لب نمی‌زدند فقیران روزگار هرکس به یک طریق در ایوان او خوش است یک عده بین سجده و یک عده می گسار با گوشه ی عباش به آتش اشاره کرد ناگاه بر خلیل گلستان شد آشکار وقت سرشتن گِل ما ذات کردگار.. فرمود: بوتراب! تراب از نجف از بیار @hosenih انگورهای روی ضریحش برای خلق مستی ما ز نام علی گشت پایدار تولیت حریم علی دست فاطمه است.. گر پرده را خدا بزند لحظه ای کنار ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو تو را خواندند بی‌همتا و رقصیدند در آتش علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی این‌چنینی تو @hosenih زبان شاعرانت می‌شوم، می‌پرسم از خالق: چگونه آفریدت؟ کاین‌چنین شورآفرینی تو گواهی می‌دهد خاتم، که خاتم‌بخشِ عشّاقی الا یا ایها السّاقی! سخاوت را نگینی تو من از میلاد تو در کعبه، از معراج، دانستم: علیِ آسمان‌‌ها اوست، اعلای زمینی تو تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم، غدیر خم امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟ امینی تو؟ من از گمراهی بعضی به حیرت آمدم، آخر گواهی داد حتی دشمنت، که بهترینی تو فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد چو با «لاسیف الا ذوالفقار»ت در کمینی تو در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد اگر استاد پیکار یل ام‌البنینی تو امیدت شاید از این چاه کندن، آه! روزی بود که از نخلی برای کوثرت، خرما بچینی تو تو را با دست‌های بسته می‌بردند و می‌پرسم: دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟ فراری‌های خیبر، پیش یک زن، نعره زن، اما بمیرم فاتح خیبر! بلاگردان دینی تو @hosenih چه حکمت‌هاست در این قصه؟ ای مولای نازک دل! که هر روز، این در و این کوچه را باید ببینی تو . «یمین» را می‌شمارم، تا صد و ده می‌رسم، یعنی: که معنای یمین، مولای اصحاب‌الیمینی تو تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی صراط‌المستقیمی تو، امام‌‌المتّقینی تو قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو تو شیر حق، تو کراری، ولی‌‌الله و قهاری درِ علم نبی و نفس ختم‌المرسلینی تو یداللهی و سیف‌الله، روح‌الله و سرّالله امین‌اللهی و یعسوبی و حبل‌المتینی تو مع‌الحقی و وجه‌الله، نورالله و عین‌الله چه می‌ماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو @hosenih همه یک سو، تویی ساقی، تو در عین‌البقا، باقی علی! عین‌الحیاتی تو، علی! عین‌الیقینی تو خراب آباد شعر من کجا؟ ناز قدمهایت؟ چرا اینگونه شاها! با گدایان می‌نشینی تو؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🍃اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ🍃 مطلع شدیم شاعر گرامی حجت‌الاسلام ، در بستر بیماری هستند و متأسفانه وضعیت جسمی ایشان وخیم است... لذا از جامعه هیئات مذهبی، مداحان و شعرای اهل بیت(ع) خواهشمندیم برای شفای عاجل این پیرغلام سیدالشهدا(ع) ، به قدر توان خود صلوات نثار مادر سادات حضرت زهرا(س) هدیه بفرمایند. لطفا این پیام را در گروه‌ها و کانال های شعر آئینی و مداحی، منتشر بفرمایید.
اشعار آیینی حسینیه
🍃اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ🍃 مطلع شدیم #پدر شاعر گرامی حجت‌الاسلام #مهدی_علی_قاسمی، در بستر بیم
🌷دوستان اهل مشهد، هر وقت حرم حضرت رضا(ع) مشرف شدند، برای شفای این پدر عزیز دعا کنند...
از روزگار شکوه به دلدار میبرم در محضرش گلایه ی بسیار میبرم صدبار توبه کردم و هر بار هم شکست یک توبه ی نصوح باخودم اینبار میبرم من آن غریب خسته ی دلخورده ام که بار از دست روزگار به اجبار میبرم بارم غم است بر سر دوشم گذاشتم هرصبح باخودم سر بازار میبرم از بس که در به در زدم و ماندبی جواب خسته شدم، تکیه به دیوار میبرم دستم تهیست کاسه ی چشمم ولی پر است انرا برای شاه به دربار میبرم شاهی که هست ملجا درماندگان و من یک کوله بار شوق به دیدار میبرم شاعر: @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هوسم بود حج بیت الله قسمتم شد حریم شاه طوس نرسیدم به ساحل دریا آمدم در میان اقیانوس شرط توحید حُب این آقاست وحده لا اله الا هو دست مارا رها نخواهد کرد آنکه گردیده ضامن آهو @hosenih رسم آقای مهربان این است میهمان را بغل کند آرام پُر کند کاسه های سائل را جلوی در ؛همینکه گفت : سلام السلام ای رئوف تر ز همه باز راهم به خانه ات افتاد از جدا بودن از تو خسته شدم عوضم کن تورا به جان جواد تاکه گفتم مسافرِ حرمم چِقَدَر دل شکست یاد شما کوله باری سلام آوردم همه گفتند التماس دعا پای مارا نَبُر ز خانه‌ی خویش خوش؛ دل ما به رفت و آمد هاست بااجازه ز صحن شاه نجف گنبدت شاه کُلّ گنبدهاست حرف گنبد شد و شکست دلم از مدینه کسی خبر دارد؟ آه از غربت امام حسن فاطمه اینهمه پسر دارد یا امام رضا @hosenih تو که از حال ما خبر داری کوهی از غصه و غمیم همه ای علمدار ِ روضه های حسین نگران ِ مُحرمیم همه به اسیری ِّ زینب کبری گره از کار ِ نوکرت وا کن در سحرهای ماه ذیقعده اربعین مرا تو امضا کن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می کشم ای که بوده سایه ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورده ام آقا به تو در این بلاد @hosenih خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانیت با سر به زیری یا رضا دستهایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما کاش می شد رزق محتاجان درگاهت زیاد ازدحام جمعیت می آمد از باب الجواد بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا @hosenih یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر * صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر شاعر: @hosenih
از داغِ زهر پیکرم آتش گرفته است گویی تمامِ بسترم آتش گرفته است تر میکند لبانِ مرا کودکم ولی از تشنگی،لب ترم آتش گرفته است @hosenih پا می‌کشم به خاک و نفس میزنم که شهر از آه آهِ آخرم آتش گرفته است حالا کبوتران به غمم گریه می‌کنند از بال و پر زدن،پَرم آتش گرفته است امشب تمام حجره‌ی من کربلا شده یک جرعه آب،حنجرم آتش گرفته است امشب دوباره خیمه‌ی آتش گرفته را می‌بینم و سراسرم آتش گرفته است @hosenih سرها به روی نیزه و سرنیزه‌ها به تَن یک دشت در برابرم آتش گرفته است فریادِ دختری زِ دلِ خیمه می‌رسد عمه کمک که معجرم آتش گرفته است شاعر: @hosenih
کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده @hosenih حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر دادِ گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها آه کسی جامانده از گُردان رسیده چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده امضای تو پای شهادت نامه ها بود با دست تو این فیض بر یاران رسیده @hosenih تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم شاعر: @hosenih