eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
335 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط ۱ روز مانده تا رُوِیَ عَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ : کَمَالُ اَلدِّینِ وَلاَیَتُنَا وَ اَلْبَرَاءَهُ مِنْ عَدُوِّنَا . از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود: کمال دین در ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما اهل بیت است. 📚السرائر , جلد ۳ , صفحه ۶۴۰ 🌹🌹🌹 شعر چهارم 🌹🌹🌹 عاجز از وصف درون گرچه شده گفتارم ولی از سِرّ درون، داده خبر رخسارم بی برائت ندهد حبّ علی منفعتی داده کج فهمی این مدعیان آزارم بارها گفته ام و بار دگر می گویم که من از غاصب بستان فدک بیزارم گرچه شاد است دل شیعه ولی در فکرِ روضه ی حوریه ی بین در و دیوارم کار زهرا شده لعن دو نفر بعد نماز لعنشان بعد نمازم شده هر شب کارم با ولایت شده ام مست خدایا شکرت بغض ثانی به دلم هست خدایا شکرت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرجای زمین حال و هوایی دارد هر مرغِ دلی میل به جایی دارد هرکس شده زائر علی(ع)می داند " ایوان نجف عجب صفایی دارد " شاعر: @dobeity_robaey
شد نجف میخانه و ساقی کوثر بانی اش در نجف حتی خدا هم آمده مهمانی اش مست از بوی علی گشتند جمله کائنات سجده گر بر طاق ابرو، بوسه بر پیشانی اش @hosenih ازدحام انبیا در بارگاه حیدر است تا بگیرند از محمد نوبت دربانی اش آمده نوح نبی بهر ارادت محضرِ او که برهاندش ز موج و ورطه ی طوفانی اش همرهش آورده ابراهیم اسماعیل را تا کند بار دگر بهر علی قربانی اش موسی عمران قدم بنهاده در طور نجف تا شود مدهوش نور چهره ی ربانی اش از دم قدسی او هر دم مسیحا جان گرفت آمده تا جان دهد بهر بلاگردانی اش بو ی پیراهن بهانه بود از بهر شفا گشته روشن چشم یعقوب از رُخ نورانی اش بر سر بازار حسنش آمده با پور خویش تا که در حیرت بماند یوسف کنعانی اش خضر میخواهد بنوشد از کفش آب حیات صد سلیمان مات از آن هیبت سلطانی اش دم به دم می گفت یونس یا علی در کام حوت داد سامانش علی از بی سرو سامانی اش صالح و الیاس و ادریس و شعیب و لوط و هود بهره ها بردند از آن رافت رحمانی اش یک طرف جبریل در کف می زند دف از شعف یک طرف داود گرم مدح و نغمه خوانی اش بارها تفسیر شد قران به شان مرتضی عشق یعنی مرتضی و صولت قرآنی اش @hosenih هست آن قران که نازل گشت بر صدر رسول حضرت حیدر که باشد نفس و یار جانی اش ای جواد اینها نَمی از بحر اوصاف علیست آن علی را که امیرالمومنین میخوانی اش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یاعلی گفت با تمام وجود تا همه‌عمر با علی باشد با علی باشد و طنین دلش دم‌به‌دم ذکر یاعلی باشد آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد @hosenih خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خط‌به‌خط عشق است حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظه‌هایتان باشم شعر زیباست تا زمانی که نور این بیت‌ها علی باشد @hosenih به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن! تا دلم آنچان که می‌خواهی شیعۀ مرتضی علی باشد ورد لب‌های من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هزار ابوذر و سلمان دچار خود دارد جهان عاطفه را بی قرار خود دارد @hosenih به حکم این که علی گفت «من یمت یرنی» چقدر سینه سپر در دیار خود دارد بشر نمی شود او را بخوانم اینگونه شباهتی که به پروردگار خود دارد به ذوالفقار ندارد نیاز در میدان کسی که فاطمه را در کنار خود دارد فقط نه میثم تمار سر به دارش بود علیست آنکه جهانی به دار خود دارد ** فقط به چاه،به گریه، شبانه می گوید غمی که  در دل این روزگار خود دارد @hosenih تمام درد علی زخم صورت زهراست بماند این که چه در قلب زار خود دارد.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ تشنه‌کامی که لبِ او رَبَّنا برداشته آب را از چشمه‌سار مرتضی برداشته از وضوی او حیات جاودانه می چکد خضر از مَسحِ علی آب بقا برداشته @hosenih زحمت خَلقِ تشیُّع را خودش گردن گرفت بار ما را حیدر از دوش خدا برداشته کعبه را بی پرده ی مشکی تصور کرده اند تا علی از شانه های خود عبا‌ برداشته از زمانی که علی حِین قنوتش اخم کرد طاق محراب مساجد انحنا برداشته کار دست قابض الارواح داده وقت جنگ ذوالفقارش را به قصد حمله تا برداشته وصله‌پینه فوت و فنِّ کیمیای حیدر است بارها فضّه ز نعلینش طلا برداشته روز محشر دست حسرت بر سر خود می زند هرکه دست از حُبِّ آل مرتضی برداشته آمده که شیعه ی حیدر،شفیعش فاطمه است این مُسَبب شد که من را هم هوا برداشته می توان بر شکِّ قلبش با یقین خرده گرفت زائری که در نجف قبله‌نما برداشته؟! در حریمش شاعران سرگرم مضمون یابی اند جای جای صحن او را محتوا برداشته گنبد و گلدسته را انسان تجسم می کنم... گوئیا ایوان‌طلا دست دُعا برداشته @hosenih اذن دیدار پسر را هم پدر امضا کند در "نجف" زائر براتِ "کربلا" برداشته ▪️ ▪️ آن کفن های بهشتی سهم فرزندش نشد پس برای خود حسینش بوریا برداشته ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست این معنی اشراق ازل کیست این لطف خدا عزوجل کیست این صوم و صلوة و صلوات کیست این حی علی خیر العمل کیست او همهمه‌ی دِیر و کنشت کیست  او زمزمه‌ی تاج محل کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین فاتحِ خیبر و صفین و جمل هرچه در عین علی فکر کنی می‌رسی باز به جای اول عقل یا عشق چه پاسخ دارند به سؤالی که بود لاینحَل که بشر می شود اینگونه مگر* ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih عشق باید به جگرها برسد تا که از یار خبرها برسد دل که عاشق بشود شوقِ جنون اثرش زود به سرها برسد سنگ هم باشی اگر آب شوی از دمِ عشق اثرها برسد خطبه‌ی روز غدیر ارث خداست از پدرها به پسرها برسد چقدر نام علی می چسبد از نجف بارِ شکرها برسد وقت مدحش شده و جامه‌دَران شعر از بین هنرها برسد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih بر جهاز شتران بالا رفت نه که از کُون و مکان بالا رفت دست در دست علی پیشِ همه حضرت جانِ جهان بالا رفت چشم حجاج یکی را می‌دید در دو تن یک دل و جان بالا رفت از ملک تا به فلک  نادِ علی از کران تا به کران بالا رفت وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ از لبِ پیر و جوان بالا رفت در حدیث است که هنگام غدیر بانگ جبریل چنان بالا رفت که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih شب معراج به بالا که رسید نوبت سوره‌ی اِسرا که رسید رفت بر پشت بُراقی تا اوج از ثرا تا به ثریا که رسید یک شمایل همه جا دید فقط یک نفر بود به هرجا که رسید خویش را دید در آئینه‌ی خویش این معما به کجاها که رسید یک صدا بود فقط در گوشش چشم وقتی به تماشا که رسید همه جا حرف علی بود علی گفت در پیش خدا ، تا که رسید که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih لشکر کفر پشیمان می‌شد هرچه صف بود پریشان می‌شد بانگ حق بود که ماشاءالله لحظه‌هایی که به میدان می‌شد جمع می‌کرد همه سرها را ذوالفقاری که به جولان می‌شد وقت می‌داد اگر ضربِ علی عَمرووَد نیز مسلمان می‌شد عمر و عاص است به اوحق بدهید به خودش دست به دامان می‌شد آنقدر جذبه‌ی مولا می‌دید ملک‌الموت رجز خوان می‌شد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih عقل مبهوت از آن جاه و جلال چشم کور است و زبان الکن و لال درکِ او بیشتر از حد خلیل فهم او دورتر از صید خیال کیست او مغبض هر صُلبِ حرام کیست او معنی هر نان حلال می‌شود عینِ علی آید‌؟ خیر مثل او نیز؟ نه با فرض محال ما شرابیم از انگور ضریح ما گدائیم  گدایِ سرِ سال از ازل روح قُدُس درگیر است تا ابد هست چنین غرق سوال که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih به شکوهِ جبروتش سوگند  به کلامش به سکوتش سوگند به رکوعش که گدا فیض گرفت به نماز و به قنوتش سوگند پدر خاک به خاک نجفش به بلندی هبوطش سوگند به همان تکه‌ی نان خشکش به همین برکت قوتش سوگند به عرق های جبینش در کار به نسیم ملکوتش سوگند به همان مُصحف نوری که نوشت به کتابش به خطوطش سوگند که بشر می شود اینگو نه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih آنکه در شرح مقامش قرآن آنکه از فرط ظهور است نهان خلوتی داشت خدا با او که بود از چشمِ دو عالم پنهان جای آدم اگر او را می‌دید سجده می‌کرد به پایش شیطان تیغ او بود برای اسلام شانه‌اش بود برای طفلان از مناجات ، علی را بی جان  دید سلمان دلِ یک نخلستان رفت حیران و به زهرا فرمود  پاسخش داد چنین بی‌بی جان : که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih چه خیالیست که دشمن داریم ما که این نام مُطَنطن داریم خط سرخ من و تو نامِ علی‌است پای او یک رگِ گردن داریم حرز زهراست برای این خاک شُکر از فاطمه جوش داریم خاک ما از نجف ، آباد شده باز هم حسرت رفتن داریم اربعین آرزوی ماست ببین شعله‌ایم و همه خرمن داریم باید او مدح خودش را گوید به علی دست به دامن داریم که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر... *مصرح اول تضمین ازسلیمان امینی تبریزی مصرع دوم از ملا مهرعلی خویی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اهل غدیرم و سر بازار حیدرم تا روز حشر بنده ی دربار حیدرم گرچه نمی برم عملی در خورش ولی من فخر می کنم که گنهکار حیدرم هستم همیشه جزء گدایان مرتضی در سفره ام نبوده مگر نان مرتضی در زیر منت کس دیگر نرفته ام چشمم همیشه بوده به احسان مرتضی باده نخورده مست شوم با فضائلش عشقش شود رهاییِ از نار، حاصلش باید که جان دهم سر سجده به رسمِ شُکر وقتی شنیده ام که گِلم هست از گِلش @hosenih ذکر علی است مزه ی شیرین بر لبم فکر علی است طاعت هر روز و هر شبم عشق امیر را زپدر ارث برده ام عبد سرای آل علی هست منصبم حیدر همان کسی است که حق را اقامه بود لحظه به لحظه زندگی اش رنج نامه بود در سفره اش ندید کسی غیر نان جو فکر فقیرهای حجاز و یمامه بود طی شد به قرص نان ‌و نمک روزگار او همسفره با فقیر شدن بود کار او جز یک لباس کهنه دگر جامه ای نداشت جانم فدای پیرهن وصله دار او هم مظهر است رب غفور و رحیم را هم آینه است یا علی و یا عظیم را جز او‌ ندیده ایم امیری که اینچنین بر روی شانه اش بگذارد یتیم را هرکس که عبد او شده اصلا فقیر نیست در به در است هرکه به راه غدیر نیست بیچاره آن که خواجه ی افلح امام اوست ما را به غیر خواجه ی قنبر، امیر نیست @hosenih پشت و پناه لشکر اسلام در نبرد غیر از علی نبود به دنبال کس نگرد نفس رسول و فاتح خیبر امام ماست نه آن کسی که چون بز کوهی فرار کرد از خاطرم دوباره کرامات او گذشت باید نوشت از علی و ماجرای طشت فهمیده ایم بسط یدش بی نهایت است وقتی که با اراده ی او شمس بازگشت غرق گناه هم که شدی رو به شاه کن دل را به نام و یاد علی رو به راه کن حالا که او قسیم بهشت و جهنم است "شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن" شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به اذن عالی اعلا شوم فدای نجف شبانه روز دلم می تپد برای نجف خدا سپرده جهان را به ناخدای نجف علی امام من است و منم گدای نجف فراق شهر نجف تلخ کرده کامم را فقط به دست علی می دهم زمامم را نرفته از سر من نغمه ی اذان حرم همیشه سجده کنم رو به آستان حرم نکرده ام طمع شأن زائران حرم مرا ..... بنویسید و پاسبان حرم به عشق شهر نجف سر کنم جوانی را نجف نرفته نمی فهمد این معانی را به کوه قاف رسد آدم از سیاهه ی چاه به نام نامی حیدر علی ولی الله نیامدم به درش بهر کسب حشمت و جاه نشسته ام دم این خانه محض گوشه نگاه خودش نوشته مرا اهل مذهبش باشم اگر قبول کند عبد زینبش باشم @hosenih کسی که در غضب از لعنِ منکر مولاست دروغ گفته موالیّ حضرت زهراست و دین گریزی مردم به گردن آن هاست... ...که گفته اند تبرّی در این زمانه جفاست محبت شه مردان بدون لعن مخواه که "لا اله" روا نیست بعد "الّا الله" علی است حبل متین و علی است حصن حصین علی است ناجی مظلوم و همدم مسکین علی است سینه ی غمدیده ی مرا تسکین علی علی کنم و کام من شود شیرین نوا و ذکر علی بهترین مناجات است دعا بدون علی لاجرم خرافات است بگو به هرکه به دنبال اولی باشد: فقط خلیفه ی بعد از نبی علی باشد ز محکمات کتاب، این بیان جلی باشد برای هرکه به او مرتضی ولی باشد... ...پیامبر به خدا گفته "وال من والاه" به شأن منکر او گفته "عاد من عاداه" زمانه بر سر جنگ است و من گرفتارم ولی غمی به دلم نیست تا علی دارم گره زدم دل خود را به زلف دلدارم اگر که آبرویم رفته و گنهکارم... ...دلم خوش است محب علی و فاطمه ام علم به دوش ولایت بدون واهمه ام علی یگانه ی دهر است و صاحب منبر فقط علی است که خوابیده جای پیغمبر کسی نبوده حریف نبرد با حیدر به قدرت علوی کنده شد در خیبر خلیفه ای که به خیبر فراری از جنگ است برای امت اسلام مایه ی ننگ است محبتی که به هر مرده دل حیات دهد ز پرتگاه هلاکت مرا نجات دهد به روز حشر فقط مرتضی برات دهد ندای عفو اگر بهر سیئات دهد... ...صحیفه ی همگی پاک می شود زگناه قسیم جنت و نار است روز وا نفساه نگیر خورده به قلبی که از علی خالی است رسیده نصّ صریح نبی دلیلش چیست مگر نگفت که معیار طیب مولد کیست؟ حرام زاده یقینا محبّ حیدر نیست هزار شکر گرفتار مرتضی شده ایم به لطف فاطمه از منکرش جدا شده ایم کتاب فضل امیر نجف شده قرآن علی است قدر و نبأ، هود و غافر و انسان بیان منقبتش آیه های الرحمن اگر که گفته خدا کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَان... به غیر وجه خدا فانی اند اهل زمین علی است وجه الهی، علی است باطن دین @hosenih اگر چه غرق خطا هستم‌ و اگر چه بدم به سینه سنگ کسی را به غیر او نزدم بگو به او که بُوَد خالق وجود و عدم: فقط محبت ذریه ی تو را بلدم از آن زمان که تو گفتی فمن یمت یرنی دلیل شوق من و آرزوی مرگ منی محبت شه مردان به دل اگر دارم به لطف و مرحمت و لقمه ی پدر دارم اگرچه سینه ی محزون و چشم تر دارم ولی ز لطف امیر نجف خبر دارم علی است مظهر لطف خدای عزّوجلّ علی نجات دهد شیعه را به وقت اجل دوباره چله گرفتم دم از علی بزنم علی علی شده ذکر معطّر دهنم در این دیار غریبم نجف بوَد وطنم خدا کند که دم مرگ این شود سخنم: "اقول اشهد ان لا اله الا الله" "محمد است رسول و علی ولی الله" شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مظهر اسماء و آیه های الهی ختم شود بی تو راه ها به تباهی ای که قیامت برای خلق پناهی پشت درت با امید گوشه نگاهی حلقه به در می زند غلام سیاهی شکر، خدا را که از تبار غدیرم نیستم اهل سقیفه گرچه حقیرم پر شده عشقت میان جان و ضمیرم عبد در قنبرم بیا بپذیرم ای که دهی کوه را بابت کاهی لعن به هرکس که کرده بر تو خیانت منکر فضلت نبرده بوی دیانت هر که به اهل سقیفه داشت ارادت صوم صلالتش نبوده غیر ضلالت بی تو اوامر شوند جمله نواهی @hosenih از غم هجر نجف شکسته سبویم غصه ی دل را بگو که با که بگویم اشک دو چشمم شده است آب وضویم یک نظری کن به آه و بغض گلویم من نجفی می شوم اگر که بخواهی دست خدا بر دلم نوشت علی جان خاک مرا با گلت سرشت علی جان خورده گره با تو سرنوشت علی جان هست صدای در بهشت علی جان می دهد این وعده را رسول، گواهی پادشه عالمین کیست به جز تو؟ بهر نبی نور عین کیست به جز تو؟ روح قیام حسین کیست به جز تو؟ فاتح بدر و حنین کیست به جز تو؟ صاحب تیغ دو دم، امیر سپاهی @hosenih مادر من خورده مِی زجام ولایت باده به کامم چشانده بعد ولادت بهتر از این هیچ کس نکرده سقایت کرده به شیرش مرا گدای سرایت مرحمتش کن به لطف لایتناهی دیده ی کورم کجا و نور جمالت؟ دلخوشی روز و شبم یاد و خیالت خون مرا لطف کن بریز، حلالت در به درم کرده آرزوی وصالت از غم عشقت مبادا که بکاهی نُورُکَ یا مرتضی دلیلُ رَشادی حُبُّکَ لی عُدةٌ لِیوم مَعادی ذِکرُکَ بَردٌ علی لهیبِ فُؤادی بَعدَ صَلاتی بِکُلِّ یَومٍ اُنادی: تَحتَ عنایاتِک عَرفتُ الهی شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نداشت واهمه در منجنیق، ابراهیم که سرد می‌شود آتش به دوستان علی... شاعر: @dobeity_robaey
آمد آن عید سعیدِ بی نظیر شد زمانِ دستبوسیِ امیر آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر در کنار برکۂ نابِ غدیر دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» از خدا موسی زمین را قرض کرد نوح، خود را خاک پایش فرض کرد عاشقی را بی حد و بی مرز کرد حضرت آدم سلامی عرض کرد توبه کرد و گفت با صوتِ جلی: «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» @hosenih دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت دین تکامل یافت و معنا گرفت مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت زیر پایش نورِ عالم پا گرفت هست در دست محمد(ص) مشعلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد آیه نازل شد ولی الله شد دشمنش از عیدمان آگاه شد هر که شد بیعت شکن گمراه شد حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» نام حیدر داده قیمت بر نگین بُرده دل از آسمانها و زمین آمد و با شعر من شد همنشین میرسد در لحظه های آخرین وقت جان دادن ندارم مُعضلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» @hosenih شد امام ِ اولِ عمارها عاشقش بودند خوش کردارها مُرد سلمان از نگاهش بارها گفت قنبر با تو گل شد خارها اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» بی زره میرفت، با غیرت، اصیل پیش رویش عده ای پست ذلیل ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل پشت سر فریاد میزد جبرئیل: نیست مثل تو در این میدان یلی لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e