eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دارد میان هیئت خود گریه می‌کند با اهل بیت عصمت خود گریه می‌کند با داغ هتک حرمت خود گریه می‌کند دارد برای غربت خود گریه می‌کند آتش گرفت خانه‌اش اما سپر نداشت بینِ چهار هزار نفر یک نفر نداشت مشعل‌به‌دست‌ها وسط خانه ریختند یک عده بی حیا وسط خانه ریختند تا اینکه بی هوا وسط خانه ریختند اموالِ خانه را وسط خانه ریختند بین نماز بود و مجالش نداده‌اند حتی امان به اهل و عیالش نداده‌اند بین هجوم بی خبر و یاد مادر است دیوارهای شعله‌ور و یاد مادر است تنها میان درد سر و یاد مادر است افتاده است پشت در و یاد مادر است شکر خدا خمیده به دیوار بر نخورد بال و پرش به تیزی مسمار بر نخورد این پیرِ سالخورده عصا بر نداشته آرام‌تر هنوز عبا بر نداشته نعلین خویش را به خدا بر نداشته شیخِ حرم عمامه چرا بر نداشته او را کشان کشان وسط کوچه می‌کِشند در پیش این و آن وسط کوچه می‌کِشند آتش مسیر رفتن او را گرفته است طفلی ز ترس دامن او را گرفته است چه بد طناب گردن او را گرفته است راه نفس کشیدن او را گرفته است از بس دویده، خسته شده، بی رمق شده این پیرمردِ غمزده خیس عرق شده گیرم خمیده در بر انظار رفته است پای برهنه از سر بازار رفته است گیرم به پای هر قدمش خار رفته است با دستِ بسته مجلس اغیار رفته است شکر خدا که پیرهنش پا نخورده است در زیر چکمه‌ها دهنش پا نخورده است می‌گفت بین ازدحام: آه عمّه جان افتاده بود یاد خیام؛ آه عمّه جان آه از نگاه مردم عام؛ آه عمّه جان از ماجرای بزم حرام؛ آه عمّه جان دستش به روی خاک به سردی گرفته شد بار دگر محاسن مردی گرفته شد... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ دلِ آشفته اگر حسین می‌گه درد داره که انقدر حسین می‌گه پَر پروانه می‌خواد بسوزه که پای شمع تا به سحر حسین می‌گه گرچه نخ‌نماس ولی خیلی ساله پرچمه سرِ گذر حسین می‌گه روز محشر چندقدم جلوتره نوکری که بیشتر حسین می‌گه کار استجابت دعاش یقینیه هرکسی با چشمِ تر، حسین می‌گه این چه رسمیه پدر که می‌میره جلو تابوتش پسر، حسین می‌گه این چه عشقیه پسر که جون می‌ده پشت تابوتش پدر، حسین می‌گه ما توی سینه‌زنی حسین می‌گیم مادرش هم دم دَر، حسین می‌گه ماها دست‌به‌سینه اسمشو می‌گیم مادرش دست به کمر حسین می‌گه ** خواهرش نَفَس نَفَس نَفَس‌زنان داره روبروی سر، حسین می‌گه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن شب که بین هاله‌ای از نور بودم بین پَر و بالِ ملک مستور بودم وقتی مرا بردند از پیش پیمبر تا خانه‌ی مردِ دلیرِ بدر، حیدر گفتم: علی جان گرچه ناموس خدایم اما برای تو کنیزی می‌نمایم من آمدم در خانه‌ات سوسو کنم من با عشق زیر پات را جارو کنم من گفتم علی جان کارهای خانه با من گردیدن دور تو چون پروانه با من گفتى: تو كه باشى دلم گرم است زهرا با تو تنور خانه‌ام گرم است زهرا آوردمت در خانه‌ام ريحانه باشى بانوى من خانوم اين كاشانه باشى گفتى: بيا تا جان به پاى تو بريزم گفتى براى اولين دفعه "عزيزم" گفتى: اگر چه خواجه‌ی لولاک هستم زهراى من بر ساحت تو خاک هستم از كوثر چشمت عزيزم باده نوشم زهرا كه دارم، پس زره را می‌فروشم گفتى' كه می‌بالم به پيوند تو زهرا جانِ على قربان لبخند تو زهرا گفتى تو را احمد امانت داده بر من بيرون نيا از خانه‌ات حتى اگر من... با دست بسته رفتم و زانويم افتاد يا ريسمان كينه بر بازويم افتاد زهرا نيا بيرون كه اين كابوس سخت است آرى زمين افتادنِ ناموس سخت است از جاى اينكه هر دو دستم را ببندند ای‌كاش بين كوچه چشمم را ببندند بلكه نبينم زير دست و پا می‌اُفتی در كوچه تا پا می‌شوى از جا می‌اُفتی حيدر بميرد خار بر رويت نگيرد ميخ درِ خانه به پهلويت نگيرد حيدر بميرد با مغيره در نيفتى بر روى خاکِ كوچه‌ها با سر نيفتى حيدر بميرد نشنود نيلى شدى تو يا در گذر آزرده از سيلى شدى تو آن شب به او گفتم علی یار تو هستم هرچه که پیش آید طرفدار تو هستم گفتم تحمل کردن مسمار با من افتادن بین درودیوار با من گفتم که پژمردن میان کوچه با من حتى زمین خوردن میان کوچه با من گفتم علی جان سایه‌ی بالاسرم باش کوچه که رفتم خواهشاً دوروبرم باش هردم کنارم باش بارِ من نیفتد در بین کوچه گوشوار من نیفتد... ✍ و 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از اعتبار حرمت گفتارهایشان مغرب شکست بیعت بسیارهایشان یک پیرزن فقط به سفیرت پناه داد ماندم چه شد تعارف و اصرارهایشان؟   کوفه مرا ز روی تو شرمنده کرده است سر می‌زنم ز غصه به دیوارهایشان   جای سلام، بر دهنم مشت می‌زدند اینجا همه عوض شده رفتارهایشان   محصول باغ‌ها همه خرج سپاه شد از خار و سنگ پُر شده انبارهایشان   خرمافروش یک شبه خنجر فروش شد تغییر کرده کاسبی و کارهایشان   سکه شده فروختن چکمه‌هایشان  رونق گرفته دکه‌ی نجارهایشان   بر روی میخ جسم مرا پشت و رو زدند لعنت به رسم کوفه و هنجارهایشان   اینجا سر برادر تو شرط بسته‌اند غوغا شده میان کماندارهایشان   اینجا برای غارت خلخال و روسری خرجین خریده‌اند نظردارهایشان چوب حراج می‌خورد اینجا سرت، نیا با سنگ می‌رسند خریدارهایشان پای عقیله را سر بازار وا مکن خیلی بدند مردم بازارهایشان ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرکه را آسمانی‌اش کردند در نگاه تو فانی‌اش کردند هر که عطر و بوی تو داشت غرقِ در مهربانی‌اش کردند در بهشت خدا محبّ تو را لایق حکمرانی‌اش کردند و سپس عاشق ولایت را تا ابد جاودانی‌اش کردند از سبوی تو هرکسی مِی زد مست آئینه‌خوانی‌اش کردند هر نبی را جدا جدا اوّل پای درس تو فانی‌اش کردند هرکسی را لیاقتی دادند خرج دلبر، جوانی‌اش کردند با نگاهت دوباره زنده شدیم تو نظر کرده‌ای که بنده شدیم عشق، سرمست دلربایی توست عاشقِ جلوه‌ی خدایی توست ریزه خوار قدیمی‌ات حاتم شغل حاتم فقط گدایی توست از نگاه تو کفر می‌لرزد این همان ارث مرتضایی توست از دم تو مسیح جان گیرد لیک عیسی خودش فدایی توست کربلایی، مدینه‌ای، حاجی‌ست هر محبّی که سامرایی توست مست جام توایم یا هادی ما غلام توأیم یا هادی دست خالی منم، کریم تویی روح رحمان و یا رحیم تویی فخر دارم به آسمان و زمین چون امیر من از قدیم تویی پیش دریای علم جاویدت همه جاهل، فقط علیم تویی عرش حق اعتبار دارد چون ساکن کوی آن حریم تویی بهر ایران بس است، استادِ شاه عبدالعظیم تویی تو کلیمُ اللَه از تبار علی گفت موسی فقط کلیم تویی کی شود شیعه‌ی شما گمراه؟ راه ایمانِ مستقیم تویی با تو من تا خدا سفر کردم با تو از لامکان گذر کردم جامعه یک حدیث ناب تو بود جامعه بهترین خطاب تو بود هر سلامش معارفی کامل این قدیمی‌ترین شراب تو بود هست قرآن، کتاب ختم رسل به خدا جامعه کتاب تو بود جامعه کٌنهِ معرفت‌سازی‌ست این زیارت در احتساب تو بود پشت چشمان تو بُوَد خورشید پس طلوع از پسِ نقاب تو بود سحری من خدا خدا کردم لحنِ لبیک حق، جواب تو بود جامعه، نافله و عاشورا از وصایای مستجاب تو بود هادیِ فاطمه دعایم کن متّقی در ره خدایم کن هرکه در این سرا ولایت داشت از ولای شما روایت داشت هرکسی در مسیر ایمانش به خدا از شما هدایت داشت مورد لطف حضرت زهراست دلت از هرکسی رضایت داشت تا خدا رفت و رستگارش کرد هرکه را چشم تو عنایت داشت در مسیر عبورتان آقا مَلَکی پَر به زیر پایت داشت بهر بخشیدنِ تمام بشر خاک پای شما کفایت داشت دست خالی نرفته هرکس که سفری سوی سامرایت داشت طالب عزّت و سرورم من با شما انعکاس نورم من می‌رسد بوی حضرت هادی عطر گیسوی حضرت هادی قبله‌ی عاشقان و سرمستان خَم ابروی حضرت هادی شیر هم صید می‌شود بینِ پیچشِ موی حضرت هادی ماه شرمنده می‌شود نزدِ رخ مَه‌روی حضرت هادی در گلستانِ یار، شد مهدی گلِ خوشبوی حضرت هادی فخر دارد به باغ‌های بهشت تربت کوی حضرت هادی هرکه را فیض طاعتش دادند می ناب شهادتش دادند حرف تو حرف ناب ایمان است همه‌اش آیه‌های قرآن است آن ولایت که گفته‌ای آقا مرکز ثقل آن در ایران است انقلابِ ولاییِ ایران همه از التفات جانان است لقب شیعه‌ی حقیقی ِ تو به خدا لایق شهیدان است گشته بیدار امّت اسلام این همان وعده‌ی امامان است دشمنی با گناه و استکبار پَر پرواز هر مسلمان است هرکه تهدید می‌کند ما را بی گمان در مسیر شیطان است کاش می‌شد شهیدتان باشم تا ابد رو سفیدتان باشم گردش روزگار دست شماست در خزان هم بهار دست شماست من گرفتار سامرا هستم اذن دیدار یار دست شماست آبرو دارم از محبّت تو هادیا، اعتبار دست شماست ضرب شصتی نشان دشمن ده یا علی ذوالفقار دست شماست ای چهارم علی ز آل علی کوثر خوشگوار دست شماست بی‌قرارم تو التیامم ده در دو عالم قرار دست شماست شکر حق سائل شما هستم روزیِ بی شمار دست شماست من نمک گیر سفره‌ات هستم از سبوی ولای تو مستم 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار سرخ دل‌شکنش را بیاورید دم‌نوحه‌های سینه‌زنش را بیاورید دارد صدای قافله از دور می‌رسد اسپندِ وقتِ آمدنش را بیاورید بعد از کتیبه‌های حسینیه زودتر سینیِ چای‌ریختنش را بیاورید دادم لباس مشکی خود را به مادرم آری بساط دوختنش را بیاورید دلشوره‌های خواهر او بیشتر شده اسباب غم‌نداشتنش را بیاورید دارد به قتلگاه چه نزدیک می‌شود زینب! رباب! پیرهنش را بیاورید ** حالا رسیده عصر دهم، گفت خواهرش: اموال غارتیِ تنش را بیاورید ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یه فکری برای وصالم کن ارباب اگه کم‌گذاشتم حلالم کن ارباب ببخش آخرش هم بدردت نخوردم محرم تموم شد براتو نمردم بدی دیدی اما جوابم نکردی پیش سینه‌زن‌هات خرابم نکردی خدایی همون یک دهه زندگیمه ورودیِ صحنت ته زندگیمه همه اومدیم تا که دورت بگردیم سیاهی زدیمو چقد گریه کردیم چقد گریه کردیم کمم رو قبول‌کن همین اشک ناقا بلم رو قبول کن عزاداریامو نمیدم به دنیا به رسم امانت سپردم به زهرا چه حال و هوایی میون محل بود سر کوچه پرچم سیاه و کتل بود به لطف نگاهه شما حر عوض شد دیدم تو‌محرم عرق‌خور عوض شد گره‌هام بدونِ قسم وا شد آقا تا رفتم تو‌ روضه دلم وا شد آقا تو روضت دلم با ادب باشه خوبه جوون وقتی اسوه‌اش وهب باشه خوبه پرید اونکه بالش یکم ظرفیت داشت خوشا نوکری که خلوص نیت داشت بذار زیر پرچم بشم پیر زینب شدم این محرم نمک‌گیر‌ِ زینب نذار عمرم آقا هدرشه حروم‌شه بذار آخرش با شهادت تموم‌شه نسیم شهادت بوی زینبیه بذار جون بدم من توی زینبیه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا از غم تو نداده‌ام جان به دیدن من بیا شتابان تب کرده‌ام از ندیدن تو کم حوصله‌ام ز درد هجران گفتم به همه پدر می‌آید گفتم به همه می‌آیی الآن شأن تو خرابه نیست اما با مجلس می که نیست یکسان من رَخت مناسبی ندارم شرمنده شدم ز روی مهمان گفتند که در تنور بودی از بوی غذا شدم گریزان من دخترم، انتظار دارم که باز ببوسی‌ام دو چندان رفتی و مرا بغل نکردی باید بغلم کنی کماکان با دیدن روی غرق خونت هم مُردم و هم گرفته‌ام جان من چوب یزید را شکستم تا از عملش شود پشیمان کوتاه نیامدم خلاصه در پیش عدو به هیچ عنوان دندان تو را شکست چوبش طفل تو گرفت دردِ دندان افتاد به جان دخترت زجر شد شام غم تو عید قربان من فاتحه بهر خویش خواندم تا زجر رسید در بیابان پاداش به حرمله ندادند از دختر تو گرفت تاوان در شام زدند بین بازار ناموس تو را دکان به دکّان یک مشت شرابخوار کافر گفتند به عمه نامسلمان یک عده دروغگوی بی عار به آل نبی زدند بهتان من را تو ببر از این خرابه اوضاع من است نابسامان ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک به یک از نوكران اینجا تشكر می‌كنند حیدر و پیغمبر و زهرا تشكر می‌كنند جفت و جورِ كارها اینجا به دست فاطمه‌ست كار را او می‌كند...، از ما تشكر می‌كنند!!! ✍ @hosenih
خدا کند به سر این انتظارها برسد زمان مرگ، خزانِ بهارها برسد نشد اگر برسم من به پای‌بوسی تو خدا کند که از آن سو غبارها برسد توجهی، نظری، گوشه‌چشمی ای آقا یکی به داد دل بی‌قرارها برسد خدا کند خبر همسفر نداشتن تو به گوش پر ز هیاهوی یارها برسد غروب جمعه تو را خوانده‌ایم و فردا صبح دوباره هر که رود تا به کارها برسد بمان كه شايد اويسی كه وقت كم دارد برای دیدنت از این دیارها برسد سحر ندارم و باید دعا کنی که دلم به میهمانی شب‌زنده‌دارها برسد گنهکاری من را ببخش جان "حسین" همیشه رحمت شه بر ندارها برسد اگر که عمر وفایم نکرد، پای تو کاش شبی چو رهگذری بر مزارها برسد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز هم می‌شوم كبوترتان زير اين گنبد منورتان من نمک‌گير سفره‌ات شده‌ام دست خالی نرفتم از درتان مادر من كنيزتان بوده پدرم نيز بوده نوكرتان جای كرب و بلا و طوس و نجف شده‌ام خاک‌بوس محضرتان ما عجم‌ها چقدر خوشبختيم شده ايران مسير آخرتان اشک‌هايم دخيل می‌بندند به ضريح فرشته‌پرورتان از ضريح تو ياس می‌ريزد مثل چادرنماز مادرتان چقدر از مدينه دور شدی پای دل‌تنگی برادرتان خسته از راه دور آمده‌ای خسته‌ای از فراق دلبرتان مثل مادر خميده‌ای اما نگرفته به ميخ در پرتان محملت پرده داشت شكر خدا سايبان بوده بر روی سرتان گرچه شد حمله بر عشيره‌ی تو شكر، غارت نگشت زيورتان در ميان هجوم دست نخورد دست نامحرمی به معجرتان شد خزان گرچه نو بهار شما كم نشد لحظه‌ای از وقار شما غُصه‌ی از همه بريدن تو غم روی رضا نديدن تو گرچه آواره گشته‌ای خانم گرچه غم دارم از خميدن تو ناقه‌ات بين ازدحام نرفت بی‌خطر بود اين پريدن تو چادرت زير چكمه گير نكرد لحظه‌ی تلخ پركشيدن تو بی‌برادر ميان كوچه نديد پشت مركب كسی دويدن تو ثبت شد در جريده‌ی تاريخ قصه‌های به قم رسيدن تو آمدی شهر قم گلستان شد پيش پايت زمين گل افشان شد شهر قم بر تو احترام گذاشت پيش رويت فقط سلام گذاشت پير قم با بزرگ مردم قم سر به پای تو چون غلام گذاشت بهر تو قم گذاشت سنگ تمام كِی دگر سنگ روی بام گذاشت كي به قم دختر ولی خدا پای در مجلس عوام گذاشت بهترين جای قم سرايت بود كِی ميان خرابه جايت بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فقير بانويي‌ام كه غنی بالذات است همان زنى كه كرم از كرامتش مات است فقط نه ما كه براى پيمبران، محشر مدال فاطميون مايه‌ی مباهات است ببين ولايت اورا به سيزده معصوم بگو كه حضرت زهرا بزرگِ سادات است علي‌ست حق و مع الحق همان مع الزهراست براى فاطمه او لايق مواسات است سه جمله خطبه‌ی او افتخار آل الله سه آيه كوثر او آبروى آيات است عيار خطبه‌ی زهرا فراتر از انجيل دو خط فضيلت زهرا، وراى تورات است دخيلِ حُرمت تسبيح فاطمه‌ست، نماز كه واجبات، گهى گير مستحبات است نصيب دوست او بهترين تحيات و نصيب دشمن او بدترين مجازات است چه بانويى! حَسَنين‌اش گرسنه خوابيدند ولى براى فقيران به فكر خيرات است نوشته اند كه بعد از وفات، صد موقف نگاه مادرى‌اش دستگير اموات است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e