احتمالاتی پیرامون فراز و فرودهای «افتتاح»
یا
#افتتاح درک جدیدی از «وضع موجود»
(صفحه دوم)
این که همه مشکلات مهمی را که دچارش هستیم، چطور میتوان بر اساس درگیری بین کفر و ایمان تحلیل کرد، به پای طلب خودتان از من بگذارید که پرداختش توی این متن ممکن نیست اما این تصور که «پس در دوران غیبت همواره کم هستیم و باید در رنج و ضعف سر کنیم و از قدرت دشمن بیچارگی بکشیم» همان چیزی است که ظهور را به تأخیر انداخته. ما «کم» هستیم و دشمن «زیاد» اما «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره» و «و اذکروا اذ انتم قلیل... فآواکم و ایّدکم بنصره» و خیلی چیزهای دیگر، حکایت از معادلهای الهی میکند که در بعضی کارها تجربهاش کردهایم و در خیلی کارهای دیگر هنوز دانایی یا توانایی ِ تجربهاش را نداریم. یعنی مهندسی ِ «یک زندگی همهجانبه اما در متن درگیری» و طراحی سیاست و فرهنگ و اقتصاد ِ امت شیعه بر اساس «بقاء در برابر حملات دیوانگان دنیاپرست» _ و نه همزیستی با دنیای کثیف آنها _ همان چیزی است که به حضرت ولیعصر ثابت میکند که اگر بخواهد با تکیه به یک اقلیت، توحید را بر جهان مسلط کند، ما تنهایش نمیگذاریم و آن وقت است که بازگشت بزرگش آغاز خواهد شد...
پینوشت یک:
تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه؛ مردی که بیست و شش سال تمام و در اوج کمی تعداد در برابر دشمن، بار فرماندهی ِ «درگیری» نظامی و امنیتی با کفر و استکبار را به دوش کشید و با خون پاک و شهادت عظمیش، به نخبگان و مردم یادآوری کرد که انقلاب جز با تعمیم مدبرانهی «درگیری» به عرصههای فرهنگی و اقتصادی باقی نمیماند...
پینوشت دو:
گفتم از من طلب دارید. برای این که بخشی از طلب را پرداخت کرده باشم، باید برویم سراغ کتابی از مرحوم استاد با عنوان «گفتمان انقلاب اسلامی». کتاب، سه فصل دارد و با خواندن فصل دوم معلوم میشود که چطور تحلیل از وضع موجود و آسیبشناسی مشکلات اصلی ما، به مساله درگیری بین کفر و ایمان ختم میشود.
#قاسم_سلیمانی
@msnote
@hoseiniyehandisheh
✅💢سلسله جلسات مجازی #آرمان_اقامه
⭕️ *نهضت طلاب جوان
حلقه مفقوده نظام امام و امت*
🔻باحضور
حجت الاسلام #محمدصادق_حیدری
پژوهشگر حسینیه اندیشه
⏰یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ساعت ۲۲
در صفحه اینستاگرام
🆔 Instagram.com/rebbiio
🌐@rebbiion
✅@hoseiniyehandisheh
🔰 بخشهایی از چکیده #مبحث_هفتم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا»
✍️ حجتالاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق (ره)
🔹از دوران صادقین (ع)، ماموریت و مصائب حضرات معصومین درگیری با فرهنگ امپراطوری ایران و روم بود که در محتوای نظام نفاق جریان داشت؛ زیرا محتوا و باطن مدیریت منافقین بر اساس همان فرهنگهای باطل استوار شده بود.
🔸 ماموریت بعدی امامان(ع) تبیین اعتقادات و فقه شیعه ـ که در واقع طریق تشکیل جامعهی اسلامی و حکومت دینی و تمدّن الهی را تبیین میکرد ـ بود. این جهاد فرهنگی، موجی از جاذبهی الهی و نورانی ایجاد کرده و موجب شد تا دستگاه نفاق در صورت فراهمشدن شرایط، فشارها و تضییقاتی اعمال کند.
🔹حال باید به مصائب شیعه در دوران غیبت پرداخت: در این دوران، از آنجا که پرچمداری اقامهی کلمهی حق به دست غیرمعصومین سپرده شده، آنچه که در دستور کار دستگاه الهی قرار میگیرد «ظرفیت عقلانیت غیرمعصوم» است و سیر تکامل این ظرفیت، توسط امام زمان (عج) در شبهای قدر مقدّر شده و رشد آن، تحت ولایت حضرت ولیعصر(عج) قرار میگیرد.
🔸از سوی دیگر طبق مباحث پیشین، آنچه در بعثت تشریع شد، «تشکیل امت اسلامی، حکومت دینی و تمدّن الهی» بود که با انکار آن توسط ائمهی نفاق و مردم، دوران غیبت آغاز شد. لذا در دوران غیبت باید عقلانیت غیرمعصوم نسبت به همین سه مسأله، امتحان شود و از آن سربلند بیرون بیاید تا ظرفیت بازگشت امام معصوم و فرارسیدن عصر ظهور را پیدا کند.
🔹اولین مرارتها و مصیبتهایی که توسط فقهای شیعه در دوران غیبت تحمّل شد، حفظ اصل منابع و روایات توسط کلینیها و صدوقها و... در شرایط سخت و خطرناک بود تا فکر و فرهنگ اهلبیت باقی بماند.
🔸اما در دوران رنسانس، مرکز قدرت جهانی از دستگاه نفاق خارج شده و به دستگاه کفر میرسد و تمدّن بشری از شرق به غرب منتقل میگردد. یعنی مقیاس شهوات تغییر پیدا کرده و «توسعه در مقیاس شهوت» ایجاد میشود و ریاضیات و منطق و فلسفه در مقیاس بسیار بالاتری، موفق به تسخیر طبیعت میشود و قدرت جامعهشناسی و ادارهی حکومتها و ساخت تمدّنها به دست غرب میافتد.
🔹با تمایل عملی امپراطوری عثمانی به سبک زندگی غربی و دست برداشتن منافقین از حفاظت مرزهای بلاد اسلامی در برابر نظام کفر و سقوط این امپراطوری، امّت شیعه مستقیماً با دستگاه کفر مواجه شد و لذا مسئولیت «کفرستیزی» ـ به عنوان شاخصهی فرهنگ بعثت و وجه مشترک بین تمام مسلمین ـ بر دوش فقهای شیعه و نوّاب عامّ حضرت ولیعصر(عج) قرار گرفت.
#فلسفه_بلاء
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
📋متن چکیده مبحث هفتم👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_320797103.pdf
284.8K
📋متن چکیده #مبحث_هفتم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
•••─━━━⊱🔷✦◇﷽◇✦🔷⊰━━━─•••
♦الیک تأمیلی...♦
✅ خب چه کار کنیم؟ عادت کردهایم دیگر. عادت کردهایم که ذهنمان هی از این کلمات شما بپَرد به آن جملههایتان، از این نور به آن نور، از این دُرّ و گوهرها به آن لعل و لُعبتها. مثل وقتی که #ابوحمزه میخوانیم و به «الیک تأمیلی» میرسیم و فریاد میزنیم که «امیدواریم به توست». بعد لبهای مبارک حضرت #سجاد را تصور میکنیم که لابد موقع خواندن این دعا از اشک خیس شده و با گفتن این جمله در مدینه و مثلاً کنار قبر نبیاکرم، داشته به تاریخ امید میداده.
〰〰🔸🔹🔸🔺🔸🔹🔸〰〰
✅ بعد دوباره همان لبها را تصور میکنیم که این «تأمیلی» را جای دیگری هم تکرار کرده: وقتی سیدالساجدین به اطراف کوفه رفته و به نقطهای رسیده و همانجا ایستاده و گریه کرده _ و لابد لبهایش خیس اشک شده _ و کنار قبر گمشدهی علی، سلام به جدش #امیرالمومنین را شروع کرده: «السلام علی ابی الائمه و خلیل النبوه...» و گفته و گفته تا برای درخواست شفاعت از پسر ابوطالب، از این واژهها کمک گرفته: «و لی حق موالاتی و تأمیلی» من حقی دارم، حق دوستداشتن تو و حق امیدواری به تو...
〰〰🔸🔹🔸🔺🔸🔹🔸〰〰
✅ کدام دم و دستگاه است که بخاطر امیدبستن، حقی برای کسی قائل بشود؟! قربان خودت و دستگاهت بروم که کارتان از گذشت و بخشیدن گذشته و همینطور برای ما حق درست میکنید... حق امیدواری و امیدبستن! ای که «الیک تأمیلی»! من برای شب قدری _ که آن را هم خودت درست کردی _ به تو امید بستمها... قربانت بروم که شب #قدر را با یاد #علی و خون علی گره زدی و یک حق دیگر هم برای دوستدارانش دست و پا کردی تا شب قدر شان تضمینی بشود و وسط سینهزدن و اشک ریختن در چنین شبی، بتوانند امیرالمومنین را پیش خدا بهانه کنند و به علی بگویند: «و لی حق موالاتی و تأمیلی»
〰〰🔸🔹🔸🔺🔸🔹🔸〰〰
☑_ میشود بگویی که این چه وضعی است؟ میشود توضیح بدهی که چرا این قدر خوبی؟
@msnote
@hoseiniyehandisheh
⬛️ فلسفه #شب_قدر و نزول "کل امر" در این شب
✍ حجت الاسلام و المسلمین مرحوم استاد مسعود صدوق
✅ «شب قدر» اوجِ این ماه مبارک است که «کل امر» در آن نازل میشود؛ یعنی همانگونه که در مدیریت و برنامهریزی امروزین و متداول برنامهی سالانه در قالب لایحهی بودجه ارائه میشود، برنامهی خدای متعال برای سال پیش رو در شب قدر معین میشود. البته طبق روایات، شب قدر از زمان هبوط حضرت آدم و سایر انبیای سلف جریان داشته و این در حالی است که کفار پس از گذشت 6800 سال از دورهی اول تاریخ و طیّ 1400 سال از سرفصل دوم آن، به تازگی برنامهریزی سالانه برای نظم در کشورداری و مدیریت در دستور کار خود قرار دادهاند. از اینرو، سوره قدر در امر مدیریت دستگاه ایمان و تشریع «امت، حکومت و تمدن» ـ که در بین رسولان الهی و اُمم ماضیه، به نبیاکرم و امت ایشان اختصاص دارد ـ موضوعیت دارد.
✅ گرچه همهی امور در این شب مبارک معین میشود اما موضوع اصلی که در لیلةالقدر مقدّر میشود، #مصائب و #بلایایی است که بر اثر تنهایی و غربت ائمّهی هدی و بیوفاییِ امتها، نازل خواهد شد. زیرا دستگاه کفر و دستگاه نفاق پدیدههایی واقعی و عینی هستند که آثار عملکرد جنایتکارانه و وحشیانهی آنان، هر روز در مقابل دیدگان بشریت قرار میگیرد. یعنی در شب قدر، تمام مصائب و بلایایی که توسط کفار و منافقین در سال آینده محقق خواهد شد و بهدلیل جاهلی یا کاهلیِ امت دینی کسی در برابر آنها نمیایستد، به حضرت ولیعصر(عج) عرضه میشود و آن #قلب_محزون، تمامی این مقدّرات را میپذیرد تا در تناسب با ظرفیت موجود در دستگاه ایمان، تاریخ به سمت تکامل به پیش رود. در نتیجه، این عوامّ از مردم هستند که در شب قدر برای مغفرت سر به آستان الهی میسایند و الا کسانی که در درجات بالای ایمان قرار گرفتهاند و به تدریج موفق شدهاند تا مصائب خود را به مصائب ولیاللهالاعظم گره بزنند، در شب قدر #مصیبت و #بلا طلب میکند به این معنا که میخواهد در این معرکهی بین کفر و ایمان نقشی ایفا کند و مسؤولیتی بپذیرد و با تلاش و کوشش و مجاهدت خود، از واردشدن ضرباتِ تکوینی و تاریخی و تمدنی به وجود مقدس امام زمان جلوگیری نماید و توفیق فداکاری در این راه را به دست آورد و به جای توجه به چالشهای معمول زندگی، حول محور حوائج حضرت ولیعصر(عج) طواف کند.
✅ ممکن است تصور شود که تعبیر به «سلامٌ هی حتی مطلع الفجر» برخلاف تعریف شب قدر به شب تقدیر بلا و مصیبت است اما باید توجه داشت که این آیه باید در این چارچوب معنا شود که در شب قدر، عبور از حجم عظیم و متنوع مصائب، فشارها، جسارتها و هتکحرمتهایی که در مقیاس تمدنی و تاریخی بر وجود مبارک امام زمان وارد میشود، جز با #باران_سلام و صلوات و نصرت و رحمت الهی بر ولیّ خود امکانپذیر نیست.
✅ @hoseiniyehandisheh
گلایهای از یک نامگذاری متداول
یا
بحثی بسیار فشرده درباره دعای اللهم کن لولیک» در #شب_قدر
✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری؛
🗓 تنظیم شده در ۲۲ رمضان ۱۴۴۱
مطالعه کنید👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
🔆صفحه اول🔆
✅ _ «همه با هم #دعای_سلامتی_امام_زمان را زمزمه میکنیم: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن....»
این جمله را شاید سالهاست توی مساجد و هیأتها میشنویم و با آن همراهی میکنیم. اما من سالهاست (یا به تعبیر دقیقتر از موقعی که «حاجآقا» بحثگفتن درباره شب #قدر را شروع کرد) وقتی این جمله را میشنوم، با سوال و اشکال از خودم میپرسم «دعای سلامتی؟!؟» و شروع میکنم:
✅ یک. روایات معصومین که همچین اسمی روی این دعا نگذاشتهاند. پس میشود این نامگذاری را نقد کرد.
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✅ دو. خصوصن وقتی این نامگذاری را با مضمون دعا مقایسه کنیم. مضمون دعا به طور خلاصه این است: خدایا لطفا شش تا کار برای امامزمان ما بکن: «سرپرست» و «نگهدار» و «راهبر» و «یاریکننده» و «راهنما» و «چشمِ»او باش. معلوم است که از بین این شش خواسته، فقط «حافظاً» یا همان «نگهدار» است که با مفهوم «سلامتی» تناسب دارد. یعنی نامگذاری دعا به «دعای سلامتی» با بخش اعظم دعا یعنی پنجتا وصف دیگر سازگار نیست.
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✅ سه. پس چکار کنیم؟ واقعا مضمون و معنای این دعا چیست؟ بنظرم باید به اصل منابعی مراجعه کرد که دعا را نقل کردهاند. مثلا «کافی شریف» که میگوید این دعا اساساً از اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک است و در شب قدر در هر حالتی باید تکرار شود؛ چه ایستاده، چه نشسته و چه در سجده. باید تکرار شود «و تکرّر فی لیله ثلاث و عشرین من شهر #رمضان هذا الدعاء ساجداً و قائماً و قاعداً و علی کل حال»
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✅ چهار. خب #شب_قدر چه خبر است که باید در آن، این شش خواسته را برای #امام_زمان داشته باشیم؟ خیلی خلاصه میشود از روایات برداشت کرد که در شب «قدر»، «اندازه»ی همه چیز معیّن میشود و این «اندازهی همه چیز» شامل «اندازهی دستگاه طغیان» هم میشود. لذا فرمود «یا من قدّر الخیر و الشرّ» یا فرمود «یقدّر فی لیله القدر کل شیء... خیر و شر و طاعه و معصیه» معلوم است که مقدر شدن ِ اندازهی شر و معصیت فقط به گناه چند تا لات و الواط محدود نمیشود. چون شأن خدا «مدیریت عالَم» است و آنهایی که مدیر عالَم هستند، به اندازههای خیلی بزرگتری هم توجه میکنند: «اندازهی امتها، اندازهی حکومتها، اندازهی تمدنها». خصوصن این که خدا تصمیم گرفته «دار اختیار» درست کند و گرچه به گناه و طغیان راضی نیست، اما به امت و حاکمیت و تمدن ِ «کفر و نفاق» هم اجازه حیات و تحرک داده و در قرآنش کلی از «ملأ» و «طواغیت» و «ائمه کفر» و «مستکبرین» و «اکابر مجرمین» و «مترفین» صحبت کرده و اختیار آنها را در راه دنیاپرستی و هجمه به دستگاه ایمان، مطلقاً صفر نکرده و گفته «کلاً نُمدّ هولاء و هولاء... هر دو دستگاه را امداد میکنیم» حالا چقدر از خواستههای دستگاه طغیان، مقدّر میشوند و چه قدر و اندازهای برای شرارت آنها تعیین میشود؟ طبعاً بستگی دارد به قدر و اندازهی همّت و خواست مومنین برای دفاع از دستگاه توحید و خداپرستی...
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
ادامه ⏮
@hoseiniyehandisheh
@msnote
🔆صفحه دوم🔆
✅ پنج. #شب_قدر خدا نگاه میکند به اندازه همت و خواست مومنین برای دفاع از امامشان. هر چقدر حاضر به فداکاری باشند که الحمدلله. اما هر جا را پوشش ندهند، دستگاه تولید شرور و مهندسان طغیان که کارشان را تعطیل نکردهاند و تدابیر وحشتناکی دارند که نتیجهاش را خدا حکایت کرده: «و زلزلوا حتی یقول الرسول و الذین آمنوا متی نصرالله... و به تکان درآمدند و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر خدا و مومنین گفتند یاری خدا کی خواهد بود؟» . پس خدا با حکمتش _ بدون اینکه راضی باشد _ سطحی از توان و قدرت را برایشان مقدّر میکند و بعد فرشتگان هستند که _ به گمان من با سرافکندگی _ این تقدیر پُردرد را به محضر صاحب #شب_قدر میبرند و برنامه پر از بلای سال آینده را به امامزمان تحویل میدهند تا به آن رضایت بدهد و مثل همه انبیا و اوصیا به استقبال بلا برود و با یقین به حکمت خدا، به تنهایی به امواج خون و آتش و مصیبت بزند تا با این حلم، مومنین به تدریج بیدار شوند و با این تحمل، تاریخ آهستهآهسته تکامل پیدا کند. انگار کن که به کسی بگویند: بفرمایید وارد این اتاقی شوید که پر از افعی و عقرب و گرگ است که همگی با هم آمادهاند به شما حمله کنند یا زهر خود را به پیکرتان بریزند... زهرهایی در مقیاس #جوامع و #حاکمیت_ها و #تمدن_ها... پر از زخم و جراحت و ابتلا... اگر کسی #شب_قدر و معنای تعیین مقدرات را بفهمد و همچین صحنهای را ببیند، باید هم به خدا بگوید به داد ولیّت برس و در این معرکهی غوطهور در بلا سرپرست و نگهدار و راهبر و یاریگر و راهنما و چشمش باش... و قبل از همه اینها به این فکر کند که من در همکاری با بقیه مومنین جلوی کدام یک از این افعیها و عقربها و گرگها را میتوانم بگیرم...
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✅ شش. مثلا؟ مثل سالی که غفلت شیعهی عراق در مقابل کفار حربی ِ لانهکرده در کشورشان، دشمن را طوری امیدوار کرد که منافقین تکفیری هم به آنها طمع کنند و خواست و تدبیرشان، حمله به عرض و ارض و ناموس و مال شیعه شود. خدا در آن #شب_قدر، هر چه نگاه کرده بود خواست و هوشیاری و توان دفاع را در جامعه مومن ندیده بود و ملائکه «کل امر» را فرستاده بود تا امامزمان را در جریان همه خونهایی که قرار است بریزد و همه ناموسهایی که قرار است هتک شود، بگذارند... و فشار همه این مصیبتها قبل از همه، به قلب او وارد شده بود... شاید به خاطر همینها بوده که امام عسکری به شیعیانش یاد داده تا این طور برای پسرش دعا کنند: «رُدّ عنه من سهام المکائد ما یوجّهه اهل الشنئان الیه و الی شرکائه فی امره و معاونیه علی طاعه ربه... تیرهای حیلهای را که دشمنانش به سوی او میاندازند، از او دور کن؛ از او و از کسانی که شریک کار او هستند و او را در طاعت خدا کمک میکنند...»
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
#شب_قدر شبی است که به دلیل سستی و ضعف امثال من و شدت حرص و همت دشمنان به دنیایشان، میشود شب بارش تیرهای زهرآگین و باران بلا و امواج مصیبت بر حضرت ولیعصر و نائب عام او که معاون و شریکش در دفاع از پرستش خدای متعال است. پس حداقل این است که در این معرکه پر از زخم همدردی کنیم با صاحب این دردها و برای اینکه وانمود کنیم که ما هم چیزی از واقعیت سرمان میشود، از خدا برای نمایندهاش کمک بخواهیم...:
_ «همه با هم دعای همدردی با امامزمان را زمزمه میکنیم: اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن....»
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
زمزمه. البته بعضیها هم هستند که فقط به دعا اکتفا نمیکنند و میشوند مثل «عمرو بن قرظه انصاری» که «کَانَ لَا يَأْتِي إِلَى الْحُسَيْنِ سَهْمٌ إِلَّا اتَّقَاهُ بِيَدِهِ وَ لَا سَيْفٌ إِلَّا تَلَقَّاهُ بِمُهْجَتِهِ ... هیچ تیر و شمشیری به سوی حسین نمیآمد مگر اینکه خودش را جلوی آنها میانداخت که ضربهای به حسین وارد نشود... تا از شدت جراحتها به زمین افتاد. شاید باز هم شک داشت که کارش را کرده یا نه... و پرسید: «یا بن رسول الله... أ وفیتُ؟... ای پسر رسول خدا... آیا وفا کردم؟»
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
آقا جان! ....
ادامه ⏮
@hoseiniyehandisheh
@msnote
🔆صفحه سوم و پایانی🔆
✅ آقا جان! من که عرضه و جربزهی عمرو بن قرظه را ندارم اما شما از خاندان کرم هستید... «اللهم کن لولیک» های ما را به حساب «أ وفیت» بگذارید و ما را اهل بدانید تا معرکه را درست تشخیص بدهیم و جلوی تیرهای بزرگ بایستیم... از آن بلاهایی که نصیب عمرو شد، به ما هم بدهید... ما بیآبرویی را دوست نداریم... به خدا برای ما زشت است که هنوز شما «بلاگردان» ما باشید... آخر امامی گفتند، مأمومی گفتند...
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✳ _ تقدیم به خمینی کبیر و شهدای عاشقش که با غیرت نسبت به حضرت ولیعصر، راه هجمه سیاسی و نظامی کفر به دستگاه ایمان را سد کردند و چکمهی کفار حربی را از روی گلوی مومنین برداشتند و این جمله صحیفه نور را که: «حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود» به زیباترین وجه عملی کردند،
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✳ تقدیم به خامنهای عزیز که سی سال است نه تنها از پرچم برافراشتهی خمینی حفاظت کرده، که با اعلام « #تهاجم_فرهنگی» و «#جنگ_اقتصادی»، به دنبال سد کردن ِ راه هجمههای پیچیدهتر است و همچنان منتظر مجموعهای از ارادهها و فکرها در بین نخبگان حوزوی و دانشگاهی که بتوانند سنگرهای جدید را طراحی کنند تا از این همه کشته و مجروح و اسیر فرهنگی و اقتصادی نجات پیدا کنیم...
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
✳ تقدیم به شهید ِ یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که حفاظت امنیتی و نظامی از مومنان در برابر کفر و نفاق را مدیریت کرد و آن را از ایران به خاورمیانه گستراند و تقدیم به «مرحوم استاد» که با عقلانیت بینظیرش نَمی از یم #شب_قدر را به ما آموخت و با سوز دلی که از #شب_قدر گرفته بود، راههای #دفاع_فرهنگی و #اقتصادی را به ما پیشنهاد داد ...
🔅🔆🔸🔶🔸🔆🔅
@hoseiniyehandisheh
@msnote
اگه امکان داره یه کاری کن - <unknown>.mp3
3.96M
فرازی از دعای #ابوحمزه_ثمالی
شب ۱۹م ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱
#هیئت_گفتمان_انقلاب_اسلامی
🆔 @ansarhosein1437
🔅 اعلام برنامه
💠 گفتگوی بصیرتی پیرامون «بیانات رهبری با تشکل های دانشجویی و راهکارهای تحقق آن»
(ساعت ۲۱)
🔷 قرائت زیارت جامعه کبیره
(ساعت ۲۲)
◀️زمان: چهارشنبه ۹۹/۲/۳۱
◀️مکان: پردیسان، بلوار مسلم، خ شهید احمد گلی، ک ۶، پ ۱۴، طبقه اول، صدوق
◀️ برادران و خواهران
✅ هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
✅ @Goftemane_enghelab_eslami
#درس_اخلاق
#علامه_سیدمنیرالدین_حسینی_الهاشمی
شاکرِ مُنعِم باشیم نه شکرگزار لذائذ.
چند بار شده که « #صبر في جنب #الله تبارک و تعالي» را «حُلو» بدانيم؟!شيرين بدانيم و احلي من کل حلو؟ (همان) چيزهايي که شیرين هستند و راحت هستند.
ما ظاهراً گاهي هم شُکر ميکنيم، آیا شکر #خدا ميکنيم يا شکر خود آن #لذت را ؟! اين قابل توجه است. اين، شکر مُعطي است يا شکر آن چيزي که عطا شده از او به ما؟ شکرِ کدامش است؟
✅@hoseiniyehandisheh
✍ حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق حیدری تهرانی
🔹بغضی کنیم و اشکی بریزیم و حالی ببریم و دلمان سبک شود و بخشیده شویم و خلاص؛ این شاید اوج تحویلگرفتن و عزّتتپانکردن و احترامی باشد که خرجِ دعاها میکنیم.
اما بعید است که خدا همچین عبادتهای گلوبلبلی را برایمان پسندیده باشد.
📖 همان اوائلِ اعمال ماه رمضان در مفاتیح، دعای حجّ است که هر روز این فرازش حسابی به چشم میآید: «اسألک أن تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک... از تو درخواست میکنم که به وسیلهی من دشمنان خودت و دشمنان پیامبرت را به قتل رسانی» و این تازه غیر از دعای هر شبی است که در آن، لیلهالقدر را با حجّ و شهادت گره زدهاند: «و لیلهالقدر و حج بیتک الحرام و قتلاً فی سبیلک فوفّق لنا» و در شب قدر ـ که قلب ماه رمضان است ـ گفتهاند باید با شهداء همراه شویم: «اسألک... أن تجعل... روحی مع الشهداء» تا روحمان در کنار کسانی قرار گیرد که روحشان برای دفاع از اسلام پَر زده. از آن طرف، اختتامیهی «افتتاح» را با «وانصرنا به علی عدوّک و عدوّنا» آذین بستهاند و پایان ماه مبارک و دههی آخرش را به دعای «یا ملیّن الحدید لداود» پیوند زدهاند و ما را یاد آهنی انداختهاند که خدا برای داود نرم کرد تا پیامبرش هر روز یک زره برای جنگ بسازد. آن دعای هر روز را هم که کار را تمام کرده و در رمضانِ رحمت و مغفرت، خشم هر روزهی خدا را برای دشمنان رسولش خواسته: «یا رب محمد اغضب الیوم لمحمد و لابرار عترته و اقتل اعدائهم بددا و احصهم عددا و لا تدع علی ظهر الارض منهم احدا... ای پروردگار محمد؛ همین امروز به خاطر او و خاندان پاکش غضب کن و دشمنانشان را در پریشانی و پراکندگی بکش و آنان را یک به یک بشمار و بر روی زمین احدی از آنان را باقی نگذار»...
🔸معلوم نیست کی بتوانیم از عبادتهای گلوبلبلیمان دربیاییم و با دعاها قلب را طوری صیقل دهیم که سرش را از برف دربیاورد و به جنگ بین کفر و ایمان نگاه کند و باورش شود این یک دعوای حقیقی است که بخاطر عمق عناد و غلظتِ غیظ دشمن، به کلّی سرباز و افسر و فرمانده احتیاج دارد و با رمضان طوری هوای نفس را بسوزانیم که دلمان دلدل نکند و به خط بزند و وارد معرکه شود و آبرو یا فکر یا مال یا جان یا هویتش را خرجِ «قدرت اسلام» کند.
🔹این شب جمعهای، باز خدا روحالله خمینی و شمّ فقاهتِ دشمنشناس و ابرقدرتسوزش را غرق انوارِ ساکن کربلا کند که رمضانمان را با فریاد بر سر کفّار حربی ترکیب کرد و مسلمین را به یاد پیامبری انداخت که فرماندهی بیست و چند جنگ بود و در کتابش، سوالی پرسیده که محک ایمان و دینداری را جلوی چشم و دلمان قرار میدهد:
ـ أم حسبتم أن تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین...؟!؟
🔺تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه شب های جمعه، شهید قدس و فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی
#روز_قدس
#سلیمانی
#رمضان
✅ @hoseiniyehandisheh
«قضیهی #فلسطین کلید رمزآلود گشوده شدن درهای #فرج به روی #امت_اسلامی است.»
(رهبر انقلاب، ۱۳۸۵/۱/۲۵)
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰 بخشهایی از چکیده #مبحث_هشتم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا»
✍️ حجتالاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق (ره)
🔹ضرورت ورود به بحث «فلسفهی مصیبت» به این مهمّ باز میگردد که شیعه در این دوران به بلوغی رسیده که این سطح از مباحث، قابلیت طرح یافته است. زیرا بعد از انقلاب اسلامی ایران، مطالبهی شهادت و جهاد به فرهنگ عمومی ملّت ایران تبدیل شد و حتّی در میان بانوان نیز جریان یافت. لذا ظرفیت امّت محمّد و آل محمّد(ع) به نقطهای رسیده است که بتوان دین را بر اساس فلسفهی مصائب حضرت ولی عصر(عج) و مصائب امّت دینی تعریف نمود.
🔸 بر اساس تبیینی که از فلسفهی مصیبت و چرایی و چیستی و چگونگی آن ارائه شد، باید تمامی ظرفیت کفر و نفاق و ایمان در هر سه سرفصل تاریخ به اوج قدرت خود برسند. لذا «فلسفهی إمداد» و خطاباتی از قبیل «کلّاً نُمدّ هولاء و هولاء» باید در مقیاس تمدّنی و اجتماعی تحلیل شود.
🔹دستگاه کفر در سرفصل اول تاریخ، سازماندهی شهواتِ حسّی را به بلوغ رسانده بود که مظهر آن، امپراطوری ایران و روم است. این تمدّن دارای ریشههای ریاضی بود که مبانی آن، به «منطق صوری» باز میگشت. سپس تدبیر خدای متعال بر این قرار گرفت که کفر و شرک جلیّ پس از 6800 سال، از اریکهی قدرت جهانی به زیر کشیده شده که پیامبر اکرم، این مهم را به عنوان یکی از دو مأموریت اصلیِ خود عینیت بخشیدند.
🔸 البته باطن و محتوای تمدّن کفر جلی، مورد استفادهی دستگاه نفاق قرار گرفت و قدرت تمدنسازی از غرب به مرکز اسلام و دولتهای نفاق منتقل شده بود. پس از تداومِ هزار سالهی این روند، خدای متعال فرصتی دوباره به دستگاه کفر داد. بر این اساس بود که رنسانس از غرب آغاز شد و عقلانیت آن تولید شده و فرهنگ آن به وجود آمد و فلسفهی سیاسی آن در توزیع اختیارات و مشارکت مردم محقق گشت و در نتیجه، قدرت از شرق به غرب منتقل شد.
🔹 کالاها، ساختارهای مدیریتی جدید و مبانی فکری نوین به صورت مداوم از غرب به تمام جهان صادر میشد و دنیای اسلام و فرهنگ شیعه را نیز تحت تأثیر خود قرار میداد. در این میان، کسانی که محور فقاهت و مرجعیت بودند، نقاط اصلیِ هجمهی کفر را به درستی تشخیص میدادند و مبارزهی خود را به آن معطوف میکردند.
🔸راه نورانی مبارزه با کفر خفیّ (تمدن مدرن) در دوران غیبت، با فتوای میرزای شیرازی در تحریم تنباکو آغاز شد و در ادامه، اولین شهید این راه «شیخ فضلالله نوری» بود که مشروطه را تنها در صورتی که به دین مقیّد شود، میپذیرفت و زیرا بار دموکراسی غربی نرفت. سپس مرحوم مدرّس در دوران پهلوی اول این پرچم را به اهتزاز درآورد و آیتالله کاشانی در عصر پهلوی دوم، تداوم این مسیر را پیگرفت و حضرت امام خمینی (ره) آن را در خرداد ماه سال 1342 دوباره زنده کرد.
🔹 در واقع مبارزه با مدرنیته و غرب، از طرف فقهاء با شرایط قیام امام حسین تطبیق داده شد و به مقابله با کفر و تلاش برای جلوگیری از بازگشت جامعهی شیعه و اهل سنّت به سوی کفر خفیّ تبدیل گشت.
#فلسفه_بلاء
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
📋متن چکیده مبحث هشتم👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_327825401.pdf
367.7K
📋متن چکیده #مبحث_هشتم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا»
| به مناسبت افتتاح مجلس یازدهم |
🔰شاخصه صحتِ عملکردِ مجلس قانونگذاری چیست؟
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
🔺اگر با نسخه اي كه دكترمي دهد مرتّباً حال مريض بدترشود معنایش اين است كه بين داروي داروخانه ومريض نتوانسته ارتباط برقراركند.
🔻وقتي مي توان گفت #قوانين #مجلس بهنجاراست كه بتواند باعينيت بخواند و تخلّفِ ازآن، استثناء باشد. هرگزاستثناء بيشتر از ده درصدقابل پذيرش نيست وهميشه بايد زيرده درصد باشد؛ يعني اگرگفته شودكه اعتياد زير ده درصد است، رشوه زيرده درصداست، كلّاً تخلّفات(و) ميل به خلاف اگربه ده درصد، يك درصد، يك ونيم درصد محاسبه شد(و)جمع همه اينها روي هم(که) گذاشته شد ده درصد بيشترنبود،آنگاه معلوم مي شود #دستگاه_قانون_سازي،خوب #قانون درست مي كند.
🔺بنابراين اگر #قوانين بهنجارباشد تخلّف از #قوانين، #جرم مي شود. وزنِ آن(جرم) هم حتماً متناسب بامنزلت #قانون درنظام #قوانين است؛ يعني همه جرائم باهم مساوي نيستند.
🔻علامت وشاخصه اينكه #قانون، درهرجايي‹چه دردستگاه كفر،چه دردستگاه اسلام› درست وضع شده است، اين است كه مجموعه تخلّفات زيرده درصدانجام بگيرد.
بعبارت ديگراگرگفتندسه ميليون پرونده دردادگاه است وبه همه جرائم هم رسيدگي نمي شودواگربخواهندرسيدگي كنندممكن است تادوسه برابرارتقاءپيداكند بدين معناست كه حجم تخلّفات مثلاًبيش ازچهل درصداست واين معنا نشان مي دهد كه #قانون دچار ناهنجاري است.
📚 سلسله مباحث جرم شناسی جلسه 2
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰 بخشهایی از چکیده #مبحث_نهم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا»
✍️ حجتالاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق (ره)
🔹 روشن شد که رفتار نظام کفر و نفاق، #منشأ_بلا و #مصیبت در دار دنیاست و پرچمداران توحید برای اقامهی کلمهی توحید به استقبال این مصیبتها میروند و لذا قهرمانان زندگی در این دنیا، انبیاء و ائمّهی معصومین(ع) هستند و این مسیر در دوران غیبت، توسط فقهای عظام شیعه تداوم یافته است.
🔸خصوصاً در 150 سال گذشته، شرایطی برای امّت دینی ایجاد شد که فقهای شیعه، آن را (به صورت وجدانی) قابل تطبیق با شرایط قیام امام حسین(ع) دانسته و دست به قیام زدند تا جامعهی دینی به شرک و کفر عقبگرد نکند.
🔹 البته شرک و کفر در عصر حاضر، مقولهای آشکار و جلیّ نیست بلکه امری خفیّ است؛ یعنی برای فهم این مطلب که تمدّن امروز، بشریت را به #سجده و انقطاع در برابر #آثار_مادّه سوق داده، نیاز به انجام یک «انقلاب فرهنگی» و فعالیتهای عمیق عقلانی است تا انقلاب اسلامی ایران، وارد مرحلهی جدیدی از تکامل خود شود.
🔸 رشد عقلانیت غیرمعصوم در دورهی غیبت در صورتی رقم میخورد که با عقلانیت کفر درگیر شود و در این درگیری به دستگاه الهی نیازمند شود و به آن پناه ببرد و با تداوم این روند، ظرفیت عقلانیت به تدریج ارتقاء یابد و وظیفهی حفظ نظام ایمان در این دوره به خوبی محقق شود. لازمهی این مهمّ، رصد دائمیِ دستگاه کفر و نفاق است تا معلوم شود ظرفیت عقلانی آنها در تلذّذ از دنیا به چه نحوی عمق پیدا کرده و در تمامی عالم جاری میشود.
🔹 چگونه جمعی از شیعیان، بلوک شرق را کافر میدانستند و در برابر آن متّحد میشدند، اما چنین اعتقادی دربارهی بلوک غرب ندارند و در مقابل آن دچار چنددستگی و اختلاف نظر شدهاند؟! بنابراین باید تکلیفِ عقلانیت تخصصی در قبل از رنسانس و بعد از رنسانس در دو حوزهی «فهم دین» و «تحقق دین» معیّن شود و نواقص ادبیات تخصصی حوزه و انحرافات ادبیات تخصصی دانشگاه به صورت ریشهای تبیین گردد و الا تداوم حیات انقلاب اسلامی در دراز مدّت در معرض تهدید اساسی قرار میگیرد و خدمت واقعی به ساحت مقدس حضرت ولیعصر (عج) محقق نخواهد شد.
🔸 آیا نباید متدیّنین به لوازم و اقتضائاتِ وحدت کلمهی جامعه و مدیریت نظام و توزیع اختیارات دینی و پیچیدگیهای این مقولات پی ببرند تا زندگی با حکومت امام عصر(عج) برایشان امکانپذیر شود؟! آیا بدون درک از تفاوتهای این نوع از مدیریت الهی با مفاهیمی چون مشارکت، حق شهروندی، حق توسعهیافتگی و... میتوان به ظرفیت لازم برای حیات در عصر ظهور دست یافت؟!
#فلسفه_بلاء
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
📋متن چکیده مبحث نهم👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_340509987.pdf
365.1K
📋متن چکیده #مبحث_نهم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
◼️سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (قدس سره) تسلیت باد.
امام خمینی در نامه به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام:
«...#حکومت، فلسفه عملی برخورد با #شرک و #کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند و این بحثهای طلبگی مدارس، که در چارچوب تئوری هاست نه تنها قابل حل نیست که ما را به بن بستها میکشاند که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی میگردد... باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی متهم به عدم #قدرت_اداره_جهان نگردد...»
۸ دیماه ۶۷
✅@hoseiniyehandisheh
🏴 اعلام برنامه
◾️ قرائت زیارت جامعه کبیره به نیابت از امام خمینی (ره) و شهدا
💠 گفتگوی بصیرتی با عنوان: «ضرورت نگاه اجتهادی به مکتب امام خمینی(ره) جهت تحقق تمدن نوین اسلامی»
◀️زمان: چهارشنبه ۹۹/۳/۱۴ رأس ساعت ۲۱
◀️مکان: پردیسان، بلوار مسلم، خ شهید احمد گلی، ک ۶، پ ۱۴، طبقه اول، صدوق
◀️ برادران و خواهران
✅ هیئت گفتمان انقلاب اسلامی
✅ @Goftemane_enghelab_eslami
🔰 به طوفان درآوردن اقیانوس ملت ایران کار هر کسی نبود؛ امام این کار را انجام داد
🔺 رهبر انقلاب در سالگرد رحلت امام خمینی(ره):
مخاطب #امام_خمینی در تحوّلآفرینی عبارت بود از ملّت ایران. قبل از شروع نهضت امام، مبارزاتی وجود داشت؛ دهها سال بود گروههای مختلف [مبارزه می کردند]، منتها حوزهی کار آنها محدود میشد به یک تعدادی، مثلاً فرض کنید 100 یا 150 نفر دانشجو. بحث #امام بحث یک گروه محدود یا یک جمع محدود یا یک حرفهی معیّن نبود، بحث ملّت ایران بود.
بحث ملّت مثل یک اقیانوس است. به طوفان درآوردن یک اقیانوس کار هر کسی نیست؛ چرا، یک استخر را میشود موّاج کرد، امّا موّاج کردنِ یک اقیانوس کار عظیمی است. ملّت یک اقیانوس است و #امام این کار را انجام داد. ۹۹/۳/۱۴
✅ @hoseiniyehandisheh
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
🔰 به طوفان درآوردن اقیانوس ملت ایران کار هر کسی نبود؛ امام این کار را انجام داد 🔺 رهبر انقلاب در سا
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
🔹جناب آقاي خزعلي نقل مي كنند كه #امام_خميني(رض) را كه از درس آمده بودند و بطرف منزلشان ميرفتند ديدم، خيلي ناراحت و غضبناك بودند كه «عَلَم» يك اعلاميهاي نوشته و جسارت و توهين كرده است. به آقا گفتم آيا اعلاميه را ديده ايد؟ گفتند: بله ديده ام او ميخواست #روحيه_مردم را خراب كند (يا خراب كرده) الان منزل ميروم و در پاسخِ آن اعلاميهاي مينويسم و #روحيه_مردم را سرجاي خودش برميگردانم؛(یعنی) خودش را #متصرف در #روحيه_مردم ميبيند و ميگويد من ميروم آن را برميگردانم؛ مثل كسي است كه موج را ميبيند و مي خواهد تصرف كند و روي اين موج پارازيت بياندازد، يا اينكه موج را وارونه كند. برگرداندن اين فرد با كسي كه آن را نميبيند، تفاوت دارد.
🔸16نفر در صحن حضرت معصومه در بين 300نفر، مرگ بر شاه گفتند خيليها مضطرب شدند كه اين حرف 20سال زندان دارد الان كه وقت اين شعار نيست! شب كه خبر را تلفني به نجف اطلاع دادند فردا اعلاميههاي #امام از طريق تلفن تكثير شد و پخش شد (که) ايشان گفتند: امروز، همه ميگويند: “مرگ بر شاه”.
با اين اعلاميه مرگ بر شاه در ايران راه افتاد .
🔹(یا) اين بياني كه #امام در زمان قبول صلحنامه داشتند.... #امام به گونهاي اعلاميه دادند كه در عين حالي كه جا داشت آدم از خدا طلب مرگ بكند (براي اينكه رهبر مسلمين در برابر رهبرِ كفر عينِ قضيه حكميت در طيف و نمونه كوچك آن، تسليم ميشود) اما در عين حال از منزلتي حرف ميزند كه معلوم بود كه همه #ملت را در برابر صدام و آمريكا ميشوراند و شوراند به نحوي كه بزرگترين حضور مردم در جبهه حاصل شد
🌀.... مي گوئيم امام مي خواهد با اين كلمات #حساسيت_مذهبي_مردم را اساس حركت قرار بدهد و نگذارد #كفر بر اينها غالب شود، نگذارد ترديد و وسوسه ابليس بر اينها غالب گردد، وظيفه او اين است كه در #روح_مردم #ايجاد_حادثه كند.
📚 مبادی اصول فقه احکام حکومتی جلسه۱۱
✅@hoseiniyehandisheh
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
✳️به مناسبت سی و یک سال تمام پرچمداری توحید✳️
به برکت درس تفسیر «حاجآقا»، شبهای جمعه مشتریاش شده بودم؛ مشتری «سوره واقعه». همان سورهای که «ابن بابویه» از امامصادق، این فضیلت را برایش نقل کرده بود: «این سوره، فقط برای امیرالمومنین است و هیچکس در آن با ایشان شریک نیست و هر کسی شبهای جمعه آن را بخواند، از رفقای امیرالمومنین خواهد بود».
تفسیر بینظیر «حاجآقا» هم خیلی خوب، این روایت را با مضمون سوره تطبیق میداد: روز قیامت، واقعهای است که هیچکس نمیتواند تکذیبش کند و آنهایی را که در دنیا بالا بودند، پایین میآورد و آنهایی را که پایین بودند، بالا میبرد و بعد از به همریختن وضعیت دنیا، انسانها را سه دسته میکند: مقربین و اصحاب یمین و اصحاب شمال. و معیار همه این بالا رفتنها و پایینآمدنها و مقرببودن یا یمینیشدن یا شمالیماندن «علی» است و درجات بهشت و جهنم از او آب میخورد و با دوری از او یا نزدیکی به او تعریف میشود؛ همان کسی که به تعبیر زیارات، «الحاکم یوم الدین» است و حکمفرمای روز جزا.
روز قیامت، وقت جریان ولایت علی است بدون هیچ مانعی و سوره واقعه دارد آن دوران شیرین را برایمان به تصویر میکشد و «شیخ صدوق در أمالی» این وضعیت را با جزئیات برایمان نقل کرده:
وقتی پیامبر از هزار پلهای که فاصله بین هر کدامشان، مسیر یکماه دویدن یک اسب چالاک است، بالا میرود و در مقام «وسیله» قرار میگیرد، «رضوان» که فرشتهی مسئول بهشت و «مالک» که فرشتهی مسئول جهنم است، نزدیک میشوند و عرض میکنند:
_ «ما رضوان و مالک، خزانهداران بهشت و جهنم هستیم و اینها کلیدهای فردوس و دوزخ است که خدا آنها را برای تو فرستاده»
و نبیاکرم میگوید:
_ «آنها را پذیرفتم و ستایش خدای را که چنین فضیلتی به من داد. کلیدها را به برادرم علی بسپارید.»
و علی با کلیدهای بهشت و جهنم به سمت دوزخ میرود و بر در آن میایستد... و شروع میکند:
_ ای جهنم! این دوست من را رها کن و آن دشمن من را بگیر
و اطاعت جهنم از علی در آن روز، بیشتر از اطاعت بردههای شما از شماست...»
این جزئیاتی که همهشان حول محور علی میچرخیدند و با جزئیات سوره واقعه در توصیف بهشت و جهنم و مقربین و اصحاب یمین و اصحاب شمال ترکیب میشدند و بعد کنار وعدهی «رفاقت با امیرالمومنین برای قاری واقعه در شب جمعه» قرار میگرفتند، کلی عشق و حال و صفا درست میکرد که من را مشتری سوره واقعه کرده بود. البته این حالهای خیالی و عبادتهای گلوبلبلی با وضع خراب من جور در نمیآمد. یعنی یک جای کار ایراد داشت ولی دقیقا نمیدانستم کجا؟ تا وقتی به این روایتی رسیدم که کلینی عزیز از حضرت صادق نقل کرده بود و داشت آیات آخر سوره را توضیح میداد:
«پیامبر درباره آیهی «و اما إن کان من اصحاب الیمین فسلامٌ لک من اصحاب الیمین» به علی گفت: آنها شیعیان تو هستند؛ [آنها کسانی هستند که] فرزندان تو از اینکه توسط آنها کشته شوند، سالم و سلامت میمانند.»
یعنی آخرین چیزی که از ما بر میآید همین است که شما را نکشیم؟! یعنی ضعف و ناتوانی و جاهلی و کاهلیِ ما اینقدر زیاد است که به همین از ما راضی هستید؟! پس وضع مان این قدر خراب است که در مقابل این همه دشمنی و کینه و عناد و انکار و حمله و هجمه و تیر و شمشیر که دنیاپرستان به سمت شما روانه میکنند تا ظلمات لذتهایشان با نور خداپرستی شما روشن نشود، به کار نمی آییم؟! مثل اینکه جواب تمام این سوالها مثبت است و گرنه چرا در دعای ندبه باید درباره پسر و یادگار علی در بین ما بگوییم: «...تحیط بک دونی البلوی و لاینالک منّی ضجیج و لا شکوی» تو را _ و نه من را _ بلا احاطه کرده و در برگرفته اما هیچ ضجه و ناله و شکایتی که از من به تو برسد، ندارم...» شما غرق طوفان بلاها و مصائبی هستید که از جسارت کفار و منافقین به شما میرسد و ما هم آن کنارها، پناه گرفتهایم و فقط شما را نمیکشیم و البته دوستتان هم داریم و به این دوستی خوشیم و شکایت و نالهای نداریم جز از وضعیت دنیاییمان... این داستان ماست؛ بخشی از اصحاب الیمین
اما داستان «مقربین» و کسانی که به شما مقرّب و نزدیک شدهاند، فرق میکند؛ آنهایی که بخاطر اینکه دور و بر شما هستند، تیرهایی که به سوی شما روانه شده، سر و صورت آنها را هم خراشیده... مثل حبیب نجار که به روایت مرحوم طبرسی از امام باقر، یکی از همین مقربین بوده؛ همان که خدا در سوره یاسین درباره او صحبت کرده: «و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی»... و مثل مردی که در دوران ما از گوشه کنار شهر و از فراسوی باور ما آمد و وجودش را سعی برای دفاع از خداپرستی فراگرفته بود؛ خمینی کبیر را میگویم که به لطف شما، باری از دوش شما برداشت و تمام عمرش را در امواج بلا سپری کرد و سپر تیرهای دشمنان شما به سمت محبین و شیعیانتان شد...
تقدیم به: ...👇👇👇
@msnote
@hoseiniyehandisheh
_ تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که جانش را فدای حضرت ولیعصر و شیعیان او و خیمه او یعنی جمهوری اسلامی کرد و تقدیم به ابرمردی که سی و یک سااااال تمام است مثل مُرادش خمینی، نگذاشته تا واقعیت و طبیعت امریکایی، زانویش را روی خرخرهی مومنین بگذارد و مانع شده تا دین ما به خُرده فرهنگی که تابع تکنولوژی دنیاپرستان است، تبدیل شود و در فقدان محاسباتی که حوزه و دانشگاه باید به انقلاب میرساندند، با دستخالی در برابر محاسبات سرمایهسالارانهی دستگاه کارشناسی از ایمان ما و جهتگیری انقلاب حفاظت کرده. تقدیم به سید علی حسینی خامنهای؛ به امید آنکه وقتی در هنگامه قیامت و در روز واقعه، حضرت ولیعصر از وفای ما به نائب عامش پرسید، شرمنده نباشیم و تقدیم به مرحوم استاد که وقتی در کنارش بودیم، انگار در جبهه دفاع فرهنگی از حضرت صاحب راهمان داده بودند و حالا در فقدانش هر چند وقت یکبار، نوای حاج منصور را زمزمه میکنم: دنیا فریبم داد ای دادِ بیدااااد/ دیگر نمیآید گردان مقدااااد/جانم حسین جانم جانم حسین جاااان/جانم حسین جانم جانم حسین جااااان
🖊: #محمدصادق_حیدری
@msnote
@hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
💠 كسانيكه ميگويند #برهان ميگويد كه «#ولايت» الان قطع است، در جواب اينها بايد گفت اساساً خود #برهان، ظهورِ مرتبه اي از #ولايت است.
يك مرتبه از سرپرستي، سرپرستي ذهن است كه ظهورش در شكل #برهان پيدا ميشود. «ادبيات[علمی]»، خودش يك مرتبه از جريان #ولايت است.*
*پی نوشت: اثبات این مطلب در مباحث مفصل فلسفی مرحوم علامه آمده است.
📚منبع: فلسفه اصول روش تنظیم دوره دوم_ جلد اول جلسه ۹
✅@hoseiniyehandisheh
✳️ روایتی امروزی از
«یا ساتِر کُلّ مَعیوب» ✳️
🔹 یکوقت میگوییم «یا ستار العیوب» و پوشانندهی عیبها را صدا میزنیم و خب بعدش تصور میکنیم که عیب برای خودش یک چیزی است و ما هم برای خودمان یک چیزی و فقط حیف که بعضی وقتها این «عیب» میآید و مینشیند روی «ما» و با هم قاطی میشویم.
اما بعضی مواقع مثل موقعی که دعای جوشن کبیر میخوانیم، خدا را با «یا ساتر کل معیوب» صدا میزنیم؛ یعنی «پوشانندهی هر چیز خراب و عیبدار و ناسالمی». اینجا انگار «عیب» دیگر چیز جدایی از «ما» نیست و وقتی کسی بیاید و ما را جمعبندی کند، میگوید: رویهمرفته مال نیست، به درد نمیخورد، به کار نمیآید، خراب است، عیب دارد...
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
🔹 اینجا کار بیخ پیدا میکند؛ چون اینطوری نه فروشنده داریم نه خریدار، بیقدر و قیمت میشویم و برای معامله نمیارزیم. فقط لطف و کرم خدا باید بیاید وسط و «ساتر کل معیوب» بشود و نقش مشتری را بازی کند و ما را بخرد و بپوشاند و پارچهی سترش را روی ما بیاندازد تا خوشگل بشویم و بیعیب و نقص به نظر بیاییم. دستش درد نکند. همین دستهایی که شبهای جمعه و بعد از شنیدن «یا باسط الیدین بالعطیه» باز میشود و به ما عطیه و هدیه میدهد و از این پارچههای ستر و خطاپوشی روی ما میاندازد؛ همین دستهای خدا، همین یدالله و فرزندانش. همین بزرگوارهایی که جنسهای خراب و ناسالم را توی دستگاهشان راه میدهند و با ما ها کار میکنند و فشارش را هم به جان میخرند؛ فشار جنسهای ناجوری که فقط پارچهی ستر و عیبپوشی رویشان افتاده و الا واقعا عیب دارند و هنوز خرابند و مشتریپَران و زیانده و آبروبَر...
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
🔹 ...من دقیقا نمیدانم قضیه چه بوده اما بهرحال #عمران با این کارش، «خرابی» ما و «عیب»هایمان را دوباره به یادمان آورد. یادمان آورد که چطور فرق بین «مالکیت شخصی» را با «مالکیت خصوصی» نفهمیدیم و «الگوی تولید و اشتغال» را _ که سرنوشت جامعه را بدست میگیرد _ بیربط به خدا و پیامبر و دین و فقه تصور کردیم و آن را صرفاً شأن عقلاء دانستیم و اختیارش را به کارشناسان جهانی (این فقهای مذهبِ «پرستش پول» و «سرسامآور کردن سود») سپردیم و در نتیجه، «شرکتها» را که در روال جهانی، سلول اولیهی نظام سرمایهداری و اولین مرکز تجمع سرمایه و تکاثر ثروت برای سودپرستان هستند، به عنوان قاعدهی اقتصاد پذیرفتیم تا سرمایهسالاری وحشی با اهرم پرمنّت «کارآفرینی»، زانویش را روی گردن کارگران بگذارد و هم انقلاب عزیز ملت بدون نسخه جایگزین بماند و به فراموش کردن عدالت متهم شود و هم به کسانی که دغدغه عدالت دارند، انگ «کمونیست» بچسبد.
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
🔹 ما عمدی نداشتیم ولی عیب داشتیم؛ عیب سادهانگاری. گمان میکردیم آدمهای خوب کافی هستند و تحت تسخیر مدلها و الگوهای اداره کشور در نمیآیند. فکر میکردیم کفر «پیچیده» نیست و «بتپرستی» مدرن نمیشود. تصورمان این بود که کفر فقط اعتقاد آدمها را با مجسمههای چوبی و سنگی خُرد میکند و نمی دانستیم میتواند اقتصاد را هم با زنجیرهی «شرکت» و «بانک» و «برنامه توسعه» به اسارت سرمایهداران در بیاورد و طناب دار را به گردن مستضعفین بیندازد... گناه خودکشی آشکار «عمران» و خودکشی پنهان ِ بقیه همکارانش به گردن نخبگان ماست اگر از این زنجیره انتقام نگیرند و آن را پاره پاره نکنند؛ انتقامی که نه با داد و بیداد یا فحش و ناسزا و مرثیهسرایی و مصیبتخوانی که فقط با «تولید نسخهی جدید الگوی تولید و اشتغال بر اساس دین و عدالت» گرفته میشود... دستت را باز کن و این عیب ما را بپوشان... یا باسط الیدین بالعطیه... یا ساتر کل معیوب...
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
✅ تقدیم به شهید و یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که همانند مقتدایش (که خامنهای بود) و محبوبش (که ملت ایران بود) گُردهی کفر و بتپرستی مدرن را در بخش نظامی و امنیتی شکست و با آن چشمان بیخواب از مجاهدت، نگران نخبگان ایران است که آیا راهش را در کمک به رهبری و ملت ادامه میدهند و گردهی بتپرستی مدرن را در بخش اقتصادی میشکنند یا نه؟
✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری
#قاسم_سلیمانی
#عمران_روشنی_مقدم
✅ @hoseiniyehandisheh
1_380732014.mp3
8.06M
🎙گزیده سخنرانی شب شهادت حضرت صادق علیه السلام( ۵ دقیقه)
🔹حجت الاسلام روح الله صدوق
🔸 موضوع: بررسی عصر امام جعفر صادق علیه السلام
💠 بررسی چگونگی انتقال قدرت از بنی امیه به بنی العباس و ۳ فتنه آنان برای تصاحب حکومت؛ و نقش متدینین در وارد آمدن خسارت به امت اسلامی
🆔 @hoseiniyehandisheh
🆔 @ansarhosein1437
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
✳️ آیهای در میانهی
«انقلابیگریِ غیرقاعدهمندِ برادران» و «سکوت منفعلانهی مقدس مئابان»✳️
✅حوالی سال صدونودوهشت و صدونودونُه قَمری، با اینکه مأمون تازه توانسته بود برادرش را از میان بردارد و سوار بر مرکب خلافت شود، باز هم آب خوش از گلویش پایین نرفته بود و قیامهای علویان و سادات، نفَس حکومتش را به شماره انداخته بود و روز و شبِ بلاد مسلمین، مزّهی التهاب و انقلاب میداد. هر شهر مهمّی که نگاه میکردی، یا یک علوی قیام کرده بود یا مردم انتظار قیامش را میکشیدند. انگار یک پای ثابت طرفداران آنها هم شیعیانی بودند که حالا تعدادشان زیاد شده بود و هویّت و جمعیتشان به جایی رسیده بود که گزارشهای تاریخی میگویند: «پانزده سال قبل از خلافت مأمون و هنگام شهادت حضرت موسیبن جعفر، *هفتاد هزار دینار طلا* از وجوهات، فقط در دست یکی از وکلای حضرت کاظم باقی مانده بود.» این وسط، «برادران حضرت رضا» بخش مهمی از بار قیام را به دوش میکشیدند و وقتی «ابوالسرایا» در سال 199 در کوفه قیام کرد، فرماندارانش را به شهرهای مختلف فرستاد: «ابراهیم بن موسی بن جعفر» به یمن، «اسماعیل بن موسی بن جعفر» به فارس و «زید بن موسی بن جعفر» به اهواز رفتند و حتی «محمد بن جعفر» پسر بلافصل حضرت صادق و عموی امام رضا در مدینه قیام کرد.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ اما ابالحسن با هیچیک از قیامها همراه نبود و حتی صریحاً با حرکت محمدبن جعفر و زید بن موسی مخالفت کرد. انگار میدانست که دربار اموی و خلافت عباسی سالهاست نحوهی زندگی متداول در «تمدّن ایران و روم» را با روکشی منافقانه از دینداری، وارد دنیای اسلام کردهاند و ذائقهی مردم را با شهوات قیصری و کسرایی، طوری خو دادهاند که رعیّت حتی اگر از ظلم خلفاء خسته شوند و مدّتی زیر علَم قیام سینه بزنند، باز هم برای تأمین رفاهشان «ظلّالسلطان» را انتخاب میکنند و به دامن متخصصینِ دنیاپرستی برمیگردند. یعنی سادات علوی و حسنی هر چقدر هم به راههای متداولِ کسب قدرت و رهبری قیام وارد بودند، وقتی به حکومت میرسیدند نمیتوانستند مثل هارونها و امینها و مأمونها، چرخ دنیای مردم را بچرخانند.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ وقتی مأمون برای فرونشاندن آتش قیامها، بزرگِ خاندان ابوطالب را در سال 200، مجبور به هجرت کرد و حضرت رضا را به مرو آورد تا مُهر سازش با دستگاه را به ردای منزّه امامت بزند و از این راه، پرچم مبارزه را از دست سایر علویون بگیرد، توانست محصول تدبیرش را زود بچیند و قیامها را سرکوب کند اما نمیدانست که معدن نور و هدایت را به مرکز دنیاپرستی و نفاق آورده و بیشترین نقش را در رسوایی و مفتضحکردن خودش ایفا کرده. حضرت رضا، میدان جهاد را جای دیگری غیر از خیابانهای جنگزدهی کوفه و یمن و فارس میدانست؛ دربار عباسی را به معرکهی اصلی مبارزه تبدیل کرده بود و به پایههای سلطنت و دنیاپرستی و کاخنشینی او ـ که نقابی از تدیّن و تقدّس بر چهره داشت ـ حمله میکرد تا مردم کمکم از تعلّق به زندگی مادّی کنده شوند و حقیقت سیاست الهی و قدرت نبوی را به چشم ببینند.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ اما شیعه انگار نمیتوانست پابهپای حضرت بیاید و تحلیلهای دیگری ذهنش را قلقلک میداد و حکمت رفتار امام را نمیفهمید. وقتی نزدیکان حضرت، عدم ورود ابالحسن به مبارزهی نظامی را به چالش میکشیدند و با مشارکتشان در قیامها این خیال را ترویج میکردند که: «حالا که عدالت نیست و مردم همراهمان هستند، چرا بر ضد ظلم قیام نکنیم؟» دیگر چه انتظاری از عوامّ بود که میدان اصلی مقابله را تشخیص دهند و به مرو بروند و دور و بر امام را بگیرند و فضا را به نفع حضرت تغییر دهند؟! در آن آشفته بازار، عدّهی دیگری هم بودند که به علیبنموسی که زهد و قداستش، همه را یاد علیبنابیطالب میانداخت، تهمت میزدند که «درباری شده و شیرینی دنیا کام فرزند پیامبر را هم پُر کرده».
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ اهالی انقلابیگریِ غیرقاعدهمند و خرمقدّسهای نادان نسبت به شرایط و محیط و خلاصه معادلات موجود سیاستورزی، ذهن شیعه را طوری منقبض کرده بود که پا نداشت تا به دنبال امام بدوَد و در مجاهدهی اصلی شرکت کند. نشان به آن نشان که وقتی مأمون، وزیرش فضلبنسهل را در هنگام خروج از مرو ترور کرد، یاران فضل آنقدر قوی بودند که به خیمهی خلیفه حمله کنند تا جانش را بگیرند و مأمون مجبور شود به حضرت رضا متوسل شود تا پراکندهشان کند؛ اما وقتی ابالحسن در آن حجرهی حزین به شهادت رسید، صدای کسی در نیامد.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
ادامه👇👇👇
🆔 @msnote
🆔 @hoseiniyehandisheh