✳️ روایتی امروزی از
«یا ساتِر کُلّ مَعیوب» ✳️
🔹 یکوقت میگوییم «یا ستار العیوب» و پوشانندهی عیبها را صدا میزنیم و خب بعدش تصور میکنیم که عیب برای خودش یک چیزی است و ما هم برای خودمان یک چیزی و فقط حیف که بعضی وقتها این «عیب» میآید و مینشیند روی «ما» و با هم قاطی میشویم.
اما بعضی مواقع مثل موقعی که دعای جوشن کبیر میخوانیم، خدا را با «یا ساتر کل معیوب» صدا میزنیم؛ یعنی «پوشانندهی هر چیز خراب و عیبدار و ناسالمی». اینجا انگار «عیب» دیگر چیز جدایی از «ما» نیست و وقتی کسی بیاید و ما را جمعبندی کند، میگوید: رویهمرفته مال نیست، به درد نمیخورد، به کار نمیآید، خراب است، عیب دارد...
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
🔹 اینجا کار بیخ پیدا میکند؛ چون اینطوری نه فروشنده داریم نه خریدار، بیقدر و قیمت میشویم و برای معامله نمیارزیم. فقط لطف و کرم خدا باید بیاید وسط و «ساتر کل معیوب» بشود و نقش مشتری را بازی کند و ما را بخرد و بپوشاند و پارچهی سترش را روی ما بیاندازد تا خوشگل بشویم و بیعیب و نقص به نظر بیاییم. دستش درد نکند. همین دستهایی که شبهای جمعه و بعد از شنیدن «یا باسط الیدین بالعطیه» باز میشود و به ما عطیه و هدیه میدهد و از این پارچههای ستر و خطاپوشی روی ما میاندازد؛ همین دستهای خدا، همین یدالله و فرزندانش. همین بزرگوارهایی که جنسهای خراب و ناسالم را توی دستگاهشان راه میدهند و با ما ها کار میکنند و فشارش را هم به جان میخرند؛ فشار جنسهای ناجوری که فقط پارچهی ستر و عیبپوشی رویشان افتاده و الا واقعا عیب دارند و هنوز خرابند و مشتریپَران و زیانده و آبروبَر...
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
🔹 ...من دقیقا نمیدانم قضیه چه بوده اما بهرحال #عمران با این کارش، «خرابی» ما و «عیب»هایمان را دوباره به یادمان آورد. یادمان آورد که چطور فرق بین «مالکیت شخصی» را با «مالکیت خصوصی» نفهمیدیم و «الگوی تولید و اشتغال» را _ که سرنوشت جامعه را بدست میگیرد _ بیربط به خدا و پیامبر و دین و فقه تصور کردیم و آن را صرفاً شأن عقلاء دانستیم و اختیارش را به کارشناسان جهانی (این فقهای مذهبِ «پرستش پول» و «سرسامآور کردن سود») سپردیم و در نتیجه، «شرکتها» را که در روال جهانی، سلول اولیهی نظام سرمایهداری و اولین مرکز تجمع سرمایه و تکاثر ثروت برای سودپرستان هستند، به عنوان قاعدهی اقتصاد پذیرفتیم تا سرمایهسالاری وحشی با اهرم پرمنّت «کارآفرینی»، زانویش را روی گردن کارگران بگذارد و هم انقلاب عزیز ملت بدون نسخه جایگزین بماند و به فراموش کردن عدالت متهم شود و هم به کسانی که دغدغه عدالت دارند، انگ «کمونیست» بچسبد.
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
🔹 ما عمدی نداشتیم ولی عیب داشتیم؛ عیب سادهانگاری. گمان میکردیم آدمهای خوب کافی هستند و تحت تسخیر مدلها و الگوهای اداره کشور در نمیآیند. فکر میکردیم کفر «پیچیده» نیست و «بتپرستی» مدرن نمیشود. تصورمان این بود که کفر فقط اعتقاد آدمها را با مجسمههای چوبی و سنگی خُرد میکند و نمی دانستیم میتواند اقتصاد را هم با زنجیرهی «شرکت» و «بانک» و «برنامه توسعه» به اسارت سرمایهداران در بیاورد و طناب دار را به گردن مستضعفین بیندازد... گناه خودکشی آشکار «عمران» و خودکشی پنهان ِ بقیه همکارانش به گردن نخبگان ماست اگر از این زنجیره انتقام نگیرند و آن را پاره پاره نکنند؛ انتقامی که نه با داد و بیداد یا فحش و ناسزا و مرثیهسرایی و مصیبتخوانی که فقط با «تولید نسخهی جدید الگوی تولید و اشتغال بر اساس دین و عدالت» گرفته میشود... دستت را باز کن و این عیب ما را بپوشان... یا باسط الیدین بالعطیه... یا ساتر کل معیوب...
••─━⊱✦♦️✦⊰━─••
✅ تقدیم به شهید و یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که همانند مقتدایش (که خامنهای بود) و محبوبش (که ملت ایران بود) گُردهی کفر و بتپرستی مدرن را در بخش نظامی و امنیتی شکست و با آن چشمان بیخواب از مجاهدت، نگران نخبگان ایران است که آیا راهش را در کمک به رهبری و ملت ادامه میدهند و گردهی بتپرستی مدرن را در بخش اقتصادی میشکنند یا نه؟
✍ حجت الاسلام محمدصادق حیدری
#قاسم_سلیمانی
#عمران_روشنی_مقدم
✅ @hoseiniyehandisheh
1_380732014.mp3
8.06M
🎙گزیده سخنرانی شب شهادت حضرت صادق علیه السلام( ۵ دقیقه)
🔹حجت الاسلام روح الله صدوق
🔸 موضوع: بررسی عصر امام جعفر صادق علیه السلام
💠 بررسی چگونگی انتقال قدرت از بنی امیه به بنی العباس و ۳ فتنه آنان برای تصاحب حکومت؛ و نقش متدینین در وارد آمدن خسارت به امت اسلامی
🆔 @hoseiniyehandisheh
🆔 @ansarhosein1437
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
✳️ آیهای در میانهی
«انقلابیگریِ غیرقاعدهمندِ برادران» و «سکوت منفعلانهی مقدس مئابان»✳️
✅حوالی سال صدونودوهشت و صدونودونُه قَمری، با اینکه مأمون تازه توانسته بود برادرش را از میان بردارد و سوار بر مرکب خلافت شود، باز هم آب خوش از گلویش پایین نرفته بود و قیامهای علویان و سادات، نفَس حکومتش را به شماره انداخته بود و روز و شبِ بلاد مسلمین، مزّهی التهاب و انقلاب میداد. هر شهر مهمّی که نگاه میکردی، یا یک علوی قیام کرده بود یا مردم انتظار قیامش را میکشیدند. انگار یک پای ثابت طرفداران آنها هم شیعیانی بودند که حالا تعدادشان زیاد شده بود و هویّت و جمعیتشان به جایی رسیده بود که گزارشهای تاریخی میگویند: «پانزده سال قبل از خلافت مأمون و هنگام شهادت حضرت موسیبن جعفر، *هفتاد هزار دینار طلا* از وجوهات، فقط در دست یکی از وکلای حضرت کاظم باقی مانده بود.» این وسط، «برادران حضرت رضا» بخش مهمی از بار قیام را به دوش میکشیدند و وقتی «ابوالسرایا» در سال 199 در کوفه قیام کرد، فرماندارانش را به شهرهای مختلف فرستاد: «ابراهیم بن موسی بن جعفر» به یمن، «اسماعیل بن موسی بن جعفر» به فارس و «زید بن موسی بن جعفر» به اهواز رفتند و حتی «محمد بن جعفر» پسر بلافصل حضرت صادق و عموی امام رضا در مدینه قیام کرد.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ اما ابالحسن با هیچیک از قیامها همراه نبود و حتی صریحاً با حرکت محمدبن جعفر و زید بن موسی مخالفت کرد. انگار میدانست که دربار اموی و خلافت عباسی سالهاست نحوهی زندگی متداول در «تمدّن ایران و روم» را با روکشی منافقانه از دینداری، وارد دنیای اسلام کردهاند و ذائقهی مردم را با شهوات قیصری و کسرایی، طوری خو دادهاند که رعیّت حتی اگر از ظلم خلفاء خسته شوند و مدّتی زیر علَم قیام سینه بزنند، باز هم برای تأمین رفاهشان «ظلّالسلطان» را انتخاب میکنند و به دامن متخصصینِ دنیاپرستی برمیگردند. یعنی سادات علوی و حسنی هر چقدر هم به راههای متداولِ کسب قدرت و رهبری قیام وارد بودند، وقتی به حکومت میرسیدند نمیتوانستند مثل هارونها و امینها و مأمونها، چرخ دنیای مردم را بچرخانند.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ وقتی مأمون برای فرونشاندن آتش قیامها، بزرگِ خاندان ابوطالب را در سال 200، مجبور به هجرت کرد و حضرت رضا را به مرو آورد تا مُهر سازش با دستگاه را به ردای منزّه امامت بزند و از این راه، پرچم مبارزه را از دست سایر علویون بگیرد، توانست محصول تدبیرش را زود بچیند و قیامها را سرکوب کند اما نمیدانست که معدن نور و هدایت را به مرکز دنیاپرستی و نفاق آورده و بیشترین نقش را در رسوایی و مفتضحکردن خودش ایفا کرده. حضرت رضا، میدان جهاد را جای دیگری غیر از خیابانهای جنگزدهی کوفه و یمن و فارس میدانست؛ دربار عباسی را به معرکهی اصلی مبارزه تبدیل کرده بود و به پایههای سلطنت و دنیاپرستی و کاخنشینی او ـ که نقابی از تدیّن و تقدّس بر چهره داشت ـ حمله میکرد تا مردم کمکم از تعلّق به زندگی مادّی کنده شوند و حقیقت سیاست الهی و قدرت نبوی را به چشم ببینند.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ اما شیعه انگار نمیتوانست پابهپای حضرت بیاید و تحلیلهای دیگری ذهنش را قلقلک میداد و حکمت رفتار امام را نمیفهمید. وقتی نزدیکان حضرت، عدم ورود ابالحسن به مبارزهی نظامی را به چالش میکشیدند و با مشارکتشان در قیامها این خیال را ترویج میکردند که: «حالا که عدالت نیست و مردم همراهمان هستند، چرا بر ضد ظلم قیام نکنیم؟» دیگر چه انتظاری از عوامّ بود که میدان اصلی مقابله را تشخیص دهند و به مرو بروند و دور و بر امام را بگیرند و فضا را به نفع حضرت تغییر دهند؟! در آن آشفته بازار، عدّهی دیگری هم بودند که به علیبنموسی که زهد و قداستش، همه را یاد علیبنابیطالب میانداخت، تهمت میزدند که «درباری شده و شیرینی دنیا کام فرزند پیامبر را هم پُر کرده».
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ اهالی انقلابیگریِ غیرقاعدهمند و خرمقدّسهای نادان نسبت به شرایط و محیط و خلاصه معادلات موجود سیاستورزی، ذهن شیعه را طوری منقبض کرده بود که پا نداشت تا به دنبال امام بدوَد و در مجاهدهی اصلی شرکت کند. نشان به آن نشان که وقتی مأمون، وزیرش فضلبنسهل را در هنگام خروج از مرو ترور کرد، یاران فضل آنقدر قوی بودند که به خیمهی خلیفه حمله کنند تا جانش را بگیرند و مأمون مجبور شود به حضرت رضا متوسل شود تا پراکندهشان کند؛ اما وقتی ابالحسن در آن حجرهی حزین به شهادت رسید، صدای کسی در نیامد.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
ادامه👇👇👇
🆔 @msnote
🆔 @hoseiniyehandisheh
ادامه پست قبلی:
در چنین شرایطی که اکثر مردها به خاک تردید افتاده بودند و زمینگیر تحلیلهای تاریک شده بودند تا امام مشعل هدایت را تنهای تنها روشن نگه دارد، فقط یک #علیا_مخدّره بود که قیام کرد تا به همهی مردنماها ثابت کند راه، همانی است که امام میرود و نبض توحید و خداپرستی همانجایی میزند که #علیبنموسی قدم میگذارد. رفت تا ثابت کند اقامهی کلمهی حق فقط با دستان فرزند محمّد و علی ممکن است و مجاهده از همان شمشیری میچکد که در دستان اهالی ذوالفقار باشد. تحمل راه مدینه تا قم برای مخدّرات نجیبی که خانهی پیامبر از آنها روشنایی میگرفت، کار راحتی نبود اما وقتی مسأله، نصرت امام معصوم باشد، معصومهی موسی بنجعفر همان کاری را میکند که فاطمهی حیدر انجام داد. حالا میشود حدس زد که چرا در خاندانی که دخترها در نوجوانی ازدواج میکردند، کریمهی اهلبیت با وجود هفده هجده باری که به بهار آبرو داده بود، به خانهی بخت نرفت. عابد و عالم و زاهد زیاد بودند ولی مگر مردی پیدا میشد که در عرصهی مجاهده و نصرت و قیام، کفوی برای فاطمهی معصومه شود؟! حالا میتوان تخمین زد که چرا از بین اینهمه امامزاده ـ که همهشان واجب التعظیم هستند ـ فقط برای زیارت ملیکهی قم است که روایت خاصّ نقل شده و این بانو را همسنگ عباسبنعلی و علیاکبری قرار داده که در اوج غربت، امام را رها نکردند. همان سلسله سند نورانی و درجه یک را میگویم که این کلام برادرش را از پیچهای تاریخ عبور دادهاند و به ما رساندهاند: «سعد بن سعد اشعری قمی میگوید از حضرت رضا دربارهی خواهرش سوال کردم. فرمود: «هر کس او را زیارت کند، بهشت خدا مال او خواهد شد.»
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ این غزلگریهها که میبینی، آنِ شعر است شعر آیینی
زندهام با همین جهانبینی، ای جهان من! ای «جهانبانو»
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✳️ پی نوشت: تحلیل علیلی بود از قیام حضرت کریمه که تقدیمش میکنم به عتبههای آهنی و سبزرنگ رواقش که حالا دیگر عوضشان کردهاند؛ مخدّرهای که گمان میکنم اگر تمامی فقهای شیعه در بهشت هم دور هم جمع شوند و عقلهای نورانیشده به نور اهل بیت را روی هم بریزند، باز هم به فهم درجاتش نمیرسند. البته مهمتر از تحلیل، تطبیق آن به شرایط روز و امتحانات فعلی جامعه ی شیعه است که امروز، جنسی اقتصادی پیدا کرده. در فایل صوتی ای که کانال حسینیه اندیشه به تاریخ شانزده آذر نود و هشت بارگذاری کرده، این تطبیق هم تا حدودی انجام شده.
#روز_دختر
#میلاد_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
🖊: حجت الاسلام محمدصادق_حیدری
🆔 @msnote
🆔 @hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
صحبت درباره اين است كه #حكومت موضوعاً با سابق فرق پيداكرده است؛ يعني #نفي_سبيل كفّار بصورت سازماني انجام ميگيرد و نميتواند #نفي_سبيلِ كفار بصورت فردي انجام بگيرد به تكاليف فردي. (به عنوان مثال) در موازنه ارزي، تقصير كار را به تجّار نميتوان انداخت .
📚بحث ولایت مطلقه فقیه
✅ @hoseiniyehandisheh
✳️پاسخی به
سلسله سوالات ِ «أین أین»✳️
✅ حالا نه اینکه همهی دعاها را گشته باشم اما بین دعاهایی که چشمم به نورشان منوّر شده، دو تا دعا هست که توی آنها انگاری دنبال چیز خاص و جای مخصوصی میگردیم. یکی همان اوائل «ابوحمزه» است که «کوش؟ کوش؟» و «کجاس؟ کجاس؟» راه میاندازیم و پشتسرهم «أین؟ أین؟» میگوییم و دقیقاً دنبال جایی میگردیم که «پردهپوشی زیبا» و «گذشت بزرگ» و «گشایش نزدیک» و «فریادرسی پرسرعت» و «مهربانی فراگیر» و «هدیه های برتر» و «موهبتهای گوارا» و «جایزه های گرانقیمت» و «فضل پرعظمت» و «عطای پر ابهت» و «احسان دیرینه» و بالاخره «کرَم»خدا آنجاست:
🔹أَيْنَ سِتْرُكَ الْجَمِيلُ أَيْنَ عَفْوُكَ الْجَلِيلُ أَيْنَ فَرَجُكَ الْقَرِيبُ أَيْنَ غِيَاثُكَ السَّرِيعُ أَيْنَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ أَيْنَ عَطَايَاكَ الْفَاضِلَةُ أَيْنَ مَوَاهِبُكَ الْهَنِيئَةُ أَيْنَ صَنَائِعُكَ السَّنِيَّةُ أَيْنَ فَضْلُكَ الْعَظِيمُ أَيْنَ مَنُّكَ الْجَسِيمُ أَيْنَ إِحْسَانُكَ الْقَدِيمُ أَيْنَ كَرَمُكَ يَا كَرِيمُ🔹
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ بعد انگاری همه این خوبیها را در دو چیز جمع بندی میکنیم و میگوییم: پس به «کرم و بزرگواریت» من را نجات بده و به «مهربانی و رحمتت» مرا آزاد کن... بِهِ فَاسْتَنِقِذْنِي وَ بِرَحْمَتِكَ فَخَلِّصْنِي
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ به ما یاد داده بودند که «أین» سوال از جا و مکان است و من همیشه توی سحرهای ماه مبارک، دنبال جای کرم و مکان رحمت خدا میگشتم؛ خدایی که بدون زمان و بدون مکان بود. حالا باید اعتراف کنم که جواب «أین أین» ها را در حرم شما توی زیارتهای وداع گرفتهام یا #علی_بن_موسی_الرضا (ع)! وقتی سرم را روی شانههای در خروجیِ بالاسر میگذاشتم و مفاتیح را باز میکردم و از «زیارت جامعه کبیره» و بعد از «زیارات جامعه» رد میشدم و میرسیدم به «دعای بعد از زیارت ائمه» و آن فرازهای میانهاش که از «اسم مکان» استفاده کرده بود و صریحاً داشت با حرف اشاره، به جا و مکان رحمت و مهربانی خدا اشاره میکرد:
اللهم انّ هذا مشهد لایرجو من فاتته فیه رحمتک أن ینالها فی غیره... خدایا این محل و #مشهد و زیارتگاه، جایی است که اگر کسی رحمت تو را در آن از دست بدهد، امید ندارد که مهربانی تو در جای دیگری نصیبش شود...
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ چیز غریبی هم نبود. انسان ِ فرورفته در زمان و مکان چطور میخواست با خدای نامحدود لازمان و لامکان تماس بگیرد؟ جز اینکه خدا لطف کند و اراده اش را بریزد توی زمین هایی و زمانهایی و آنها را سر دست بگیرد تا بشریت از سردرگمی خلاص شود. همان خانههایی که: «اراده الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم» ارادهی خدا برای اندازههای هر کاری، به شما نازل میشود و از خانههای شما به جهان صادر میشود... مراکز تولید و توزیع ِ معنویت و رحمت که مدتهاست مراجعه به آنها مستحب و غیرضروری تشخیص داده میشود و حالا برخلاف اماکن مربوط به ضرورتهای مادی ـ_ که لابد اوجب واجباتند _ بسته شدهاند...
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ خب! دیگر نباید سوالی باشد که پس دومین دعا چه شد؟ معلوم است که؛ دعای ندبه. #ندبه و زاری بر از دستدادن ارتباط مستقیم با تجسم رحمت خدا و جا و مکان مهربانی او و رسیدن به وضعیتی که «أین أین» های دوازدهگانه در دعای سحرگاهی حضرت سجاد (ع)، حداقل سه برابر تفصیل پیدا کردهاند و به سیوشش _هفت «أین أین» در این وانفسای غیبت رسیدهاند:
🔹أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ، أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ، صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ، وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ، أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ، أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ، أَيْنَ الشَّمُوسُ الطَّالِعَةُ، أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ، أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ، أَيْنَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ، أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ، أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ، أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ، أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ،أَيْنَ...🔹
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ تقدیم به همه مجاوران ِ «مشهد لایرجو من فاتته فیه رحمتک أن ینالها فی غیره» به امید یادی و دعایی؛ و تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که با دفاع از اماکن رحمت و مراکز تولید و توزیع معنویت، انتهای زندگی دنیاییش را هم به زیارت همه آنها ختم کرد و قلههای رحمت و معنویت در آسمان و زمین را در آغوش پر از خون خود کشید.
#امام_رضا
#جمعه_ناک
#قاسم_سلیمانی
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰#پول_طلا یا #پول_کالایی، در مواجهه با #پول در ادبیاتِ توسعه مانند سپر و شمشیر در برابر توپ و تانک است و قدرت هماوردی ندارد.
🔆 با توجه به افزایش نرخ ارز و #کاهش_دوباره_ارزش_پول_ملی و ایجاد #تورم و #گرانی، در بین محافل علمی حوزوی بحث #پول_طلا بعنوان راهکار خروج از وضعیت کنونی مطرح گردیده که طی مصاحبه ی استاد گرامی حجت الاسلام والمسلمین روح الله صدوق با سایت مقاومتی نیوز به نقد این طرح پرداختند که به اطلاع کلیه مخاطبین گرامی رسانده می شود.
💠 حجتالاسلاموالمسلمین صدوق کارشناس اقتصاد اسلامی، پول را قدرت کمّیشده اقتصاد دانست و گفت: #پول در توسعه مادی، فاصله بین نیاز و ارضا در شهوات مادی است؛ اما در اسلام، نیاز و ارضا حول امور معنوی شکل میگیرد. در فعالیت اقتصادی همیشه باید تدبیری را در پیش گرفت که تولید بر مصرف سبقت بگیرد. در نظام مادی این کار با تحریک به سمت دنیا انجام میشود و انگیزه تولید، بهرهمندیهای مادی است؛ اما در اسلام انگیزه تولید، سبقت در ایثار است.
◀️ حجت الاسلام و المسلمین روح الله صدوق کارشناس اقتصاد اسلامی در گفتگو با مقاومتى نیوز با رد نظریه #پول_طلا و پشتوانه طلا برای پول گفت: #پول_طلا یا پول کالایی در مواجهه با #پول در ادبیات توسعه مانند سپر و شمشیر در برابر توپ و تانک است و قدرت هماوردی ندارد.
🔷 #پول، قدرت کمّی شده اقتصاد است.
◀️ صدوق ماهیت #پول را یک امر حقیقی و نه اعتباری دانست و افزود: اگر در تعریف #پول دقت شود، به نظر می رسد که قدرت کمّی شده اقتصاد است. کمّی کردن وضعیت اقتصاد با چیزی غیر از #پول امکان ندارد. اگر با طلا این کار را انجام دهید، عرضه و تقاضا به سمت طلا می رود و لذا طلا نمی تواند معیار قرار گیرد.
◀️ وی مشکلِ دیگر #پول_طلا را در مبادلات جهانی دانست و گفت: کشورهای جهان اقتصاد خود را با تولید ناخالص ملی اندازه می گیرند. اگر بخواهیم اقتصاد خود را با حجم طلا اندازه بگیریم، شاخص اندازه گیری خود را عوض کرده ایم و در نتیجه، در مراودات جهانی باید تبدیلات اضافی انجام دهیم.
🔷 #پول در غرب، فاصله بین نیاز و ارضا در شهوات مادی است.
◀️ صدوق نزاع اصلی را در تعریف #پول و نه پشتوانه آن دانست و اظهار داشت: به نظر بنده نباید نزاع را در این قرار دهیم که پشتوانه #پول، تولید ناخالص ملی باشد یا طلا؛ بلکه باید نزاع را در این قرار دهیم که تعریف #پول در نظام اسلامی و تمدن غرب چیست و چه تفاوتی دارد؟
◀️ این پژوهشگر حوزوی به تعریف #پول در تمدن غرب اشاره کرد و گفت: #پول در توسعه مادی، فاصله بین نیاز و ارضا در شهوات مادی است.
به عنوان مثال یک مدل جدید تلفن همراه به بازار می آید و با تبلیغات به مردم القا می شود که نیاز به این سطح از تکنولوژی و مصرف دارید. اما آیا نیازی که برای جامعه ایجاد شده است، تامین و ارضا هم می شود؟ خیر. یعنی بین نیازی که برای جامعه ایجاد می شود و ارضای آن نیاز فاصله وجود دارد.
◀️ وی با بیان اینکه فاصله بین نیاز و ارضا، قدرت کمّی اقتصادی ایجاد می کند، افزود: در غرب نیاز اقتصادی را ایجاد و تحریک می کنند و از طریق الگوی طبقاتی اجازه مصرف را نمی دهند. این فاصله باعث ایجاد تحرک تولیدی می شود.
🔷 تعریف #پول در اسلام و غرب متفاوت است
◀️ این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه تعریف #پول در نظام اسلامی و تمدن غرب ۱۸۰ درجه متفاوت است، اظهار داشت: در نظام اسلامی نیز حتما به #پول احتیاج داریم. اما انگیزه جامعه برای حرکت اقتصادی با نظام مادی کاملا متفاوت است. به عنوان مثال، شما حاضر می شوید فعالیت اقتصادی انجام دهید و یک دهه محرم اطعام کنید. در این جا سود مادی مورد نظر نیست؛ بلکه تقرب به خداوند مورد نظر است. در این جا نیز یک نیاز و ارضای حقیقی اتفاق افتاده است.
◀️ صدوق با بیان اینکه در اسلام، نیاز و ارضا حول امور معنوی شکل می گیرد، گفت: در فعالیت اقتصادی همیشه باید تدبیری را در پیش گرفت که تولید بر مصرف سبقت گیرد. در نظام مادی این کار با تحریک به سمت دنیا انجام می شود و انگیزه تولید، بهره مندی های مادی است. اما در اسلام انگیزه تولید، سبقت در ایثار است. لذا امیرالمومنین (ع) انگیزه تولید داشت؛ اما انگیزه ای برای مصرف نداشت.
#کاهش_ارزش_پول_ملی
#تورم_گرانی
#اقتصاد_مقاومتی
#پول_طلا
✅ @hoseiniyehandisheh
🚫 تعریف غلط از #بخش_خصوصی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
🔻 در راستای پانزدهمین سالِ ابلاغِ سیاست های کلیِ #اصلِ_چهل_و_چهار_قانون_اساسی جهتِ مردمی کردن اقتصاد، در نظام مقدس جمهوری اسلامی و تأویل نخبگانی آن، گذری بسیار کوتاه به نقد پیکره نظام اقتصادی متداول که متشکل از «شرکت، بانک و برنامه توسعه» می باشد می پردازیم.
💠در جریانِ تحققِ #عدالت در نظام مقدسِ جمهوری اسلامی #بخش_خصوصی را به معنای واگذاری اقتصاد کشور به مردم بیان می کنند که کاملا اشتباه است، چون #بخش_خصوصی امکانِ واگذاری به مردم را ندارد، بلکه منحصرا در اختیار صاحبان سرمایه است.
💢توضیح اینکه:
#بخش_خصوصی به معنای واقعی؛ یعنی همان شرکت های خصوصی ای که در حوزه های مختلف فعالیت می کنند و سلولِ نظامِ اقتصادیِ لیبرالی هستند و در پیوند با بانک به اندام و در عملکردِ برنامه های توسعه به پیکره نظام اقتصادی تبدیل می شوند.
💢 در این مکانیزم از طرفی با جدایی مالکیت از مدیریت در تاسیس شرکت که بوسیله یک عقدِ خارجِ لازم ایجاد شده و از طرف دیگر با دادنِ حقِّ مدیریت به صاحبان ۵۱ درصد سهام، عملا بیشترین سهمِ تصمیم گیری و تصمیم سازیِ نظام اقتصادی بدست صاحبان سرمایه افتاده است نه مردم و چنین چیزی با مقتضای ماهیتِ "شرکت شرعی" در تضاد کامل است.
در "شرکت شرعی" ، همه مالکین بالاشاعه سهیم بوده و هیچ یک مدیریتش بر دیگری برتری ندارد، یعنی تصمیمِ صاحبِ یک هزارمِ درصد سهام همانقدر در مدیریتِ شرکت نافذ است که رای 99.99 مابقی موثر است. در شرکتِ شرعی، سرمایه و مقدار آن در چگونگی و مقدار تصرف شرکاء کوچک ترین اثری ندارد.
✳️ اما راه کار مردمی کردن اقتصاد در نظام مقدس جمهوری اسلامی چیست؟
#تورم_گرانی
#اقتصاد_مقاومتی
#اصل_چهل_و_چهار_قانون_اساسی
#بخش_خصوصی
#عدالت_اقتصادی
✅ @hoseiniyehandisheh
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
✳️حیات و ممات؛
از شب جمعه تا روز جمعه✳️
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅شب جمعههایی که عشق و حال با دنیا در روزهای قبلش، حس و حال دعا را گرفته باشد و «کمیل» به چشمم زیاد بیاید، میروم سراغ دعای کوتاه و زیبایی که شیخ عباس قمی برای شب جمعه نقل کرده: «اللهم من تعبّأ و تهیّأ...» مقدمات قشنگی میچیند: «هر کسی برای جایزهگرفتن پیش کسی میرود ولی من پیش تو میآیم؛ میآیم ولی نه با اعتماد به کارهای ظاهراً خوبی که کردهام بلکه با امید به عفو و بخشش پرعظمتت که هر چقدر دور و بر جرمهای بزرگ بگردم، باز هم به سراغم میآید.» و بعد خواستهاش را رو میکند: «فهب لی یا الهی فرجاً بالقدره التی تحیی بها میت البلاد... به من فرج و گشایشی ببخش با قدرتی که داری؛ همان قدرتی که با آن سرزمینهای مُرده را زنده میکنی»
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅خب قدرت خدا در زندهکردن زمینهای مُرده، بیشتر از هر چیزی با فرستادن ابر و صاعقه و باران معلوم میشود اما ذهن من با ترکیب «فرج» و «تحیی» و «میت» و «البلاد» میپرد به روز جمعه و صاحبش. همان که در دعای عهد دربارهاش میگوییم: «و اعمر اللهم به بلادک و أحی به عبادک...خدایا بوسیله او به سرزمینهایت آبادی بده و بندگانت را زنده کن» انگاری که این همه آدمهای زنده و پرچنب و جوش و آبادانیای که بشر توی دنیا به راه انداخته را به هیچ میگیرد و انسانها و سرزمینهای بدون امام را مُرده و خراب حساب میکند. و خب اگر به «ساسه العباد و ارکان البلاد» نگاه کنیم، تصدیقش میکنیم.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ همان که در دعای امام رضا برای حضرت صاحب الامر برایش میخوانیم: «و أحی به القلوب المیّته» یا در زیارت جمعه میخوانیم: «السلام علیک یا عین الحیاه... سلام بر تو ای سرچشمه زندگی» انگار وقتی چشمه و سرچشمه زندگی در بین ما نجوشد، انصاف این است که قلبهایمان را مُرده و کارهای خودمان را «مُردهگی» حساب کنیم تا «زندگی»... کارهایی و زندگیهایی که ربطشان به شما یا نامعلوم است یا ضعیف است و یا بچهگانه و در عوض، به زندگی و حیات و زیستی که اغیار تعریف کردهاند، همچین خوب میسازد و با آنها هماهنگ در میآید. از زندگی و حیات تکوینی که در «زیست» تعریف کردهاند و آن را به آزمایش و آزمایشگاه کشاندهاند تا زندگی و حیات اجتماعی که در «توسعهیافتگی» تحلیل کردهاند و آن را به استانداردهای کیفی و شاخصههای کمّی رساندهاند و با طراحی «برنامههای توسعه» در سرتاسر جهان، تعریف «زندگی خوب» و تحقق آن را به دست گرفتهاند.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅«فهب لی یا الهی فرجاً بالقدره التی تحیی بها میت البلاد» با قدرت خودت به ما فرج و گشایشی بده که تعریف زندگی خوب را خودمان بسازیم و این زنجیرههای مُردگی را بشکنیم. زنجیرههای مُردگی که «عباد» و «بلادِ» دنیاپرست را خوب به بند میکشد و با کشتن روحها و خرابی سرزمینها، تعادل و آبادانی و نظمی ظاهری برایشان درست میکند اما به آب و گِل محبّین شما نمیسازد. ملّتی که وجدان محمّدی و علوی و حسینی داشتهاند و با قیام نوّاب شما زنده شدهاند، با آن نظمها کنار نمیآیند و آن تعادلهای مادّی را میشکنند و در فقدان تعریف الهی از زندگی خوب، همین هرج و مرجی به راه میافتد که گرفتارش هستیم...
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
✅ما را اینطور «لایموت فیها و لایحیی» نپسندید؛ اینطور بلاتکلیف و سرگردان بین وجدان الهی و زندگی مادّی که همان مُردگی است. ما را مال خودتان کنید و اهل چشمهای که زندگی فقط از آن میجوشد یا «عین الحیاه»! با همان قدرتی که سرزمینهای مُرده را زنده میکنید، ما را مهیای شکستن « #توسعه_یافتگی » و ساختن نسخه جایگزین کنید که اگر این کارها از دستمان بر نیاید، بعید است زمینه سازان برنامهای شویم که خدا برای آینده ریخته و آن را در معراج با پیامبرش در میان گذاشته: «بالقائم منک أعمُرُ ارضی... و به اُحیی عبادی و بلادی... با قائم آلمحمد است که زمینم را آباد میکنم و به وسیله اوست که بندگان و سرزمینهایم را حیات میبخشم»... و اعمر اللهم به بلادک و أحی به عبادک....
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
❤️_ تقدیم به رهبر حکیم انقلاب که سالها پیش گفت «توسعه دارای بار ارزشی است و تصور پیشرفت از طریق الگوهای غربی، برای کشور کاملا خطرناک است» و تولید « #الگوی_پیشرفت_اسلامی_ایرانی » را سفارش داد اما تولید این نیاز حیاتی در اتحاد بسیاری از نخبگان حوزه و دانشگاه با سیاستبازان اصولگرا و اصلاحطلب به حاشیه رفته؛ و تقدیم به #شهید یک و بیست دقیقه شبهای جمعه که با اتکا به تجارب #دفاع_مقدس ، حیاتی جدید در عرصه نظامی و امنیتی رقم زد و با تکیه بر #شهادتطلبی ، تعریفی نوین و الهی و کارآمد را از سبک زندگی دفاعی در مقابل نظامیگریهای مدرن و سختافزارمحور به نمایش گذاشت...
🖊: #محمدصادق_حیدری
#جمعه_ناک
#جمعهناک
#قاسم_سلیمانی
#خامنهای
✅ @hoseiniyehandisheh
✅ @msnote
امروز 27 تیرماه سالروز پذیرش قطعنامه 598 است و مرور بخشی از نامه مرحوم #علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی به حضرت امام در اردیبهشت 68* که در فرازی اجمالی و کوتاه به این موضوع می پردازند، مناسب است👇👇
*پ.ن: متاسفانه این نامه در نهایت به دست امام نرسید.
✅ @hoseiniyehandisheh
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
امروز 27 تیرماه سالروز پذیرش قطعنامه 598 است و مرور بخشی از نامه مرحوم #علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_ا
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
💠متاسفانه با راهنمایی مدل #کارشناسی، شور انقلابیِ مسئولین اجرایی به گونهای در موازنه حاصل از تلفیقِ «الگوی مصرف غرب» و «الگوی توزیع شرق» به مسلخ انزوا کشیده شد که قلم از تشریح میزان نفوذ آنچه که به شور انقلابی جامعه گذشته، به جهت عدم تاثر خاطر شریف تنها به اشارهای بسیار گذرا اکتفا مینماید:
مفروض و حتمیدانستنِ «قدرت عملکرد مدل #کارشناسی» در تنظیم عینیِ نظام نوپای اسلامی، عناصر پرشور انقلابی و متدین ـ لکن کم ظرفیت ـ را در مقابله با قدرت عملکرد صنایع استکباری، در موضعی قرار داد که دچار خودباختگی و تزلزل شدید روحی گردیده و در «قدرت عملکرد عینی اسلامی در مدیریت جهانی» به گونهای دچار تردید شدند که در پیامد، یکبار دیگر تاریخ صدر اسلام در پذیرش تلختر از زهرِ «حکمیت» تکرار گشت و زمان آنچنان تاریکتر از شب سیاه شد که همچون سید الوصیین امیرالمومنین (صلواتاله وسلامهعلیه)، ولیفقیه نیز در شرایطِ «پذیرش حکمیت کفر» قرار گرفت؛ فانا لله و انا الیه راجعون....
#قطعنامه
#کارشناسی
✅ @hoseiniyehandisheh
امروزه برای خروج کشور از ناهنجاری ها راهکارهای کوتاه مدتی مانند «تعمیم نهادسازی انقلابی» مطرح می شود. اما این پیشنهاد اگر مبتنی بر راهکار میانمدت و بلندمدت نباشد و یک تحلیل علمی بر همهی این راهکارها حاکم نشود، در طول زمان با موانع جدّی مواجه خواهد شد. همچنانکه در پایان دوران دفاع مقدس چنین مشکلی پدید آمد. در واقع بهدلیل پیچیدگی #جنگ در دنیای امروز و کثرت موضوعات آن، یک دستگاه محاسباتی پیچیده برای ادارهی #جنگ لازم است و اگر این دستگاه محاسباتی براساس فرهنگ مذهب نباشد، استفاده از نسخههای متداول و دستگاههای محاسباتی موجود اجتنابناپذیر است. همین مسأله بود که موجب شد حضرت امام ناچار به قبول #قطعنامه شود زیرا مسئولان نظامی، سیاسی و اقتصادی براساس محاسبات متداول، به این نتیجهی #کارشناسی رسیدند که کمبود ادوات نظامی و کمبود پول و بودجه، امکان ادامهی #جنگ را از بین برده و همین بررسی #کارشناسی را به حضرت امام منتقل کردند و ایشان نیز به تعبیر خود، جام زهر را نوشیدند. اما اگر دکترینِ نرمافزارها و سختافزارهای نظامی براساس ادبیات انقلاب تغییر میکرد و تفاوت وضعیت زندگی در جبهه و زندگی در پشت جبهه از بین میرفت، سرنوشت جنگ بهگونهی دیگری رقم میخورد. همچنانکه نهادسازی بدون تغییر سختافزارها و نرمافزارهای ادارهی کشور باعث شده تا مقام معظم رهبری علیرغم بدبینی به نتیجهبخش بودنِ مذاکره با امریکا، #برجام را تجربه کنند و در صورتی که راه نوینی برای ادارهی کشور برمبنای دین و انقلاب ارائه نشود، برجامهای دیگری نیز به ایشان تحمیل خواهد شد.
در واقع انقلاب اسلامی برای عبور از عقبههای سخت و حفظ و تداوم خود، به «بهکارگیری اسلامی» سختافزارها و نرمافزارهای موجود اقدام کرده اما تحلیلی تخصصی از این عملکرد درخشان خود ندارد.
📚کتاب گفتمان انقلاب اسلامی_ فصل سوم، گفتار اول مبحث دوم
#قطعنامه
#جنگ
#کارشناسی
#برجام
✅ @hoseiniyehandisheh