🔍 نکند نفوذی ماییم و خبر نداریم!
✍ محمدرضا بابایی
امشب در آخرین سکانس مربوط به سریال #سرزمین_مادری نشان داد که فرزند یک بازاری متعهد، اهل حلال و حرام، دائم الصلاه و دائم الذکر، افرادی که برای انقلاب داشتند زحمت می کشیدند رو لو داد، شاید به دلیل شخصی و یا هر دلیل دیگری، به فکر فرو رفتم که در این انتخابات نکنه این همه لیستی که هر کسی برای خود ارایه می دهد مثل همان کار لو دادن باشد و عدم اتحاد و در نتیجه نفاق رو جاری کند؟
نکند خواص ما در دام پهن شده دشمن بیفتند و با گرفتار شدن در کبر و غرور توان اتخاذ تصمیم درست را نداشته باشند و به تصمیم های خود حتی یک لحظه هم شک نکنند؟ و به دنبال آن عوام را هم با خود به چاه ببرند؟
۱۲سال است که رای می دهم اما اینگونه فضا برایم متشنج نشده بود، حضور افراد مختلف در عرصه کاندیداتوری و لیست های متفاوت، شاید به زعم برخی ها خوب باشد اما من حس خوبی ندارم.
چه شده که برای خدمت رسانی اینچنین می کنیم، آیا مصداق فاستبقوا الخیرات است یا چیز دیگری؟
نیت خوانی نمی کنم ولی حضور گسترده در این سطح برای کرسی مجلس را نمی توانم هضم کنم.
قرار نیست همه افراد را شورای نگهبان یا ناظران انتخابات رد صلاحیت کنند، از باب الانسان علی نفسه بصیره (انسان به خودش آگاه تر از بقیه است) همه از خود خبر داریم، گاهی اگر خودمان ترمز نفسمان را نکشیم معلوم نیست کسی ما را از منجلاب نجات دهد.
آیا واقعا پندار همه کاندیداها این است که از بقیه برترند؟
آیا واقعا برای خدمت دست به تخریب می زنند؟
روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که شخصی محضر ایشان آمد و عرضه داشت من را برای مسولیتی انتخاب و منتصب کنین، پیامبر فرمودند ما به کسی که خود درخواست مسولیت کند مسولیت نمی دهیم.
کسی که امروز با تخریب شخص دیگر می خواهد بر کرسی مجلس تکیه زند آیا حال دلش خوب خواهد بود که بتواند با حال خوب و آرامش خاطر برای من و شما قانون خوب تنظیم کند؟ یا بدنبال همان بازی های زمان انتخابات خود خواهد بود؟
با همه این بحث ها فردا پای صندوق رای خواهم رفت و در شهر مقدس قم سه نفر را بعنوان کاندیدای مد نظرم انتخاب خواهم کرد.
اما بنظرم عقلای قوم باید برای انتخابات بیش از این ها فکر بکنند و افرادی را خود به صحنه بیاورند نه اینکه فردی وارد رقابت شود تا بعد گرد او جمع آیند، ای بسا در خیلی جاها هم تنهایش بگذارند.
فردا به نیابت از شهدای ۱۵خرداد ۱۳۴۲ رای خواهم داد.
به نیابت از شهدای نوجوانی که دل مادر و پدرانشان داغ عظیمی برداشت.
به نیابت از کسانی که برای این انقلاب از همان ابتدا خون دل خوردند و الان آسایش نصیب ما شده است.
به نیابت از مادری که تنها النگوی خود را برای کمک به جبهه ها داد.
به نیابت از بچه هایی که در بمباران ها به ناحق شهید شدند.
به نیابت از جانبازانی که بخاطر ما بعد از جنگ نفس راحتی نتونستن بکشند.
به نیابت از خواهرانی که شوهرانشان را بعد از عقد روانه جبهه کردند و جنازه شهیدشان را تحویل گرفتند.
به نیابت از حاج قاسم عزیز که ۴۰ سال بدون خستگی در آب و خشکی و هوا برای عزت و سربلندی این ملت دوید.
آری فردا نوبت #ماست.
نه فردا بلکه روزهای متمادی بعد از فردا نوبت ماست که علم داری کنیم و این سرزمین و پرچمش را تحویل صاحب اصلی اش مهدی فاطمه بدهیم.
فردا رای می دهیم به نیت فرج آقامون قربه الی الله.
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#بازنشر_حداکثری برای #مشارکت_حداکثری
💠 کشور را باید حفظ کرد؛
گاهی با ضربِ آهنین، گاهی با دست آهنین.
✍ علی کردانی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✏️ساعت ۰۰:۰۰
و رأی گیری تمام!
جمهوری اسلامی گفت رأی بده،
ندادی؟
ایرادی ندارد،
سربازان جمهوری اسلامی همچنان شبها نمیخوابند و روزها میدوند
تا تو و خانوادهات در امنیت و آرامش باشید.
فرق دوست با دشمن همین است. یاعلی!
✍️ محمدجواد محمودی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@negashteh
بزرگترین کمپین تحریم انتخابات در ۴۵ سال گذشته شکست خورد.
خدا را شکر
تا باد، چنین بادا
✍ محمدرضا حدادپور جهرمی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#کوتاه و #گويا
ما که رأی دادیم
اونایی که رأی ندادین
ما براتون انتخاب کردیم
ان شاءالله که پسندتون باشه☺️
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔹ایام بلوا
✍️حمید احتشامکیا
🔸آخرین پرده از یک نمایشِ سیاسی در کشور را با هم نظارهگر بودیم. سکانس به سکانس این نمایش، خندههای تلخی بر لبانِ آدمی مینشاند.
🔸این یادداشت را قبلا در نقد انتخاباتِ جاری یعنی انتخابات به سبک جمهوری اسلامی ایران نگاشتم که بنابر مصلحت، امشب و در پایان آخرین پرده از این طنز سیاسی منتشرش میکنم، تا ناممان در لیست بدخواهانِ نظام و تحریمکنندگانِ انتخابات جای نگیرد.
🔸همچنین لازم میدانم تأکید کنم، من هم مثل بسیاری از شما، برای تأییدِ استقلالِ نظام جمهوری اسلامی ایران و گفتن یک نه محکم به دولتهای گرگصفت و استعمارگرانِ پیرِ سلطهطلب، در انتخابات شرکت کردم، اما نقدم را هم مینویسم.
🔸اصول انتخابات به عنوان یک شور اجتماعی باید از شعور اجتماعی هم برخوردار باشد. شعور اجتماعی یعنی انتخاب یک دستگاه، انتخاب یک طرح و ایده، انتخاب یک جریان فکری، انتخاب یک برنامه مدون، نه انتخاب یک فرد حقیقی بماهو حقیقی.
🔸فرض کنید سه یا چهار جریان فکری در کشور وجود دارد که هر جریان، رویکردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را دارد و خروجی هر جریان چه در قالبِ وضع قانون و چه در قامتِ نحوه اداره کشور، مشخص است. آن وقت شما مثلا طرفدار آزادسازی قیمتها هستید و یکی طرفدار اقتصاد دستوری؛ اینجا انتخابات معنادار میشود. یکی طرفدار فیلترینگ و دیگری ضد فیلترینگ است. اینجا انتخابات معنادار است.
🔸هر جریان فکری باید با استفاده از راهکارهای موجود از سالیان قبل دیدگاههای خود را مطرح کند تا هم فکرش شناخته شود و هم نقدش بر رویکردهای رقیب. خلاصه بدون احیای این احزاب و انجمنها، انتخابات فقط یک نمایش و بیشتر یک طنز سیاسی است.
🔸ناگهان شهر پر میشود از تصاویر و نامهای افرادی که بر در و دیوار چسبیدهاند. کاندیدا مثل قارچ از زمین و زمان میرویند و در بین شاخههای درختان یا پایههای چراغِ برقِ خیابان در هم وول میخوردند. بعضی درحالیکه از پُلها و معبرهای هوایی آویزانند، ازِمان تقاضای رٲی دارند.
🔸گاهی چنان در هم چپیدهاند که نام یکیشان با نامخانوادگی دیگری خوانده میشود. این درهم تپیدنها و چپیدنها مهم نیست، مهم آن است که برای اولینبار است که میبینیشان و هیچ نمیشناسیشان.
🔸 مهمتر اینکه در یک پیام یا طی یک سخنرانیِ آتشین، باید تصمیمت را بگیری و الا به کبیره مبتلا شدهای که چرا رأی نمیدهی ....
🔸واقعا این انتخاباتی که ما دیدیم، نمایشی نیست؟ آیا میتوان از این نامزدهای انتخاباتی یک صورتبندی منطقی ارائه داد؟ آیا میتوان لوازم منطقی انتخاب هر یک از کاندیدا را تعیین کرد؟ چقدر رایج است که ما به یک فرد رأی میدهیم و بعد در برابر تصمیمات و انتخابات آن فردِ منتخب غر میزنیم و موضع میگیریم که چرا به فلان لایحه رأی داده یا چرا به فلان لایحه رأی نداده؟ خوب اگر شما به جریانی رأی دادهاید که بالطبع مدل فکر و اندیشهاش این است که آن لایحه را قبول ندارد، دیگر اعتراض چرا؟
🔸البته از آنجا که نه جریانهای فکری در کشور آنقدر گسترده و پویا است و نه کثرت احزاب آنچنان جدی، بدیهی است که ملت هم صرفا براساس یک جو رسانهای به فردی رأی میدهند که توابع بعدیش آنچنان که بعدا روشن میشود، روشن نیست.
🔸خلاصه اگر میخواهیم انتخابات از این وضع مضحک و نمایشی درآید، لازم است انجمنها و احزاب سیاسی به دور از نگاههای امنیتی، احیاء و پویا شوند. انجمنها نیز باید با کار و فعالیت جدی، ضمن نقدِ علمیِ وضع موجود و نظریهپردازی در حکمرانی، به تربیت نیروهای انسانیِ کارآمد بپردازند و در یک فرآیند بلندمدت و منضبط، نمایندگان خود را به جامعه بشناسانند تا در وقت انتخابات شاهد چنین بلوایی نباشیم.
🔸مردم ما نیز لازم است از طریق همین احزاب و انجمنها و همچنین از طریق رسانههای دیگر بدانند وضع موجود، محصول چه تصمیماتی و هر تصمیم، محصول چه تفکراتی و هر فکر، محصول کدام جریان فکری است تا بتوانند تغییر را به معنای واقعی و نه نمایشی رقم بزنند.
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN