par1079.pdf
9.27M
#نشریه
✍️ جدیدترین شماره هفته نامه پرتو سخن
🔍با تیترهایی همچون:
🔅کشورهایی با سخت ترین قوانین ارزهای دیجیتال
🔅انسداد؛ سرانجام تدلیس در سیاست
🔅هر آموزشی، پرورش می خواهد
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌نگاهی به ساخته جدید ایرج طهماسب؛
💠 بزم عروسکهای جاندار
✍️ صفورا ترقی
ایرج طهماسب را از همان کودکیهایمان میشناسیم. متولدین دهه پنجاه و شصت، عروسکگردانی، صداپیشگی، مجریگری او در «مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه» و «دکتر عروسکی» را هنوز به خاطر دارند. دهه هفتادیها «کلاه قرمزی و پسرخاله» او را هرگز از یاد نمیبرند و دهه هشتادیها «بچهننه»، سریال نوروزی «کلاهقرمزی» و بقیه عروسکهایش را. حالا دهه نودیها نیز مخاطبان ماجراهای «مهمونی» و عروسکهای جدید آن شدهاند. بااینهمه دایره مخاطبان ایرج طهماسب هیچوقت منحصر در مخاطب هدفش که کودکان بودند نشده و هنر و خلاقیت او افراد را از طیفهای متنوع سنی جذب کرده است. اثر آخر آقای مجری این بار از مجرایی غیر از تلویزیون، از شبکه نمایش خانگی به مخاطبان عرضه میشود.
دور از انصاف است اگر بگوییم نمره کاری او در فرهنگسازی و عرضه ادبیات نمایشی در قالب عروسکها زیر بیست است. آنقدر در دیالوگهای بین عروسکها و یا بین مجریها و انسانها با عروسکها واقعیت و باورپذیری موج میزند که گاهی یادت میرود طرف مقابلت عروسک است و بیجان و تا مدتها هم جملههای خاص و کلمات قصارشان تکیهکلام بچهها و نوجوانان و حتی بزرگسالان میشود. او و تیمش بهشدت در ساخت تیپهای شخصیتی زبردستاند. در آثار او اگر قرار است یک دختربچه دبستانی ببینیم، آن را بهتماممعنای کلمه میبینیم و اگر قرار است یک بچهدهاتی تخس بیابیم، با پسرعمهزاجان مواجه میشویم که انصافا مجسمه یک بچه شروشور روستایی است. از این هم فراتر، طهماسب و تیمش حتی میتوانند حیوانات را هم تیپسازی کنند.
🔗 متن کامل در افکار حوزوی
#نقد_فیلم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🖌در نویسندگی شبکههای اجتماعی؛
⭕️ تعداد هشتگها را به چهار عدد محدود کنید
یک هشتگ اینستاگرامی عملکردی مشابه هشتگ توییتری یا فیسبوکی دارد و گفتگوهای کاربران مختلف را به یک جریان متصل میکند. تا زمانی که حساب کاربری شما در اینستاگرام عمومی (Public) است، هر کاربری که آن هشتگ را جستجو کند ممکن است پست اینستاگرامی شما را بیابد.
هشتگها برای مرتبط کردن کاربرانی که هیچ ارتباطی با هم ندارند بسیار سودمند هستند و اینکه چه کسانی درباره موضوع، اتفاقات، برندها و نظایر آنها یکسان صحبت میکنند و علاقهمند هستند. همچنین هشتگها برای افزودن نکات جالب و بعضی شوخیهای خاص به پستتان بسیار مناسبند.
از هشتگها به صورت محدود استفاده کنید. برخی از کاربران اینستاگرام برای جذب دنبالکنندگان بیشتر، پستهای حاوی زنجیرهای از هشتگهای قابلجستجو را ارسال میکنند. اما حقیقت این است که این کار شبیه ارسال هرزنامه برای دنبالکنندگان به نظر میرسد. اگر از تعداد زیادی هشتگ استفاده کنید مردم متوجه میشوند و این اصلا جذاب نیست. پس هشتگها را به سه یا چهار عدد محدود کنید. بهخاطر داشته باشید که اگر به استفاده از هشتگها تمایل ندارید، هیچ اجباری برای استفاده از آنها نیست. برای نوشتن یک کپشن بینظیر همیشه هم نیازی به هشتگ ندارید و استفاده از هشتگها امری ضروری و قطعی نیست.
از هشتگ در انتهای کپشن استفاده کنید.
اگرچه عبارت هشتگ شده بهراحتی در یک جمله جا میگیرد ولی بهتر است هشتگها را در انتهای کپشن فهرست کنید. به این ترتیب آن قسمت از کپشن شما که بیشتر مورد توجه افراد قرار میگیرد در ابتدا ظاهر میشود و این کار، کپشن شما را کاربرپسندتر میکند.
بهعلاوه، اگر کپشن شما آنقدر طولانی است که بریده میشود، هشتگهایی که کاربران را به هم مرتبط میکنند (و شاید هم موجبات نارضایتی آنها را فراهم کند) مخفی خواهند شد. میدانید که اینستاگرام به شما ایده خواهد داد که کدام هشتگها از محبوبیت بیشتری برخوردارند. زمانی که پست جدیدی را آماده میکنید و علامت هشتگ را با عبارتی ناتمام در کنارش جستجو و تایپ میکنید، اینستاگرام هشتگهایی را بر اساس میزان محبوبیتشان به شما پیشنهاد میدهد.
#مهارت_یابی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#با_کاربران
سلام علیکم
اگه کاری انجام بشه که علما و سخنران های معروف صاحب خونه ها رو توصیه کنن به اجاره خونه کمتر مثل حاج آقای قمی در سمت خدا.
قطعا موثر هست و گفتمانی صورت میگیره
حوزه شروع کننده باشه برای نقش حوزه در کشور هم خوبه
.......
پ.ن: امیدواریم صاحبان سخن و اهالی قلم حوزه به میدان بیایند!
#آسیب_اجتماعی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
❇️ معنای «سلام فرماندهی غیر ایرانی»
✍️ سید عبدالله
👈هرچند بدنه ی جامعه ایران، با «سلام فرمانده» ارتباط صادقانهای برقرار کرد، اما موافقان و مخالفان سرسختی نیز دارد . در میان تحلیلها نسبت به نسخه ایرانی آن ، رهبر معظم انقلاب اسلامی، این ابراز ارادت به ساحت امام زمان«عج» را نشانه اقبال و ارادت جامعه ایرانی، به دین دانستند و انبوهی از تحلیلها را نادرست دانستند.
🔹در سطح تحلیل نسخه خارجی آن، اقبال جهانی از «سلام فرمانده» دهه نودی های ایران یا همان «فراخوانده های سید علی»، رازهای جذابی در خود نشانده است.ازشهرها وروستا های هند،پاکستان،عراق،لبنان، بحرین، نیجریه و...مدت هاست یک صدا ویک زبان شنیده می شود.
🔹نسخههای غیر ایرانی «سلام فرمانده» یک رزمایش بزرگ، برای پیمایش مرزهای گفتمانی انقلاب اسلامی، در دنیا شد و مختصات جدیدی از مرزهای انقلاب اسلامی، در سطح دنیا و منطقه به نمایش گذاشت.
🔹این سرود نشان داد ایران اسلامی، چه مقدار ظرفیت گفتمانی، فراملی دارد؛ اما مورد غفلت قرار میگیرد. مسلمانان زیادی در سرتاسر دنیا چشمشان به ایران است. با شادی آن شاد و با ناراحتی آن ناراحت میشوند. با نشستن ما مینشینند و با خیزش ما قیام میکنند.این سرود پژواک فریاد امام منتظران است.
🔹این سرود، بهمثابه یک مانور ناگهانی بود، که بهخوبی نشان داد، انقلاب اسلامی در صدور اصلیترین آرمان انقلاب خود، در دوران غیبت موفق بوده است.
🔷 این همآوایی و همراهی جهانی، از مسلمانان و غیر مسلمانان، فریاد بلند صدور انقلاب اسلامی بود. بالاتر از همراهی،این هم آوایی در میان ارادتمندان به امام روح الله در دنیا، به مرز همزبانی رسیده است.
🔹نکته دیگر این که ادبیات تفاهم وتوسعه این رابطه ،ادبیات هنر است. انقلاب اسلامی تنها با زبان هنر می تواند، همه زبان ها و لهجه ها را با خود همراه سازد.زبان مشترک همه انسان ها هنر است.لهجه ها وواژه ها درحصار شهر ها و زمان ها، زمین گیرمی شوند؛ اما زبان هنر، از آسمان عبور می کند و مرزی ندارد.
#سلام_فرمانده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 راه چمرانشدن
✍️ محمدجواد محمودی*
عشق، اکسیری است بینظیر؛
عشق، ممات را مبدل به حیات و پژمردگی را تبدیل به نشاط میکند؛
گزاف نباشد که بگوییم انسانیت انسان، بسته به ارزش عشق اوست!
اگر عاشق باشی، فرقی ندارد که
در دانشگاه برکلی، مشغول تحصیل فیزیک پلاسما،
یا در مصر، در حال آمادگی نظامی و چریکی،
یا در لبنان برای یاری مظلومان و مستمندان،
یا در قلب پاوه، میان محاصره دشمنان باشی...
چون مسیرت را عشق جهتیابی میکند
و هر جا که او فرمان دهد، همانجا حاضری!
چمران، استاد عشق بود،
او دُر گرانبهای معرفت را از اربابان عشق به امانت گرفت،
و هر کجا که رفت، نگذاشت این ودیعهی الهی در وجودش غبار گیرد،
زیرا عقل او عاشق شده بود،
و چه زیبا گفت خودش که اگر عقل عاشق شود،
عشق عاقل میشود و آنگاه شهید میشوی...
چمرانِ عاشق میتواند،
جنگ نامنظم راه بیندازد در کمال نظم!
چمران عاشق میتواند،
فرمانده باشد اما در نوک میدان نبرد!
چمرانها از آن روی که دل به بهترین دادهاند،
به دنبال بهترین شدن هستند،
پس راه چمران شدن، بهترین شدن است...
آقا مصطفی در یکی از نوشتههایش این چنین گفت:
«ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند.
باید به آن سنگدلانی که علم را ﺑﻬانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد.
باید همه آن تیره دلانِ مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم.»
استاد انقلابی،
در تقوا بهترین است،
در علم برترین است،
در بصیرت آگاهترین است،
در زهد، قانع ترین است،
در یک کلام، استاد انقلابی؛
عاشقترین است.
سالروز شهادت استاد والامقام مصطفی چمران و روز بسیج اساتید گرامی باد.
* نویسنده کانون نخبگان یادداشتنویس(مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه)
#شهید_چمران
#بسیج_اساتید
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
#پیش_به_سوی_پویش_نوشتن
💎گزارش تصویری و سرتیترهای پنجمین گعده یادداشتخوانی نویسندگان حوزوی
🔹حجت الاسلام ابوالفضل هادیمنش، استاد نویسندگی و نویسنده کتاب یادداشت نویسی علمی در این گعده مطرح کرد:
🔆 نشست های فاخر و صمیمی نویسندگان را ادامه دهید
🔆 نظام آموزشی شیعه بر اساس حلقهنشینی و در مسجد شکل گرفته است
🔆آسیب اصلی؛ تولید علم هنوز به صورت کامل به فناوری گره نخورده است
🔆مشکل ما برای نویسنده شدن، آغاز نویسندگی است، تمرین کنیم
🔆 سرعت نوشتن باید به سرعت فکر کردن برسد
🔆 نویسنده حرفهای باید با قالبهای مکتوب رسانهای آشنا باشد؛ اما میتواند روی یکی دو قالب متمرکز شود
🔆قالب هایکو و کاریکلماتور ظرفیت خوب و جذابی برای نوشتن است
🌻نخبگان، استادان و دوستانتان را به #نویسندگان_حوزوی دعوت کنید.👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان و نویسندگان جوان حوزوی
💠 بسیج اساتید و نخبگان؛ میداندار جهاد تبیین
✍️ حامد عبدالهی*
سالگشت شهادت دکتر مصطفی چمران، یادآور تقاطع عشق، ایمان، دانش و جهاد است که به معراج شهادت میانجامد. بسیجی میداندار صحنههای جاویدان تاریخ است که در گردش حوادث زمان، با بصیرتی تمام، کار را تمام میکند و در بزنگاه پیچهای تاریخی، نقش بیبدیل خود را با امضای خون به پایان میرساند.
چمران نمادی از اخلاص، تقوا، علم و عمل است که در قامت استادی چریک، سیاستمداری انقلابی و جهادگری بیمرز در سپهر ایران اسلامی رخ نمود و لبریز از عرفان انقلابی بود. معرفت چمران، نه در واژهسازیها که در نیمهشبهای سنگر و جبهه و نه در پای تخته و تدریس که در جولانگاه نفس و در جدال برای کندن از دنیا و رسیدن به عشق متعالی و مطلق، پیدا و پنهان میشد؛ همچون رازی نهفته در دل عاشقی بیتاب که از رنگ رخسارش هویدا میشود.
استاد بسیجی، اگر بخواهد الگویی برای خود داشته باشد چه کسی بالاتر و دستیافتنیتر از چمران عزیز که دنیا را دید و از دنیا برید، قلههای دانش را در نوردید و به تواضع رسید، صد دله را یک دله کرد و سیمرغ وجود را در خاکستر ققنوس به تکثیر وحدت رسانید.
استاد بسیجی در مقام تدریس و تعلیم و تربیت، وظیفه دارد که امانت نسلهای پیشین را به جوانان پرشور امروز تحویل دهد و بار امانت انقلاب را به سرمنزل برساند. استاد بسیجی در مقام دانشپژوهی و دانشافزایی وظیفه دارد بر لبههای تخصص، فناوری و نوآوری گام نهد و مرزهای دانش را بگستراند تا کشور را از دستیازی دشمن بینیاز سازد و دست نیاز را به کمر همت و زانوی استقامت بنهد تا کاری کند کارستان.
استاد بسیجی در هر عرصهای که تارُک آن را جهاد، مزین کرده باشد حاضر خواهد بود از جهاد خودسازی تا جهاد سازندگی، از جهاد با نفاق داخلی تا جهاد با دشمن خارجی، از جهاد تبیین تا جهاد در جنگ روایت. استاد بسیجی از آبرو و مال و جان میگذرد تا نشان دهد نه طلبگار انقلاب که بدهگار آن بوده است.
بسیج اساتید، بزمی است از رزمآوران ولایت که در کنار دیگر نیروهای انقلابی و جهادی، تکلیفی سترگ و بیبدیل دارند. آنان در بازشناسی مبانی انقلاب، شاخصهای مکتب الهی امام خمینی و ارائه راهکارهای علمی و عملیاتی از بیانات و رهنمونهای رهبر حکیم انقلاب باید پیشتاز باشند تا هم عموم مردم و هم جوانان را پای کار انقلاب و از آن بالاتر صدور انقلاب، نگهدارند تا مبادا فتنههای موسمی و فرسایشی که گاه با مارهای خوش خط و خال و پرسابقه از نهانگاهها زهرافشانی میکنند امت را از توجه به اشارتهای ولایت غافل سازند.
اکنون در برههای که گامهای تمدنسازی نوین به اراده آهنین ملت ایران برداشته شده بیش از گذشته لازم است دانشمندان مکتبی، به خناسان و شایعهسازان و خرابکاران و خیانتورزان و جماعت پشیمان و غربگرا، توجه داشته باشند تا مبادا شکوه پیروزی انقلاب و چکاد آرمانهای اسلام ناب، به نیرنگ ملونصفتان، ملوث گردد.
باشد که مؤمنان در جاده جهاد علم و عمل، به میعاد رستاخیز ظهور برسند و به جرگه «رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ» بپیوندد و در جشن رجعت « مِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ» با « مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ » به تماشای خورشید عالمتاب بنشینند تا شاهدان « لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ » باشند. انشاءالله
*نویسنده کانون نخبگان یادداشتنویس (مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه)
#شهید_چمران
#بسیج_اساتید
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️مجاهد کم نظیر
✍️ بابک شکورزاده
"میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم. اما میگویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست."
این جمله طلایی، کلامی متین از اسوهای ماندگار در عرصه علم و تقوا و تعهد در عصر معاصر است. آری این جمله از آنِ شهید مصطفی چمران است؛ همان کسی که علم و تقوا را در هم آمیخت و اینگونه تعهد را در عمل معنی کرد. چمران الگویی جاودان و مثال زدنی برای نسل بعد از خودش است ؛ کسی که میتوانست به عنوان یک نخبه علمی از بهترین امکانات مادی در مرفه ترین کشورهای دنیا بهرهمند شود ولی با نیروی ایمان و تقوا پشت پا به آن امکانات زد و مسیر مقاومت و جهاد را برگزید و جهادگری مثال زدنی شد. جهاد به معنای عام کلمه؛ هم جهاد در مقابل دشمنان و مستکبران خارجی، هم جهاد برای دستگیری از مستمندان و کمک به محرومان؛ از همکاری با امام موسی صدر و پایه ریزی جنبش امل در لبنان تا حضور در پاوه کردستان و شهامتی جانانه که مانع کشتار وسیع پاسداران و سقوط شهر شد تا نمایندگی مجلس و وزارت دفاع و حضور جدی در جبهههای جنگ، همه و همه روحیه جهاد و تقوای این مرد الهی را به نمایش گذاشته است.
امام خمینی (ره) در بخشی از سخنرانی خود یک روز پس از شهادت مصطفی چمران در صبح یکم تیرماه 1360 در حسینیه جماران درباره این شهید گفت: «شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید!»
همین جمله از این فقیه بزرگ، خود گویای عظمتی از شخصیت شهید چمران است که می تواند الگوی مناسبی برای همگان باشد تا سرلوحه زندگی خویش قرار دهند.
#شهید_چمران
#بسیج_اساتید
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📘درباره «ساحل تهران»
✍️ محمدرضا جوان آراسته
من آدمهایی را دیدهام که از جنگ مینویسند ولی خودشان حتی خاک انفجار یک خمپاره هم روی سر و صورتشان ننشسته. آدمهایی که از متنهایشان بوی خامی و از سوژههایشان بوی تند کلیشه بیرون میزند. به این جور آدمها همیشه گفتهام که بروند از آدمهای بعد جنگ بنویسند و روایت از جنگ برگشتهها را در زمانه امروز تعریف کنند.
راستش را بخواهید حالا بعد از ۱۲۰ صفحه همراهی با آقای قیصری و خواندن داستانهای کوتاه کتاب «ساحل تهران» فهمیدهام ما همان قدر که جنگ را ندیدهایم، آدمهای از جنگ برگشته را هم ندیدهایم.
شاید یکیشان مغازه کوچکی در حاشیه کوچهای خلوت داشته باشد، شاید یکیشان پشت فرمان تاکسی باشد، شاید یکی از سالمندهای توی پارکی پر رفت و آمد باشد، شاید معلم مدرسهای دولتی باشد، شاید کارگر شهرداری باشد و ما هر روز از کنارش رد میشویم و نمیبینیمش.
«ساحل تهران» پنج داستان کوتاه داشت که همگی گره خورده بودند با سه مفهوم جنگ، شهر و کودک. داستانهایی غیر کلیشهای از زندگی آدمهای از جنگ برگشته در روزگار ما. داستانهایی از نویسندهای که هم جنگ را از نزدیک دیده و هم بعد از جنگ با رزمندههای شهرنشین زندگی کرده.
داستانهای این مجموعه بعضی کمی پیچیده و نمادین هستند، بعضی هم روشن و روان و سرراست، همهشان ولی از نقطهای که فکرش را هم نمیکنیم شروع میشوند، ما را با آدمهایی که نسبتی با جنگ دارند آشنا میکنند و در جایی که حدس نمیزنیم تمام میشوند.
ساحل تهران را میشود در یک روز خواند ولی به این سادگیها نمیشود از زیر بار داستانهایش بیرون آمد، تصویرها و دیالوگها در ذهن آدممیماند و هر از گاهی روی پرده ذهن پهن میشوند.
اگر قبلتر از اینها از آقای قیصری داستان خوانده باشید، ساحل تهران را هم میپسندید و اگر تا به حال کتابی نخوانده باشید، بعد از این کتاب پیگیر باقی کتابهایشان میشوید.
#کتابخوانی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 میدان انقلاب؛ میدان هویت
✍️ حجت الاسلام احمد نظری
بیش از دو سال از پر شدن میدان انقلاب زنجان میگذرد؛ سال ۹۸ بود در هشتم محرم، یوم العباس و در ایام الله شهادت سپهبد سلیمانی. بعد از فروکش کردن محدودیت های کرونا واقعا منتظر بودم تا هشتم محرم برسد و آرزو میکردم موفق شوم و در آن جمع حاضر باشم، ولی انتظاری که زودتر به پایان برسد شیرین تر است. گویا ماهم هنوز باور نکردهایم محرم محصور در یک ایام خاص نیست!
برخی از جامعه شناسان و فیلسوفان غربی تلاش کردهاند هویت این طور جمع های انسانی را توضیح دهند. غرض از این توضیح ها فهمیدن معنایی است که در این اجتماعات وجود دارد. ولی توضیحات آنها نمیتواند گویای معنایی باشد که در جمع های جوامع اسلامی خصوصا ایران موج میزند. البته اگر در مورد جوامع خودشان هم صادق باشد!
اهمیت توضیحی که متناسب با جامعه ما باشد این است که نوعی خود آگاهی بوجود میآورد و امکان استمرار قدرتمندانه تر آن را فراهم میکند، استمراری که ضامن و مستلزم حفظ هویت و استقلال شخصیت یک ملت است.
در منابع دینی ما، حضور در پیشگاه حق، حضور در محضر رهبر و امام با «جمع» محقق میشود، غالبا این نکته راجع به آیه شریفه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» شنیدهایم؛ ولی موارد متعدد دیگری نیز هست؛ مثلا در ندبه میخوانیم: «مَتَي تَرَانَا وَ نَرَاكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْر تُرَي؛ كي شود كه تو ما را و ما تو را ببينيم هنگامي كه پرچم نصرت و پيروزي را در عالم برافراشته اي» و موارد دیگر.
نمیخواهم فقط از این عبارت متکلم مع الغیر و تعبیر «ما» که در این عبارات آمده استفاده کنم، بلکه گویا نوعی وحدت بین افراد بوجود میآید که میتواند در احساسات و افعال انسانی وحدتی بوجود آورد، به تعبیر فلسفی در صورت تحقق این جمع، حالتی که عارض میشود یا فعلی که سر میزند از افراد متعدد نیست بلکه یک فعل از یک جمع بوجود میآید.
به هر حال هرچند دفاع از این ادعای فلسفی ساده نیست ولی آنچه به راحتی از متون دینی قابل دریافت است این است که بدون این جمع ها، برخی کارها و برخی احساسات ممکن نیست، در دعای ندبه از عدم همراهی خلق و مردم در توجه و التفات به امام زمان، ناله و ابراز درد و رنج میکند؛ دنبال کمک و یاوری است که در اندوه غربت امام به انسان یاری برساند و... .
شیرینی «میدان انقلاب» برای زنجانیها همین است، جایی که یاوران گرد هم میآیند، رنج غربت امام را، با جمع شان میکاهند و هویت جمعی خود را میسازند و اشکی که در ناله و ندبهها میریزند به شعف و اشک شوق تبدیل میکنند.
#سلام_فرمانده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️چرا تقاطع عدالت و نگرش تمدنی مهم است؟
✍️حجت الاسلام مهدی کریمی
🔸غالباً تمدن پژوهان نگرشی زمان مند به تاریخ دارند اما این زمان در نگرش تمدنی بازه ای حداقل هزارساله را شامل می شود. به تعبیر تمدن پژوهان، کمترین میزان ظهور و افول یک تمدن هزار سال است. از سوی دیگر جامعه ای که بستر تحقق تمدن است ویژگی هایی دارد که بر امتداد یا انحطاط تمدنی تأثیر می گذارد. عدالت در این میان نقش مهمی ایفاء می کند چنانکه در حدیث آمده است: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم(حکومت با کفر باقی می ماند و با ظلم باقی نمی ماند). اگر حکومت را یکی از اصلی ترین اجزاء ساختمان تمدنی بدانیم، نقش عدالت را در بقاء تمدن و امتداد آن به خوبی درک می کنیم. نگاه تمدنی به عدالت و نگاه عدالت محورانه به تمدن، نگرش دقیق تری در حوزه مباحث انضمامی عدالت به یک عدالت پژوه می بخشد. ذیلاً برخی از محورهای مشترک میان دو حوزه عدالت و تمدن را برشمرده ام و البته واکاوی هر قسمت نیازمند مباحث دقیق و تخصصی است که در یادداشت های بعدی به تناسب اشاراتی خواهم کرد:
👈نظم عادلانه: یکی از الگوهای معروف عدالت که در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده است، وضع کلّ شئ فی موضعه است. این تعبیر نتیجه بخش الگوهای منظم در فرد و نهادها در جامعه عادلانه است. در این نگرش عدالت به مثابه نظم دیده می شود. در میان عدالت پژوهان نیز فردریش هایک عدالت را بر اساس نظم به تصویر کشیده است و نظریه عدالت خود را بر مبنای مفاهیمی مثل نظم، قواعد، قانون و البته آزادی(از جهت التزام به سنت لیبرال) بنا کرده است.
👈حکمرانی: یکی از پرسش های مبنایی در حوزه عدالت و برابری پرسش عدالت یا برابری از طرف چه کسی است؟ به تعبیر دیگر اگر عدالت یک مطلوب اجتماعی است چه کسی مسئول تحقق آن در سطح کلان اجتماعی است؟ یکی از پاسخ ها به این پرسش، نهاد حکمرانی است. هر چند این پرسش در حوزه عدالت پاسخ های دیگری نیز دارد که کلیه نهادها و حتی افراد را شامل می شود. اما آنچه در نگرش تمدنی دخیل است نقش بی بدیل حکمرانی در تحقق و استمرار تمدن است. بنابراین نهاد حکمرانی یکی دیگر از زوایای مشترک دو حوزه عدالت و تمدن است. در نگرش دینی نیز معارف اسلامی مشهون از دستور العمل ها و قواعد متعدد برای تحقق عدالت است به گونه ای که بسیاری از مباحث فقهی به نوعی تبیین بخش های متعدد نظریه عدالت الهی و اسلامی است.
👈 خیرات: برخی تمدن پژوهان تصریح کرده اند که تمدن چیزی نیست جز تراکم خیرات. اگر تمدن تراکم خیرات و عدالت توزیع عادلانه خیرات بنابراین خیرات گوناگون مانند پول، قدرت ، فرهنگ، آموزش و... هم موضوع عدالت و هم تمدن است.
👈روابط میان فردی: هر تمدنی بر شبکه ای ارتباطی از ارتباط فرد با فرد، فرد با نهاد و نهاد با نهاد استوار است. در این میان مفهوم اخوت و برادری که رفتار میان فردی را در شبکه تمدن اسلامی نشان می دهد، خود یک الگوی اخلاقی برای تحقق عدالت در جامعه است. اخوت سبب می گردد، دو فرد در نسبتی الهی با یکدیگر فرار بگیرند و از ظلم به یکدیگر بپرهیزند. علاوه بر آن به تعبیر روایت هر برادر، برادر خود را در سختی وآسانی یاری دهد و همه اینها اسباب عدالت و تحقق برابری را از حیث اخلاقی فراهم می سازد. تأثیر الگوی برادری بر تحقق عدالت و نحوه تأثیر برادری بر تداوم تمدنی خود محلّ بحث و دقت است که در یادداشت دیگری به تفصیل بدان خواهم پرداخت.
ادامه دارد...
* عضو شورای علمی گروه مطالعات عدالت اجتماعی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN