eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
482 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 به بهانه ماه قمری ارتحال عالم بزرگ مازندران شیخ محمد حسن بار فروش، معروف به شیخ کبیر،/شوال ۱۳۴۵ق ✍️ شیخ کبیر مرجعی مشروعه خواه و از دوستان و همفکران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود. آیت الله شیخ محمد حسن بار فروش، معروف به شیخ کبیر از مراجع و علمای طراز اول خطه مازندران بود که دفتر حیات پر برکت شان به سال 1240 ق در قزوین گشوده شد. والدماجدش ملا صفر علی لاهیجی از فلاسفه و عرفای بلند پایه عصر خود بود. او از اهالی بابل مازندران بود که در جهاد علیه روس ها شرکت کرد و بعد از بازگشت در قزوین سکنی گزید. در فلسفه و علوم عقلی شاگرد حکیم الهی ملا علی نوری و در فقه و اصول شاگرد سید محمد مجاهد به حساب می آمد. شیخ محمد حسن از همان کودکی با توجه به محیط خانوادگی اش تربیت دینی یافت و در همان دوران راه پدر عالمش را در پیش گرفت. مقدمات دینی اعم از ادبیات و منطق را در حضور استادان قزوین فراگرفت، سپس مراتب سطح حوزه را آغاز نمود که شیخ محمد تقی برغانی و محمدصالح برغانی دو معلم مبرز آن آینده ساز حوزه بودند. شیخ در کنار دروس معمولی حوزه، معقولات را نیز ار پدرش ملاصفرعلی آموخت. آیت الله بار فروش پس از کسب فیض از محاضر علمی موجود در حوزه قزوین که آن زمان از رونق علمی مناسبی برخوردار بود برای تکمیل معلومات خود رهسپار عراق شد. ایشان در نجف و کربلا از اساتید برجسته و طراز اول آن دیار قدسی همچو شیخ حسن بن محمد برغانی، شیخ زین العابدین مازندرانی، شیخ محمد حسین فاضل اردکانی، شیخ محمد تقی هروی، شیخ مرتضی انصاری و شیخ محمد حسن صاحب جواهر استفاده نمود. شیخ محمدحسن بارفروش در کتاب «نتیجه المقال فی علم الرجال» از صاحب جواهر با عنوان «شیخنا النجفی» یاد می کند و بنا بر نقل سید محسن امین، شیخ بارفروش از شاگردان محمدحسن صاحب جواهر بوده است. شیخ مازندرانی پس از کسب فیض از استادان بزرگ عراق فتح قله بلند اجتهاد و کسب مهارت در علوم مختلف، آهنگ ایران نمود تا بدین وسیله بتواند منشأ خیرات و مبرات اجتماعی و ترویج علوم دینی باشد. بعد از مدتی اقامت در قزوین به بابل رفت و مورد استقبال مردم شریف آن سامان قرار گرفت. شیخ محمدحسن، عارفی واصل و مجسمه تقوا و اخلاص و از شیفتگان و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت بود. او به سبب حسن معاشرت و سیره نیکوی خود مورد ارادات و محبت عامه مردم مازندران حتی اقلیت های مذهبی قرار گرفت. بیت ایشان بیت المعمور و همواره محل رفت و آمد مردم و ملجا افرادی بود که از مشکلات مالی رنج می بردند و برای رفع آن از وجود مبارک آن وجود پرگوهر استمداد می جستند. همین خصلت نیکو ایشان و نیز رفعت علمی و معنوی ایشان باعث شد تا ناصرالدین شاه در سفر خود به مازندران به محضر آن عالم ربانی شرفیاب شود و در پیشگاه آن عالم حقیقی عرض ادب نماید. شیخ آقا بزرگ تهرانی در توصیف آن فرزانه می نویسد: شیخ محمدحسن بار فروش معروف به شیخ کبیر عالمی جلیل القدر، مجتهدی فاضل و فقیهی بزرگ بود. 🔗 متن کامل در صفحه شهید رابع @HOWZAVIAN
حاشیه‌ای بر مصاحبۀ استاد پارسانیا؛ «تحکّم دولتی» یا «تمنّای دینی»؟! ✍️مهدی جمشیدی ۱. استاد پارسانیا در مصاحبۀ خویش که دربارۀ حجاب و چالش‌های کنونی معطوف به آن است، این نکته را بیان می‌کند که باید برای حجاب در متن جامعه، «کشش» و «تمنّا» آفرید و از قانون، «توقع زیاده از حد» نداشت. سخن ایشان، لایۀ انتقادیِ نهفته دارد و ناظر به وضع کنونی است و می‌خواهد بگوید «استقرار حکم»، وابسته به «اقبال جامعه» است و اگر جامعه نخواهد، باید بر سهم الزام قانونی افزود و تنش‌‌های برآمده از آن را نیز به جان خرید. آری، باید «ظرفیّتِ پذیرشِ حکم دین» در جامعه ایجاد کرد و همه‌چیز را بر شانۀ «قانون» ننشاند و برای دین در عمق جامعه، «طلب» و «کشش» و «میل» ایجاد کرد. نباید شریعت را به الزام قانونی فروکاهید و از دین، بایدها و نبایدهای خشکِ دولتیِ بخشنامه‌ای ساخت. باید دین را در جانِ مردم نشاند و تعهد ایمانی آفرید نه هراس حکومتی. 🔗 متن کامل در صفحه یادداشت خوانی @HOWZAVIAN
دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی ✍️سید یاسر جبرائیلی معمولا دولت ها به گفتمان‌شان شناخته می‌شوند. اما رواج عبارت «دولت سیزدهم» در ارجاعات به دولت در رسانه‌ها، نشان می‌دهد آقای رئیسی نتوانسته خود را پرچم‌دار یک گفتمان به جامعه معرفی کند. یکی از دلایل اینکه این دولت از همان آغاز کار زیر ضرب رفت، همین خلا گفتمانی است. گفتمان، قدرت نرم ایجاد می‌کند. دولت فاقد گفتمان، از قدرت نرم محروم است و لذا در عرصه جنگ نرم، اولا توان حمله ندارد، ثانیا در برابر حملات نرم بی سلاح و سپر است. گفتمان است که در قول و فعل کارگزاران، در رویکرد و عملکرد آنان، انسجام ایجاد می‌کند. گفتمان، عینک آسیب‌شناسانه‌ای است که دولت به چشم می‌زند، مشکلات را از زاویه این گفتمان می‌بیند و از همین زاویه راهکارش را ارائه می‌دهد و اجرا می‌کند. دولت فاقد گفتمان به شهرداری تقلیل پیدا می‌کند و این، یکی از جدی‌ترین خطراتی است که دولت سیزدهم را تهدید می‌کند. 🔗 متن کامل در صفحه یادداشت خوانی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️به مناسبت وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) منتشرشد؛ نماهنگ «یار همیشگیم 2» با نوای سید محمد رضا نوشه ور 🔷نماهنگ «یار همیشگیم 2» با نوای سید محمد رضا نوشه ور به مناسبت فرا رسیدن 15 شوال1444 هجری قمری، سالگرد وفات سید الکریم عبدالعظیم حسنی علیه السلام، تولید شد. 🔷 مضمون این نماهنگ نشان دادن ارادت شیعیان به این شخصیت والا مقام است به طوریکه شیعیان شب‌های جمعه به نیت بهره‌‍مندی از ثواب زیارت و به عشق حضرت سید الشهدا (ع)، زائر حرم شاه عبد العظیم (ع) می‌شوند همچنین در ایام مسلمیه و قبل از محرم نیز به نیت اذن گرفتن از اهل بیت (ع) برای اقامه عزاداردای محرم و صفر، به مدت سه شب در صحن سید الکریم عبدالعظیم حسنی علیه السلام، مراسم روضه خوانی و سینه زنی برپا می‌کنند و دسته جات عزاداری از هیئات تهران و حتی سراسر کشور به این حرم آسمانی می‌آیند. به همت 📌سازمان هیأت و تشکل‌های دینی @HOWZAVIAN
هدایت شده از خانه طلاب جوان
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نویسندگان حوزوی
آیین رونمایی از کتاب پای درس خمینی مشهد (واکاوی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن) با حضور آیت الله اعرافی @HOWZAVIAN
🔰 خوشا این بزم قرآنی در ستایشِ «برنامۀ محفل» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 بنا بر نقل دهخدا، «محفل» در لغت، یعنی: جای گرد آمدن، محل ازدحام، محل اجتماع اهل منبر، محل اجتماع اهل طرب، محل قضاوت، محل مؤانست و موافقت، محل اتفاق و عهد و پیمان، میهمانی، گفتگوی دوستانه و بزم. بر همین اساس، اسمِ «برنامۀ محفل» کاملا با مُسمّی است؛ چون این برنامه، همۀ این‌ها بود: هم جایی بود برای اجتماع خانواده‌ها در وقت افطار؛ هم محلی بود برای نشر علوم و معارف قرآنی؛ هم میدانی بود برای ایجاد نشاط معنوی؛ هم فرصتی بود برای سنجش عیار پیشروان و داعیه‌داران؛ هم محیطی بود برای تقویت انس با قرآن؛ هم بهانه‌ای بود برای تجدید عهد با کتاب خدا؛ هم مکانی بود برای یک دورهمی دینی؛ و هم فضایی بود برای برپایی یک «بزم قرآنی». 🔹 یکی از حقائق تلخی که در روز قیامت جلوه می‌کند، شکوۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله از امت خود، به‌خاطر بی‌اعتنائی به «قرآن» و کوتاهی آنان در اداء حق این کتاب آسمانی است: «وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا.» (فرقان/۳۰) البته طبق بعضی از روایات (ن.ک: بحار الأنوار، ج‏۸۰، ص۳۶۸) خود قرآن نیز این گلایه را به درگاه الهی عرضه می‌دارد. بر همین اساس، می‌توان به اهمیت قرآن کریم و ضرورت توجه ویژه به این معجزۀ جاوید الهی پی برد؛ هم‌چنان‌که می‌توان لزوم تلاش برای رفع مهجوریت از آن در جامعۀ اسلامی را نیز نتیجه گرفت؛ و این مهم، همان هدف والا و ارزشمندی است که «برنامۀ محفل» به‌دنبال تحقق آن بوده است. به عبارت دیگر، «برنامۀ محفل» تلاشی بود برای: معرفی قرآن به‌عنوان یک پدیدۀ دوست‌داشتنی، رخنه در حصار بیگانگی بعضی از مردم با کلام الله مجید و ایجاد زمینۀ لازم برای آشتی ایشان با ثقل اکبر؛ آن هم در وضعیتی که جبهۀ فکری، فرهنگی، رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمن نیز با تمام توان، به‌دنبال تخریب جایگاه قرآن در میان مسلمین و قطع پیوند معرفتی و عاطفی آنان با این کتاب آسمانی است. 🔸 ارائۀ هرگونه تحلیل، ارزیابی، انتقاد یا پیشنهادی نسبت به «برنامۀ محفل»، باید با لحاظ نکتۀ پیش‌گفته صورت گیرد؛ زیرا در غیر این صورت، با فهرستی از اشکالات بعضا ناموجه مواجه خواهیم شد که نه تنها گرهی از کار فروبستۀ کشور در عرصۀ فعالیت‌های رسانه‌ای نخواهد گشود، بلکه جوانه‌های مبارکی هم‌چون «برنامۀ محفل» را نیز خواهد خشکاند. 📌 متن کامل یادداشت در خبرگزاری مهر: mehrnews.com/x322wQ @HOWZAVIAN
🔸اصحاب شیدای حسین ✍ عباس بابائی، دبیر شورای مرکزی جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی مسأله‌ی «تاب‌آوری انسان» در سختی‌ها و بحران‌ها، یکی از مسائل مهم جامعه‌شناسی است که اگر متولیان امر در هر اجتماع و جامعه‌ای بدان توجه نکنند، آسیب‌های جدی خواهند دید. یکی از حیرت‌انگیزترین مصادیقِ این مسأله‌، «طلاب و روحانیون» هستند؛ تا جایی که این میزان از تاب‌آوری می‌تواند موضوع پژوهش‌های سنگین دستگاه‌ها و سرویس‌های مختلف امنیتی و سیاسی در دنیا باشد. آخر چطور می‌شود بیشترین هجمه‌های ناجوانمردانه در طول تاریخ بشریت توسط جنود شیطان به صنفی خاص به نام «حوزویان» بشود، اما کماکان به حیات موثر و جهادی و مردمی خود ادامه دهند؟! این هجمه‌های رسانه‌ای شیطان، تا جایی است که اگر هر روز شاهد سوءقصدها و هتک‌حرمت‌ها به این صنف باشیم، جای تعجب ندارد! این پژوهش در سطح ملی نیز می‌تواند اتفاق بیافتد؛ آخرچگونه می‌شود عده‌ای با کمترین بهره‌مندی از سفره‌ی انقلاب، در راه آرمان‌های انقلاب این میزان از سختی‌ها را تاب بیاورند و جلوتر از متولیان امر و دستگاه‌های حاکمیتی، مجاهد میدان‌های مختلف انقلاب باشند؟! آیا بودجه‌های کلان تبیینی و جهادی و اقتصادی و بهداشتی و...، توانسته به اندازه‌ی فعالیت‌های جهادی «سربازان بی نام و نشان امام زمان» در گوشه‌گوشه‌ی این دیار اثرگذار باشد؟! جماعتی که زندگی غالب‌شان از سطح متوسط جامعه پایین‌تر است، چگونه می‌شود در فلان ده‌کوره، هم عمارت دنیای مردمش را آباد کنند، هم عمارت دل‌هاشان را؟! آخر چگونه می‌شود که این صنف بدون اینکه توسط قوای مختلف کشور، اندک حمایت مادی و معنوی و قانونی شوند، در کوی و برزن به عنوان نماینده‌ی غیررسمی مدیران، پاسخگوی گرانی‌ها و ناهماهنگی‌ها و بی‌تدبیری‌ها و اختلافات آنان باشند؟! این پژوهش البته در سطح خردتری به نام حوزه هم می‌تواند انجام بگیرد؛ آخر چگونه می شود با کمترین حمایت‌ها و برنامه‌های تربیتی و آموزشی و رفاهی نسبت به مجموعه‌های دیگر آموزشی همچون دانشگاه‌ها، این میزان از استقامت در مسیر علمای عاملی چون امامین انقلاب، در زندگی شخصی و صنفی و علمی و اجتماعی و جهادی طلاب مشاهده شود؟! پاسخ به این پژوهش‌های کذایی و خیالی را «سید شهیدان اهل قلم» این‌گونه داده‌است: «هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند. اگر چه خواندن داستان را سودی نیست، اگر دل کربلایی نباشد... و اگر تو می خواهی که به کربلا برسی، باید از خود و دلبستگی هایت، از سنگینی ها و ماندن ها گذر کنی... برای ما کربلا پیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است؛ یک منظر معنوی است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم، نه یک بار، نه دوبار، به تعداد شهدایمان.» @HOWZAVIAN
🔸سر در پای ناموس ✍ علی‌رضا مکتب‌دار تاریخ ایران سراسر پایمردی است در برابر هر آنچه ظلم و بی‌عدالتی و وحشی‌صفتی است. ایرانی در دفاع از وطن و ناموس، سربردار شد اما از پای ناموس سر بر نداشت. ایستادگی سرخ او در برابر تیرگی ستم، نهال سبز وطن را آبیاری کرد و ایران همواره ایران ماند و خواهد ماند. @HOWZAVIAN
این شهر اگر پر شود از یاغی ها از گله ی گرگ ها و الباقی ها هر گز تو گمان مبر که خاموش شود حتی به دمی غیرت الداغی ها مائیم و شکوه غیرت الداغی شوق شرف و صلابت الداغی فصلی دگر آغاز شد از قصه عشق با واقعه ی شهادت الداغی @shaeranehowzavi
. ✔️غیرتی در پاسداشت غیرت ✍زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین [۱]. غیرت و حمیت یعنی تلاش در نگهداری از آنچه که حفظش ضروری است. این صفت انسانی از شجاعت و بزرگ‌منشی سرچشمه می‌گیرد و جزء کمالات عالیه انسان بوده و به آن میزان مُعرّف انسانیت است که اگر در فردی از بین برود به ورطه‌ی پوچی و تباهی سقوط می‌کند. از سوی دیگر باید توجه داشت باغیرت‌ترین موجود، خداوند است که انسان‌ها را از زشتی‌ها دور می‌کند. به‌عبارتی، خداوند هم تکویناً انسان را بر فطرت پاک آفریده است و هم تشریعاً برای او قوانینی وضع می‌کند تا از پلیدی‌ها دور بماند و دقیقاً بر همین اساس است که خدا به هر غیرتمندی نظر لطف و رحمت دارد. چنانچه امام صادق (عليه السلام) می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ غَیوُرٌ یُحِبُّ كُلَّ غَیورٍ» خداوند، غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد. (فروع كافی، ج ۵، ص ۵۳۵) [۲]. غیرت انواع گوناگونی دارد. غیرت دینی، غیرت ناموسی و غیرت ملی که هر یک از اشکال آن به فراخور عرف و آنچه بر ذهن افراد جامعه حاکم است و یا بر زبان‌ها جاری است؛ به معنایی اشاره دارد اما آنچه بر همه این عناوین سایه افکنده، روح انسانیت و حفظ ارزش‌هاست چرا که این صفت هم ریشه در آفرینش او دارد و هم بر پایه‌ی ایمان و اعتقاد به یک‌سری ارزش‌هاست. امیرالمومنین غیرت را عین دیانت دانسته و می‌فرماید: "«غَیْرَهُ الرَّجُلِ ایمانٌ» غیرت مرد (عین) ایمان است.(شرح غررالحكم، ج ۴، ص ۳۷۷) [۳]. بدین ترتیب غیرت را می‌توان از مهمترین شاخصه‌های یک ایرانی دانست. چرا که هم در طول تاریخ حیاتش اثبات کرده که در حراست از کیان اسلام و همه آنچه بدان مربوط می‌شود حساس است و با تمام توان در اثبات و اجرای احکام آن می‌کوشد و هم نسبت به حفظ زنان و نوامیس خود همت می‌گمارد و هم در حفظ تمامیت ارضی کشور اسلامی و دلسوزی و حمایت از مسلمانان و عزت و شرف آنان در تلاش است. این همان وطن‌دوستی و مشارکت در دفاع از میهن و پاسداری از مذهب خود است که در دین مبین اسلام نیز بر آنان تأکید بسیار شده است. [۴]. از آنجا که وجود این خصلت شریف در انسان مهمترین مانع و دیوار دفاعی در برابر تهاجم و تجاوز دشمنان داخلی و خارجی است؛ هر چقدر این ویژگی در افراد یک جامعه بیشتر و عمیق‌تر باشد، امنیت و بازدارندگی و تاب‌آوری آن ملت در همه‌ی زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... بیشتر خواهد بود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت یکی از روش‌های دشمن برای هرگونه نفوذ مخصوصاً نفوذ فرهنگی، سست کردن و نابودی این صفت قدرت‌بخش در یک ملت است. [۵]. از آن رو که ایران اسلامی به دلایل بسیاری، از جمله ذخایر، استعدادهای فراوان، موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، فرهنگ و تمدن، استقلال و ...، همیشه مورد تهاجم دشمنان بوده است، می‌توان از بین بردن و سست کردن "غیرت" در میان افراد جامعه‌ی ایرانی را یکی از حربه‌های دشمن برای شکننده کردن آن‌ها دانست... 🔗ادامه متن در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
🔸مذهبی‌ها اینگونه‌اند؟ ✍ مجید ابطحی 🔹این بخش از حرفهای خواهر شهید الداغی(شهید غیرت) برایم جالب بود: "بعضیا فکر میکنن فقط کسانی میتونن با غیرت باشن که یقه‌شون رو میبندن و شلوار پارچه‌ای می‌پوشند و... در حالیکه حمیدرضا اینجوری نبود! " سوال: این《》چه درصدی از جامعه هستند؟ شاید از نظر ایشان بسیاری از مذهبی‌ها، چنین نگاه منفی ای به افراد《به ظاهر غیر مذهبی》دارندو گمان می کنند فقط افرادی که《یقه‌بسته و شلوار پارچه ای》هستند مولفه های اخلاقی و دینی را رعایت می کنند و بقیه کلا بی دین اند! واقعا مذهبی ها این نگاه را به دیگران دارند؟ و امثال را غیرمذهبی می‌دانند؟ 🔹کلام ایشان یک مثال است (اصلا شاید مقصودشان چیز دیگری بوده) اما اگر افراد زیادی چنین تصوری از مذهبی‌ها داشته باشند، فاجعه است! (اساسا افراد جامعه به مذهبی و غیر مذهبی درست نیست و عموم مردم ایران مذهبی‌اند، البته با سطوح متفاوت) 🔹به عنوان کسی که حدود ۱۰ سال است در بین طلبه ها زندگی می‌کنم_ که تابلو و محسوب می شوند_ در اطراف خودم به این نگاه‌ها برخورد نکرده‌ام، یعنی ندیده‌ام(یا به ندرت دیده‌ام) طلبه‌ای این نگرش منفی را به غیرمذهبی‌ها داشته باشد! 🔹نکته این است که این نگاه از طرف افرادِ(ظاهرا)غیرمذهبی به مذهبی‌ها و اصلا تقسیم بندی مردم به مذهبی و غیر مذهبی، یک و ایجاد می‌کند که همان خواست است! در نتیجه‌ی این نگاه، بخشی از جامعه به خود می‌کند که《من مذهبی نیستم و با مذهبی ها فاصله دارم!》این افراد بتدریج خود را از جمع‌های مذهبی و حتی مراسم و آئین‌های دینی، جدا می‌کنند. 🔹شاید این روزها که بحث حجاب داغ شده، از بین بردن این دوقطبی ضرورت بیشتری بطلبد؛ البته تاکید بر اصول و و خصوصا (و تفاوت محجبه و بدحجاب) نباید مورد غفلت واقع شود! @HOWZAVIAN
▫️یک‌شنبه‌های مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی (این هفته ویژه بانوان نویسنده) 🎙با حضور و مشاوره استاد جواد محدثی 🔻فرصتی برای تبادل نظر درباره مهارت‌های یادداشت‌نویسی تحقیقی و اندیشه‌ای نخستین گعده👇 📆 زمان: یک‌شنبه هفدهم اردیبهشت، ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰ 🏢 مکان: خیابان هنرستان، بعد از خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسه شناخت با همکاری 🖌 پایگاه اندیشه‌ای فکرت 🖌 تحریریه عصر زنان 🖌 تحریریه بانو مجتهده امین جهت ثبت نام و حضور در گعده نویسندگان از آیدی‌های زیر اقدام بفرمایید: 🆔 @Es_shafiee 🆔 @danial_basir @HOWZAVIAN
🟢 به بهانه بزرگداشت شیخ صدوق(رضوان الله تعالی علیه) 🔰👇👇
✍به بهانه روز بزرگداشت شیخ صدوق(رضوان الله تعالی علیه)/۱۵ اردیبهشت ‼️ماجرای شگفتِ کشف جسد سالم شیخ صدوق پس از گذشت ۸۰۰ سال و شناسایی و احراز هویت آن توسط هیئتی متشکل از علمای بزرگ، که در میانشان برخی از اصحاب خاص و شاگردانِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، حضور داشتند. ‼️شیخ صدوق از علمای تراز اول شیعی در علم حدیث است که جسد او در زمان فتحعلی‌شاه قاجار طی یک سیل، پس از سالیان سال کشف شد. ✍ ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به «شیخ صدوق قمی» و «اِبنِ بابَوَیْه» (زاده ۳۰۶ ـ درگذشته ۳۸۱) از علمای شیعه در قرن چهارم هجری قمری و از متخصصان علم حدیث بود. ایشان مقداری از عمر خود را در زمان غیبت صغرا گذرانیده و به دعای امام زمان(عج) به دنیا آمده است؛ چون پدرش فرزند نداشت تقاضای فرزند کرد و حضرت امام زمان(عج) به او وعده دو پسر دادند یکی محمد که بزرگتر بود و دیگری حسین و هر دوی آن‌ها از علماء و اخیار و ابرار بودند؛ بالأخص محمد (شیخ صدوق) که حاصل عمر او خدمات شایسته به تشیع و معارف اهل‌بیت بود. شیخ صدوق پس از گذشت هفتاد و پنج سال از عمرش، در سال ۳۸۱ در شهر ری درگذشت و در شهر ری مدفون گردید که بعدها قبرستان ابن‌بابویه در اطراف آن ساخته شد. درباره شیخ صدوق بیشتر بدانید👇 https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=23&lid=0&catid=24113&mid=249266 آرامگاه شیخ صدوق، درگذر زمان به خاطر حمله مغولان و جنگ‌های خوارزمشاهیان و تیموریان و همچنین به علت حوادث مختلف چندین مرتبه خراب و ویران شد و سال‌ها در زیر توده‌های خاک پنهان شده بود، به گونه‌ای که در زمان فتحعلی شاه در سال ۱۲۳۸ روی آن را کشتزار و باغی فراخ به نام «باغ مستوفی» پوشانده بود. ولی در آن سال باران زیادی بارید که بر اثر آن، سیل عظیمی آمد و تمام زمین‌های کشاورزی و باغ‌های اطراف شهرری را آب فراگرفت و بعضی از مناطق را تخریب کرد؛ اطراف مقبره شیخ صدوق نیز فروریخت و شکافی ژرف در کنار آن پدید آمد. هنگامی که به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، سردابی ظاهر شد که آب قسمتی از آن را تخریب کرده بود. در پی این حادثه، واقعه عجیبی نیز اتفاق افتاد که تفصیل این واقعه را بسیاری در کتاب‌های خود مانند: سید محمدباقر خوانساری در کتاب روضات، میرزا محمد تنکابنی در کتاب قصص العلما، عبدالله مامقانی در کتاب تنقیح المقال، خراسانی در کتاب منتخب‌التواریخ، شیخ عباس قمی در کتاب فوائد الرضویه و محمد شریف رازی در کتاب اختران فروزان ری و همچنین در مقدمه کتب شیخ صدوق، از جمله کتاب کمال‌الدین صدوق و مقدمه کتاب خصال صدوق، نقل کرده‌اند. وقتی که برای بازرسی و جست‌وجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده کردند که تمام اعضای بدنش سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچ‌گونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد و با صورتی نیکو آرمیده بود! و هنوز اثر حنا بر ناخن‌هایش مشهود بود. ناخن‌های یک دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود، ریشش روی سینه‌اش ریخته شده بود و بدن چنان سالم و تازه است که چنین به نظر می‌آمد تازه از حمام بیرون آمده‌است و فقط رشته‌های نخ پوسیده کفن که از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاک ریخته بود! این خبر به سرعت در شهر ری و تهران پیچید تا آن‌که به گوش فتحعلی شاه قاجار رسید. وی قصد کرد شخصاً جسد را ببیند. همزمان هیئتی از علما و افراد سرشناس و صاحب نفوذ که در بین ایشان آقامحمد آل‌آقا کرمانشاهی، میرزا ابوالحسن جلوه(حکیم گرانمایه آن روزگار)، آخوند محمد علی رستم‌آبادی (عالم متقیِ بزرگ و از یاران خاص علامه شیخ فضل الله نوری در مشروطه) و آقا سید محمود مرعشی نجفی(والد آقا سید شهاب الدین و از شاگردان علامه شیخ فضل الله نوری) حضور داشتند، برای بررسی وضعیت و شناسایی جنازه در منطقه حضور پیدا کردند. علما با بررسی‌های انجام داده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند که بر روی آن چنین نوشته شده‌ است: «هذا المرقد العالم الکامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، أبو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی.» که جای هیچ‌گونه تردیدی در هویت آن باقی نگذاشت، سرداب بازسازی و بنایی مناسب بر آن ساخته شد. 🌹 شادی روح عالمان واقعی دین «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🔶 دیگر منابع نشر: خبرگزاری برنا، خبرگزاری فارس، خبرگزاری مهر... ✍ صفحه‌ی شهید رابع @HOWZAVIAN