🔸طایفهی طلبکار
✍ اسماعیل دشمیر
حکایت جمهوری اسلامی و سلبریتیها حکایت مادر و فرزند است. مادری که موجود بی ارزشی را درون خود نگه میدارد، آن را از خون خودش تغذیه میکند، مدتها سپر او میشود، به او جان میبخشد و بالاخره او را به این دنیا میآورد. وقتی که پا به دنیا گذاشت، شیرهی وجودش را به او تقدیم میکند. کم کم مادر به حاشیه میرود و فرزند دیده میشود، اما مادر خوشحال است که فرزندش مورد توجه قرار گرفته است. کودکی که بزرگ شده، حالا به توانایی و زیبایی رسیده است.
پس از گذشت زمانی نه چندان طولانی، فرزند برای رسیدن به هوسهای جدیدش نیازمند نردبان است. لگدی به مادر خود میزند تا موقعیت جذابتری را کسب کند.
این مادر مظلوم پیوسته در حال پرورش چنین فرزندان ناخلفی است. اشکال کار کجاست؟ بچه ذاتا مشکل دارد؟ در دوران پرورش منحرف میشود؟ یا دستِ این مادر، اساسا بی نمک است؟
هر چه بود و هر چه باشد، اگر از فرایند نمک به حرامی این جماعت درس نگیریم، ضربههای بیشتری میخوریم.
ای آنکه به تقریر و بیان دم زنی از عشق،
ما با تو نداریم سخن، خیر و سلامت
درویش! مکن ناله ز شمشیر احبّا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
#اشکان_خطیبی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN