#روایت_سفر به روسیه
💠 مغناطیس عکس حاج قاسم
✍️ علیرضا داودی
🔸در تمام ایام سفر در مسکو و شهرهای دیگر هر وقت مردم متوجه می شدند ما ایرانی هستیم احترام ویژه ای قائل می شدند و با روی گشاده و لبخند به گفتگو میپرداختند؛ چه در گفتگوهای رسمی و چه در گفتگو با مردم عادی در مترو و جاهای مختلف شهر.
🔹در وهله اول بخاطر ارتباطات یک دهه اخیر ایران و روسیه چه در ماجرای سوریه و چه اکنون در جنگ اوکراین چنین شناخت و برخوردی طبیعی به نظر می رسید اما دو اتفاق باعث شد حقیقتی دلنشین و عجیب برایم روشن گردد.
🔸در شهر تاریخی سن پطرزبورگ با عزیزی از شیعیان آذربایجان آشنا شدیم و از او علت این نوع برخورد مردمان روسیه با ایرانیها را پرسیدیم او در جواب گفت:
🔹مردم روسیه به رهبر ایران و شهید قاسم سلیمانی علاقهی ویژه دارند و این بخاطر احترامی است که پوتین چه در سخن گفتن از ایشان و چه در برخورد با ایشان قائل است.
🔸جمله بعدی اما به یادم آورد چقدر ما ایرانیها غافلیم از عظمت مدیریت الهی رهبر معظم انقلاب، این برادر آذربایجانی گفت:
🔹در روسیه مردم ترکها را دوست ندارند که بخاطر حس بدی است که نسبت به ترکیه و اردوغان دارند اما هر وقت اعلام میکنیم ما شیعه هستیم برخوردها متفاوت میشود و میگویند شما شیعیان رهبری شجاع، خوب و محترم دارید.
🔸این عزت بی مثال شیعیان و ایرانیها در مسکو که با چشمان خودم شاهدش بودم مرهون شخصی است که با سلامت نفس و شجاعت در مسیر حق طلبی و مبارزه با ظالمان کشتی مقاومت را هدایت میکند.
🔹اتفاق دوم در حسینیه امام علی(ع) این شهر رخ داد وقتی فردی تعریف میکرد که بعد از عملیاتی تروریستی در مجموعه فرهنگی کروکوس شهر مسکو در سطح شهر نیروهای ویژه او را همانند بسیاری از تاجیکها و آذربایجانیها دستگیر کردند و امیدی به اینکه بتواند سالم بماند نداشت.
🔸در ناامیدی محض بود اما وقتی جیبهایش را خالی کردند درون یکی از جیبها عکس شهید سلیمانی بود و وقتی فرمانده نیروها آن عکس را دید گفت به احترام این قهرمان تو آزادی و میتوانی بروی.
🔹این عمق تأثیرگذاری شخصی است که به گفته رهبر انقلاب جسم تکه تکه شدهاش بعد از شهادت برای استکبار بیشتر از زمان حیاتش ترس و وحشت ایجاد خواهد کرد.
🔸قدرشناسی از چنین نعمتی سخت است و امیدوارم من و ما بتوانیم در این مسیر سربازان خوبی برای رهبر عزیزمان باشیم.
#تبلیغ_بین_الملل
#روسیه #نخبگان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#روایت_سفر
💠 خیابانهای مقاومت در لبنان
✍️ علی صالحی، دکتری علوم قرآن و حديث
تازه به فرودگاه بیروت رسیدم، رأس ساعت ٣٠: ١١ ظهر به وقت بيروت در روز ١٥ ماه مبارك رمضان مورخه ١٤٠٣/١/٧
سوار ماشین شدم و در حین مسیر، چشمانم به تابلوی جاده الامام الخمینی(ره) افتاد، احساس شعف و شادمانی کردم. دیدن تصاویر امام خمینی و رهبر انقلاب، امام موسی صدر و سید حسن نصرالله و تندیس شهید سلیمانی چشمان مرا به خود جلب کرد. این بار هم احساسی از جنس عزت.
لبنان غنی و عظیم است؛ اما نه فقط به دریای بزرگ مدیترانه یا به کوههای برفراشته یا قصرهای چند ستاره بلکه چون مردمی به وسعت دریا و به استقامت کوهها و به درخشانی ستارهها دارد. مردم لبنان، مردم بسیار مهربان و لهجه لبنانی، لهجه بسیار دلنشین و دوست داشتنی است. واژههایی مانند «هلا هلا»، «حبیب البی» و «شو بدک» و «تئبرنی» همچنان گوش مرا مینوازد. براستی در توصیف اینجا باید گفت: «لبنان یعنی بَلد الحُب»، «یعنی بَلد المُقاوَمه» «لبنان بَلد الحِضاره».
جالب این است که لبنانیها، کشور ایران را بسیار دوست دارند. در نگاه آنان، ایران کشوری مقتدر، دارای رهبری حکیم و مردمی بصیر است. اگر چه از کملطفی خواص گله دارند؛ اما ایران را ام القرای جهان اسلام میدانند.
پایان بخش نخست | ادامه دارد...
#لبنان
#جهاد_روایت
#تبلیغ_مکتوب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
#روایت_سفر 💠 خیابانهای مقاومت در لبنان ✍️ علی صالحی، دکتری علوم قرآن و حديث تازه به فرودگاه بی
.
لبنان | #روایت_سفر
💠 قدرت نرمافزاری ایران
✍️ علی صالحی، دکتری علوم قرآن و حديث
تبلیغ در لبنان جذابیت خود را دارد، از قرآن کریم گفتن، از نهج البلاغه گفتن، از صحیفه سجادیه گفتن آن هم برای مشتاقان معارف ناب اسلام اصیل، بسیار زیبا و غیر قابل توصیف است. حضور در فضای اعتکاف و برگزاری حلقات پرسش و پاسخ و گرم گرفتن با رویشهای جدید و تشنگان معنویت، بسیار اعجاب برانگیز است.
سفر تبلیغیام به لبنان را جهاد تبیین میدانستم. معتقدم جهاد تبیین، لبیک گفتن به مطالبه امام خامنهای است. جهاد تبیین زمان و مکان نمیشناسد. انسان هر جا باشد چه در ایران یا لبنان یا هر جای دیگر، باید حقایق را تبیین کند. بسی افتخار است که در این مدت کوتاه، ابعاد مهم منظومه فکری رهبر انقلاب را تبیین کردم و به شبهات عقیدتی و سیاسی برخی مخاطبان پاسخ دهم. البته هر چه دارم از الطاف خداست و این خداست که منت نهاد تا پیام زیبای قرآن کریم و اهل بیت(ع) را برسانم.
محل استقرارم در مرکز فرهنگی امام خمینی(ره) ویژه ایرانیان مقیم لبنان است. آشنایی با شخصیتهایی مثل جناب علامه سید عیسی طباطبایی، نماینده امام و رهبری در لبنان، و فرزند ایشان جناب حجت الاسلام و المسلمین سید علی طباطبایی، مدیر مرکز امام خمینی(ره) برایم توفیق الهی بود. برنامههای این مرکز بسیار قوی و متنوع است. ایرانیان مقیم لبنان، این مرکز را خانه خودشان میدانند. جالب این است که نه فقط شیعیان لبنان؛ بلکه حتی اهل تسنن هم در برنامههای فرهنگی این مرکز حضور مییابند. حضور متواضعانه سفیر ایران در لبنان در مراسم شبهای قدر هم از نکات جالب این سفر بود. هر کسی میتوانست به راحتی در حاشیه مراسم با سفیر ملاقات کند و نقطه نظرات و حرفهای خود را به سفیر برساند.
در مراسم بزرگداشت شهید سردار زاهدی در پایتخت لبنان و در مکان سفارت جدید ایران در لبنان حضور یافتم. به سفیر محترم ایران جناب آقای امانی تسلیت گفتم و شاهد حضور گروههای متعدد سیاسی لبنانی و غیر لبنانی و سفرای مختلف کشورهای دیگر در این مراسم بودم که هر کدام شهادت سردار زاهدی را به سفیر ایران تسلیت میگویند. گروهی پس از گروهی دیگر و اینجاست که قدرت نرم افزاری انقلاب اسلامی برایم عیان شد. کجاست که میگویند ایران منزوی شده است؟ این عزت و احترام از کجا و برای چه شکل گرفته است؟
ایران به حقیقت عزیز است، من به ایرانی بودنم افتخار میکنم و به شهدای وطنم بیشتر.
پایان بخش دوم | ادامه دارد...
#لبنان
#جهاد_روایت
#تبلیغ_مکتوب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
➕در ادامۀ یادداشتهای سفر به آمریکا
🟡 دو نکته اخلاقی در انتخابات سال 2008 آمریکا
✍️ حبیب الله بابایی، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی
حضور من در دانشگاه ویرجینیا همزمان بود با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2008. کم و بیش پیگیر انتخابات بودم و گفتگوها و مناظرات رقبای ریاست جمهوری را پی میگرفتم. یکی از نقطههای قابل توجه در این رقابت سیاسی، اخلاق حرفهای و عُرفی کاندیداهای ریاست جمهوری بود که به نظرم برای ما هم این ایام میتواند در خور تأمل باشد:
1. قبل از ترامپ، انتخابات در آمریکا «موجی» نبود. فرایند عقلانی و کارشناسی در انتخابات به جهت طولانی بودن زمان فرایند انتخابات، و نیز به جهت حضور مباشر و مستمر کارشناسان و اساتید دانشگاه در مراحل مختلف انتخابات مخصوصا در مناظرهها و نقد بههنگام و سریع کاندیداها، امکان دروغگویی کاندیداها را از بین میبرد و از ایجاد التهاب کاذب در فضای سیاسی جامعه و بدنۀ تودگان جلوگیری میکرد. یکی از این عرصههای مهم در فرایند رقابت کاندیداها، شبهای مناظره (Debate Nights) بود که در دانشگاههای مهم با اجرای اساتید برجسته دانشگاهی (نه مجریان و کارشناسان خبری) برگزار میشد. چالشهای بنیادین مجریان با کاندیداها آنها را به خوبی غربال میکرد و امکان هوچیگری را از آنها میستانید. (شایان ذکر است که هرچند آمریکاییها به غیر آمریکاییها فراوان دروغ میگویند آنهم دروغهای بسیار بزرگ، لیکن در درون خودشان و برای یکدیگر نمیتوانند به آسانی دروغ بگویند).
2. نکته دوم اخلاقی که در انتخابات سال 2008 نظرم را جلب کرد، کنش اخلاقی دو کاندیدای رقیب بعد از پیروزی اوباما و شکست جان مککین بود. بعد از اعلام نتیجه انتخابات و اعلان پیروزی اوباما در شامگاه همان روز انتخابات، نخست مککین در کمپ انتخاباتی خود شروع کرد به سخنرانی، تا اینکه به اسم باراک اوباما رسید. هواداران او شروع کردند به هوو کردن و اهانت به اوباما. مککین همان لحظه در برابر وفاداران و طرفداران خود ایستاد و به صراحت گفت: «اوباما رقیب دیروز من، و رئیس جمهور امروز من است». همین تذکر به موقع، فضای التهاب سیاسی در کمپ شکست خورده جمهوریخواه را آرام کرد. بعد اوباما در کمپ خود شروع کرد به سخنرانی، تا به اسم «مککین» رسید. اغراق نمیکنم اگر بگویم که اوباما شاید نزدیک به دو دقیقه در مورد خدمات مککین به آمریکا (در جنگ ویتنام که منجر به زخمیشدن و اسارت وی به دست ویتنامیها شد)، سخنرانی کرد و مککین را برای طرفداران خودش که بسیاری ازآنها آفریقایی ـ آمریکایی بودند و دل خوشی از مککین و برخی طرفداران نژادپرست، همجنسباز و سیاهستیزِ او نداشتند، بزرگ نشان داد.
بههرحال، همین رویکرد کم و بیش در دوره ریاست جمهوری اوباما ادامه پیدا کرد و دولت اوباما از او و تجربۀ او در راستای سیاستهای استکباری آمریکا در دنیا استفاده کرد.
این نکته را البته باید گوشزد کنم که جان مککین یکی از سیاستمداران ایرانستیز آمریکایی بود. او همواره هراسان بود از خیز قدرتمندانۀ ایران در جهان. او با نگرانی چیرگی ایران بر منطقه را به درازای تاریخ میدانست.
#روایت_سفر
#آمریکا #دانشگاه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN