⭕️ استاد خستگیناپذیر
♦️مرحوم فرجنژاد غالبا شبها بیدار بود و پس از ادای فریضهٔ صبح و مقداری استراحت، از منزل خارج شده و از جلسهای به جلسهای، از محلی به محلی و از کلاسی به کلاس دیگر میرفت.
🔻 وقتی شبها بر میگشت، کودکانش خوابیده بودند و او پس از صرف شام تازه برای بررسی و رد فیلمهای ضددین سینمای غرب یا نگارش کتاب زمان پیدا میکرد. ایشان حتی در روز جمعه هم کار را تعطیل نکرده و به صحبت با افراد مختلف یا مباحثه علمی میپرداخت.
✍️ سعید سلیمی، پژوهشگر تاریخ اسلام
#روز_معلم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
📌 جمع دوگانهها در عقلانیت شهید مطهری
✍️ محمدرضا بابایی، پژوهشگر فلسفه و کلام
معمولا مردم در جاممعه ای که زندگی می کنند دائم با دوگانه هایی دست و پنجه نرم می کنند که خیلی از آن ها ساختگی است مثلا حجاب و اقتصاد، اصولگرا و اصلاح طلب و ... این دو گانه ها مختص فلسفه ای است که تضاد را سبب حرکت می داند در حالیکه فلسفه اسلام چنین نیست و با عقلانیت این دوگانه ها را جمع میکند، به خاطر همین بزرگترین شخصیت های اسلامی مورد قبول همه شخصیتهای جامعه قرار میگیرند و در عین اختلاف نظر با او، وی را محترم میشمرند برای این است که مشی اسلام مبتنی بر تعقل است در این نوشته عقلانیت را در آثار شهید مطهری بررسی میشود.
عقلانیت هر نوع اندیشهورزی و تفکر را شامل میشود به عبارتی اعمال خرد و عقل، که صورتبندی آن عبارت است از
1- نیروی تشخیص درست و التزام به آن؛
2- بازدارندگی؛
3- نگرش ژرف و عمیق؛
4- تدبیر و مدیریت درون؛
🔗 متن کامل در صفحهی یادداشتخوانی
#عقلانیت
#روز_معلم
#شهید_مطهری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
☑️ اندیشه در حواشی؛ جرأت مطهری
✍️ علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی
یکی از سنتها تحصیلی در حوزهی علمیه، مطالعهی شرحها و حاشیههای کتابهای درسی است تا به تعبیر برخی از اساتید خبره، طلبه بعد از گذراندن دورهای جامع از فقه و اصول، با دیدن حواشی ملا شود و بتواند تفقه کند و دینشناس شود.
شاید این شیوهی تحصیلی برای ملا شدن در حوزه و فهم شیوهی استدلال به روایات و آیات، هیچ گاه کهنه نشود و همیشه مورد استفادهی عموم طلاب قرار بگیرد؛ اما چه میشود که کاوش میان برخی از حواشی، توسط بعضی از مدرسین ممنوع میشود و طلبهها جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارند، تا جایی که حتی حاشیهها آنقدر به متن نزدیک هستند که نمیتوان بدون بررسیشان به دقت فقهی رسیده و نظریهی دقیق اسلام را تبیین کرد؟!
نیازهای فکری بشر همزمان با پیشرفت ابزاری تمدن غرب و تکثر سلایق گوناگون_قطع نظر از درست یا غلط بودنشان_ به قدری گسترده شده است که شاید مهمترین حاشیهی یک طلبه را به هنگام تحصیلش در حوزههای علمیه، رقم زده باشد. این حاشیه آنقدر وسیع و خطیر است که توانسه زیست شخصی برخی از طلاب را دچار مشکل کند و آنان را از سیر در حال حرکت متنخوانی مرسوم در حوزه خارج و یا به رانندهی اسنپ، ویزیتور یک شرکت خوراکی و چیزهایی که مخالف با زیطلبگی در مدارس علمیه نامیده میشود، تبدیل سازد.
۶۰ سال قبل، کسی از حوزهی علمیه برای پاسخ به نیازهای جامعهی مکانیکی دورکیم و کنترل ارادههای آزاد جان لاک میان اقشار مختلف مردم قد علم کرد تا هنوز که هنوز است، نامش به عنوان فرماندهی جهاد تبیین در عصر تبعید امام خمینی(ره) بدرخشد و او کسی جز شاگرد بینظیر علامه طباطبایی(ره)، شهید آیت الله مطهری نبود.
مطهری کسی بود که نه اصالت الفردی و نه اصالت الجمعی بود. او کسی است که بر اساس نظریهی فطرت، انسان مجبور در نگاه اندیشمندان غربی را، مستقل خواند تا بفهماند زیر چتر استعمارگران بودن، همان جبر تاریخی که هگل از آن یاد میکند نیست و این جبر، حقیقت ندارد.
وقتی استاد مطهری با چنین قوهی بدیع و درخشانی میتوانست چنین نظریه پردازی داشته باشد تا انسان اسلامی عصر بحرانزدهی سلطهگری لیبرالها و مارکسیستها را از خاک مذلت به عرصه عزت، حیات اندیشه ببخشد، چگونه نمیتوانست بین متن و حاشیه تعامل برقرار کند؟ اگر توجه به حواشی که در عین حال متن اصلی روزگار بودند وجود نداشت، آیا امروز کسی میتوانست نسبیت کلی اخلاق را رد کرده و به هویت نابود شدهی انسان در غرب بخندد؟
شاید مطهری میخواست جمع عرفی دیگری را رقم بزند که آن تقدم حاشیه بر متن بوده است!
به نظر میآید جامعیت مطهری نسبت به متن و حواشی عصر حاضر، که به تعبیر رهبر انقلاب موجب احیای تفکر اسلامی شده است، عنصر مغفولی در حوزههای علمیه باشد که نپرداختن به آن عنصر، هر متن درسی را به حاشیهی دوری از ساختار سراسر منحط شهر مدرن میبرد. شهری که برای بررسی شرحهای کتب فقهی و اصولی، سکولار شدن و غل و زنجیز شدن در واتیکان اسلامی را توصیه میکند.
حال سؤال این است که اگر مطهری به حاشیهی ممنوعهی برخی از آقایون مدرس، پرداخته است و موفق به احیای جهانبینی اسلامی گشته است، چگونه میشود که این حواشی به متن تبدیل نشده و با این حال مشروعیت ساختار مدرن توسط برخی از مدرسین درحال مبنایی شدن است؟!
#عقلانیت
#روز_معلم
#شهید_مطهری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔰زمان مناسب عذرخواهی کردن
✍️ محمدعلی هراتی
🔹بهتر است همواره در برابر اشتباهات خود از فرزندان تان معذرت خواهی نمایید، حتی اگر اشتباه کوچکی بوده و تصور می کنید اهمیت چندانی ندارد.
🔅به طور مثال ناگهان حرف وی را قطع میکنید بگویید: «معذرت میخام حرفتو قطع کردم».
🔹هر زمان که میخواهید کودکتان با شما رفتاری که مطابق میل شما نیست نداشته باشد، بهتر است در صورت انجام آن رفتار از طرف شما، از آنها عذرخواهی نمایید تا یاد بگیرد و سعی نموده تکرار نکند.
‼️بدیهی است که برای تعیین محدودیتهای مناسب برای فرزند نباید معذرت خواهی صورت گیرد.
🔹وظیفه پدر و مادر این است که احساسات و رفتارشان را کنترل نمایند. اهمیتی ندارد بعد از رفتار و حرکت اشتباه، فرزند چه رفتاری بروز میدهد؛ مهم این است که به موقع و با دلیل مناسب عذرخواهی نمایید.
🔅به طور مثال به فرزند بگویید: «خیلی عصبانی شدم اسباب بازیها رو جمع نکردی برای همین سرت داد زدم. اما معذرت میخام نباید سرت داد میزدم دیگه تکرار نمیشه اما کاش شما هم اسباب بازیها رو جمع میکردی تا مامان خوشحال میشد».
#والدین
#فرزندان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ اندیشه مطهر
✍️ علی خسروی
🔻آنچه مطهری را مطهری کرد نه مبارزه بود، نه فقه، نه فلسفه و نه منبر و خطابه؛ که در همه اینها افصح و ابلغ و افضل و اشجع از او فراوان بودند. آنچه او را ممتاز کرد نه تابع بودن که ناقد بودن او بود که وی را بر صدر عالمان زمان خود نشاند. او نه عوامزده بود و نه حوزهزده و نه روحانیتزده و نه سنتزده و نه تاریخزده و نه دولتزده!
🔻مطهری خرافهزدا بود و تلاش کرد تا چهره دین را از زنگارها بزداید. او بیماری شناسی کرد، از روحانیت گفت و از آفتهای دامنگیرش و از مهجور ماندن قرآن. از رکود فقه شکوه کرد. اجتهاد به معنای صحیح و اصیل آن را معرفی و شناساند. مسئلهشناسی کرد و در پیِ افکندن کلامی نوین بود. او به راستی یک عقلگرای متصلب و قوی بود. او به دنبال این بود تا نقبی نوین به روشنایی بزند. خدا را در تاریکیها، بیسامانیها و شکستها نمیجست که در پی او در نورها و نظمها و درستیها بود.
🔻هرگز از پرداختن به فلسفه شرم نکرد و آن را ارج مینهاد و هرگز مانند اخباریان باور نداشت که فلسفه آفت دیانت است. مطهری در اندیشۀ دفع شبهات بود، آن هم نه شبهات کهن که معماها و مشکلات نوین. خدمات متقابل اسلام و ایران او آبی بود بر آتشی که پهلوی برافروخته بود تا یکجا ایرانیت و اسلامیت را باهم در آن بسوزاند.
🔻با عرفان مانوس بود. شاگردی بزرگانی چون امامخمینی و علامه طباطبایی را که هر دو روح مطهر و ملکوتی این عصراند کرده بود و از آثار قدسی این دو شجره طیبه، گوهر جان را روشنی و فربهی بخشیده بود. با مولوی و حافظ آشنا بود؛ حافظ را بسیار دوست داشت و به دفاع از حریم قدسی عرفان حافظی کوشید و از اینکه جمعی از آلوده جانان بیخدا، کناسوار میخواستند او را هم به لوث جامه خود بیالایند در رنج بود.
🔻مطهری به عرفان نظری هم وقوف داشت و آراء کسانی چون محیالدین، قونوی، جامی و.. را خوب میدانست و جرعههای عرفان ناب و عافیتسوز را از سرچشمههای اصیل آن، یعنی نهجالبلاغه و قرآن بر میگرفت. او به خوبی دریافته بود که گوهر و محور اندیشه مذهبی عرفان است و چراغ دین با روغن عرفان میسوزد و اگر این چراغ تاریکی سوز را برگیری همه چیز در تاریکی فرو خواهد رفت.
🔻همچنین بیفزایید پرهیز از تکلف و تصنع و تقید، وضوح و روانی سخن و حرمت او نسبت به نقادی [و نه فحاشی] و حرمت نهادن به عقیده مخالفان و جستجوگری و... و دهها سرفصل دیگر که: «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ»(فصلت/۳۳) نیکو سخنتر از آنکس کیست که به خدا دعوت کند و نیکو رفتار باشد و اظهار اسلام کند.
#شهید_مطهری
#مرتضی_مطهری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔺تیغ رسانه بر گلوی اعتقادات!
✍️مجید ابطحی
«چند پزشک شراب خوردند!»
همین قدر از خبر کافی بود برای تخریب اعتقادات مردم! چرا؟
تا حال، وقتی اسم شرابخوار را میشنیدم تصویر یک انسان بدبخت، بیعرضه و بیخاصیت به ذهنم میآمد که از مستی، کنار خیابان افتاده و احیانا مورد ترّحم دیگران است، ترّحمی همراه #تحقیر!
🔹چرا انسانی که بزرگترین #سرمایهاش یعنی "عقل" را به دست خودش آن هم فقط در ازای چند دقیقه لذّت از دست میدهد، حقاش تحقیر نیست؟
بمانَد که خالقِ این انسان، شراب را نجس و پلید دانسته و دلسوزانه او را از نزدیکی به این آلودگی پرهیز داده!
🔹حالا وقتی رسانه _عامدانه یا جاهلانه_ خبر مستی چند پزشک! را منتشر میکند، تصویر ما از یک "شرابخوار"، از یک "مست"، چیست؟
بهتر از این میشد یک #گناه را، یک حماقت و بلاهت را عادی کرد؟
🔹پس باید تبیین کنیم: "آنکه به #عقل خود آتش میزند دیوانه است، حتی اگر پزشک باشد" !
#شرابِ_کثیف
#رسانه_عادیسازی_گناه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🖌🖍 احقاق و تحقیق با کلمهها
✍️ علی اصغر اسلامی تنها، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
✨یا مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ،
✨یا مَنْ یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِ
۱) خداوندِ علیم بدیع، حقّ است و انسانِ ظلوم جهول، محقّق. او احقاق می کند و انسان تحقیق. فعل او بدیع، دفعی و بی کران است و عمل انسان تقلیدی، تدریجی و کرانمند. او با کلمات اعلی، حق را احقاق می کند و انسان- که خود کلمه حق است- با کلمات ادنی، حق را جستجوی می کند. پس همانگونه که هستی شناسی «کلمه» برای حق شناسی و تخلق به حق سبحانه و تعالی ضروری است برای پویایی شناسی حقیقت جویی و تحقیق حق نیز ضرورت دارد.
۲) برخی معتقدند بیش از آنکه ایده ها واژه ها را بسازند، این واژه ها هستند که ایده ها را می آفرینند و آنها را حمل می کنند. البته واژه ها صرفا در کار انتقال ایده ها و معانی نیستند، آن ها درست مانند «بادها و ابرها»، خود در گشت و چرخش اند، به یکدیگر تبدیل و در همدیگر دگرگون می شوند. به همین خاطر است که می توان آنها را «گذر دهنده» یا« مَرکبِ ایده ها» به شمار آورد.
۳) از نظر بودریار واژه ها برای ما اهمیت بسیاری دارند. آن ها زندگی خودشان را دارند و از همین رو میرندگی و میرایی شان برای هر کسی که مدعی تملک شکل مشخصی از اندیشه نیست و سودای مرشدی ندارد بدیهی است. در ناپایداری واژه ها بازی شاعرانه ای از مرگ و زندگی وجود دارد در تعابیر و استعاره پردازی های مداوم و پیاپی یک ایده، به چیزی بیش تر(به چیزی غیر) از خود بدل می شود به شکل از اندیشه. زبان می اندیشد، به ما می اندیشد و دست کم تا جایی که به واسطه ی آن می اندیشیم برای ما می اندیشد؛ و در اینجا رابطه ای شکل می گیرد، رابطه ای که نمادین است، رابطه میان واژه ها و ایده ها. ما تصور می کنیم که راه پیشرفت از دیار ایده ها می گذرد- این توهم هر نظریه پردازی است- غافل از این که در حقیقت واژه هایی که در مقام اشاره گر عمل می کنند، ایده ها را می آورنند و بازمی آورند.
۴) از منظر نشانه شناسی متعالیه نیز کلمات بسیار مهم اند نه فقط کلمات اعلی و کلمات اوسط بلکه کلمات ادنی که مربوط به جهان انسانی و اجتماعی اند نیز مهم اند اگر معتقد باشیم «کلمه لفظیّة الحدوث و معنائیّة البقا» است و «المعنا داخل فی الفظ لا بالممازجه و خارج عنها لا بالمباینه»- نه اینکه«المعنا داخل فی الفظ بالممازجه» آنگونه که سوسور و ساختارگرایان معتقدند و نه «خارج عنها بالمباینه» آنگونه که بودریار و پساساختارگرایان معتقدند- آنگاه خواهیم دانست واژه ها نه فقط همچون بادها در کار جابجایی ایده ها و معانی اند(وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً) ، بلکه آن ها درست مانند «ابرها و کشتی ها»، با قدرت فراوان و بار سنگین (فَالْحامِلاتِ وِقْراً )، به آسانی خود در گشت و جریان اند( فَالْجارِياتِ يُسْراً)، به یکدیگر برخورد و با همدیگر ترکیب می شوند. بیش از آنکه ایده ها و معانی خالق واژه ها باشند، این واژه ها هستند که ایده ها را حمل کرده و آن ها را می زایند. به همین خاطر است که می توان آنها را نه «محل ایده ها» و نه «مرکب ایده ها» آنگونه که بودریار می گوید؛ بلکه به تعبیر دقیق تر «حامل ایده ها» به شمار آورد.
۵) کلمه والد و والده کلمه است نه خالق و موجده آن. کلمه حدوث و پیدایش لفظی دارد و بقا و حیات معنایی. و اسفار اربعه محقّق در مسیر تحقیق وحقیقت جویی با آن آغاز و پس از سیر در جهان معانی به آن انجام می یابد. «سفر از لفظ به معنا»، «سفر در معنا»، «سفر از معنا به لفظ» و «سفر در الفاظ با معنا». کلمات طیبه سفر می کنند و در لحظه ای که به یکدیگر بر می خورند با پرهیز از تناکر و همستیزی(با همه اشکال آن از تضاد هگلی- مارکسی تا تفارق و تقسیم سوسوری- دورکیمی تا تمایز و تفاوق بوردیویی-دریدایی)، همشناسی و تعارف می کنند؛ در سطح اسما و الفاظ به هم می آمیزند. از تناکح اسما و آمیزش واژگان است که معانی نو متولد می شوند، نوآوری رخ می دهد و دانش و معرفت نو و کلمه طیبه نو ابداع می شود.
#نوآوری
#ایده #نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💎 شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمیرسد
🎙گفتاری از دکتر امیرحسین هدایتی، شاعر و نویسنده:
شعر فارسی که جدیترین شعر را درباره فلسطین در چهل سال گذشته یا حتی قبل از آن دارد، به دست عربزبانان نمیرسد.
تعریف اساسی شعر مقاومت، در واقع توضیح و تبیین شرایط مقاومت در مقابل فشارداخلی و خارجی در یک ملت است. ملتی که تحت فشار یک استبداد داخلی یا تحت فشار یک استعمار خارجی باشد، پدیده مقاومت ادبی از طرف روشنفکران، ادیبان و شاعران شکل میگیرد. مثل شعر مشروطه که در واقع و به نحوی یک نوع شعر مقاومت در مقابل استعمار خارجی و دیکتاتوری داخلی بود. ولی بعد از انقلاب اسلامی شعر مقاومت تعریف دیگری پیدا کرد. البته جدا از شعر انقلاب اسلامی که در واقع خودش یک تعریف خاصی از شعر مقاومت دارد، با شروع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس یک پدیده دیگری در ادبیات ما با عنوان شعر پایداری به وجود آمد.
اساساً در ادبیات جهان شعر مقاومت تعریف دیگری دارد. مثلاً شعرفدریکو لورکا در اسپانیا بر علیه استبداد داخلی و حکومت فرانکو یک شعر مقاومت محسوب میشود. محمود درویش هم در فلسطین به عنوان شاعر مقاومت مطرح است. او هم در اشعارش علیه اشغالگری و ستمی که بر مردم فلسطین رفته، صحبت میکند. مقاومت برای معیارها و مصداقهای متفاوتی مبارزه میکند اما معمولاً در اطراف چنین پدیدههایی شعر مقاومت شکل میگیرد. شعر مقاومت در هفتاد سال گذشته در حوزه و مساله فلسطین جایگاه خاصی دارد. شاعران مقاومت در فلسطین و به خصوص در میان جامعه عرب شهرت زیادی دارند. شاعرانی مثل معین بسیسو، محمود درویش و بدر شاکر السیاب از شاعران پایداری عرب در عراق و در مقابل دیکتاتوری حزب بعث که شهرت بسیاری دارند.
🔗متن کامل در خبرگزاری مهر
#شعر
#شعر_مقاومت
#فلسطین #غزه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🎁 هدیه به مناسبت هفته گرامیداشت معلم 📚 کامل ترین لیست کتب شهید مطهری در ایتا 📣 ۶۰ عنوان کتاب رایگان
.
#معروف_مطهری_خوانی
یکی از واجبات طلبه این است که مطالب مرحوم آقای مطهری را یاد بگیرید. به عقیده من یکی از واجبات هر طلبهای این است که کتاب های آقای مطهری را یک دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه کند.
● رهبر معظم انقلاب/ ۲۵ آذر ۸۲
#کتابخوانی
#شهید_مطهری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔹روز استاد
✍ حسین انجدانی
ن وَالْقَلَمِ وَمَایسْطُرُونَ
آری سوگند به قلم و آنچه که می نگارد؛ تا برای همیشه ماندگار بماند و یاریگر انسانها در گذرگاه زمان باشد.
به نام او که میآفریند انسان را در جوهره ذات انسانیت با شخصیت ملکوتی و انسانی تا طریقه ره یافتن به بارگاه دوست را چند صباحی در این کره خاکی بازجوید؛ تا شاید ره به سوی خیر و سعادت رهنمون نماید.
میخواهم از شخصیتی سخن گویم که قلم را یارای نوشتن نیست و زبان قاصر از بیان جملات است که اگر دریا مرکب شود و برگهای درختان قلم گردد، در مقابل آن به انتها خواهد رسید، اما به رسم ادب چند خطی می نگارم تا شاید جبران گردد.
شخصیتی که چهره ملکوتی به خود گرفته و یاریگرم در این دریای مواج زمانه و تلاطم، تشویشها و اضطراب بود، شخصیتی که روح زندگی و طراوت را در کالبد بیجان و بی روحم زنده کرد و با دم مسیحاییاش بار دیگر ضربان قلبم را به تپش انداخت. بند بند وجودشان لطافت بهار و لبخند ملیحشان محبت آفتاب را در ذهنم تداعی مینمود؛ امید را در برق نگاهشان مییافتم و آنگاه که در کوچه پس کوچههای تاریک زمانه میماندم، فانوس پندها و اندرزهایشان روشنایی بخش رهم میگردید و آنگاه که در تنهایی خود دور دستها را به امید نوری به نظاره مینشستم، ندای ملکوتیشان روحم را به نوازش میآورد و مرا به سوی قویترین قدرت و پناهگاه (خداوند) رهنمون میساخت و سخنانشان چون مرواریدی گردن آویز وجودم میگردید و آنگاه مرا به طواف خانه عشق میکشاند تا پروانهوار بالهایم را در شمع وجودشان بسوزانم.
#روز_معلم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🟢 اخلاق و سلوک استادی
🔸جامعیت داشتن استاد
✍ احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه بینالمللی قم
🔹دانشگاه محل تعلیم و تربیت علمی، مهارتی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و بصیرتی است. به تعبیر مختصر دانشگاه پایگاه و جایگاه انسانسازی است.
استادی میتواند به این رسالت عمل کرده و در راستای فلسفه وجودی دانشگاه حرکت کند که انسانی تکبعدی نباشد؛ بلکه حتیالامکان از جامعیت لازم برخوردار باشد.
🔻فیالمثل کسی که جریانهای سیاسی، فرهنگی، و فکری را نشناسد و از پیچیدگیهای چنین موضوعاتی آگاهی نداشته باشد، چگونه میتواند به دانشجوی خود بصیرت دهد؟ چگونه میتواند او را به درستی تربیت کرده و راه درست را به او بنمایاند؟ کسی که خود از دنیای کوچک و خطی برخوردار باشد، چگونه میتواند چشمان دانشجویان خود را به دنیاهای بزرگ و چندوجهی و چند لایهای باز کند؟
«او خویشتن گم است که را رهبری کند»
#دانشگاه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
▫️نان و نانوا
✍ فاطمه دماوندی، نویسنده
آقا اجازه! بابای ما معلم است. بابای ما همیشه به ما میگوید: درس بخوانیم تا وقتی که بزرگ شدیم معلم شویم. چونکه نان توی معلمی است. اگر اینطوری نبود که تا هفت نسل قبل، معلم نمیشدیم. نمیتوانستیم همین لگن قراضه را بخریم و همین ۶۰،۵۰ را داشته باشیم و عروسی خواهرمان را بگیریم، اما ما میگوییم اگر نان در معلمی است پس نانواها در نانوایی چه کار می کنند؟ شاید نانواها در نانوایی درس میدهند شاید هم معلمها سر کلاس به جای درس دادن نان میپزند.
نمیدانم چرا وقتی این جمله را گفتیم بابایمان خیلی عصبانی شد. از روی زمین بلند شد و آمد روبهرویم ایستاد و گوشم را پیچاند تا قرمز شد. بعدش هم گفت حقت است. تا تو باشی که اینجوری حرف نزنی.
مامانمان هم سرش را تکان داد و گفت: تو چه میفهمی؟ هنوز دهنت بوی شیر می دهد و پا شد رفت توی آشپزخانه.
من هم دستم را جلوی دهانم گذاشتم و ها کردم اما دهانم بوی ترههایی میداد که با پنیر خورده بودم نه بوی شیر. نمیدانم مامانمان چهجوری نتوانسته بود بوی شیر را از تره تشخیص بدهد.
آقا اجازه ما از این انشا نتیجه می گیریم که معلمی شغل خوبی است و من وقتی بزرگ شوم میخواهم مثل بابایم شوم، چون خیلی شغل خُشمزهای است و وقتی بزرگ شوم میتواند من را سیرِسیر کند.
#روز_معلم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN