eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ تضاد طبقاتی به روایت شهید صدر 🔸قرن بیستم میلادی آغاز شده است. حدود هفده سال از درگذشت کارل مارکس معمار تفکر مارکسیستی می گذرد اما افکار او تازه دارد راه خود را پیدا می کند. اوضاع کشورها متلاطم شده است. دانشجویان مشغول بررسی مارکسیسم هستند. 🔸ماتیاس جوانی 21 ساله است که در دانشگاه (اِکول نرمال) پاریس مشغول تحصیل در رشته جامعه شناسی است. این روزها سخت مشغول نوشتن مقاله ای در تحلیل مارکسیست است. 🔻همین که وارد خانه می شود مادرش او را صدا می کند. ماتیاس پسرم، امروز دوستت هوگو با من تماس گرفت. می گفت در دانشگاه مشغول ترویج یک اندیشه خطرناک هستی. قضیه چیست؟ این مارکسیسم دیگر کیست؟ 🔻ماتیاس که لبخند بر لب داشت نگاهی به او کرد و گفت مارکسیسم نام کسی نیست بلکه یک مکتب فکری است. 📢حرفش این است که تضاد طبقاتی باید از بین برود و همه به طور یکسان از منابع و امکانات استفاده کنند. سال هاست که طبقه سرمایه دار اجازه نمی دهد طبقه کارگر به رفاه برسد. من هم مشغول ترویج این اندیشه هستم. مادر لبخندی زد و خیالش از او راحت شد. 🔸مارکسیسم برای بسیاری جذاب شده بود و از طرفی سیاست مداران غرب را خیلی ترسانده بود. در این میان رهبران انگلستان بیش از بقیه کشورها مضطرب شده بودند زیرا کارل مارکس پیش بینی کرده بود که انگلستان در آینده دچار یک انقلاب کمونیستی می شود. سیاست مداران انگلیسی هر شب کابوس این را می دیدند که فردا کارگران کشور را در اختیار خود گرفته اند. 💡چند راه پیش پای سیاست مدار های غربی بود. می توانستند حقوق کارگران را افزایش دهند یا این که ایثار به خرج دهند و از سهم خود کسر کنند و به کارگران بدهند و یا این که نظام سوسیالیستی که همان خواسته مارکس بود را در کشور خود حاکم کنند. 🔸مدتی که گذشت، مردم دنیا در کمال ناباوری دیدند که پیش بینی های مارکس غلط از آب در آمد و با وجود اینکه سیاست مداران غرب به هیچ کدام از راه های بالا عمل نکردند اما انقلابی هم صورت نگرفت. ❓واقعا چه اتفاقی افتاد که در اروپا و به خصوص انگلستان، انقلابی به وجود نیامد و دیگر همه به تفکرات مارکسیستی با دیده تردید می نگریستند؟ 📚مرحوم شهید صدر پاسخ دقیق و جالبی به این پرسش می دهد... متن کامل ✍علی خِرَدمردی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
🖋رقص قلم در میانه میدان انقلاب... ✍راستش هرچه بیشتر فکر می‌کنم، کمتر متوجه می‌شوم که چطور می‌شود هم باشیم و هم اهل مطالعه و صاحب قلم، ولی در ایامی که انقلاب به تحلیل‌ها و یادداشت‌های ما نیاز دارد، در میانه میدان نباشیم. ✍این روزها در دوره سرنوشت‌سازی هستیم؛ دوره‌ای که هنوز هم کسانی می‌خواهند با شعار و وارد کارزار انتخابات شوند، و مردمی هم هستند که هنوز خیال می‌کنند با مذاکره اوضاع کشور بهتر می‌شود؛ دوره‌ای که خیلی‌ها یا از روی ناامیدی و یا در نتیجه شبهات دشمنان، اصلاً نمی‌خواهند رأی بدهند. ✍وقتی می‌بینم در چنین شرایط حساسی که به روشنگری همه جانبه در همه عرصه‌ها نیاز دارد، گروهی از انقلابی‌های صاحب سواد و قلم، فقط نوشته‌های اخلاقی و تربیتی و معنوی می‌نویسند و در انجمن‌ها و کانون‌هایشان دور هم جمع می‌شوند و می‌خوانند و نقد می‌کنند، دلم می‌گیرد. ✍این‌طور وقت‌ها، یاد انجمن‌های شعری می‌افتم که مُشتی دور هم جمع می‌شوند و شعرهای بی‌سو و خنثایشان را برای هم می‌خوانند و بی‌خبر از همه‌جا و بی‌خیال همه‌چیز، در عالَم هَپروت خودشان برای سروده‌های هم بَهبَه و چَهچَه می‌کنند. ✍ مرتضی رجائی @HOWZAVIAN
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تلویزیون، لااقل از تبلیغات بازرگانی پاکستانی‌ها یاد بگیرد صنعت تبلیغ در نظام سرمایه‌داری، رکن رکین است و حرف اول را می‌زند صنعت تبلیغ مبتنی بر نیازسازی است، اینکه نیاز را در مخاطب برانگیزاند و او را به سوی مصرف‌گرایی سوق دهد. با اینحال، می‌توان از روزنه فرصت و نه تهدید، به تبلیغات نگریست. این فیلم کوتاه، تبلیغ یک شوینده در پاکستان است. فارغ از تبلیغ شوینده، همدلی، کمک به دیگران، سبک زندگی، تبدیل مشکلات به فرصت‌ها و نکات فراوان دیگری را در خود جای داده است. این تبلیغ تلویزیونی را مقایسه کنید با تبلیغات پوچ، بی‌محتوا و مشمئز کننده‌یِ چشم‌آبی‌های حاضر در رسانه ملی که سراپا، ترویج آموزه سرمایه‌داری را در دستور کار خود قرار داده‌اند. ✍ محمد رایجی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
چند کلمه با علی مطهری.docx
16.3K
دریافت👆یادداشت 🔴 دفاعیات علی مطهری در کلاب هاوس فرض کنید ما انسان‌ها به گونه‌ای آفریده شده بودیم که ذاتا از مال حرام بدمان می‌آمد، به گونه‌ای که هر گاه می‌خواستیم لقمه حرام بخوریم بوی تعفنش حالمان را بد می‌کرد و مزه مشمئزکننده‌اش، منزجرمان می‌کرد. آیا در این صورت دست نزدن به مال یتیم و احراز از رشوه و روگردانی از ربا هنر بود؟ بنابراین تمام ارزش تقوا و عفت به این است که گناه برای انسان جاذبه داشته باشد. آن گاه می‌توان از متقی و عفیف سخن گفت! ✍ علی بهاری، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
📌خاکریزهای دشمن در فضای مجازی ♦️جوهر سمّی قلم‌های توطئه‌گر دشمن در فضای مجازی و ولنگاری آن، خیلی‌ها را مسموم و ناامید کرده است سنگر قلم های جهادی را باید ساخت خاکریزهای دشمن را باید شناخت و جامعه را از خطر آن بر حذر داشت. 🔶 صاحبان قلم و اندیشه، باید به پاخیزند و فرماندهی کنند. حکم آتش به اختیار، رسالت صاحبان قلم را سنگین و جدی کرده است. 💢 آنقدر جای خالی برای مرزبانی و دفاع بوسیله قلم وجود دارد، آنقدر جولان دشمن، آشکار و شدید است که «حضرت آقا» در هر فرصتی از آن صحبت می کنند، وهمچنین هشدار می دهند که فضای مجازی حقیقتا قتلگاه نوجوانان و جوانان شده است و در همین رابطه وظایفی را مطرح می کنند که انجام آن‌ها از نان شب برای اهل قلم انقلابی واجب تر و از هر چیز دیگری، برای حیات طیبه جامعه،ضروری‌تر است. ✍ حــیــدر هلــیرودی @Mearajghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 دیالکتیک دانش و قدرت 📌 همان گونه که میشل فوکو، اندیشمند مشهور پست مدرن می‌گوید، همواره و پیوسته میان قدرت سیاسی و دانش، رابطه‌ای متقابل و مستقیم وجود دارد! 🔴 به بیانی دیگر قدرت سیاسی با پشتیبانی خود به تولید و بازتولید هدفمند دانش می‌پردازد و دانش نیز در نقش مشروعیت بخش و توجیه گر قدرت سیاسی ظاهر می‌شود! 💡در نتیجه پیوسته و دَمادَم می توان رَد پای سیاسیون را در تالارهای دانشگاهی مشاهده کرد! 📎پ.ن: تیزر تبلیغاتی این یادداشت کوتاه مربوط به معرفی دانشگاه آمریکایی بغداد است که به گفته رئیس آن، بیشتر شبیه یک شهر است تا دانشگاه! ✍ ابوذر محمدی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
مناسب-چاپ-کرونائیسم.pdf
9.32M
دریافت 👆 یادداشت 💠 «کرونائیسم» در هندسه معرفتی عالمان مذهب! ▪️پیرامون واکاوی مبانی معرفتی مواجهه عالمان دین با مسائل نوپدید پزشکی و پاندمی «کرونا» ✍️ علی امیری @HOWZAVIAN
🔅 حرف اول و آخر آیت الله خوشوقت چه بود؟ اوایل دوران طلبگی ام بود. شور و حرارت خودسازی و طهارت نفس در آن دوران، معمولا غلیان می کند. هرکس به فکر راه و چاره ای برای خود است. همان زمان بود که آوازۀ مرحوم آیت الله آقای خوشوقت به گوشم رسیده بود. ایشان را در منزل آیت الله امجد دیده بودم. اما دوست داشتم تا از نزدیک به خدمتشان برسم و از راهنمایی های اخلاقی ایشان بهره ببرم. یک روز نزدیک غروب آفتاب بود که در حیاط حوزۀ علمیۀ چیذر نشسته بودم. دوست و برادر عزیزم حسین آقا رمضانی را دیدم که با موتور خودش وَر می رفت. یک موتور هوندا 100 که پس از مدتی خودم آن را از ایشان خریداری کردم. خدا مرا ببخشد که بابت پرداخت مقداری از پول آن، اگر اشتباه نکنم یک دوره تفسیر مجمع البیان یا المیزان به ایشان دادم. باقی پول را هم قرار بود قسطی پرداخت کنم، نمی دانم پرداخت کردم یا حسین آقا بخشید! آن روز دَم غروب آفتاب دیدم حسین آقا تند و تند در حال آماده کردن موتور خود می باشد. معلوم بود که قصد رفتن به جایی را دارد. به ایشان گفتم: حسین جان! چه خبر؟ کجا؟ در پاسخ گفت: اگر خدا بخواهد می خواهم برای نماز مغرب و عشاء به مسجد آیت الله خوشوقت بروم. تا اسم حاج آقا را شنیدم، گفتم حسین من هم می آیم. اما فرصتی تا اذان نمانده، مگر می رسیم؟ ایشان با لبخند فرمود: ان شا الله می رسیم. هفده دقیقه تا اذان مانده بود. سوار موتور که شدم فقط چشم هایم را بستم. از محلۀ چیذر تا تقاطع خیابان آیت الله طالقانی و دکتر شریعتی را در هفده دقیقه طی کردیم. با شور و حرارت خاصی به شوق دیدار آیت الله خوشوقت و شرکت در نماز ایشان، بزرگراه ها و خیابان ها را به سرعت پشت سر گذاشتیم. به تقوای حسین آقا اعتماد داشتم که مراقب است تا در رانندگی برای دیگران ایجاد مزاحمت نکند. اما خدا می داند که بر سر من چه آمد! کلا در رانندگی ترسو هستم. به مسجد که رسیدیم به سرعت بین صفوف نماز جایی برای خودمان دست و پا کردیم. نماز که تمام شد، حاج آقا شروع به صحبت کرد. ابتدا، آیۀ 18 سورۀ حشر را خواندند: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید از مخالفت با فرمان خدا پرهیز کنید؛ و هر کس باید بنگرد که برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از مخالفت با فرمان خدا پرهیزکنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است" با اشتیاق وصف ناپذیری دو زانو نشسته و به سخنان ایشان گوش می دادم. دائما منتظر بودم تا سخن خاصی بگوید. نکتۀ آن چنانی! حرفی از ملکوت و پشت پرده و از این حرف ها! بالاخره یک چیزی بگوید که در درونم تحولی ایجاد کند. این همه راه را با امیدی به اینجا آمده ایم. اما خبری نشد که نشد. فقط می فرمود: تقوا تقوا تقوا. هرسخنی که می گفت، آخرش به تقوا ختم می شد. به هرجا که می رفت دوباره به خانۀ تقوا بر می گشت. ای بابا این که نشد. این را که خودم می دانستم. این همه راه آمده ام که همین را بشنوم؟ از حالت دو زانو نشستن یک قدم عقب نشینی کردم و شدم چهار زانو. نگاهی به حسین انداختم، اما او در حال و هوای دیگری بود. ظاهرا حسین آقا فهمیده بود که: "در خانه اگر کس است یک حرف بس است." سخن همین است که حاج آقا می فرماید. اگر تقوا باشد چیزی کم نداریم. و اگر نباشد، چیزی نداریم. پس از اتمام جلسه با آرامش و بدون شور و حرارت به مدرسه برگشتم. حسین هم دیگر عجله ای نداشت با آرامش بیشتری رانندگی می کرد. من هم که پشت سر نشسته بودم به سخنان حاج آقای خوشوقت فکر می کردم. ✍ علیرضا نظری خرّم @HOWZAVIAN
📘 کتاب «عرفان و سیاست» منتشر شد همزمان با سالروز رحلت عارف کامل حضرت آقای حاج سید هاشم موسوی حداد کتاب " عرفان و سیاست، تبیین، جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی قدس الله سره” منتشر می گردد. 🚛 فروش ویژه با ۴۰درصد تخفیف + ارسال رایگان به سراسر کشور(تعداد محدود): b2n.ir/x16714 حجت الاسلام وکیلی @HOWZAVIAN
👆 چند خبر 🔻در خارج ماهی هزار دلار 🔻 اکثریت چیز دیگر بود روحانی نگذاشت 🔻 اعتراض انصار الله 📣 منبأ بخوانید @HOWZAVIAN
🔻حال عبادت ندارم، چه کنم؟ پاسخ: یکي از موانع عبادت و بندگي، كسالت و تنبلي است. صبر در اطاعت، یعنی انسان سختي و مشقت انجام عبادات را تحمل كند. 🍀خداوند در قرآن كريم، كسالت در انجام عبادات را از جمله صفات منافقين می داند : «إِنَّ الْمُنافِقينَ ... وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‏ يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَليلا»؛ همانا منافقان ... چون به نماز مي‌ايستند با كسالت مي ایستند و چون در انظار مردم نماز مي‌خوانند، ريا مي‌كنند و خداوند را جز اندكي ياد نمي كنند : نساء ، ۱۴۲. 🌸امام امیرالمومنین على بن ابی طالب عليهماالسلام مي فرمايند: «آفةُ النُّجْحِ الكَسَلُ»؛ يعني آفت موفّقيت، تنبلى است : غررالحکم، حدیث۳۹۶۸. 🌹مهم ترين مساله اي که باعث کسالت و تنبلي در عبادت مي شود انجام گناهان مختلف و يا انجام کارهاي غير مفيد در شبانه روز است. رابطه بسيار تنگاتنگي بين غفلت انسان و گناهان وي با لذت نبردن از عبادت وجود دارد. هر چه بيشتر مراقبت از اقوال و افعال و نيت مان نماييم، به همان مقدار مي توانيم از عبادت خود لذت بيشتري ببريم؛ زيرا يکي از اصلي ترين خصوصيت گناه اين است که قلب را تيره و موجب مریضی آن مي شود. قلب که به گناه، تيره و مريض شد، ديگر نمي تواند در هنگام راز و نياز با خداوند احساس نشاط و طراوات داشته باشد. 🔹يکي ديگر از مسايلي که تاثير بسياري در حال عبادت دارد زمان انجام عبادات است. از آيت الله بهجت رحمه الله عليه پرسيدند: براي رفع تنبلي و کسالت در عبادات چه بايد کرد؟ ايشان در جواب فرمودند: در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شويد ولی در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات کنید. ✍ جلال و بی بی خانم @HOWZAVIAN
🔆 طرح رمضانه‌ی ✳️ منظور از سه لایه‌ی‌ «ذات، صفات و افعال» در انسان چیست؟ 🔰 در این جلسه به ادامه ی مبحث جلسه ی گذشته پرداختیم. لایه های صفات و افعال را توضیح دادیم و قصد داریم به بحث لایه ذات بپردازیم. ذات به مفهوم روح گره خورده است که بر طبق روایات، انسان می تواند تا پنج روح داشته باشد: 🔸سه روح اول؛ مشترک بین انسان و همه ی حیوانات است. 🔸روح چهارم؛ که انسان می تواند آن را کسب کند، روح ایمان است. 🔸روح پنجم؛ روح القدس که مخصوص اولیای خاص و انبیا است و مرتبه ی بالایی از مقام روح است که انسان می تواند کسب کند. ✳️ کسی که روح چهارم را کسب می کند طبق آیات قرآن، حیات جدیدی پیدا می کند که تفاوت آن بسیار زیاد است مثل تفاوت میان انسان و یک حیوان. ✴️ خداوند می فرماید: ما او را به یک حیات جدیدی زنده می کنیم. به همین جهت است که در منطق قرآنی؛ کافر، مرده خطاب می شود به این علت که روح مرتبه ی چهارم را نتوانسته کسب کند و مومن، زنده خطاب می شود. ❇️ آیه ی "یُخرِج الحیَّ مِن المَیّت و یُخرِج المیِّتَ مِنَ الحَی" نیز به این تعبیر شده که یک فرزند کافر می تواند از یک مومن به دنیا بیاد که همان به دنیا آمدن مرده از زنده است و یک فرزند مومن می تواند از یک کافر به دنیا بیاید که به دنیا آمدن زنده از مرده است. 🔷 روح ایمان بستگی به عمل انسان دارد و هرچقدر انسان عمل صالح انجام دهد سبب می شود که روح ایمان در او تقویت شده و در جایگاهش تثبیت شود. هرچقدر هم مومن گناه کند، کم کم روح ایمان در او ضعیف شده و جدا می شود تا جایی که با شدید شدن گناهان، روح ایمان دیگر به وجود او باز نمی گردد. ⬅️ طبق روایات، مومن چهل سپَر دارد که با هر گناه کبیره یک سپر از روی او برداشته می شود. در آخر خداوند به ملائکه دستور می دهد که بال های خود را سِپر وجود او کنند. آنقدر این گناه ادامه پیدا می کند که ملائکه هم به خدا شکایت می کنند که این بنده ی تو گناهی نیست که انجام نداده باشد. همین سبب می شود که روح ایمان از او پَر بکِشد و از آن خالی شود. 🔆 اعمال و صفات ما نیز ریشه در ذات و روح ایمانی ما دارند. به هر میزان که روح ایمان در ما تقویت شده باشد و مومن تر باشیم، اعمال ما برای خدا صالحتر و خالصتر خواهد بود. از آن سو هرچه به شرک و کفر نزدیکتر باشیم عملی که از ما سر می زند عمل ناپاک و غیر صالحی است. 📌به یاد داشته باشیم که برای داشتن یک ذات خوب، بهترین راه، انجام و تکرار عمل صالح است و برای داشتن عمل پاک نیز باید از ذات خوبی بهره مند باشیم و این دو با هم حالت رفت و برگشت دارند. ✍ تا ابد زندگی @HOWZAVIAN