eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
تقسیم کردی با خدا دارایی ات را ای آسمان دیدم دل دریایی ات را تنها نه در کار تجارت سود کردی در عشق حتی دیده ام دانایی ات را خالی شود از غیر او وقتی جهانت پیغمبری پر می کند تنهایی ات را حوریه ای را پرورش دادی، مگر تو از آسمان آورده ای لالایی ات را؟ آن مادری ها را تو یادش داده بودی تکثیر کردی اینچنین زیبایی ات را شعب ابی طالب پدید آورد بانو آزادگی را، نسل عاشورایی ات را از عالم بالا کفن آمد برایت فهمید دنیا تا ابد والایی ات را.. ✍ عاطفه جوشقانیان @HOWZAVIAN
تقسیم کردی با خدا دارایی ات را ای آسمان دیدم دل دریایی ات را تنها نه در کار تجارت سود کردی در عشق حتی دیده ام دانایی ات را خالی شود از غیر او وقتی جهانت پیغمبری پر می کند تنهایی ات را حوریه ای را پرورش دادی، مگر تو از آسمان آورده ای لالایی ات را؟ آن مادری ها را تو یادش داده بودی تکثیر کردی اینچنین زیبایی ات را شعب ابی طالب پدید آورد بانو آزادگی را، نسل عاشورایی ات را از عالم بالا کفن آمد برایت فهمید دنیا تا ابد والایی ات را.. ✍ عاطفه جوشقانیان @HOWZAVIAN
✴️ بانوی اصلح بانوی جریان ساز؛ بانوی طراز اسلام ناب؛ بانوی دغدغه مند؛ بانوی متفکر؛ بانوی موحد؛ بانوی مکتب ساز؛ بانوی ایستاده؛ بانوی عالمه؛ چرا فقط ثروت و بخشش مالی را بزرگ می کنید؟ فکر نمی کنید این یک حربه دشمن است؟ وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت. ✍ سیدجواد محمدزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
🔰 نیایش 🔸 یَا مَولای فَرِّق بَینِی وَ بَینَ ذَنبِیَ المَانِعِ لِی مِن لُزُومِ طَاعَتِکَ 🔹ای مولای من، بین من و گناهانم فاصله بینداز، گناهانی که مانع طاعت و عبادت توست. 📚 فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی 💡با ما همراه باشید @medar_farhangi @HOWZAVIAN
✔️ تضاد طبقاتی به روایت شهید صدر 🔸قرن بیستم میلادی آغاز شده است. حدود هفده سال از درگذشت کارل مارکس معمار تفکر مارکسیستی می گذرد اما افکار او تازه دارد راه خود را پیدا می کند. اوضاع کشورها متلاطم شده است. دانشجویان مشغول بررسی مارکسیسم هستند. 🔸ماتیاس جوانی 21 ساله است که در دانشگاه (اِکول نرمال) پاریس مشغول تحصیل در رشته جامعه شناسی است. این روزها سخت مشغول نوشتن مقاله ای در تحلیل مارکسیست است. 🔻همین که وارد خانه می شود مادرش او را صدا می کند. ماتیاس پسرم، امروز دوستت هوگو با من تماس گرفت. می گفت در دانشگاه مشغول ترویج یک اندیشه خطرناک هستی. قضیه چیست؟ این مارکسیسم دیگر کیست؟ 🔻ماتیاس که لبخند بر لب داشت نگاهی به او کرد و گفت مارکسیسم نام کسی نیست بلکه یک مکتب فکری است. 📢حرفش این است که تضاد طبقاتی باید از بین برود و همه به طور یکسان از منابع و امکانات استفاده کنند. سال هاست که طبقه سرمایه دار اجازه نمی دهد طبقه کارگر به رفاه برسد. من هم مشغول ترویج این اندیشه هستم. مادر لبخندی زد و خیالش از او راحت شد. 🔸مارکسیسم برای بسیاری جذاب شده بود و از طرفی سیاست مداران غرب را خیلی ترسانده بود. در این میان رهبران انگلستان بیش از بقیه کشورها مضطرب شده بودند زیرا کارل مارکس پیش بینی کرده بود که انگلستان در آینده دچار یک انقلاب کمونیستی می شود. سیاست مداران انگلیسی هر شب کابوس این را می دیدند که فردا کارگران کشور را در اختیار خود گرفته اند. 💡چند راه پیش پای سیاست مدار های غربی بود. می توانستند حقوق کارگران را افزایش دهند یا این که ایثار به خرج دهند و از سهم خود کسر کنند و به کارگران بدهند و یا این که نظام سوسیالیستی که همان خواسته مارکس بود را در کشور خود حاکم کنند. 🔸مدتی که گذشت، مردم دنیا در کمال ناباوری دیدند که پیش بینی های مارکس غلط از آب در آمد و با وجود اینکه سیاست مداران غرب به هیچ کدام از راه های بالا عمل نکردند اما انقلابی هم صورت نگرفت. ❓واقعا چه اتفاقی افتاد که در اروپا و به خصوص انگلستان، انقلابی به وجود نیامد و دیگر همه به تفکرات مارکسیستی با دیده تردید می نگریستند؟ 📚مرحوم شهید صدر پاسخ دقیق و جالبی به این پرسش می دهد... متن کامل ✍علی خِرَدمردی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
💠 الهی لا تؤدِّبنی بِعقوبَتِک خدایا! من را با عقوبت خودت ادب نکن. 🔶بارالها! وقتی که به خود مینگرم، خود را کوهی از اشتباهات گوناگون در زندگی می یابم. 🔷بارالها! من همچو کسی هستم که در حاشیه ی دره ای هولناک، سر به زیر و حواس پرت، به جلو میروم و چون کبکی نادان وبی خرد، سر بر گریبان برف فرو برده ام. ✍ احسان توکلیان فرد @HOWZAVIAN
✔️ تضاد طبقاتی به روایت شهید صدر 🔸قرن بیستم میلادی آغاز شده است. حدود هفده سال از درگذشت کارل مارکس معمار تفکر مارکسیستی می گذرد اما افکار او تازه دارد راه خود را پیدا می کند. اوضاع کشورها متلاطم شده است. دانشجویان مشغول بررسی مارکسیسم هستند. 🔸ماتیاس جوانی 21 ساله است که در دانشگاه (اِکول نرمال) پاریس مشغول تحصیل در رشته جامعه شناسی است. این روزها سخت مشغول نوشتن مقاله ای در تحلیل مارکسیست است. 🔻همین که وارد خانه می شود مادرش او را صدا می کند. ماتیاس پسرم، امروز دوستت هوگو با من تماس گرفت. می گفت در دانشگاه مشغول ترویج یک اندیشه خطرناک هستی. قضیه چیست؟ این مارکسیسم دیگر کیست؟ 🔻ماتیاس که لبخند بر لب داشت نگاهی به او کرد و گفت مارکسیسم نام کسی نیست بلکه یک مکتب فکری است. 📢حرفش این است که تضاد طبقاتی باید از بین برود و همه به طور یکسان از منابع و امکانات استفاده کنند. سال هاست که طبقه سرمایه دار اجازه نمی دهد طبقه کارگر به رفاه برسد. من هم مشغول ترویج این اندیشه هستم. مادر لبخندی زد و خیالش از او راحت شد. 🔸مارکسیسم برای بسیاری جذاب شده بود و از طرفی سیاست مداران غرب را خیلی ترسانده بود. در این میان رهبران انگلستان بیش از بقیه کشورها مضطرب شده بودند زیرا کارل مارکس پیش بینی کرده بود که انگلستان در آینده دچار یک انقلاب کمونیستی می شود. سیاست مداران انگلیسی هر شب کابوس این را می دیدند که فردا کارگران کشور را در اختیار خود گرفته اند. 💡چند راه پیش پای سیاست مدار های غربی بود. می توانستند حقوق کارگران را افزایش دهند یا این که ایثار به خرج دهند و از سهم خود کسر کنند و به کارگران بدهند و یا این که نظام سوسیالیستی که همان خواسته مارکس بود را در کشور خود حاکم کنند. 🔸مدتی که گذشت، مردم دنیا در کمال ناباوری دیدند که پیش بینی های مارکس غلط از آب در آمد و با وجود اینکه سیاست مداران غرب به هیچ کدام از راه های بالا عمل نکردند اما انقلابی هم صورت نگرفت. ❓واقعا چه اتفاقی افتاد که در اروپا و به خصوص انگلستان، انقلابی به وجود نیامد و دیگر همه به تفکرات مارکسیستی با دیده تردید می نگریستند؟ 📚مرحوم شهید صدر پاسخ دقیق و جالبی به این پرسش می دهد... متن کامل ✍علی خِرَدمردی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
🖋رقص قلم در میانه میدان انقلاب... ✍راستش هرچه بیشتر فکر می‌کنم، کمتر متوجه می‌شوم که چطور می‌شود هم باشیم و هم اهل مطالعه و صاحب قلم، ولی در ایامی که انقلاب به تحلیل‌ها و یادداشت‌های ما نیاز دارد، در میانه میدان نباشیم. ✍این روزها در دوره سرنوشت‌سازی هستیم؛ دوره‌ای که هنوز هم کسانی می‌خواهند با شعار و وارد کارزار انتخابات شوند، و مردمی هم هستند که هنوز خیال می‌کنند با مذاکره اوضاع کشور بهتر می‌شود؛ دوره‌ای که خیلی‌ها یا از روی ناامیدی و یا در نتیجه شبهات دشمنان، اصلاً نمی‌خواهند رأی بدهند. ✍وقتی می‌بینم در چنین شرایط حساسی که به روشنگری همه جانبه در همه عرصه‌ها نیاز دارد، گروهی از انقلابی‌های صاحب سواد و قلم، فقط نوشته‌های اخلاقی و تربیتی و معنوی می‌نویسند و در انجمن‌ها و کانون‌هایشان دور هم جمع می‌شوند و می‌خوانند و نقد می‌کنند، دلم می‌گیرد. ✍این‌طور وقت‌ها، یاد انجمن‌های شعری می‌افتم که مُشتی دور هم جمع می‌شوند و شعرهای بی‌سو و خنثایشان را برای هم می‌خوانند و بی‌خبر از همه‌جا و بی‌خیال همه‌چیز، در عالَم هَپروت خودشان برای سروده‌های هم بَهبَه و چَهچَه می‌کنند. ✍ مرتضی رجائی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تلویزیون، لااقل از تبلیغات بازرگانی پاکستانی‌ها یاد بگیرد صنعت تبلیغ در نظام سرمایه‌داری، رکن رکین است و حرف اول را می‌زند صنعت تبلیغ مبتنی بر نیازسازی است، اینکه نیاز را در مخاطب برانگیزاند و او را به سوی مصرف‌گرایی سوق دهد. با اینحال، می‌توان از روزنه فرصت و نه تهدید، به تبلیغات نگریست. این فیلم کوتاه، تبلیغ یک شوینده در پاکستان است. فارغ از تبلیغ شوینده، همدلی، کمک به دیگران، سبک زندگی، تبدیل مشکلات به فرصت‌ها و نکات فراوان دیگری را در خود جای داده است. این تبلیغ تلویزیونی را مقایسه کنید با تبلیغات پوچ، بی‌محتوا و مشمئز کننده‌یِ چشم‌آبی‌های حاضر در رسانه ملی که سراپا، ترویج آموزه سرمایه‌داری را در دستور کار خود قرار داده‌اند. ✍ محمد رایجی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
چند کلمه با علی مطهری.docx
16.3K
دریافت👆یادداشت 🔴 دفاعیات علی مطهری در کلاب هاوس فرض کنید ما انسان‌ها به گونه‌ای آفریده شده بودیم که ذاتا از مال حرام بدمان می‌آمد، به گونه‌ای که هر گاه می‌خواستیم لقمه حرام بخوریم بوی تعفنش حالمان را بد می‌کرد و مزه مشمئزکننده‌اش، منزجرمان می‌کرد. آیا در این صورت دست نزدن به مال یتیم و احراز از رشوه و روگردانی از ربا هنر بود؟ بنابراین تمام ارزش تقوا و عفت به این است که گناه برای انسان جاذبه داشته باشد. آن گاه می‌توان از متقی و عفیف سخن گفت! ✍ علی بهاری، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
📌خاکریزهای دشمن در فضای مجازی ♦️جوهر سمّی قلم‌های توطئه‌گر دشمن در فضای مجازی و ولنگاری آن، خیلی‌ها را مسموم و ناامید کرده است سنگر قلم های جهادی را باید ساخت خاکریزهای دشمن را باید شناخت و جامعه را از خطر آن بر حذر داشت. 🔶 صاحبان قلم و اندیشه، باید به پاخیزند و فرماندهی کنند. حکم آتش به اختیار، رسالت صاحبان قلم را سنگین و جدی کرده است. 💢 آنقدر جای خالی برای مرزبانی و دفاع بوسیله قلم وجود دارد، آنقدر جولان دشمن، آشکار و شدید است که «حضرت آقا» در هر فرصتی از آن صحبت می کنند، وهمچنین هشدار می دهند که فضای مجازی حقیقتا قتلگاه نوجوانان و جوانان شده است و در همین رابطه وظایفی را مطرح می کنند که انجام آن‌ها از نان شب برای اهل قلم انقلابی واجب تر و از هر چیز دیگری، برای حیات طیبه جامعه،ضروری‌تر است. ✍ حــیــدر هلــیرودی @Mearajghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 دیالکتیک دانش و قدرت 📌 همان گونه که میشل فوکو، اندیشمند مشهور پست مدرن می‌گوید، همواره و پیوسته میان قدرت سیاسی و دانش، رابطه‌ای متقابل و مستقیم وجود دارد! 🔴 به بیانی دیگر قدرت سیاسی با پشتیبانی خود به تولید و بازتولید هدفمند دانش می‌پردازد و دانش نیز در نقش مشروعیت بخش و توجیه گر قدرت سیاسی ظاهر می‌شود! 💡در نتیجه پیوسته و دَمادَم می توان رَد پای سیاسیون را در تالارهای دانشگاهی مشاهده کرد! 📎پ.ن: تیزر تبلیغاتی این یادداشت کوتاه مربوط به معرفی دانشگاه آمریکایی بغداد است که به گفته رئیس آن، بیشتر شبیه یک شهر است تا دانشگاه! ✍ ابوذر محمدی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
مناسب-چاپ-کرونائیسم.pdf
9.32M
دریافت 👆 یادداشت 💠 «کرونائیسم» در هندسه معرفتی عالمان مذهب! ▪️پیرامون واکاوی مبانی معرفتی مواجهه عالمان دین با مسائل نوپدید پزشکی و پاندمی «کرونا» ✍️ علی امیری @HOWZAVIAN
🔅 حرف اول و آخر آیت الله خوشوقت چه بود؟ اوایل دوران طلبگی ام بود. شور و حرارت خودسازی و طهارت نفس در آن دوران، معمولا غلیان می کند. هرکس به فکر راه و چاره ای برای خود است. همان زمان بود که آوازۀ مرحوم آیت الله آقای خوشوقت به گوشم رسیده بود. ایشان را در منزل آیت الله امجد دیده بودم. اما دوست داشتم تا از نزدیک به خدمتشان برسم و از راهنمایی های اخلاقی ایشان بهره ببرم. یک روز نزدیک غروب آفتاب بود که در حیاط حوزۀ علمیۀ چیذر نشسته بودم. دوست و برادر عزیزم حسین آقا رمضانی را دیدم که با موتور خودش وَر می رفت. یک موتور هوندا 100 که پس از مدتی خودم آن را از ایشان خریداری کردم. خدا مرا ببخشد که بابت پرداخت مقداری از پول آن، اگر اشتباه نکنم یک دوره تفسیر مجمع البیان یا المیزان به ایشان دادم. باقی پول را هم قرار بود قسطی پرداخت کنم، نمی دانم پرداخت کردم یا حسین آقا بخشید! آن روز دَم غروب آفتاب دیدم حسین آقا تند و تند در حال آماده کردن موتور خود می باشد. معلوم بود که قصد رفتن به جایی را دارد. به ایشان گفتم: حسین جان! چه خبر؟ کجا؟ در پاسخ گفت: اگر خدا بخواهد می خواهم برای نماز مغرب و عشاء به مسجد آیت الله خوشوقت بروم. تا اسم حاج آقا را شنیدم، گفتم حسین من هم می آیم. اما فرصتی تا اذان نمانده، مگر می رسیم؟ ایشان با لبخند فرمود: ان شا الله می رسیم. هفده دقیقه تا اذان مانده بود. سوار موتور که شدم فقط چشم هایم را بستم. از محلۀ چیذر تا تقاطع خیابان آیت الله طالقانی و دکتر شریعتی را در هفده دقیقه طی کردیم. با شور و حرارت خاصی به شوق دیدار آیت الله خوشوقت و شرکت در نماز ایشان، بزرگراه ها و خیابان ها را به سرعت پشت سر گذاشتیم. به تقوای حسین آقا اعتماد داشتم که مراقب است تا در رانندگی برای دیگران ایجاد مزاحمت نکند. اما خدا می داند که بر سر من چه آمد! کلا در رانندگی ترسو هستم. به مسجد که رسیدیم به سرعت بین صفوف نماز جایی برای خودمان دست و پا کردیم. نماز که تمام شد، حاج آقا شروع به صحبت کرد. ابتدا، آیۀ 18 سورۀ حشر را خواندند: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید از مخالفت با فرمان خدا پرهیز کنید؛ و هر کس باید بنگرد که برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از مخالفت با فرمان خدا پرهیزکنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است" با اشتیاق وصف ناپذیری دو زانو نشسته و به سخنان ایشان گوش می دادم. دائما منتظر بودم تا سخن خاصی بگوید. نکتۀ آن چنانی! حرفی از ملکوت و پشت پرده و از این حرف ها! بالاخره یک چیزی بگوید که در درونم تحولی ایجاد کند. این همه راه را با امیدی به اینجا آمده ایم. اما خبری نشد که نشد. فقط می فرمود: تقوا تقوا تقوا. هرسخنی که می گفت، آخرش به تقوا ختم می شد. به هرجا که می رفت دوباره به خانۀ تقوا بر می گشت. ای بابا این که نشد. این را که خودم می دانستم. این همه راه آمده ام که همین را بشنوم؟ از حالت دو زانو نشستن یک قدم عقب نشینی کردم و شدم چهار زانو. نگاهی به حسین انداختم، اما او در حال و هوای دیگری بود. ظاهرا حسین آقا فهمیده بود که: "در خانه اگر کس است یک حرف بس است." سخن همین است که حاج آقا می فرماید. اگر تقوا باشد چیزی کم نداریم. و اگر نباشد، چیزی نداریم. پس از اتمام جلسه با آرامش و بدون شور و حرارت به مدرسه برگشتم. حسین هم دیگر عجله ای نداشت با آرامش بیشتری رانندگی می کرد. من هم که پشت سر نشسته بودم به سخنان حاج آقای خوشوقت فکر می کردم. ✍ علیرضا نظری خرّم @HOWZAVIAN
📘 کتاب «عرفان و سیاست» منتشر شد همزمان با سالروز رحلت عارف کامل حضرت آقای حاج سید هاشم موسوی حداد کتاب " عرفان و سیاست، تبیین، جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی قدس الله سره” منتشر می گردد. 🚛 فروش ویژه با ۴۰درصد تخفیف + ارسال رایگان به سراسر کشور(تعداد محدود): b2n.ir/x16714 حجت الاسلام وکیلی @HOWZAVIAN
👆 چند خبر 🔻در خارج ماهی هزار دلار 🔻 اکثریت چیز دیگر بود روحانی نگذاشت 🔻 اعتراض انصار الله 📣 منبأ بخوانید @HOWZAVIAN
🔻حال عبادت ندارم، چه کنم؟ پاسخ: یکي از موانع عبادت و بندگي، كسالت و تنبلي است. صبر در اطاعت، یعنی انسان سختي و مشقت انجام عبادات را تحمل كند. 🍀خداوند در قرآن كريم، كسالت در انجام عبادات را از جمله صفات منافقين می داند : «إِنَّ الْمُنافِقينَ ... وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‏ يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَليلا»؛ همانا منافقان ... چون به نماز مي‌ايستند با كسالت مي ایستند و چون در انظار مردم نماز مي‌خوانند، ريا مي‌كنند و خداوند را جز اندكي ياد نمي كنند : نساء ، ۱۴۲. 🌸امام امیرالمومنین على بن ابی طالب عليهماالسلام مي فرمايند: «آفةُ النُّجْحِ الكَسَلُ»؛ يعني آفت موفّقيت، تنبلى است : غررالحکم، حدیث۳۹۶۸. 🌹مهم ترين مساله اي که باعث کسالت و تنبلي در عبادت مي شود انجام گناهان مختلف و يا انجام کارهاي غير مفيد در شبانه روز است. رابطه بسيار تنگاتنگي بين غفلت انسان و گناهان وي با لذت نبردن از عبادت وجود دارد. هر چه بيشتر مراقبت از اقوال و افعال و نيت مان نماييم، به همان مقدار مي توانيم از عبادت خود لذت بيشتري ببريم؛ زيرا يکي از اصلي ترين خصوصيت گناه اين است که قلب را تيره و موجب مریضی آن مي شود. قلب که به گناه، تيره و مريض شد، ديگر نمي تواند در هنگام راز و نياز با خداوند احساس نشاط و طراوات داشته باشد. 🔹يکي ديگر از مسايلي که تاثير بسياري در حال عبادت دارد زمان انجام عبادات است. از آيت الله بهجت رحمه الله عليه پرسيدند: براي رفع تنبلي و کسالت در عبادات چه بايد کرد؟ ايشان در جواب فرمودند: در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شويد ولی در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات کنید. ✍ جلال و بی بی خانم @HOWZAVIAN
🔆 طرح رمضانه‌ی ✳️ منظور از سه لایه‌ی‌ «ذات، صفات و افعال» در انسان چیست؟ 🔰 در این جلسه به ادامه ی مبحث جلسه ی گذشته پرداختیم. لایه های صفات و افعال را توضیح دادیم و قصد داریم به بحث لایه ذات بپردازیم. ذات به مفهوم روح گره خورده است که بر طبق روایات، انسان می تواند تا پنج روح داشته باشد: 🔸سه روح اول؛ مشترک بین انسان و همه ی حیوانات است. 🔸روح چهارم؛ که انسان می تواند آن را کسب کند، روح ایمان است. 🔸روح پنجم؛ روح القدس که مخصوص اولیای خاص و انبیا است و مرتبه ی بالایی از مقام روح است که انسان می تواند کسب کند. ✳️ کسی که روح چهارم را کسب می کند طبق آیات قرآن، حیات جدیدی پیدا می کند که تفاوت آن بسیار زیاد است مثل تفاوت میان انسان و یک حیوان. ✴️ خداوند می فرماید: ما او را به یک حیات جدیدی زنده می کنیم. به همین جهت است که در منطق قرآنی؛ کافر، مرده خطاب می شود به این علت که روح مرتبه ی چهارم را نتوانسته کسب کند و مومن، زنده خطاب می شود. ❇️ آیه ی "یُخرِج الحیَّ مِن المَیّت و یُخرِج المیِّتَ مِنَ الحَی" نیز به این تعبیر شده که یک فرزند کافر می تواند از یک مومن به دنیا بیاد که همان به دنیا آمدن مرده از زنده است و یک فرزند مومن می تواند از یک کافر به دنیا بیاید که به دنیا آمدن زنده از مرده است. 🔷 روح ایمان بستگی به عمل انسان دارد و هرچقدر انسان عمل صالح انجام دهد سبب می شود که روح ایمان در او تقویت شده و در جایگاهش تثبیت شود. هرچقدر هم مومن گناه کند، کم کم روح ایمان در او ضعیف شده و جدا می شود تا جایی که با شدید شدن گناهان، روح ایمان دیگر به وجود او باز نمی گردد. ⬅️ طبق روایات، مومن چهل سپَر دارد که با هر گناه کبیره یک سپر از روی او برداشته می شود. در آخر خداوند به ملائکه دستور می دهد که بال های خود را سِپر وجود او کنند. آنقدر این گناه ادامه پیدا می کند که ملائکه هم به خدا شکایت می کنند که این بنده ی تو گناهی نیست که انجام نداده باشد. همین سبب می شود که روح ایمان از او پَر بکِشد و از آن خالی شود. 🔆 اعمال و صفات ما نیز ریشه در ذات و روح ایمانی ما دارند. به هر میزان که روح ایمان در ما تقویت شده باشد و مومن تر باشیم، اعمال ما برای خدا صالحتر و خالصتر خواهد بود. از آن سو هرچه به شرک و کفر نزدیکتر باشیم عملی که از ما سر می زند عمل ناپاک و غیر صالحی است. 📌به یاد داشته باشیم که برای داشتن یک ذات خوب، بهترین راه، انجام و تکرار عمل صالح است و برای داشتن عمل پاک نیز باید از ذات خوبی بهره مند باشیم و این دو با هم حالت رفت و برگشت دارند. ✍ تا ابد زندگی @HOWZAVIAN
💐 امام حسن به دنیا آمد، جبرئیل نازل شد ✅ تصور کنید پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله را که فرزندان پسر خود را از دست داده، در گرماگرم تبلیغ دین اسلام، با آن دشمنان عنود و کینه توز، با انواع تهمت ها؛ از قبیل این جمله آزاردهنده که «محمد» پسر ندارد و ابتر است و کارش به جایی نمی‌رسد، چقدر ناراحتی دارد.... تا اینکه خدا کوثر را به ایشان عطا فرمود. ✅ اما باز هم برخی افراد از گفته خود دست برنداشتند؛ تا اینکه در وسط این ماه مبارک، خدا یک دسته گل محمدی را به اهل بیت عنایت فرمود؛ و چقدر جای خوشحالی داشت. اولین فرزند «علی و زهرا»، اولین نوه پیامبر، آن هم پسر و چه پسری! با این تولد، شادی و نشاط خاصی در این خاندان بوجود آمد. پیامبر فرمود: فرزندم را بیاورید. و خود در گوش فرزندش اذان و اقامه فرمود، سپس برایش گوسفندی را عقیقه و قربانی نمود. ✅ مادر نوزاد به همسر گفت: اسم فرزند را چه بگذاریم؟ ایشان فرمود: من در نام‌گذاری او بر پیامبر پیشی نمی‌گیرم. نوزاد را نزد حضرت بردند، ایشان هم فرمود: من بر خدا پیشی نمی‌گیرم. ✅ جبرائیل نازل شد و گفت: خدا می فرماید: علی برای تو مثل هارون برای موسی است؛ پس تو هم نام فرزند هارون را برای فرزند علی انتخاب کن. یعنی «شَبَر» به معنای «حسن». ✍️احمد سعیدی(کانال از هر فصلی) @HOWZAVIAN
همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد کریم فکر حساب‌و‌کتاب بخشش نیست به رسم اهل کرم بی‌شمار می‌بخشد به اسم و رسم توجه نمی‌کند هرگز به آشنا و غریب دیار می‌بخشد برای اینکه شود حفظ آبروی گدا بدون منت و بی‌ننگ و عار می‌بخشد مقابل بدی و طعنه پاسخش خنده است سکوت کرده و آیینه‌وار می‌بخشد برای گفتن یک‌بیت ساده یک ممدوح کجا به دشمن خود سی‌هزار می.بخشد؟ به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد متن کامل شعر ✍️ مجتبی خرسندی @HOWZAVIAN
🔰🔰شماره 🔰🔰 شماره 1023 هفته‌نامه پرتو👆 صبح چهارشنبه " 8 اردیبهشت ماه " روی دکه مطبوعات کشور @partosokhan_ir
کاش اینگونه باشیم! 🔹امیرالمومنین علی(ع) یاران وفاداری داشتند که دارای ویژگی های ممتازی بودند.صفات برجسته ای که گاها خود حضرت آنها را بازگو می کردند. وقتی خصلتی از زبان حضرت به عنوان صفت نیک ذکرشود ارزش وجایگاه آن نیز روشن می گردد. 🔸یکی از اصحاب حضرت صعصعه بن صوهان بود. حضرت امیر جمله ای در تمجید این صحابی گرانقدرشان دارند که از بهترین و برجسته ترین صفاتی است که مومن در تراز می تواند( و باید) واجد آن باشد. خطاب به صعصعه در عبارتی کوتاه ولی پرمغز فرمود: «لقد کنت خفیف المؤونة، کثیر المعونة»؛کم خرج بودی و پر ثمر(بحار،۲۴: ۲۳۴). 🔹بسیار مهم است که زحمت ما برای امام جامعه کم و گره گشایی و پرکاری ما زیاد باشد. برخی خواص جامعه نه تنها کمک کننده و گره گشا نیستند بلکه زحمتشان برای امام جامعه خیلی زیاداست، همیشه اسباب زحمت هستند. با ریخت و پاش بیت المال، با یک حرکت غلط، یک سخن بی جا ، یک قرارداد خسارت بار و حتی یک سکوت بی موقع باعث زحمت ولی جامعه می شوند. 🔸کم خرجی و پر ثمری در همه شوون زندگی حائز اهمیت است. آدم های پر زحمت و پر بریز و بپاش مایه ناراحتی دیگران هستند. چه در جامعه و چه در خانه و خانواده و چه در جمع دوستان و همکلاسی ها و... . ❤️چه بسیار شایسته است اگر خرج ما، زحمت ما، ریخت وپاش ما برای والدینمان، دوستانمان، خانواده مان، همسایه هایمان، همکلاسی هایمان و... کم باشد ولی فداکاری ما، پرکاری ما،رسیدگی ما، منفعت ما، خیر ما برایشان زیاد باشد. 🌷کم زحمت باشید و پرثمر. ✍️ روح الله شهریاری @HOWZAVIAN
✴️ مرد میدان 🔹ایرانی ها مرد میدان‌اند. چهل و اندی سال پیش برای به دست آوردن استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی به میدان آمدند و آمریکا و نوکرش را بیرون کردند و سنگ بنای حکومت اسلامی را گذاشتند؛ اما نظام سلطه جنگ را شروع کرد که رمق مردم را بگیرد تا دست از انقلابشان بردارند. قرار بود سه روزه تهران را فتح کنند؛ اما ایرانی‌ها به میدان آمدند و این رویا را به کابوس 8ساله تبدیل کردند. بعد از جنگ هم انواع شبیه خون های فرهنگی و اقتصادی و رسانه‌ای به خیمه جمهوری اسلامی زده شد اما همچنان کانون خانواده ها گرم است و مجالس اهل بیت و اعتکاف و شب قدر پررونق. آخرین تیر دشمنان جمهوری اسلامی تروریسم اقتصادی بود؛ اما ایرانی ها زخمی و رنجور، اما مقاوم ایستادند. 🔹واضح است که چنین مردمی قهرمان ملی شان را از میدان انتخاب می کنند. ایرانی ها مردی را برگزیدند که جانش را کف دستش گرفته بود و بی محابا در خط مقدم جبهه انقلاب اسلامی می جنگید. ماه شبهای تیره سیطره داعش همان قهرمان ایرانی ها بود که سالها بین دولتمردان دنبالش میگشتند و در قحط الرجال دولتی ها پیدا نمیشد. آنها قهرمان وسط میدان را شناختند و به او دل دادند و سلیمانی شد سردار دلها. 🔹عجیب نیست ملتی که مرد میدان های سخت است گفتمان را انتخاب کند. آنان در تاریخ دیده اند که بعد از میدان بدر و خیبر بود که مکه بدون جنگ و خونریزی فتح شد. اگر می گذاشتند مالک که در میدان به یک قدمی فتنه رسیده بود کار را یکسره کند بنی امیه باقی نمی ماند و خوارجی شکل نمی‌گرفت که با شمشیرش قرآن ناطق را در محراب مسجد کوفه خاموش کند. اگر کوفیان مرد میدان بودند و حسن بن علی(ع) را در میدان یاری می دادند پیمان صلحی امضا نمی شد تا پایه های حکومتی محکم شود که برای بیعت با پادشاهش سر حسین بن علی(ع) را جدا کنند و اهل بیتش را به اسارت ببرند. 🔹آمریکایی‌ها هم اول وارد میدان می‌شوند و حریف شان را از پای در می آورند بعد او را می نشانند پای میز مذاکره. از میدان هیروشیما و ناکازاکی و خلع سلاح آلمان و ژاپن گرفته تا سیطره اقتصادی با طرح مارشال بعد از جنگ جهانی دوم تا طرح DDR و خاورمیانه بزرگ که با اشغال افغانستان توسط ارتش تروریست آمریکا شروع شد؛ مذاکرات برجام در جنگ اقتصادی هم نمونه دیگری از این سیاست است. 🔹آری تاریخ گواهی میدهد هرکس میدان را باخته دیپلماسی و مذاکره را هم باخته است. البته انتظاری نیست از کسی که در سخت ترین شرایط میدانی کشور در سایه سار خنک برج های منهتن مشغول مشق سیاست در دانشگاه کلمبیا بوده و درست یک روز بعد از فتح خرمشهر کارمند ایران در سازمان ملل شده است چیزی غیر این حقیقت را بگوید. چیزی که عجیب است سیاست خارجی آمریکایی هاست که در دانشگاه های شان دیپلماسی، مذاکره، تغافل و کوتاه آمدن را یاد میدهند اما در عمل، سیاست شان با میدان جنگ و بمب اتم و سلاح کشتار جمعی و چماق و هویج پیش می‌رود! 🔹 به فرض که بقول آقای ما حالیمان نیست و دیپلماسی را نمیفهمیم. اما چرا کسی که خود معترف است که ایرانی‌ها گفتمان حاکمیت میدان را ترجیح می دهند و رشک ورزانه می بیند که قهرمان شان را هم از میدان برگزیدند می آید و در مقام مسئول سیاست خارجی این مردم ژست اپوزیسیون میگیرد؟ اسم این کار چیست؟ خیانت یا دیاثت؟ اینکه چشمه نام آشنای فتنه در شرایط حساس کشور چنین آبی به آسیاب دشمن می ریزد چه وجهی دارد؟ شکست دادن مردم ایران در میدان انتخابات ۱۴۰۰؟ ✍ فاطمه ابن علی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
🔸وقت بازیابی جبهه انقلاب در انتخابات ۱۴۰۰ انگار همین دیروز بود که در انتخابات سال ۹۶ رای خود را به صندوق انداختیم، و پس از آن همه تبلیغات و دسیسه‌های رسانه‌ای عاقبت‌های تلخی برای ملت عزیزمان رقم خورد. هرچه بود و هرچه شد، گذشت؛ اما این‌که بگوییم گذشته‌ها گذشته،‌ از یک سو سخنی بسیار ناروا است؛ چرا که اگر جبهه انقلاب و به‌ ویژه گفتمان انقلاب به معنای واقعی کلمه نخواهد و یا نتواند تغییراتی اساسی و مردم‌پسندانه در خود ایجاد نماید، باز هم شاهد «گذشته‌هایِ همیشه گذشته» خواهیم بود. شاهد صف‌های بی‌انتها، حرف‌های پر‌مدعا و خلاصه «تا قیامت مذاکره» خواهیم بود؛ البته مقصود از مذاکره حتما پشت میز نشستن و صحبت کردن نیست، مقصود تفکر «مذاکره‌ای و انتظاری» است. جبهه انقلاب برای یک‌بار هم که شده باید از گذشته‌های خود عبرت بگیرد و با دست‌‌ پُر، ادبیات نو، و مردم‌خواهیِ‌ صریح به میدان بیاید؛ مثلاً کاندیدایِ نهایی انقلاب در انتخابات ۹۶ هرچند خوب گفت، اما با نهایت احترام، آن کشکش، غلبه، مردم‌خواهی و کاربلدیِ‌گفتمانی و احترامی‌ کوبنده را فاقد بود؛ گفتمان انقلابی نباید منحصر در بیانِ آرمان‌های انقلاب و ائتلاف انقلابی باشد؛ بلکه این گفتمان با حفظ آرمان‌ها و شعارها، باید همواره مردم‌پسند و مردم‌گیر باشد، مخاطب سیما یا مخاطب صدا باید عمقِ دلسوزی و روحِ تغییر را در صدای کاندید و نماینده انقلاب به‌تمامه احساس کند. نه فقط گفتار، بلکه جاذبه رفتاری و پاسخی روشن داشتن برای آینده مبهمی که مسئولان امروزی آن را در دل مردم نهادند باید داشت. بنابراین نیروها و طرفدارانِ رسانه‌ای و میدانی انقلاب هم باید از تبلیغاتی که جنسِ دوقطبی ‌سازی و رویکردی تخریبی و دفعی داشته باشد دست بردارند، تا موجب ناامیدی مردم و رای‌دهی لج‌بازانه نشوند. در هر صورت جبهه انقلاب باید با لباسی‌ نو و گفتمانی نوین وارد بر کارزار انتخابات شود؛ باید به‌ گونه‌ای حاضر شود تا احیانا ماهی‌گیری‌ها و موج پراکنی‌هایِ کاندیداهای رقیب، تبدیل به سکان‌‌داری، میدان‌داری و امتیازگیری‌ انقلابی‌ها شود. البته چگونه بازیافتن جبهه انقلاب مباحثی گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌طلبد، اما به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر و به خصوص دو انتخابات اخیر_سال ۹۲و ۹۶_ ردپای گفتمان‌هایِ رد‌گم‌کُنانه و گفتمان‌هایِ مدرنِ کاذب در مغلوبیتِ جبهه خودی به مشام همگان رسیده باشد؛ به همین دلیل محور را باید «لباس‌ِ نو و گفتمانِ‌ نو» قرار داد؛ گفتمانی که با تکیه بر آرمان ‌ها دارای چهره‌ای جذاب و مردمی باشد. ✍ علی کردانی، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
ای کریم ابن کریم ای ماه شبهای مدینه یوسف زیبای یثرب ، دلربای بی قرینه ای پناه و مأمنِ بی یاوران زار و خسته کِی شَرر زد بر دل پر عاطفه با زهر کینه بحر لطف و عشق و احسان بود آن قلب رئوفت چون رضا شد، خون کند دریای مهرت، آن لعینه شاعری بی ذوق و شوقم ، غرق در آمالِ ابیات طَبع من گل کرده اما باغمت در این زمینه گر بگویندم چه داری از غم و عشق و مَوَدَّت پاسخ آرم با حَسن سرشارم از هر سه گزینه آرزو دارم ببینم گُنبد زردت وَلیکن سنگ صحن غربتت را میزنم هردم به سینه گر تهیدستم که تا صحنی بسازم روی خاکت میکنم اما به عشقت جان ناقابل هزینه من تمام همّ و غمّم روضهء سمّ و جگر بود خود اشارت کردی اما بر لب باب سکینه ناخدای کشتی آزادگی ، باری حسین است حک نموده یا حسن را ناخدا بر این سفینه ✍ عباس بهمنی @HOWZAVIAN