✔️ یک کار خوب از یک استاد خوب ❤️ نامه‌ی صمیمی استاد حوزه علمیه به دوستان و شاگردانش 👇👇👇 *بسم الله الرحمن الرحیم* ❇️سرور مکرم و دوست عزیزم سلام علیکم طاعات و عبادات شما قبول باشه مشتاق دیدارتان هستم. در هر کجا هستید انشاالله حالتان خوب و در عافیت باشید. ✔️✳️از این که دوستانم در نقاط مختلف ایران پراکنده اند و من دورادور می توانم زیارتشان کنم یا از احوال هم باخبر شویم ناراحتم. البته اقتضای زندگی امروزی و ضرورت های گوناگون همین است و گریزی از آن نیست. اما بنایم بر این است که با تفاوت زمان ما نیز متفاوت شویم تا از توفیق بزرگ الهی و دستاورد با ارزش زندگی مان که همان دوستی و صمیمیت با شما هاست نگهداری کنیم. از همین روی تصمیم گرفتم گروهی از تمامی طلابی که از دوستان نزدیک بنده هستند و هم بحثی های عزیزی که در مباحثه های چند ساله بنده شرکت داشتند تشکیل بدهم. تا یک گفتگوی صمیمی و یک دورهمی بزرگ دائمی با مدیریت و وقت گذاری خودم برقرار شود. 👌اهداف من از این گفت و گو این است که به سابقه حوزه مقدسه شیعه برگردیم. که روابط شاگرد پرورانه استاد و شاگرد، پررنگ‌ تر از امروز بوده است. استادی فقط تدریس نیست بلکه کشف استعداد هاست. فعال کردن انگیزه های از دست رفته است. پویا کردن ابتکار و خلاقیت ها برای حرکت های جدید و نوآورانه وظیفه یک استاد خوب است. انتقال مهارت‌ها و درست رفتن راه رجال دین؛ وظیفه یک استاد مترقی است. انتقال رموز موفقیت و تجربیات شخصی، از وظایف یک استاد شاگرد پرور است. اسراری وجود دارد که در کتاب ها نیست بلکه سینه به سینه منتقل شده است. چه سینه های عالمانی که دنیایی از اسرار را از شاگردان خود دریغ ورزیده و روزی سخاوتمندانه با خود به خاک قبر هدیه نموده اند و این درد غم انگیز امرز نیز در میانمان کم نیست. استادی که امروز دارای مهارت و توفیقات و برجستگی هایی است و افراد فراوانی دور او جمع شده‌اند یقینا سالها شاگرد اساتید بزرگی بوده که رموز و اسراری را سینه به سینه اخذ کرده است. گاهی یک دیدار استاد و شاگردی که محبت و عشق میانشان وجود دارد بلکه یک دورهمی، یک جمله اندیشمندانه و خیرخواهانه، ارائه یک تفکر بلکه گاهی یک کلمه می تواند استعدادی را کشف کند و در آئینه مومنانه نشان دهد، فکری را متحول نماید و انگیزه ای را زنده کند. ما سعیمان این بوده که چنین باشیم و شما خود گواهید. 🔶البته استاد خوب داشتن هنر نیست خیلی ها شاگرد شیخ انصاری و آخوند خراسانی و امام رضوان الله علیهم بوده اند بلکه استفاده کردن از یک استاد خوب، هنر شاگردی است. هدفم این است که جدید شویم رشد کنیم و هر روز در آینده حرکت کنیم و برای حرکت در این مسیر، این گروه را تشکیل می دهم. من برای همیشه در کنار شما قرار خواهم گرفت و برکات این معیّت انشاءالله ظهور خواهد نمود. کم ترین برکات این گروه این است که تمام اعضاء طلبه هستند و از جای جای ایران حاضر خواهند شد و دوستانم از سراسر ایران دوستانی خواهند یافت با وجوه مشترک که یکی از این وجوه این است که همه اعضاء دوستان و هم بحثی های عزیز قلب من هستند. به صورت دوره ای با برنامه ریزی ها حضورا خدمتتان خواهم رسید و آنچه که در رشد و بالندگی راه آینده شما نقش دارد را بیان خواهم کرد. ان شاءالله خداوند شما را از مفاخر تشیع و انقلاب عزیز قرار دهد. شخصا از جنابتان دعوت می کنم تا در گروه دوستان من حاضر و دعوت بنده را پذیرا باشید. والسلام علیکم ورحمت الله. ٨/اردیبهشت/١۴٠٠ حوزه علمیه قم ✍ غلامعباس هاشمی همدانی #حوزه_علمیه #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

🔆 #طرح_تولدی_دیگر 🗓 دوازدهمین جلسه از سلسله جلسات شرح مقالات تدریس استاد عابدینی با موضوعات موت و معاد شنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۴ الی ۱۴:۴۵ با موضوع: ❇️ فصل سوم: ارتباط سه عالم دنیا، برزخ و آخرت ✳️ جلسه دوازدهم: تفاوت های اساسی سه عالم(دنیا، برزخ و قیامت) با یکدیگر چیست؟ قوانین و احکام حاکم بر آن‌ها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ 🔸با ارائه حجت الاسلام حاجی پور 💢در اینستاگرام به صورت زنده و در اسکای روم https://www.skyroom.online/ch/m.hajipour/ravasi @ta_abad_zendegi https://instagram.com/ta_abad_zendegi https://instagram.com/ostadabedini

سلام و عرض قبولی طاعات و عبادات این نشست ها 👆مقدمه‌ی حضور خوبِ نویسندگان در جشنواره ادبی رسانه ای معاد است جزئیات اعلام خواهد شد با سپاس

#خبر_خوب_ما ✔️با مقدمه عبدالحسین خسروپناه؛ 💐کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی» منتشر شد کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی به‌مثابه نظریه-روشی میان‌رشته‌ای» با موضوع روش‌شناسی علوم انسانی، نوشته علی ابراهیم پور و با مقدمه دکتر عبدالحسین خسروپناه و دکتر محمدصادق کوشکی روانه بازار نشر شد. «روش‌شناسی جریان‌شناسی» به دغدغه‌ی تقویت ادبیات بومی علوم انسانی و پاسخی به چالش «روش» در تولید علم می‌پردازد. این کتاب برای نخستین‌بار، جریان‌شناسی را به‌مثابه «نظریه-روش» صورت‌بندی کرده است، که می‌تواند در عرض روش‌های مرسوم علوم انسانی همچون تحلیل گفتمان مطرح شود. مهم آنکه این پژوهش پیش‌رو، روش جریان‌شناسی را به‌عنوان فرآیندی میان‌رشته‌ای معماری کرده است و بر مبانی حکمت اسلامی پی‌ریزی شده است. «جریان‌شناسی» اصطلاحی نوپدید و پربسامد در فضای فکری-فرهنگی و علمی ایران معاصر است که با ادبیات جذاب خود، توجه مخاطبان و اندیشوران بسیاری را جلب کرده است؛ اما بیشتر از آن به‌عنوان الگویی رسانه‌ای و ژورنالیستی برای تنظیم محتوا در سخنرانی‌ها، مقالات و یادداشت‌ها استفاده می‌شود. #نویسندگان_حوزوی #آثار_اعضای_تحریریه_مدادالفضلاء @HOWZAVIAN

#پویش_نوشتن جناب آقای علی ابراهیم پور، عضو محترم کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء، انتشار کتاب روش شناسی جریان شناسی را به حضرت عالی و مجموعه نویسندگان حوزوی تبریک می گوییم. 🔗 روز خوب ما، روزی است که خبر انتشار یادداشت و آثار فضلای حوزه را در فضای فرهنگی و علمی کشور می‌شنویم. #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

شب رسید و سکوت سنگینی به هیاهوی شهر حاکم شد با کمی نان به سمت نخلستان مردی از جنس نور عازم شد می‌رود تا به پیرمردی که در خرابه‌ست باز سر بزند کودکان یتیم منتظرند تا که مرد غریبه در بزند پادشاه کدام مملکتی در غم مردمش سهیم شده؟ چه کسی جز علی در اوج مقام مرکب کودکی یتیم شده؟ خیلی از بچه‌ها نمی‌دانند نام این مرد آسمانی را ولی او هدیه می‌دهد به همه نان و خرما و مهربانی را ✍️مجتبی خرسندی #شب_قدر #ماه_مبارک_رمضان #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

🔅شب تعقل شاید یکی از دشوارترین کارها کنده شدن از باورهای غلطِ خرد ستیز باشد. اگر شب قدر از خداوند بخواهیم ظرفیت متقاعد شدن با بهترین برهانها را به ما بدهد، برد کردیم. در این راه باید این فضیلت را در خویش پرورش دهیم. صرف نظر از اینکه از کدام منشاء صادر شده باشند. اگر بدانیم چگونه بحث کنیم، اما ندانیم چگونه به خود اجازه متقاعد شدن بدهیم، گرفتار تعصب کور شده ایم. ✍ محمدصدرا مازنی #شب_قدر #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

🔻شهادت و عدالت چو شد فرق «مولا» به تیغی دو نیم؛ «شهادت» شرف شد؛ «عدالت» یتیم! ✍ تقی متقی #با_شاعران #شب_قدر #ماه_مبارک_رمضان #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_کاربران 🌙شب قدر فرصتی که خداوند به آدمی می دهد ،شکر نعمت دارد به جوشن کبیر. حرمت دارد به واسطه چهارده معصوم. رحمت دارد به واسطه حیدر.... استجابت دارد به دعای حضرت مادر ✍ سلاله زهرا سلام. التماس دعای شدید دارم دعا کنید در این مسیر طولانی بتوانیم محبت الهی را در دل زنده کنیم و تمام وجودمان سرشار از عشق و محبت خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام بشود. ✍ یک طلبه #شب_قدر #ماه_مبارک_رمضان #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

📌ظریف و آیه‌ی ۱۲۰ سوره‌ی حشر! 🔹محمدجواد ظریف، وزیر کاربلد(!) امور خارجه‌ی کشور عزیزمان در پست معذرت‌خواهی خود از مردم آیه‌ای از سوره حشر را در ابتدای پست خود آورد که در مقابلش نوشته: (حشر:60) و این در حالی است که سوره‌ی حشر ۲۴ آیه بیشتر ندارد! 🔹ملانصرالدین کوزه‌ای داشت که برای حساب کردن روزهای ماه رمضان درون آن هر روز هسته‌ی خرمایی می‌انداخت دختر کوچک ملانصرالدین هم از پدرش یاد گرفته بود و چند باری مشتی از هسته‌های خرما را در آن می‌انداخت. یک روز بین بچه‌های وزارت امور خارجه بحث شد که امروز روز چندم ماه رمضان است؛ ملا گفت:‌ بحث نکنید؛ الآن دقیقش رو براتون میارم. رفت شمرد دید ۱۲۰ است؛ ولی با خودش گفت: الآن من بگم ۱۲۰ است که قبول نمی‌کنند؛ کلی با خودش کلنجار رفت و بالاخره به ۶۰ رضایت داد؛ آمد و گفت: امروز روز ۶۰ ام سوره‌ی حشره، همه‌ی کاربران بهش خندیدند؛ ملا عصبانی شد و گفت: تقصیر منه که راستش رو به شما نمی‌گم: امروز روز ۱۲۰ ام سوره‌ی حشره! 🔹من و خیلی‌های دیگه معتقدیم اگر ملانصرالدین زنده بود حتماً دولتی ها نیمی از پست‌های کابینه‌ی دولت آقای روحانی را دربست به ایشان تقدیم می‌کردند. ✍ جیم جواتی 🔗 صدای حوزه #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

🔶 از شناگر حرفه‌ای تا شهدای غواص ‏سن‌شان بین پانزده تا هجده سال بود؛ یکی یکی داخل آب شیرجه می‌زدند؛ عرض استخر را شنا می‌کردند و با کمی مکث انتهای مسیر برمی‌گشتند جای اول. نگاهی به قامت میانسال آشیخ انداختند؛ پیش خودشان می‌گفتند: بعیده بتونه عرض استخر رو شنا کنه چه برسه ‏بخواد بِره و برگرده! آشیخ از نگاه تحقیر آمیزشان حدس زده بود که دست کمش گرفته‌اند؛ داخل آب پرید و عرض استخر را پنج بار رفت و برگشت بدون هیچ مکثی! بهت و حیرت چشمان‌شان را پر کرده بود. از نردبان گوشهٔ استخر بالا آمد؛ پلهٔ آخر مکثی کرد؛ ‏نگاه غرور آمیزی به بازوان پر توانش کرد؛ فقط مانده بود باد و غبغب؛ آشیخ بادی به غبغب انداخت و رستم‌طور از میان‌شان عبور کرد. به فکر افتاد شکمش را از عزاء در بیاورد و از عضلاتش _که آبروداری کرده بودند_ تجلیل کند! ‏رفت کافی‌شاپِ استخر؛ آب میوهٔ کافرْمسلمان‌ْکُنی سفارش داد؛ از پشت شیشه خیره شد به سقف استخر و با سرمستی، آب میوه را سر کشید. ساعت یازده شب رسید خانه؛ از خستگی حال نداشت لباس‌هایش را عوض کند؛ ساک را پرت کرد کنار کاناپه و ولو شد روبروی تلویزیون؛ روشن کرد؛ ‏شبکهٔ مستند دربارهٔ شهدای غواص برنامه داشت! مجذوب حرف‌های راوی شد؛ راوی، زمان جنگ مسئول آموزش غواص‌ها بود؛ می‌گفت: "باید بچه‌ها برای عملیات آماده می‌شدن؛ فرصت کم بود؛ گاهی مجبور بودن داخل نهر غذا بخورن؛ خودم سوار قایق با پیت عسل می‌رفتم بالا سرشون و با قاشق عسل می‌ذاشتم دهنشون؛ هر نفر سه یا چهار قاشق! بچه‌ها روزی پونزده کیلومتر فين می‌زدن، بدون لحظه‌ای استراحت! آشیخ حیرت‌زده روی کاناپه صاف شد و رفت توو فکر؛ پنج بار عرض استخر را _که در مجموع صد متر نمی‌شد_ رفته و برگشته بود، خدا را بنده نبود. شرم و حقارت تمام وجودش را گرفت؛ از غرور و خودبینی‌اش شرمسار بود؛ شهدای غواص ناجی جهالتش شده بودند. ‎ خدا همان شب باد غبغب آشیخ را خالی کرد و یک دل نه صد دل، دلدادهٔ شهدای غواصش کرد. ✍ محمدعلی اکبری #داستان_کوتاه #شهدای_غواص #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN

#با_کاربران سلام امروز چند تا نقد درباره اشتباه آقای ظریف در درج عدد آیه سوره حشر دیدم. اما واقعا نقد این گونه اخلاقا و وجدانی و انصافا درسته؟ ما همه طلبه هستیم. تا حالا نشده اشتباهاتی از این قبیل داشته باشیم؟!!! #نقد_منصفانه