eitaa logo
کانال محتوایی فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان
9.6هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
641 ویدیو
3.5هزار فایل
📩 ارتباط با ما @Moavenattablighkh کانال محتوایی معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان @howzehtabligh مدرسه تبلیغ: ✅ tabliqkh.lms2.hozehkh.com راه‌های ارتباطی با همکاران معاونت فرهنگی تبلیغی: https://eitaa.com/howzehtabligh/8733
مشاهده در ایتا
دانلود
💢در صحرایی بیکران، کاروان در محاصرۀ سپاه حُر، از بلندای تپه‏‌ای قد کشید. سوار خود را به بزرگ خود رساند.گفت؛ شنیدم که عبیدالله در تدارک سپاه بزرگتری است.بزرگ سواران نگاهی به او کرد.گفت؛ پس در ماندن ما دیگر سودی نیست.سر اسب گرداند و با همراهان خود، کاروان را ترک کردند. 🔶ساربان با نگاهی به آنان رو به عابس بن شبیب شاکری کرد.گفت؛ آنهایی که می گفتند آمده ایم جانمان را فدا کنیم فرار کردند. عابس گفت؛ جانشان را در خطر دیدند، اسبشان را هِی کردند سوی آخور زندگی!گفت؛ شما چه می کنید؟عابس نگاهی به او کرد. گفت؛ هم‌زمانی حیات‏مان با حسین بن علی نعمتی الهی است، اگر غفلت کنیم قدر آن را ندانیم، خداوند هبوط‏مان می‏دهد، همانند آدم از بهشت! 🌹به‌یکباره طنین صدای قافله سالار، پی در پی در دشت و دمن طنین انداز شد.گفت؛ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. 🌺علی اکبر(ع)، سواره تاخت و خود را به او رساند.گفت؛ جانم به فدایت، چه شد که آیه استرجاع بر زبان راندی؟ گفت؛ شنیدم که هاتفی ندا می‌کرد، در این میانه جماعتی ره می‏‌سپارد که مرگ به دنبال آنان می‏‌شتابد. 🌺علی اکبر(ع) گفت؛ پدرجان، مگر ما بر حق نیستیم؟ قافله سالار گفت؛ به آن خدایی که همه به او باز می‌گردند، جز در مسیر حق قدم بر نمی‌داریم. 🌺علی اکبر(ع)، آرام گرفت و تبسمی کرد. گفت؛ پس ما را چه باک از مرگ! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4089708577C789eb1fada 🆔 @howzehtabligh