#روزنوشت 3
«کودک سرباز» مستند جدید (2024) BBC Persian به تهیهکنندگی و کارگردانی پگاه آهنگرانی است. مستندی که سعی میکند زندهبودن عادی را مهمتر از مردن قهرمانانه جا بزند. مهدی طلعتی (یکی از مصاحبهشدهها) میگوید: «خیلی از ما تصورات هالیوودی و دید فانتزی نسبت به جنگ داشتیم». صحبتهایش روی تصاویری voice over میشود که نوجوانی اسلحهبهدست در حالی که سر کلاشینکف را بهسوی آسمان گرفته سایر رزمندگان را ترغیب به سوارشدن در خودروهای نظامی میکند. «تصورات هالیوودی» (اگر نگوییم خیانت به راه شهداست) واژهای دردناک برای تفسیر حضور نوجوانهاست؛ نوجوانانی که با عشق به دیدار معبود پا در میدان گذاشته بودند. چند وقتی میشود که از این تعمیمهای غلط خسته و نگرانم. از سستشدن ارادهها و فراموشی چشمانداز آدمی و بسندگی به زندگی کِرمی (نوعی زندگی که آدمها تا پایان عمر فقط میلولند) میترسم.
22 مهر که برای ضبط مصاحبه به خانۀ پدری شهید حسن حجاریان رفتیم، قدری قوتقلب گرفتم. پدر شهید دههها بود که بال در بال ملائک گشوده بود. اما مادر مثل آب روان پر بود از روایتهای شنیدنی از پسرش. میگفت: «زمستان سال 60 بود. حسن آمده بود خانه تا سری به من و پدر و خواهرها و برادرش بزند. یک کلاشینکف هم همراهش بود. از قدوبالای حسن ذوق کرده بودم. شبیه دامادها شده بود. رفتم دوربین عکاسی را آوردم تا از او عکس بگیرم، آن هم با اسلحه». وقتی میخواست برود به خواهرش گفت: «این اسلحه را بگذار زیر چادرت و تا ماشین برایم بیاور». پدرش قدری غُر زد که «نکند خجالت میکشی؟» و حسن آرام جواب داد: «پدرجان!» و دیگر هیچ نگفت. وقتی به سپاه رسیده بودند گفته بود: «اسلحه را روی دوشم نینداختم تا همسایهها و عابران خیال نکنند من به عشق اسلحه پا در جبهه گذاشتهام. من به عشق اسلام رفتم».
24 مهر 1403
#شهادت
#چشم_انداز #مرگ_قهرمانانه #زندگی_کرمی
🔆 @hrteimouri_ir