توی این ایام جشنهای شعبانیه بهطور کاملاً اتفاقی چند تا دستنوشته از خاطرات دورۀ آموزشی خدمت مقدس سربازی 😁 اون هم تو دورۀ کرونا پیدا کردم، که خوندنش رو پیشنهاد میکنم:
امشب توی آسایشگاه هیئت برگزار کردیم. امین که بچهها بهش میگن چنگیز اومد و پیشنهاد داد که زیارت عاشورا بخونیم. پنجشش نفری خوندیم. خیلی ناراحت بودیم که مجلس آقا خلوت برگزار شد. به علیرضا گفتیم برامون روضه بخون. گفت چیزی یادم نمیاد. اما بعدش شروع کرد به یا حسین گفتن و همه شعرهایی رو که یادش میاومد، خوند. اصلاً قیامت به پا شد. سامان گریه میکرد. همه اشک میریختن. خود آقا به جلسهمون نظر کرده بود. همۀ آسایشگاهها چراغها رو خاموش کردن و اومدن برای عزاداری. همون بچههایی که نماز نمیخواندند حالا همه یکصدا حسین حسین میگفتند. آقاجان! ممنون که آمدی و جلسهمون را باشکوه کردی.
99.11.9
پینوشت:
پادگان ما، آموزشگاه رزم مقدماتی ولیعصر (عج) آباده بود.
تصویرم مربوط به دوران بعد از آموزشیه که حسین جان داوری ثبت کرده.
#یادداشت
#خدمت_سربازی #امام_حسین #عزاداری
🔆 @hrteimouri_ir
فهرست مطالب منتشر شده در کانال
1️⃣ #یادداشت
موضوعات یادداشتها:
#دین #عرفان #قاسم_سلیمانی #خدمت_سربازی #امام_حسین
2️⃣ #نمونه_کارها
حوزهها و قالبها:
#گویندگی #اجرای_صحنه
#موشن_گرافیک #پوسترموشن #مستند
3️⃣ #تیمورنامه
4️⃣ #بریده_کتاب
5️⃣ #گزارش_تصویری و #گزارش_کوتاه رویدادها و مراسمها
موضوعات کلیدی:
#کارآفرینی #صنعت #فلسفه
🔆 @hrteimouri_ir
مراقب آوینینماها باشیم!
یادداشت اول: وقتی با تمسک به آوینی، جبهۀ خودی را تخریب میکنیم!
بحث سر چیه؟
یکی از دوستان با اشاره به برنامههایی نظیر محفل، حسینیۀ معلی، میدون و ... نوشته است: «سرگرمی برای مذهبیها و محتوای شاد برای مردم خوب است اما ما با این فهم نه به خود رسانه فکر میکنیم، نه به ماه رمضان و قرآن و نه البته انتظاری که از تأثیر این محتوا بر مخاطبان داریم. مسئله اساساً اینجاست که چرا قرآن نیاز به جذابیتهای بیرونی دارد؟ چرا ما پذیرفتهایم که قرآن بهخودی خود جذاب نیست؟» ایشان در ادامه مسئله را به «ناامیدی و نیستانگاری برخی چهرههای خندان و به اصطلاح حزباللهی» برگردانده و با عنوان کلیدی «میل به ابتذال»، ادامه داده است: «ما از خود قرآن، از خود هیئت، از خود پیشرفت ناامیدیم و تلاش میکنیم تا حیات اینها را بهواسطۀ ابتذال تجدید کنیم. این رویکرد ناامید به مخاطب و مسئله، لاجرم محکوم به شکست است. هم در جذب مخاطب ناامیدکننده عمل میکند و هم تأثیری که بر مخاطب میگذارد نیز هر چیزی هست جز آنچه برادران ما در ذهن دارند». ایشان در پایان، حل مسئله را در فکرکردن، «رجوع واقعی به آوینی و نصب آنتیابتذال بر روح و فکرمان» دانسته و گفته: «اگر با آوینی مأنوس باشیم، فریب شارلاتانها را نمیخوریم و دلبستۀ ابتذال نمیشویم و در آن لحظه «خود راه بگویدت که چون باید رفت»».
#یادداشت
#نقدی_بر_نقدها #مطالعات_رسانه #آوینی
🔆 @hrteimouri_ir
❇️ نگاهی انتقادی به مستند «راز میرزا»
🔸 مستند «راز میرزا» به کارگردانی حجتالله معراج و تهیهکنندگی سید محسن طباطباییپور و با حمایت حوزۀ هنری استان اصفهان رونمایی شد. این اثر نگاهی به زندگی و آثار میرزا آقا امامی، روحانی اصفهانی و هنرمند چیرهدست اواخر دورۀ قاجار و اوایل دورۀ پهلوی انداخته است. هنرمند ناشناختۀ زمان ما، در زمانۀ خود، از استادان پیشرو در شاخههای نگارگری، تذهیب و تشعیر، نقاشیهای ایرانی، ساخت درها و جعبههای نفیس، طراحی نقوش قالی و احیاگر هنر سوخت معرق بهشمار میرفت. مستند بر اساس تحقیقی از مهدی وفامهر، نویسندۀ کتاب «زندگی و آثار هنری حاج میرزا آقا امامی» تولید شده است.
🔹 طراحی خوب پوستر اثر مرا به مراسم رونمایی مستند کشاند. راوی، خانمی است در قامت پژوهشگر که در جستوجوی آثار میرزا به سراغ خانواده، برخی استادان نگارگری و چند گالریدار آثار هنری میرود. اما شوربختانه، مستند گرفتار حاشیهپردازی و به عبارت بهتر، سوژههای موازی شده است. در سکانسی از اثر بهطور شگفتانگیزی، راوی از خاطرات دوران دبستانش میگوید و در بخشی دیگر با پدرش دربارۀ رنگرزی نخ قالی حرف میزند و در بخش دیگری به کارگاه رنگرزی میرود تا نخی با رنگ خاص بیابد و مخاطب مبهوت میشود که اینها چه ربطی به میرزا دارد! گویی خانم شیرسپهر و پدرشان مهمتر از سوژۀ مستند بودهاند. به قول یکی از دوستان هنرمند: «اصلاً چرا نام اثر را «راز شیرسپهر» نگذاریم!». این مسئله باعث شده مخاطب هنوز به نیمۀ مستند نرسیده، تصمیم به ترک سالن بگیرد.
🔸 انتظار میرفت تیم تولید به موزۀ هنرهای ملی و کاخ صاحبقرانیه برود و آثار میرزا را به تصویر بکشد یا لااقل بر سر مزار او حاضر شود و به نمایش تصویری از سنگ قبر او رضایت ندهد (شخصاً مایل بودم بدانم میرزا کجای تختفولاد دفن است تا در فرصتی بر مزار او حاضر شوم). پرشهای موضوعی و نداشتن سیر منطقی، ریتم کند، خالیبودن دست تدوینگر از تصاویر و عکسهای آرشیوی اصفهان قدیم و چند مشکل فنی از دیگر مشکلات اثر است (مثلاً وقتی به موزۀ هنرهای معاصر اصفهان رفتهاند، صدای کارشناس موزه واضح نیست چون با میکروفون محیطی ضبط کردهاند. و البته نفهمیدیم چرا تصاویر مصاحبه با استاد محمود فرشچیان از روی لپتاپ نمایش داده شد).
🔹 اگر من سازندۀ مستندی برای میرزا آقا امامی بودم، ترجیح میدادم بخشهایی از زندگی او را بازسازی کنم. البته اگر بودجه یارای چنین کاری را میداد. یا از پیشینه و ریشههای هنری خاندان امامی در عصر صفوی آغاز میکردم و به سراغ خطاط مشهور عصر صفوی، سید محمدرضا امامی میرفتم و آثار شاخص او (همچون کتیبههایش در ایوان طلای امام رضا (ع) یا سردر باشکوه مسجد تاریخی امام) را به تصویر میکشیدم. یا با این سؤال آغاز میکردم که «چرا احیای شاخههای هنری مهم است؟» و از نقش میرزا در احیای هنر سوخت سخن میگفتم. یا از مضامین «حماسی و پهلوانی»، «احساسی و تغزلی» و «دینی و عرفانی» آثار او نکاتی بیان میکردم. یا از زندگی زینتالسادات (بهعنوان هنرمندی مستقل) آغاز میکردم و سپس پلی به زندگی پدر و اجدادش میزدم و ...
۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
#یادداشت
#نقد_مستند
🔆 @hrteimouri_ir
نگاهی انتقادی به نمایش محیطی «ضیافت کشتارگاه»
⚠️ هشدار: این متن افشاگر نمایش است (Spoilers).
📢 معرفی: شنبه ۱۰ شهریورماه به تماشای ضیافت کشتارگاه نشستم. اثری که روایتی هنری از فضای سیاسی و تاریخی پهلوی اول ارائه میدهد. این اثر ۱۰۰ دقیقهای، پنجاهوسومین اثر اصغر خلیلی، کارگردان اصفهانی است که پس از ۱۸ سال دوری از شهرش، در حوزۀ هنری اصفهان اجرا میشود. نمایش حول محور زندگی رییس شهربانی اصفهان و همسر و فرزندان او میگردد. استوار غلامرضا، داماد رییس شهربانی، خودش آجان است و تلاش دارد فرامین پدرزنش را اجرا کند. یکی از این فرامین، تعطیلی سلاخخانه طوقچی به دلیل ذبح گوسفند برای مراسم عزاداری حسینی است. تاجبیگم (همسر رییس شهربانی) اما درصدد برگزاری روضۀ خانگی در پوشش مهمانی است.
📖 بستر تاریخی اثر: نمایش به سیاستهای «ممنوعیت عزاداری و تعزیهخوانی در محرم و صفر» (در دهۀ ۱۳۱۰) و قانون پرآوازۀ «کشف حجاب» (۱۳۱۴) اشاره دارد. سیاستهایی که با مبارزۀ خشونتآمیز با مظاهر دینی و فرهنگ ملی ایرانیان همراه بود. در آن زمان «زنان برای اینکه از تعرض شهربانی در امان باشند، خانههای خود را از داخل و از پشتبامها بههم متصل میکردند و از این طریق نوعی اجتماع مخفی در دل شهر مصیبتزده تشکیل میدادند.» (تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص ۵۰۹)
#یادداشت
#نقد_نمایش #ضیافت_کشتارگاه #حوزه_هنری_اصفهان
🔆 @hrteimouri_ir
🔸 چند نکته دربارۀ اثر:
۱. یکی از توفیقات نمایش، اجرای آن در ساختمان حوزۀ هنری است. ساختمانی که در دورۀ پهلوی اول و توسط آندره گدارد، معمار و باستانشناس فرانسوی طراحی شده است. تطابق معماری با فضای تاریخی نمایش و گستردگی صحنه (سن) از ویژگیهای منحصربهفرد اثر است. همچنین نورپردازی و صحنهآرایی محیطی، موجب چشمنوازی فضای اجرا و تمرکز نگاه مخاطب گشته است.
۲. اثر کارگردانی خوب، چیدمان مناسب و ریتم نسبتاً بالایی دارد. دو خردهروایت «تعطیلی سلاخخانۀ طوقچی» و «عشق آقا جواد و بهجت خانم (دختر دوم رییس شهربانی)»، نمایش را از یکنواختی درآورده و بعضاً با چاشنی طنز، لبخند بر لبان مخاطب مینشاند. کشش نمایشنامه و تعدد بازیگران هم آنقدر بالا هست که مخاطب تا پایان نمایش، از مشاهدۀ آن انصراف ندهد. استفاده از عنصر تعزیه در انتهای نمایش رنگوبوی دینی و ایرانی به اثر بخشیده است. اما ادبیات نمایش یکدست نیست و گاه عامیانه میشود و گاه رسمی (البته ممکن است این ایراد از اجرای بازیگران باشد، نه از نمایشنامه).
۳. استفاده از موسیقی زمینه نیز در برخی صحنهها احساس مخاطب را برمیانگیزد و او را وارد عالَم شخصیت میکند، بهطوری که بدون نورپردازی و موسیقی زمینه، فهم رؤیای ماهمنیر (دختر اول رییس شهربانی) سرراست نخواهد بود.
#یادداشت
#نقد_نمایش #ضیافت_کشتارگاه #حوزه_هنری_اصفهان
🔆 @hrteimouri_ir
♨️ نگاهی فرامتنی به اثر:
۱. بیشک اصفهان به تقویت هنرهای نمایشی نیازمند است و باید بیش از پیش شاهد اجرای تئاتر در این شهر هنرخیز باشیم. اما یکی از ایرادات جدی به ضیافت کشتارگاه، هزینۀ بسیار زیاد آن است. بر اساس برخی برآوردها، این نمایش با رقمی بالغ بر ۱.۵ میلیارد تومان برای ۲۳ شب اجرا میرود که درصد قابلتوجهی از آن را حامیان اثر (حوزه هنری اصفهان و دفتر تخصصی هنرهای نمایشی شهرداری اصفهان) پرداخت کردهاند. بهتر نبود این هزینه به تقویت گروههای نمایشی نوپا در اصفهان و تبلیغ نمایشهای آنان اختصاص یابد؟! و چرا باید هنرمندان پایتختنشین بودجههای شهرستانها را نیز به خود اختصاص دهند؟!
۲. ضیافت کشتارگاه ذاتاً اثری سیاسی تاریخی است. اما اگر لایههای فرامتنی نمایش را بکاویم، این نمایش تنه به تنۀ اعتراضات ۱۴۰۱ و جنبش مهسا میزند و نقدی جدی به سیاستگذاری فرهنگی کشور در حوزۀ حجاب دارد. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم که اثر «ضد حجاب» است. در بین دیالوگها، رد پای این گزاره را میتوان دید؛ مثلاً در دیالوگ یکی از شخصیتهای فرعی چنین آمده: «حتم دارم این آجانها یا اجنبی هستند یا بیبته. ورنه کسی با دختران و زنان شهرش اینگونه نمیکند». یا در دیالوگ دیگری وقتی ماهمنیر از پیشکار میخواهد زنانی که حجاب از سرشان کشیده شده و به خانۀ رییس شهربانی آمدهاند و به زن رییس شهربانی طعنه میزنند، بیرون کند، پیشکار میگوید «اینها که لخت هستند!» و ماهمنیر جواب میدهد «اینها که سر تا پایشان پوشیده است». یا در دیالوگ پایانی تاجبیگم جملۀ مشهور «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» را میخواند. اصغر خلیلی در مصاحبه با روزنامۀ اصفهان زیبا میگوید: «اینکه یک نمایش تا چه میزان میخواهد بر کدام مفاهیم پافشاری کند، جزو اهداف نهایی اثر است که من بهعنوان کارگردان اجازه بازکردن آن را برای مخاطب ندارم و از طرفی این کار از دید هنری منطقی نیست. به نظر من از دل یک اثر دراماتیک بینهایت برداشت انجام میشود و این در حالی است که یک مفهوم اصلی و کلیدی برای آن اثر وجود دارد که در نمایش جاری است. این برداشتی که شما اشاره کردید (برخی منتقدان میگویند این نمایش نگاه منتقدانهای به مقوله «قدرت» دارد) درواقع یکی از دهها برداشتی است که بیننده میتواند در ذهن خود متصور شود».
📎 پینوشت:
مصاحبه اصفهان زیبا با اصغر خلیلی را از اینجا بخوانید:
isfahanziba.ir/59384
در جریان نگارش این متن، چند خرده روایت از «مصائب برپایی مجالس عزاداری در دوران رضاخان» توجهم را جلب کرد. آن را از اینجا بخوانید.
#یادداشت
#نقد_نمایش #ضیافت_کشتارگاه #حوزه_هنری_اصفهان
🔆 @hrteimouri_ir
❤️ عشق باید در دل تاریک تا روشن شود
📜 درآمد
فکر نمیکنم کسی دوست نداشته باشد نامش در تاریخ جاودانه شود؛ مگر آنکه گرفتار بیماری روانشناختی باشد. منظورم از جاودانگی، شهرهشدن یا به قول فرنگیها سلبریتیشدن نیست؛ بلکه مرادم «حضور در بطن آیین و فرهنگ» ایرانی یا جهانی است. هنر بستری است برای حضور در لایههای فرهنگی جامعه و هنرمند و هنردوستْ صدرنشین تاریخ هر ملت.
غرض نقشیست کز ما باز ماند
که هستی را نمیبینم بقایی
مگر صاحبدلی روزی به رحمت
کند در کار درویشان دعایی
#یادداشت
#هنر #امام_رضا #آستان_قدس_رضوی
🔆 @hrteimouri_ir
🔹 روایت
سال گذشته که توفیق تشرف به حرم مطهر علیبنموسیالرضا (ع) را داشتم، از بخشی از موزۀ آستان قدس رضوی بازدید کردم. یکی از چیزهایی که توجهم را جلب کرد شمعدانهایی بود که در دورههای مختلف تاریخی، بهجهت ابراز ارادت یا به امید شفاعت، وقف بارگاه شاه خراسان شده بود؛ تا همواره شمعی روشن بماند در این حریم نورانی ...
بر روی هر شمعدان آرایهها و نقوش و کتیبههایی به خط نستعلیق، با ظرافت و نفاست تمام قلمزنی شده بود که حکایت از عشق و معرفت سازندگان و واقفان آثار داشت. روی گردن یکی از این شمعدانها دو ردیف نقوش اسلیمی کار شده و در بخش میانی دو بیت شعر فارسی در چهار قاب قلمدانی خودنمایی میکرد:
عشق باید در دل تاریک تا روشن شود
شمع اگر آتش نبیند از کجا روشن شود؟
گر فروزد صد هزاران شمع، بی رخسار تو
دل از آن شمع هزاران، کی مرا روشن شود؟
این شمعدان برنجی کتیبۀ وقف هم دارد: «وقف روضۀ ابوالحسن علیبنموسیالرضا نمود محمدبنعلی الحسینی کاشانی»
بر شمعدان کتیبهدار دیگری با نقش ترنج اثر دست استاد داوود ریختهگرزاده در لاهور هند (946 ه.ق.) نیز اشعار زیر نقش بسته بود:
شاهی که کحل هر بصر از خاک پای اوست
دائم شفای خلق ز دارالشفای اوست
گردون مطیع و چرخ به فرمان رای اوست
سلطان رضا که حکم قضا بر رضای اوست
از شخصیت و زندگی استاد داوود ریختهگرزاده یا آقای محمد حسینی کاشانی هیچ نمیدانیم. آنچه میدانیم نقشی است که از ایشان در تاروپود فرهنگ و هنر ایرانی به یادگار مانده و نشان از قدمت سرسپردگی ایرانیان به سلطان طوس دارد. روحشان شاد.
🔸 پینوشت
هنر فلزکاری از جمله هنرهایی است که در دورۀ تیموریان به شکوفایی رسید و چند قرن بعد صفویان آن را در فرمهای جدیدی احیا کردند.
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
#یادداشت
#هنر #امام_رضا #آستان_قدس_رضوی
🔆 @hrteimouri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 اصفهان آب ندارد، هوا ندارد، فرهنگ هم ...
چند سالی میشود برنامههای مبتذل با چاشنی شوخیهای جنسی، جای برنامههای مفرح را گرفتهاند. مهمانان این برنامه هم در شبکۀ استانی اصفهان برنامۀ «زندهرود» را اجرا میکنند، هم در نبود برنامهریزان متخصص حوزۀ فرهنگ، بسیاری از برنامههای فرهنگی اجتماعی شهر را پوشش میدهند. برای مردم که آب ندارد ولی برای آنها، نان خوبی دارد.
پینوشت: نمیدانم امام جمعه موقت اصفهان این برنامهها را هم میبیند و از دیدنشان رگ گردنی میشود یا فقط اجرای کنسرت در اصفهان ایشان را دلنگران حوزۀ فرهنگ و هنر میکند؟
ویدیو از صفحۀ اینستاگرام خانم نفیسه حاجاتی است.
#یادداشت
#نقد_فرهنگی #اصفهان #شهر_فرهنگ
🔆 @hrteimouri_ir
🎞 فرضهای سینمایی
یادداشتی درباره اقتصاد هنر در ویژهنامه پروانههای قلهنشین (سیوششمین جشنوارۀ بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان)
از طریق pdf یا سایت اصفهان زیبا بخوانید:
http://isfahanziba.ir/66539
#یادداشت
#اقتصاد_هنر #جشنواره_بین_المللی #کودکان_و_نوجوانان
🔆 @hrteimouri_ir
سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی که فرا میرسد دوست دارم شعری بسرایم و داستان (و بهتر بگویم افسانهای) بسازم و سخنی تازه بگویم؛ اما گرفتاریهایم اجازه نمیدهد. با این حال خوشم به اینکه با انتشار یادداشتی که در ایام شهادتش نگاشتم، شمعی در دل میافروزم و از بلندای روحش طلب استمداد میکنم.
#یادداشت
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔆 @hrteimouri_ir