پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
ثلاثة يدخلون الجنة بغير حساب رجل يغسل قميصه و لم يكن له بدل و رجل لم يطبخ على مطبخ قدرين و رجل كان عنده قوت يوم فلم يهم لغد.
سه گروه بدون حساب وارد بهشت مى شوند:
۱. كسى كه پيراهنش را بشويد و جايگزينى براى آن نداشته باشد(یعنی یکی لباس بیشتر نداشته باشد).
۲. كسى كه در يك آشپزخانه دو ظرف غذا نپزد(یعنی هر وعده، یک نوع غذا بخورد).
۳. كسى كه غذاى يك روزش را داشته باشد و براى فردايش اندوه نخورد.
📚 جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ؛ ج22 ؛ ص154.
🆔 @huoooo
رسول خدا (ص) فرمودند:
ثمان خصال من عمل بها من أمتي حشره الله تعالى مع جملة النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين قيل و ما هي يا رسول الله قال من زود حاجا أو أغاث ملهوفا أو أعتق مملوكا و ربى يتيما و أهدى ضالا و أطعم جائعا و أروى عطشانا و صام يوما شديد الحر.
هشت خصلت است كه هر كس از امت من به آنها عمل كند حقتعالى محشور گرداند او را با پيغمبران و صديقان و شهيدان و صالحان.
عرضه داشتند يا رسول الله آن هشت خصلت كدامست؟
فرمودند:
۱. كسى كه انسانی را به حج بفرستد.
۲. کسی که انسان غمگینی را یاری کند.
۳. کسی که بنده اى آزاد كند.
۴. کسی که يتيمى را تربيت كند.
۵. کسی که گمراهى را هدايت كند.
۶. کسی که گرسنه اى را سير كند.
۷. کسی که تشنه اى را سيراب نمايد.
۸. کسی که روزه بگيرد روزى كه هوا خیلی گرم باشد.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص62.
🆔 @huoooo
امام باقر (ع) فرمودند:
لقد غفر الله لرجل من أهل البادية بكلمتين دعا بهما قال اللهم إن تعذبني فأهل ذلك أنا و إن تغفر لي فأهل ذلك أنت فغفر الله له.
خداوند مردى صحرانشين را براى دو كلمه دعايى كه كرد آمرزيد:
خدايا اگر مرا عذاب كنى اين منم كه شايسته و سزاوار آنم و اگر مرا بيامرزى اين تويى كه شايسته و سزاوار آنى و خدايش به همين دو كلمه آمرزيد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص327.
🆔 @huoooo
حکایتی در کرامت ابن فهد حلّی
حاج شیخ عبّاس قوچانی ـ دامت برکاته ـ فرمودند:
روزی از ابن فهد در حالی که در باغ خود مشغول بیل زدن بود سؤال کردند: از پیغمبر ص روایت شده: عُلَماءُ اُمّتی کأنبیاءِ بَنی إسرائیل أو أفضل مِن أنبیاء بنیإسرائیل، انبیاء بنیاسرائیل معجزات داشتند، عیسی چه کرد، موسی عصا میانداخت و اژدها میشد، پس کجاست معجزات شما؟!
ابن فهد یک مرتبه بیل خود را انداخت و به صورت اژدهائی در باغ حرکت نمود، سپس بیل خود را گرفت، و همان بیل اوّلیّه در دستش بود؛ و به آن شخص نشان داد که ما هم از قبیل این اعمال میتوانیم منتها مأمور نیستیم به إعمال آن.
📚 مطلع الانوار ج۱.
🆔 @huoooo
امام صادق ع فرمودند:
من رزقه الله ثمان خصال فقد أسبغ عليه النعمة و أكمل له الكرامة مسكنا واسعا و مكسبا فاضلا و خادما موافقا و بلدا آمنا و جارا مسالما و أخا مؤمنا و زوجة صالحة و تمم ذلك بالسعادة و العافية.
هشت خصلت است كه خدا به هر کس روزى فرموده باشد پس نعمت را بر او تمام كرده و كرامت را بر او كامل كرده است:
۱. مسكن وسيع.
۲. درآمد زیاد.
۳. خادم موافق.
۴. شهرى كه در او امنيت باشد.
۵. همسايه خوب.
۶. برادر مؤمن.
۷. زن صالحه.
۸. عافیت.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص63.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
استعينوا على أموركم بالكتمان فإن كل ذي نعمة محسود.
در امور زندگى از پنهان كارى كمك بگيريد، زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع می شود.
📚 تحف العقول ؛ النص ؛ ص48.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احوالات مقدس اردبیلی رحمه الله
🆔 @huoooo
امام صادق (ع) به فرزندش محمد فرمود:
يا بني كم فضل [معك] من تلك النفقة- فقال أربعون دينارا قال اخرج فتصدق بها قال إنه لم يبق معي غيرها- قال تصدق [فتصدق] بها فإن الله تعالى يخلفها أ ما علمت أن لكل شيء مفتاحا و مفتاح الرزق الصدقة فتصدق بها ففعلت [ففعل] فما لبث أبو عبد الله ع إلا عشرة أيام حتى جاءه من موضع أربعة آلاف دينار.
پسركم از خرجى چه مقدار باقى مانده است؟
عرضه داشت: چهل دينار.
فرمود: برو و آن را صدقه بده!
عرض كرد: جز آن چيزى باقى نمانده است(یعنی حد اقل یخورده اش را برای خودمان برداریم).
فرمود: همه اش را صدقه بده، زيرا خداى تعالى آن را جايگزين مى كند. آيا نمى دانى كه هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى صدقه است پس ان را صدقه بده. محمد گفت: پس آن را صدقه دادم بيش از ده روز نگذشته بود كه چهار هزار دينار از جايى به آن حضرت رسيد.
📚 عدة الداعي و نجاح الساعي ؛ ص69.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
أمرت بمداراة الناس كما أمرت بتبليغ الرسالة.
فرمان يافته ام به مدارا كردن با مردم همان گونه كه به تبليغ رسالت فرمان يافته ام.
📚 تحف العقول ؛ النص ؛ ص48.
🆔 @huoooo
رسول خدا (ص) فرموده اند:
رأيت رجلا في المنام من أمتي على الصراط يرجف أحيانا و يحبو أحيانا و يتعلق أحيانا فجاءته صلاته علي و أقامته على قدميه حتى مضى على الصراط.
در خواب مردى از امت خود را بر پل صراط ديدم كه گاهی لرزان بود و گاهی به روی دست و شکم راه می رفت و گاهی به پل آويخته مى شد در اين هنگام صلوات او بر من آمد و او را استوار داشت تا از پل صراط بگذرد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص322.
🆔 @huoooo
امام صادق (ع) فرمودند:
قحطوا على عهد سليمان بن داود ع فخرجوا يستسقون فإذا هم بنملة قائمة على رجلها مادة يديها إلى السماء و هي تقول اللهم إنا خلق من خلقك لا غنى بنا عن فضلك فارزقنا من عندك و لا تؤاخذنا بذنوب سفهاء أولاد آدم.
مردم به روزگار سليمان (ع) گرفتار قحطى و خشكسال شدند. براى طلب باران بيرون آمدند. ناگاه به مورچه اى برخوردند كه بر روى پاهاى خويش ايستاده و دستها را بر آسمان برافراشته و مى گويد پروردگارا همانا ما خلقى از آفريده هاى تو هستيم، ما را از فضل و احسان تو بى نيازى نيست، از پيشگاه خود به ما روزى برسان و ما را به خاطر گناه هاى سفیهان اولاد آدم مواخذه نکن.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص325.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت مرد صابون فروش و فرمایش امام زمان عجل الله تعالی فرجه: رُدّوه فإنه رجلٌ صابونیّ
علامه طهرانی رحمه الله:
مردی صابون فروش بسیار اشتیاق زیارت حضرت ولیّ عصر ع را داشت و در فرج حضرت بیصبر و قرار بود، همیشه گریان و لقای آن حضرت را مشتاق بود.
روزی یکی از ابدال حضرت به نزد او رسیده گفت: بیا برویم خدمت حضرت! مرد صابون فروش با کمال اشتیاق حرکت نموده سر از پا نشناخت، او را مقداری راه برد، سپس به دریا رسیدند، از دریا او را عبور میداد، در بین دریا که قدم روی آب میگذاشت و میرفت باران سختی درگرفت.
مرد صابونی یادش آمد که صابونهائی را که پخته است و روی بام خانۀ خود پهن نموده هم اکنون همه آنها لِه شده و آب میشود و از ناودان پائین میریزد، به مجرّد این خیال پایش در آب فرورفت و نزدیک بود غرق گردد! آن شخص مصاحب فرمود: توجه به خدا داشته باش و از حضرت استمداد کن و فکر صابون را از کلّهات بیرون ببر! همینکه متوجه خدا شد دوباره روی آب قرار گرفت و مشغول حرکت شدند تا آنکه از دریا عبور نموده خدمت حضرت رسیدند؛ همینکه آن مصاحب که از ابدال بود خواست رخصت دخول و تشرّف برای رفیق خود بگیرد حضرت فرمودند:
رُدّوه فإنه رجلٌ صابونیٌّ!(یعنی او را باز گردانید او مردی است که فکر صابون است).
📚 مطلع انوار ج۱، ص۱۱۹.
🆔 @huoooo
امام کاظم علیهالسلام میفرمودند:
انی استغفر الله فی کل یوم خمسة آلاف مرة.
من هر روز پنج هزار مرتبه استغفار میکنم.
📚 بحارالانوار، ج 48، ص 119.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا موسی بن جعفر
حضرت موسى بن جعفر (ع) فرمودند:
ثمانية أشياء من كن فيه أدخله الله الجنة و نشر عليه الرحمة من آوى اليتيم و بر والديه و أحسن تربية ولده و رفق بمملوكه و رحم الضعيف و أنصف من نفسه و أحسن مع كل أحد بشره و وسع في نفقته.
هشت خصلت است كه در هر كس باشد خداوند او را داخل بهشت مي كند و رحمت خود را بر او بگستراند:
۱. كسى كه يتيمى را نزد خود پناه دهد.
۲. كسى كه به پدر و مادر نيكى كند.
۳. كسى كه فرزند خود را نيكو تربيت كند.
۴. كسى كه با مملوك خود رفق و مدارا كند.
۵. كسى كه بر ضعيف رحم كند.
۶. كسى كه با انصاف باشد.
۷. كسى كه نسبت به همه گشاده رو باشد.
۸. كسى كه در نفقه خود توسعه و گشايش دهد.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص64.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشرف حاج علی بغدادی خدمت امام زمان علیه السلام
🎙 استاد عالی
🆔 @huoooo
حضرت موسى بن جعفر (ع) فرمودند:
سبعة من كن فيه فقد كمل حقيقة الإيمان و فتحت له أبواب الجنان من أسبغ وضوءه و أحسن صلاته و أدى زكاة ماله و كف غضبه و سجن لسانه و استغفر الله تعالى و أدى النصيحة لأهل بيت نبيه.
هر کس هفت خصلت را دارا باشد حقيقت ايمان را كامل كرده و درهاى بهشت براى او گشوده مى شود:
۱. وضو را كامل گرفتن.
۲. نماز را نيكو بجاى آوردن.
۳. زكاة مال خود را دادن.
۴. خشم خود را باز داشتن.
۵. زبان خود را کنترل کردن.
۶. استغفار کردن.
۷. اداء نصيحت كردن از براى اهل بيت پيغمبرش يعنى دوست ايشان باشد و متابعت كند ايشان را در كردار و اقوال.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص60.
🆔 @huoooo
امام زين العابدين عليه السلام مى فرمود:
دعوة السائل الفقير لا ترد و كان ع يأمر الخادم إذا أعطيت السائل أن تأمره أن يدعو بالخير.
دعاى فقير رد نمى شود و به خادمش مى فرمود وقتى به فقير چيزى دادى از او بخواه كه دعاى نيك نمايد.
📚 عدة الداعي و نجاح الساعي ؛ ص67.
🆔 @huoooo
امام باقر (ع) فرموده است:
إن لليل شيطانا يقال له الرها فإذا استيقظ العبد و أراد القيام إلى الصلاة قال له ليست بساعتك ثم يستيقظ مرة أخرى فيقول لم يأن لك فما يزال كذلك يزيله و يحبسه حتى يطلع الفجر فإذا طلع الفجر بال في أذنيه ثم انصاع يمصع بذنبه فخرا و يصيح.
شب را شيطانى بنام «رها» است كه چون بنده اى از خواب برمى خيزد و مى خواهد نماز شب بگزارد، بيخ گوش او مى گويد هنوز ساعت نماز شب فرا نرسيده است، او مى خوابد، بار ديگر بيدار مى شود، باز همان شيطان مى گويد هنوز وقت نماز شب فرا نرسيده است و مدام او را از نماز باز مى دارد تا سپيده مى دمد و در آن هنگام(اذان صبح) در هر دو گوش آن بنده ادرار مى كند و سپس بر می گردد در حالى كه از روی فخر دم مى جنباند و فرياد برمى آورد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص321.
🆔 @huoooo
جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده که فرمود:
در شب معراج به عرش خدا رسیدم، چهار نور مشاهده کردم، پرسیدم:
خداوندا! اینها چه نورهایی هستند؟
خطاب شد: اینها عبدالمطلب، ابوطالب، پدرت عبدالله و برادرت عقیل میباشند.
عرضه داشتم: خدایا! اینها با چه عملی به این مقام رسیدهاند؟
خطاب شد: بِکِتْمانِهِمُ الإیمانَ، وَ إظهارِهِمُ الکُفْرَ، وَ صَبْرِهِمْ عَلی ذلِکَ حَتّی ماتُوا عَلَیْهِ، سَلامُ اللهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعینَ؛ با کتمان ایمان، اظهار کفر و شکیبایی بر آن تا هنگامی که بر آن شیوه در گذشتند. درود خدا بر همه شان باد.
📚 ابن فتّال، روضه الواعظین، ج 1، ص 199.
🆔 @huoooo
قال سلمان الفارسي رحمة الله عليه: أوصاني رسول الله ص بست خصال لا أدعهن على كل حال أوصاني أن لا أنظر إلى من هو فوقي و أن أنظر إلى من هو دوني و أن أحب الفقراء و أدنو منهم و أن أقول الحق و إن كان مرا و أن أصل رحمي و إن كانت مدبرة و لا أسأل الناس شيئا و أن أكثر من قول لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم.
سلمان فارسى رحمة الله عليه گفت رسول خدا (ص) مرا به شش خصلت وصيت كرد كه آنها را در هيچ حال ترك نخواهم كرد:
۱. نظر كنم(در امور دنیایی) به پست تر از خود و به بالاتر از خود نظر نكنم.
۲. فقراء را دوست بدارم و نزديك ايشان باشم.
۳. حق را بگويم اگر چه تلخ باشد.
۴. با خويشان خود پيوند كنم اگر چه پشت به من نموده باشند.
۵. از مردم چيزى درخواست نكنم.
۶. بسيار بگويم لا حول و لا قوة إلا بالله العلى العظيم.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص54.
🆔 @huoooo
انتظار فرج حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف
علامه طهرانی رحمه الله:
در حلّه مردی بود بسیار عابد و زاهد و عالم، مردم را به انتظار فرج حضرت بقیّة الله عجل الله تعالی فرجه دعوت مینمود، و به گریه و ندبه و دعا بر تعجیل ظهور دعوت میکرد، تا آنکه جماعتی از مردم که غمّ و همّشان دعا بر فرج بود مجالسی ترتیب داده و در آن دعا مینمودند. همگی شمشیر خریده و انتظار ظهور آن حضرت را داشتند؛ نام این مرد آقای شیخ علی حلاّوی بوده، و هم اکنون بعد از سالها مقام حضرت حجّة در خانه او برپاست.
روزی آقا شیخ علی از کاظمین به حلّه میرفته است، در مسیر، خدمت حضرت مشرّف میگردد و بسیار اظهار ادب نموده و تقاضای ظهور میکند.
حضرت میفرمایند: هنوز عدّهای که خداوند وعده داده فراهم نشده است و سیصد و سیزده نفر تکمیل نگشته است.
عرض میکند: قربانت گردم هم اکنون در حلّه بیش از هزار نفر انتظار فرج را دارند، و اگر ظهور کنید تمام این افرادی که تا به حال مجالس دعا ترتیب داده و در فراقت میگریستند، در رکاب شما، حاضر خواهند شد.
حضرت میفرمایند: چنین نیست، و از محبّین ما در حلّه دو تن بیش نیستند، یکی تو هستی و دیگری جوانی است قصّاب؛ حال که به حلّه رفتی تمام مدّعین را در خانۀ خود دعوت کن و بشارت مقدم مرا بده، و به طوریکه کسی نفهمد دو گوسفند به بالای بام خانه برده و در آنجا ببند تا من بیایم.
شیخ علی به حلّه آمد و مردم را دعوت به منزلش نموده و بشارت تشریف فرمائی امام زمان را به آنها داد. محبّین جمع شدند و شادیها کردند، عطرها پاشیده، عودها برافروخته، چراغانی نموده، همگی تشریف فرمائی حضرت را ساعت شماری میکنند. در این هنگام نوری سبز رنگ از جانب قبله حرکت نموده بر بام خانۀ شیخ علی فرود آمد.
حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه از میان نور در بام خانه قرار گرفتند. اولاً حضرت، جوان قصّاب را صدا زدند، جوان بر بام برآمد؛ حضرت دستور دادند که یکی از گوسفندها را نزدیک ناودان ذبح کند، جوان قصاب یکی را ذبح نموده خون از ناودان جاری شد؛ مردم همه با هم گفتند: عجبا حضرت جوان را کشتند! مبادا ما را هم صدا زده و روی بام ذبح کنند! در این حال حضرت، آقا شیخ علی را صدا زدند، شیخ علی بر بام بالا آمد؛ حضرت فرمودند که: شیخ علی گوسفند دیگر را نزدیک به ناودان ذبح نماید. ذبح نموده خون گوسفند در ناودان جاری شد؛ ترس و وحشت مردم را فراگرفت و هر کسی به دیگری میگفت که شیخ علی هم کشته شد! هم اکنون است که حضرت یک یک از ما را صدا زده و سر ببرند! هر یک بر جان خود بیمناک شده، از گوشهای به طوریکه رفیقش نداند مخفی شده راه فرار اختیار کرد.
کمکم همه رفتند و یک تن باقی نماند، در این حال حضرت فرمودند: آقا شیخ علی رفقای خود را صدا کن برای نصرت و یاری من بیایند بالای بام آنها را ببینم!
آقا شیخ علی هرچه صدا زد جوابی نشنید، سپس نزدیک آمد دید در خانه یک نفر هم نیست!
حضرت فرمودند: این بود یارانی که گمان میکردی در فراق من راحت ندارند و همه حاضر برای نوشیدن شربت شهادت در رکاب من هستند.
📚 مطلع انوار ج1، ص 117.
پیامبر بنی اسرائیل و جوان توبه کار
از ابوبكربن عبدالله مزني روايت شده كه قصّابي به كنيز يكي از همسايگانش سخت دلبسته بود. پس خاندان كنيز او را به روستاي ديگري براي كاري فرستادند. قصّاب در پي او رفت و از او تقاضاي كار ناشايست كرد. كنيز گفت: اي مرد كاري انجام نده چون من به تو بيشتر علاقه دارم ولي از خدا ميترسم.
قصّاب گفت: تو از خدا ميترسي و من نترسم؟ پس توبه كرد و برگشت در راه عطشي به او رسيد كه نزديك بود جان دهد. ناگاه پيك يكي از پيامبران بني اسرائيل به او رسيد و پرسيد: تو را چه شده است؟ گفت تشنه ام گفت: بيا تا خدا را بخوانيم تا ابري بر ما سايه افكند و وارد روستا شويم، قصاب گفت: من عملي ندارم كه خدا را بخوانم. پيك گفت: من دعا ميكنم و تو آمين بگو. پس پيك دعا كرد و او آمين گفت، ابري بر روي آنها سايه افكند تا به ده رسيدند. پس قصّاب به جاي خود روانه شد و ابر با او برفت. رفيقش به او گفت: تو مي پنداشتي كه عملي نداري من دعا كردم و تو آمين گفتي و ابري بر ما سايه افكند آنگاه ابر در پي تو آمد. بايد مرا از حال خود خبر دهي پس داستان خود را به او خبر داد. پيك گفت: كسي كه از گناه توبه مي كند مقامي در پيشگاه خدا دارد كه هيچ كس ندارد.
📚 محجة البيضاء، راه روشن، ترجمه فيض كاشاني، صفحه 1768.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امير المؤمنين على (ع) فرموده است:
شكوت إلى رسول الله ص دينا كان علي فقال يا علي قل اللهم أغنني بحلالك عن حرامك و بفضلك عمن سواك فلو كان عليك مثل صبير دينا قضى الله عنك و صبير جبل باليمن ليس باليمن جبل أجل و لا أعظم منه.
از وامی كه داشتم به پيامبر (ص) شكايت كردم.
پیامبر ص فرمودند بگو:
اللَّهُمَ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ
كه اگر به اندازه كوه صبير وام داشته باشى خداوند آن را اداء خواهد فرمود. (صبير نام كوهى است در يمن و هيچ كوهى بزرگتر و پرشكوهتر از آن در يمن نيست).
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص327.
از آیت الله سید عبدالکریم کشمیری نقل شده :
یک بار از مرحوم آقای قاضی درخواست کیمیا و راهنمایی رسیدن بدان را کردم .
ایشان فرمود : این ذکر را بسیار بگو که این خود کیمیاست :
اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمَّن سواک
📚 عطش ص ۱۰۸.
🆔 @huoooo