حکایتی در کرامت ابن فهد حلّی
حاج شیخ عبّاس قوچانی ـ دامت برکاته ـ فرمودند:
روزی از ابن فهد در حالی که در باغ خود مشغول بیل زدن بود سؤال کردند: از پیغمبر ص روایت شده: عُلَماءُ اُمّتی کأنبیاءِ بَنی إسرائیل أو أفضل مِن أنبیاء بنیإسرائیل، انبیاء بنیاسرائیل معجزات داشتند، عیسی چه کرد، موسی عصا میانداخت و اژدها میشد، پس کجاست معجزات شما؟!
ابن فهد یک مرتبه بیل خود را انداخت و به صورت اژدهائی در باغ حرکت نمود، سپس بیل خود را گرفت، و همان بیل اوّلیّه در دستش بود؛ و به آن شخص نشان داد که ما هم از قبیل این اعمال میتوانیم منتها مأمور نیستیم به إعمال آن.
📚 مطلع الانوار ج۱.
🆔 @huoooo
امام صادق ع فرمودند:
من رزقه الله ثمان خصال فقد أسبغ عليه النعمة و أكمل له الكرامة مسكنا واسعا و مكسبا فاضلا و خادما موافقا و بلدا آمنا و جارا مسالما و أخا مؤمنا و زوجة صالحة و تمم ذلك بالسعادة و العافية.
هشت خصلت است كه خدا به هر کس روزى فرموده باشد پس نعمت را بر او تمام كرده و كرامت را بر او كامل كرده است:
۱. مسكن وسيع.
۲. درآمد زیاد.
۳. خادم موافق.
۴. شهرى كه در او امنيت باشد.
۵. همسايه خوب.
۶. برادر مؤمن.
۷. زن صالحه.
۸. عافیت.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص63.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
استعينوا على أموركم بالكتمان فإن كل ذي نعمة محسود.
در امور زندگى از پنهان كارى كمك بگيريد، زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع می شود.
📚 تحف العقول ؛ النص ؛ ص48.
🆔 @huoooo
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احوالات مقدس اردبیلی رحمه الله
🆔 @huoooo
امام صادق (ع) به فرزندش محمد فرمود:
يا بني كم فضل [معك] من تلك النفقة- فقال أربعون دينارا قال اخرج فتصدق بها قال إنه لم يبق معي غيرها- قال تصدق [فتصدق] بها فإن الله تعالى يخلفها أ ما علمت أن لكل شيء مفتاحا و مفتاح الرزق الصدقة فتصدق بها ففعلت [ففعل] فما لبث أبو عبد الله ع إلا عشرة أيام حتى جاءه من موضع أربعة آلاف دينار.
پسركم از خرجى چه مقدار باقى مانده است؟
عرضه داشت: چهل دينار.
فرمود: برو و آن را صدقه بده!
عرض كرد: جز آن چيزى باقى نمانده است(یعنی حد اقل یخورده اش را برای خودمان برداریم).
فرمود: همه اش را صدقه بده، زيرا خداى تعالى آن را جايگزين مى كند. آيا نمى دانى كه هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى صدقه است پس ان را صدقه بده. محمد گفت: پس آن را صدقه دادم بيش از ده روز نگذشته بود كه چهار هزار دينار از جايى به آن حضرت رسيد.
📚 عدة الداعي و نجاح الساعي ؛ ص69.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
أمرت بمداراة الناس كما أمرت بتبليغ الرسالة.
فرمان يافته ام به مدارا كردن با مردم همان گونه كه به تبليغ رسالت فرمان يافته ام.
📚 تحف العقول ؛ النص ؛ ص48.
🆔 @huoooo
رسول خدا (ص) فرموده اند:
رأيت رجلا في المنام من أمتي على الصراط يرجف أحيانا و يحبو أحيانا و يتعلق أحيانا فجاءته صلاته علي و أقامته على قدميه حتى مضى على الصراط.
در خواب مردى از امت خود را بر پل صراط ديدم كه گاهی لرزان بود و گاهی به روی دست و شکم راه می رفت و گاهی به پل آويخته مى شد در اين هنگام صلوات او بر من آمد و او را استوار داشت تا از پل صراط بگذرد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص322.
🆔 @huoooo
امام صادق (ع) فرمودند:
قحطوا على عهد سليمان بن داود ع فخرجوا يستسقون فإذا هم بنملة قائمة على رجلها مادة يديها إلى السماء و هي تقول اللهم إنا خلق من خلقك لا غنى بنا عن فضلك فارزقنا من عندك و لا تؤاخذنا بذنوب سفهاء أولاد آدم.
مردم به روزگار سليمان (ع) گرفتار قحطى و خشكسال شدند. براى طلب باران بيرون آمدند. ناگاه به مورچه اى برخوردند كه بر روى پاهاى خويش ايستاده و دستها را بر آسمان برافراشته و مى گويد پروردگارا همانا ما خلقى از آفريده هاى تو هستيم، ما را از فضل و احسان تو بى نيازى نيست، از پيشگاه خود به ما روزى برسان و ما را به خاطر گناه هاى سفیهان اولاد آدم مواخذه نکن.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص325.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت مرد صابون فروش و فرمایش امام زمان عجل الله تعالی فرجه: رُدّوه فإنه رجلٌ صابونیّ
علامه طهرانی رحمه الله:
مردی صابون فروش بسیار اشتیاق زیارت حضرت ولیّ عصر ع را داشت و در فرج حضرت بیصبر و قرار بود، همیشه گریان و لقای آن حضرت را مشتاق بود.
روزی یکی از ابدال حضرت به نزد او رسیده گفت: بیا برویم خدمت حضرت! مرد صابون فروش با کمال اشتیاق حرکت نموده سر از پا نشناخت، او را مقداری راه برد، سپس به دریا رسیدند، از دریا او را عبور میداد، در بین دریا که قدم روی آب میگذاشت و میرفت باران سختی درگرفت.
مرد صابونی یادش آمد که صابونهائی را که پخته است و روی بام خانۀ خود پهن نموده هم اکنون همه آنها لِه شده و آب میشود و از ناودان پائین میریزد، به مجرّد این خیال پایش در آب فرورفت و نزدیک بود غرق گردد! آن شخص مصاحب فرمود: توجه به خدا داشته باش و از حضرت استمداد کن و فکر صابون را از کلّهات بیرون ببر! همینکه متوجه خدا شد دوباره روی آب قرار گرفت و مشغول حرکت شدند تا آنکه از دریا عبور نموده خدمت حضرت رسیدند؛ همینکه آن مصاحب که از ابدال بود خواست رخصت دخول و تشرّف برای رفیق خود بگیرد حضرت فرمودند:
رُدّوه فإنه رجلٌ صابونیٌّ!(یعنی او را باز گردانید او مردی است که فکر صابون است).
📚 مطلع انوار ج۱، ص۱۱۹.
🆔 @huoooo
امام کاظم علیهالسلام میفرمودند:
انی استغفر الله فی کل یوم خمسة آلاف مرة.
من هر روز پنج هزار مرتبه استغفار میکنم.
📚 بحارالانوار، ج 48، ص 119.
🆔 @huoooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا موسی بن جعفر