eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
79 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️ به همت پژوهشکده تاریخ معاصر، دورنمای تاریخی منطقه خورآذین/ الهیه شمیران منتشر شد به گزارش روابط
✳️ به همت پژوهشکده تاریخ معاصر، دورنمای تاریخی منطقه خورآذین/ الهیه شمیران منتشر شد به گزارش روابط عمومی ، کتاب «الهیه شمیران» را امیرسعید الهی تألیف و پژوهشکده تاریخ معاصر با شمارگان 1000 نسخه منتشر کرده است. هدف از انتشار این کتاب تهیه تاریخچه الهیه با توجه به مستندات تاریخی است تا هویت این منطقه زیر پتک برج‌سازان گم نشود. به گفته داریوش شهبازی، تهران‌پژوه معاصر، «خورآذین» نام تاریخی و کهن محله الهیه است. در ریشه‌شناسی این واژه به کلمه «خورآبه» یا همان پرستشگاه‌هایی می‌رسیم که پیش از رواج دین زرتشت در ایران وجود داشتند. در شمیرانات نیز بیش از سه‌هزار سال پیش، خورابه‌ها پرستشگاه بومیان منطقه بودند. خورابه از دو واژه «خور» به معنای خورشید و «آبه» پسوند مکان، تشکیل شده است. بومیان شمیرانات به این پرستشگاه‌ها خورابه یا جایگاه خورشید می‌گفتند. در دوران قاجار نام این ‌آبادی به الهیه تغییر کرد. علت تغییر نام این آبادی از خورآذین به الهیه این است که میرزا جعفر الهی لواسانی معروف به حکیم الهی، که پرورش‌یافته مکتب اصفهان بود، قبل از اینکه منطقه خرازین رو به آبادانی گذارد این ناحیه را از میرزا محمدحسین تجریشی خرید. در بخش اول کتاب الهیه شمیران به پیشینه الهیه از جمله آمدن الهی‌ها به خرازین و خریدن آن از میرزا حسین تجریشی و حضور شمس‌‎الادبا در الهیه پرداخته شده و در وصف امین‌الدوله و باغ الهیه مطالبی بیان گردیده است. بخش دوم به ماجرای آمدن امینی‌ها در الهیه، ماجرای تحصن در الهیه و تأسیس اولین کارخانه کبریت‌سازی و... اختصاص یافته است. نویسنده در بخش سوم به زمان شکل‌گیری باغ‌های الهیه در آغاز دوران قاجار اشاره می‌کند. از نکات قابل توجه درباره باغ‌های این دوره این است که از نظر مالکیت منطقه‌ای زنانه بوده‌اند؛ زیرا بیشتر باغ‌ها در تملک زنان ثروتمند بود که آنها را از پدر یا شوهر خود به ارث برده بودند. بخش چهارم کتاب به گذر پادشاهان از ناصرالدین‌شاه تا رضاخان در الهیه می‌پردازد؛ همچنین در این بخش کتاب به مذاکرات نفت کنسرسیرم که در الهیه انجام شد و به عقد قرارداد امینی ـ پیچ منجر گردید اشاره شده است. بخش پنجم به سرنوشت باغ‌ها و زمین‌های حکیم الهی در الهیه و سنت غصب زمین در دوران قاجار و پهلوی اختصاص یافته است. در بخش بازنویسی و تصاویر، اسناد خرید باغ‌ها و زمین‌های الهیه و منابع و مآخذ در دسترس مخاطب قرار گرفته است. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ نخست‌وزیر: وام گرفتن از خارج ننگ نیست، گرفته‌ایم و خواهیم گرفت/ برای کشاورز سیستانی از آمریکا نان تهیه می‌کنیم! حسنعلی منصور، نخست‌وزیر، در یک مصاحبه تلویزیونی که بعد از ظهر روز پنجشنبه انجام گرفت به اصلاح امور اداری و لزوم تحصیل و درآمد مالی و مادی برای اجرای برنامه‌های اصلاحات اشاره کرد و گفت: از جمله این امکانات یکی مقدورات مالی داخلی است و یکی امکاناتی است که ما بتوانیم از منابع خارجی کسب بکنیم، یعنی وام بگیریم، وام گرفتن ننگ نیست؛ زیرا کشورهای درحال توسعه تا آنجا که مقدورات مالی و امکانات اقتصادی آنها اجازه می‌دهد از اعتبارات خارجی برای اجرای برنامه‌های وسیع اقتصادی و اجتماعی استفاده می‌کنند. ما هم باید بکنیم، کرده‌ایم و خواهیم کرد، ولی یک مملکت نمی‌تواند با یک بودجه ضعیف و با توجه به اینکه فقط می‌تواند از امکانات خارجی استفاده کند و نسل‌های آینده را زیر فشار قرض خارجی قرار دهد، توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را ادامه دهد. ما سطح اعتبارات برنامه سوم را از 145 میلیارد ریال به ۲۰۰ میلیارد ریال افزایش دادیم برای اینکه بتوانیم این برنامه را اجرا بکنیم. قسمتی از آن را از وام‌های خارجی استفاده می‌کنیم که موارد آن در بودجه کل مملکتی به تصویب مجلسین رسید. ما برای کشاورز سیستانی و بلوچستانی از آمریکا نان فراهم می‌کنیم! منصور در پایان سخنان خود اقدامات عمرانی و اصلاحی را که بایستی انجام شود برشمرد و از عموم مردم دعوت کرد که در جهاد ملی برای پیشرفت شرکت کنند و افزود: دولت محال و ممتنع است که اقدامی را برخلاف مصلحت و یا تصمیمی را بدون مطالعه و بدون در نظر گرفتن هدف‌های اساسی انقلاب و تحول ایران و بدون توجه به عدالت اجتماعی بکند. اگر ما از آمریکا برای کشاورز سیستانی و بلوچستانی نان فراهم می‌کنیم و به هر یک در خانه او بذر نان و پول از بانک کشاورزی می‌دهیم آنها هم اگر احتمالا در طول فصل زمستان ده ریال روی ده لیتر نفت به دولت بپردازند مسلما با استقبال خواهند پرداخت، کسانی که این مسائل را بزرگ می‌کنند، کسانی که به این مسائل جنبه سیاسی می‌دهند آنها هستند که بیشتر متنعم هستند، ولی حاضر نیستند که ذره‌ای از آن را برای سعادت ملت مصروف دارند، ولی من اطمینان دارم وقتی که مطمئن شدند که این راه راه صواب و حقیقت است آنها هم دلیلی ندارد که همکاری و مساعدت خود را از دولت دریغ دارند. متن کامل روزشمار را در این لینک بخوانید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ ناکامی دوساله تأمین گوشت برای مردم پایتخت؛ الگوی گوشت برای نان تأمین نان و گوشت مردم جامعه ایران، به دلیل اهمیت این دو ماده غذایی در برنامه غذایی این جامعه، مسئله‌ای استراتژیک به‌شمار می‌‎آمد. در سال‌های 1342 و 1343 در روزنامه‌های یومیه مشکل کمبود گوشت به‌ویژه در تهران، در روزهای متوالی در سرخط خبرها قرار داشته است. با توجه به همین مشکلات، وزیر تولیدات کشاورزی در سال‌های 1348 و 1349، الگویی را برای تأمین گوشت در پیش گرفت که نتیجه آن در روزنامه « » به خوبی منعکس شده است: «وزرات تولیدات درحالی‌که از یک تجربه دوساله تأمین گوشت مصرفی پایتخت با ناکامی دست برمی‌دارد، خود را به تجربه تلخ دیگری آلوده ساخته است. الگوی گوشت برای نان، با احتمال قوی مشکلاتی بیش از آنچه برای گوشت به بار آورد، در مورد نان خواهد آورد».1 1. مسعود مهاجر، «الگوی گوشت برای نان» (سخن امروز)، روزنامه آیندگان، سال چهارم، ش 1032، 1 خرداد 1350، ص 1. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ پشت صحنه کانون فرهنگی کبیر؛ مسافران تهران ـ تل‌آویو کانون فرهنگی کوروش کبیر یکی از مراکزی بود که در ظاهر جامعه یهودیان ایران را جامعه هدف خود قرار داده بود و یکی از مراکز فرهنگی یهودیان به‌شمار می‌آمد، اما اسنادی که از فعالیت‌های آن برجای مانده است حقیقت دیگری را نشان می‌دهد: «در جلسه بعد از ظهر روز سه‌شنبه 2/ 12/ 39 هیئت‌رئیسه کانون فرهنگی [کوروش کبیر] مرکب از آقایان امیریان، فیروز طالع، منظور اله، (رفیع القانیان، همتی، لاهیجی، نعیم، مبصری، سرژ (سورژ) و اعضای هیئت اجرائیه) که در محل کانون تشکیل شده بود، در مورد سمینار سه‌ماهه اول، خرداد 1340 مذاکره شد و تصمیم گرفتند که سی نفر در این سمینار به این ترتیب ده نفر مسلمان و بیست نفر از افراد یهودی که پنج نفر از شهرستان‌ها و پانزده نفر از مرکز طبق شرایطی که بعدا تعیین خواهد شد به تل‌آویو اعزام شوند. یهودیان قبل از مسلمانان اعزام خواهند شد. جلسه ساعت 10 خاتمه یافته است.»1 کنگره بزرگداشت کوروش هخامنشی توسط یهودیان ایرانی وابسته به اسرائیل شماره آرشیو: 364-139ح 1. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سازمان‌های یهودی و صهیونیستی در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1379، ص 336 . https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ علت عمده انحطاط ایران از نظر مورخ آمریکایی؛ چه کسی مقصر اصلی انحطاط ایران بود؟ دبلیو ام.جی اولسون، مورخ آمریکایی، که با تکیه بر اسناد و مدارک وزارت امور خارجه بریتانیا، وزارت جنگ بریتانیا، خاطرات و برخی از منابع فارسی کتاب «روابط ایران و انگلیس در جنگ جهانی اول» را نگاشت، درباره علت انحطاط ایران گفته است: «انحطاط ایران، مانند بیشتر کشورهای آسیایی، ناشی از عواملی بود که در ذات نظام اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن وجود داشت، اما علت عمده آن ورود یک گروه از اروپاییان بود که از قدرت نظامی و تکنولوژی برتر اروپایی برخوردار بودند که پیش از آن نهادها و روش‌های مقبول را ناکارآمد ساخته بود، و این ناتوانی برای ایران پیامدهای زیان‌باری داشت».1 یک انگیسی بر دوش چند تن از ساکنان منطقه خلیج فارس به سوی قایقی که منتظر اوست می‌رود شماره آرشیو: 8413-3ع 1. ویلیام جی اولسون، روابط ایران و انگلیس در جنگ جهانی اول، ترجمه حسن زنگنه، ص16. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ راه و رسم در دوره پهلوی هسته ابتدایی تشکیل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تأسیس کتابخانه کودک بود که به پیشنهاد لیلی امیرارجمند و با موافقت و پشتیبانی فرح در دی‌ماه 1344ش با احداث یک ساختمان در پارک لاله تهران ایجاد شد. ایجاد این نهاد در میانه دهه 1340، در پرتو سیاست‌های فرهنگی آن دوران قابل درک است. پاسخ لیلی امیرارجمند به پیشنهاد انتشار کتاب زندگی پیامبر(ص) برای کودکان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، گوشه‌ای از این سیاست را آشکار می‌کند: «... در مورد کتاب زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان و نوجوانان نوشته آقای محسن جاویدان که برای اظهار نظر به این کانون ارسال فرموده بودید به اطلاع می‌رسد این کتاب متأسفانه در روال راه و رسم همیشگی کانون نیست و خصوصیاتی که برای کودکان و نوجوانان در آن چشمگیر باشد، مشاهده نمی‌شود».1 سالن قرائت کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره آرشیو: 123710-275م 1. مرکز بررسی اسناد تاریخی، زنان دربار به روایت اسناد ساواک؛ لیلی امیرارجمند، تهران، 1382، ص 135. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ سرنوشت ریل‌‌هایی که با مانع انگلستان مواجه شدند؛ راه حل انگلیس برای نرسیدن قطارهای ایرانی به هندوستان ایجاد راه آهن در ایران همواره یکی از آرزوهای ملی محسوب می‌شد، اما در زمان ایجاد آن در دوره رضاخان، بحث‌های بسیاری درباره مسیر آن شکل گرفت؛ به گونه‌ای که دراین‌باره گفت: «راه‌آهن در مملکت حکم شریان را دارد اما اگر مسیر آن درست نرفت، ممات را می‌آورد». با وجود تمام مخالفت‌ها مسیر این راه آهن شمال به جنوب شد. روزنامه « » ضمن اشاره به اینکه «رضاشاه از مهم‌ترین حامیان طرح شمالی ـ جنوبی راه آهن بود»، بر این نکته تأکیده کرده است که «به‌زعم بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی، چنین طرحی منافی منافع کشور بود و بهترین طرح راه آهن برای ایران طرح شرقی ـ غربی به شمار می‌رفت». این روزنامه در بررسی علت انتخاب این مسیر به یکی از بحث‌هایی اشاره کرده است که در مجلس عوام انگلستان مطرح شد: «مسلما طرح شمالی ـ جنوبی در راستای سیاست انگلستان تعریف شده بود. [چرا که] لرد کرزن، نایب‌السلطنه هندوستان، در سال 1291ش در مجلس عوام انگلستان درباره طرح راه آهن ایران و منافع هندوستان چنین می‌گوید: "در مدت بیست سال تصدیق شد که هندوستان باید محاط باشد، در یک حلقه جبال و صحاری که بدون تلفات زیاد و پول، غیرقابل عبور باشد. ... این سیاست، هندوستان را از هر حمله‌ای حراست کرده ... اما اگر راه‌آهن غربی ـ شرقی ایران ساخته می‌شد، آن وقت تمام آن سیاست به خطا بود و به ما گفتند: این اصول را نپذیرید».1 1. محمد فرهمند، روزنامه تجدد ایران، 6 دی 1320. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ ثروتی که رقابت‌های حزبی آن را برملا کرد؛ مالک باغ هفده‌هزارمتری دزاشیب و ادعای حمایت از قشر فقیر! ، نخست‌وزیر و رهبر حزب ملّیون، بنابر حسادت‌هایی که میان او و اسدالله علم، رهبر حزب مردم، در نزدیکی به شاه و دربار وجود داشت، عملکرد رهبر حزب مردم را زیر نظر داشت. در یکی از نمایش‌های حزبی در محلات جنوب شهر تهران، آتش حسادت او به قدری فوران کرد که خطوط قرمز نانوشته را زیر پا گذاشت و از ثروت افسانه‌ای اسدالله علم پرده برداشت: «لابد شنیده‌اید که رهبر حزب مردم به جنوب شهر و جوادیه [در تهران] رفته و گفته شما هم باید زندگی‌تان مثل شمال شهری‌ها باشد و حزب [مردم] وعده می‌دهد چنین زندگی‌[ای] را برای شما فراهم خواهد ساخت. آن چیزی که در قاموس ما عوام‌فریبی است همین است. واقعا اگر می‌خواهند زندگی مردم بهتر شود رهبر حزب که صاحب همه چیز است ــ کار به املاک وسیع خارج از تهران ایشان ندارم ــ همین باغ ایشان در دزاشیب هفده‌هزار متر است، دوهزار متر برای خود نگه دارد پانزده‌هزار متر بقیه را ببرند به جنوب شهری‌ها بدهند».1 1. خواندنی‌ها، س 19، ش 3، سه‌شنبه 8 مهر 1337، ص 10. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ از منظر یکی از پایه‌گذاران برنامه‌ریزی توسعه در دوره پهلوی؛ چرا غالبا در ایران سیب‌زمینی، پیاز، تخم مرغ، گوشت و... پیدا نمی‌شد؟ «غالبا به تواتر اتفاق می‌افتاد سیب‌زمینی پیدا نمی‌شد، پیاز پیدا نمی‌شد، تخم مرغ پیدا نمی‌شد، گوشت پیدا نمی‌شد؛ چرا در ایرانی که می‌بایست خودش تمام این کالاها را عمل می‌آورد و حتی صادرکننده آنها بود چنین اتفاقی رخ می‌داد؟ برای اینکه سیاست غلط داشتیم؛ اجازه دادیم کشاورزی ایران کاملا نابود شود. این ــ به قول خودشان ــ اصلاحات ارضی پدر کشاورزی مملکت را درآورد. من تصور می‌کنم شاه این کار را فقط و فقط برای این انجام داد که در غرب به‌خصوص آمریکا وجهه‌ای پیدا کند و الا این کار از اول تا آخرش غلط بود .... چرا غلط بود؟ برای اینکه در اجرای آن اصلا به این موضوع توجه نشد که این کار صحیح است یا خیر، بلکه تمام توجه بر این مسئله بود که این اقدام چه اثری در دنیای خارج خواهد گذاشت. خارجی‌ها هم خودشان را گول می‌زدند که ما الان در این قسمت دنیا جزیره‌ای داریم که هیچ چیزی نمی‌تواند آن را متزلزل کند و بنابراین [به شاه] کارت بلانش1 دادند.»2 2. تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، مصاحبه با ابوالحسن ابتهاج، نوار شماره 14، صص 10-11. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
هدایت شده از کافه تاریخ
✳️ انتقاد از جشنهای 2500 ساله از وعاظ شجاع و تأثیرگذار در جریان نهضت امام خمینی(ره) باید به حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی اشاره کرد. ایشان در منابر و سخنرانی‌های خود همواره به انتقاد از سیاست‌های رژیم پرداخته و در هر فرصتی از امام خمینی(ره) و اندیشه‌های ایشان حمایت می‌کرد. در سندی به سال 1350 راجع به یکی از سخنرانی‌های وی آمده است: «فلسفی در بدو منبر خود چندین بار برای سلامتی خمینی صلوات فرستاده و در سخنرانی خود به برگزاری جشن‌های دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران حمله نمود.» cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ مردگانی که زنده‌اند و زنده‌هایی که مُرده! روزنامه « » امروز در دو گزارش مجزا به مشکل عجیب گروهی از مردم کشور پرداخت. در گزارش اول آمده است: «محال دول» با هیجده پارچه قریه تابعه که در نزدیکی رضائیه واقع شده است نزدیک به بیست‌هزار نفر جمعیت دارد. قصبه دول تا چند سال قبل تابع رضائیه بود، ولی چهار پنج سال پیش به علت نامعلومی این بخش در حقیقت تجزیه شد و از جمله امور مربوط به آمار محال دول به عهده مأموران اداره آمار بخش اشنویه که بیش از صد کیلومتر با «دول» فاصله دارد محول گردید. به توجه به این مسافت زیاد نه مردم می‌توانند برای نوزادان خود شناسنامه بگیرند و نه مأموری برای صدور و یا ابطال شناسنامه متوفیان به محال می‌آید. دیر و زود آمدن مأموران آمار به محال دول گاهگاهی ماجرای عجیبی به‌وجود می‌آورد و مردم قریه را دچار دردسر می‌سازد. از جمله چندی قبل مأموران نظام وظیفه به این محل آمدند و از کدخدا خواستند فرزند شخصی به نام اسکندر را برای اعزام به آنان تحویل دهد. کدخدا که می‌دانست شخص مورد نظر مُرده است چگونگی را به اطلاع مأموران رسانید، ولی مأمورین اظهارات کدخدا را قبول نمی‌کردند و به استناد دفاتر آمار و فهرست موجود در نظام وظیفه نام‌برده زنده است و باید به خدمت سربازی اعزام شود خلاصه اظهارات کدخدا و مطلعین مورد توجه قرار نگرفت و پدر مشمول بارها برای بازجویی و اثبات مرگ فرزندش به شهر احضار شد و مبالغی صرف هزینه رفت‌وآمد کرد و سرانجام پس از تحمل خسارت فراوان ثابت کرد پسرش مُرده است. به دنبال این حادثه وقتی در قصبه صحبت از مردگان به میان می‌آید مردم به یکدیگر می‌گویند درست است که فلانی مُرده است، ولی به حکم قانون زنده است! «کیهان» در یک خبر دیگر نوشت: مردی به خاطر گرفتن شناسنامه برای دخترش به اداره ثبت احوال بخش 20 تهران مراجعه کرد و پس از مدتی دوندگی سرانجام جواب شنید طبق اسنادی که در دست است چند سال قبل فوت کرده و نامش در دفتر مُردگان شهرستان مشکین‌شهر به ثبت رسیده است! همین مرد در حالی که تعدادی نامه در دست داشت در یکی از راهروهای دادسرای تهران سراغ اتاق دادستان را می‌گرفت و وقتی از او سؤال شد که با دادستان چه کار داری؟ او گفت: آمده‌ام از طریق قانونی ثابت کنم که زنده‌ام؛ چون اداره ثبت احوال مرا مُرده می‌داند! متن کامل روزشمار را در این لینک بخوانید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir