✳️ دکتر حقانی: پیمان سعدآباد نشانه آلمانوفیل نبودن رضاخان است
سخنران پایانی پیشهمایش «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان» دکتر #موسی_حقانی بود که سخنان خود را با موضوع «چرایی فروپاشی سریع ارتش و سقوط رضاخان» این چنین آغاز کرد: ارتش رضاخان به فرد، یعنی به رضاخان، متکی بود و وقتی خود رضاخان هیچ انگیزهای برای مقاومت نداشت و در برابر متفقین منفعل برخورد کرد، چگونه میتوان از فرماندهان او انتظار داشت که مقاومت را رها نکنند؟!
نکته دومی که رئیس #پژوهشکده_تاریخ_معاصر درباره #ارتش_رضاخان ی بیان کرد بحث ناآزموده بودن آن بود. او دراینباره اظهار کرد: این ارتش، ارتش آزمودهای برای مقابله با نیروهای خارجی نبود. این ارتش از زمانی که تشکیل شد، در توطئه جمهوریخواهی و بعد سلطنت رضاخان و بعد از آن، سرکوب عشایر و غارت اموال و املاک مردم، در خدمت اهداف شخصی رضاخان قرار داشت. رؤسای اداره املاک اختصاصی رضاشاه عمدتا فرماندهان نظامی بودند که برای سرکوب و غارت ملت کاملا آموزش دیده بودند نه دفاع از کشور.
نکته دیگری که در کلام دکتر حقانی برجسته شد بیایمانی فرماندهان ارتش بود که او درباره آن چنین توضیح داد: منظور از بیایمانی، ایمان نداشتن به حفظ تمامیت ارضی کشور بود. وقتی تمام همّ و غم فرماندهان غارت اموال مردم بود هیچ انگیزهای برای دفاع از سرزمین وجود نداشت. در تمام سالهای تشکیل ارتش، فرماندهان تنها وظیفه خود را دفاع از منافع رضاخان میدانستند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر پس از اشاره به فساد فرهاندهان ارتش، از تجهیزات این ارتش سخن گفت و دراینباره اظهار کرد: این ارتش از نظر سلاح و تجهیزات هم ناکارآمد بود و اگرچه بهظاهر انگلیسیها با کودتای 1299 دولت مقتدری بر سر کار آوردند اقتدار این دولت فقط در سرکوب داخلی بود و استراتژی بریتانیا از همان آغاز قدرتگیری رضاخان بر این اصل قرار داشت که بدون قوی شدن ایران زمینهای فراهم کند که خود به راحتی به غارت منابع ایران بپردازد؛ به همین دلیل به هیچ وجه اجازه ندادند که پهلوی بتواند صنایع سنگین در ایران راه بیندازد.
او در بخش بعدی سخنان خود، وضعیت ایران را در دو جنگ ایران و روسیه و جنگ جهانی اول با جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و گفت: در جنگ روسیه علیه ایران و نیز جنگ جهانی اول، ایلات و عشایر با کارآمدی بالایی که داشتند در برابر نیروهای بیگانه ایستادگی کردند، اما در دوره رضاخان با سرکوبی این گروه از جامعه ایران، ارتش به جای آنها در مرزها مستقر شدند، اما این نیروی بهاصطلاح آموزشدیده و حرفهای برخلاف نیروی بهظاهر آموزشندیده عشایر، با حمله نیروهای متفقین پا به فرار گذاشتند؛ درحالیکه ایلات و عشایر تا آخرین قطره خون خود از مرزهای این سرزمین دفاع میکردند.
نکته دیگری که دکتر حقانی با مقایسه این جنگها مطرح کرد مربوط به گروههای مرجع بود. از نظر دکتر حقانی، نکته مهمتر از بحث ارتش در عدم شکلگیری مقاومت علیه نیروهای بیگانه، موضوع قلع و قمع نیروهای مرجع و مردمی بود. ایشان دیدگاه خود را دراینباره چنین مطرح کرد: در جنگهای دوره دوم روسیه علیه ایران، پس از آنکه فتواهای مراجع شیعه صادر شد، فقط صدهزار نفر از آذربایجان رهسپار میدان نبرد شدند، اما در جنگ جهانی دوم، این ظرفیت از بین رفته بود؛ نه آیتالله مدرسی بود که چنین فتوایی صادر کند و نه مراجع آن زمان توان و قدرتی داشتند که مردم را به مقاومت دعوت کنند؛ از آن طرف هم نیروی مردمی که بیست سال سرکوب شده بود توانی برای مقاومت نداشت.
ادامه در پست بعد ...
https://eitaa.com/iichs_ir/5638
متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ...
http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ دکتر حقانی: پیمان سعدآباد نشانه آلمانوفیل نبودن رضاخان است
از پست قبل بخوانید ...
https://eitaa.com/iichs_ir/5637
رئیس #پژوهشکده_تاریخ_معاصر در ادامه با اشاره به بخشی از خاطرات #عباسقلی_گلشائیان گفت: او نوشته است در یکی از جلساتی که پس از حمله متفقین با رضاخان داشتیم، یکی از فرماندهان گزارش داد که نیروهای شوروی مناطقی از ایران را اشغال کردهاند. وقتی نام مناطقی که اشغال شده بودند برده شد، رضاخان گفت: این مناطقی که اسم بردید جاهایی است که املاک من در آنها قرار دارد. با شنیدن این حرف، فرماندهان تعجب کردند رضاخانی که ادعای ایجاد نظم نوین در ایران را داشت، فقط دغدغه حفظ زمینها و املاک خود را دارد. وقتی فرماندهای که فقط از رضاخان حرفشنوی دارد این سخن را میشنود طبیعی است که از جبهه نبرد فرار کند و برای غارت مواد غذایی به آشپزخانهها حمله کند.
دکتر حقانی در ادامه، چرایی سقوط رضاخان را از زاویه بریتانیا بررسی کرد و با اشاره به اینکه روسها نه آمادگی حمله به ایران را داشتند و نه به آن فکر کرده بودند گفت: مشوق روسها در حمله به ایران، انگلیسیها بودند. چرچیل به فرماندهان نظامیاش میگوید ما باید از توان نظامی ایران بهطور صلحآمیز استفاده کنیم و آنها را بترسانیم که روسها به ایران حمله خواهند کرد تا آنها ما را منجی خود بهشمار آورند و با ما همراه شوند.
او در ادامه به ادعایی که درباره آلمانگرایی رضاخان و نقش آن در کنار گذاشتن رضاخان توسط انگلیسیها مطرح میشود اشاره کرد و گفت: ممکن است رضاخان این طور محاسبه کرده بود که آلمان هیتلری در جنگ پیروز میشود و چون خود، فردی منفعتطلب و وابسته و بدون خاستگاه مردمی بود، طبیعی بود که به طرف پیروز جنگ تمایل داشته باشد تا بتواند از این به بعد به قدرت او تکیه کند، اما چنین نبود که برای آن سازوکاری ترتیب داده باشد. نشانه آن هم پیمان سعدآباد است.
دکتر حقانی افزود: پیمان سعدآباد در سال 1316 منعقد شد. در این پیمان، ایران با انگلستان علیه روسها همپیمان شد و به خاطر آن، به افغانستان، ترکیه و عراق امتیاز ارضی داد؛ یعنی رضاخان تا این حد برای منافع انگلستان مایه گذاشت. پس بهتر است به جای آلمانوفیل جلوه دادن رضاخان و مردم، تحلیلهایمان را بر دو اصل نارضایتی عمومی مردم از رضاخان و نفرت عمومی از انگلیس قرار دهیم.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر خاطرات سرریدر بولارد را مدرک محکمی درباره درستی این تحلیل دانست و با اشاره به آن گفت: بولارد در خاطراتش میگوید ما میتوانستیم از طریق صلحآمیز از ظرفیت مواصلاتی ایران استفاده کنیم، اما رضاخان توانمندی لازم را برای تضمین خواستههای ما نداشت. درواقع انگلیسیها با اطلاع از نارضایتی مردم از حکومت، نگران این بودند که در تهران انقلاب شود و ازهمینرو به این نتیجه رسیدند که فقط از طریق اشغال نظامی میتوانند به اهداف خود برسند. چون آنها میدیدند که افکار عمومی ایران به دلیل نفرت از انگلیس، با آلمان همراه شده است تا بلکه این قدرت بتواند این قدرت استعماری را درهم شکند. در این شرایط انگلیسیها نمیتوانستند از ظرفیتهای مواصلاتی ایران استفاده کامل بکنند؛ بنابراین هم کشور را اشغال کردند و هم رضاخان را از قدرت برداشتند تا حداقل ملت ایران از رفتن رضاخان خوشحال شوند.
متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ...
http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ حسینی: در پایان جنگ جهانی دوم، راه آهن ایران به مشتی آهنپاره اسقاطی تبدیل شده بود
#مریمالسادات_حسینی ، پژوهشگر تاریخ، سخنران دیگر این نشست بودند که از «تأثیر #اشغال_ایران بر تأسیسات صنعتی کشور» سخن گفتند. او با اشاره به اشغال ایران توسط متفقین در #شهریور_1320 گفت: این اشغال بیشک تبعاتی بر حوزههای مختلف کشور بهویژه حوزه اقتصادی و صنعتی داشت. پیش از این در دوره پهلوی اول، گفته میشد سیاست صنعتیسازی با حمایت و کمک آلمانها در دست اقدام بوده است و صنایعی در این راستا ایجاد شد. اما با روی کار آمدن هیتلر وپس از آن شروع جنگ جهانی دوم در 1318ش، تغییراتی در این برنامه صنعتی اتفاق افتاد که این تغییرات با اشغال ایران، وضعیت اقتصادی و صنعتی کشور را کاملا در ورطه اضمحلال و نابودی قرار داد.
حسینی با تأکید بر این نکته که حضور آلمان در ایران را باید بیش از هر چیز بر اساس منافع انگلستان و روسها و نوع معاملات قدرت در اروپا در نظر گرفت، اظهار کرد: با حمله آلمان به شوروی، ایران عملا درگیر جنگ بین متحدین و متفقین شد و متفقین بعد از اخطارهای کتبی و رسمی مبنی بر اخراج آلمانها از ایران، کشور را اشغال کردند. اشغالگران پس از آن طی توافقی تحمیلی همه تأسیسات صنعتی و راهها وسایل ارتباطی را در اختیار گرفتند.این سلطه همهجانبه هرچند طی توافقنامه شبهقانونی انجام میشد، در حقیقت مداخلهای تمامعیار بود که همه ارکان کشور را در اختیار اشغالگران قرار میداد.
این پژوهشگر تاریخ در اشاره به مصداقهای تأثیرپذیری صنعت ایران از حضور بیگانگان در کشور و اشغال آن به راه آهن سراسری و تأسیسات ارتباطی اشاره کرد که بعد از این حمله، تحت سلطه #متفقین قرار گرفت.
او دراینباره اظهار کرد: راه آهن ایران با آن هزینه سرسامآوری که پول آن از مالیات بر ملت تأمین شده بود برای انتقال نیروهای انگلیسی به شمال مورد استفاده قرار گرفت. متفقین در ایام جنگ 5/5 میلیون تن کالا به روسیه حمل کردند که حدود سهمیلیون تن آن با استفاده از راه آهن بود. در پایان جنگ راه آهن ایران به مشتی آهنپاره اسقاطی تبدیل شده بود. افزون بر این، آنها تمامی کامیونهای موجود، تانکرهای نفتکش، اتوبوسهای مسافربری و حتی اتوبوسهای خطوط شهری را نیز متصرف شدند.
ادامه در پست بعد...
@iichs_ir
✳️ حسینی: در پایان جنگ جهانی دوم، راه آهن ایران به مشتی آهنپاره اسقاطی تبدیل شده بود
از پست قبل بخوانید...
حسینی با بیان اینکه این تصرف وسایل نقلیه در ایران توسط #متفقین اثر فاجعهانگیزی بر اقتصاد کشور بر جای گذاشت، از فروپاشی سیستم حمل و نقل کالا و مواد مصرفی و غذا در سطح کشور و درنتیجه گرانی و #قحطی سخن گفت و سپس وارد بحث آسیبهای وارده بر ساختار مالی ایران شد و آن را چنین توضیح داد: تأمین مایحتاج و نیازهای متفقین یکی از وظایف دولت ایران طبق قرارداد تحمیلی عنوانشده بود. راه حلّی که متّفقین برای بهدست آوردن ریال مورد نیاز خود ابداع کردند این بود که تمامی هزینههای ارتشهای اشغالی و هزینه مؤسّساتی که متّفقین برای رساندن کمک به شوروی در ایران ایجاد کرده بودند میبایست توسّط پول کاغذی ایرانی پرداخت میشد. متفقین پول کاغذی مورد نیاز خود را از بانک دولتی ایران دریافت کرده و در مقابل در بانکهای مرکزی انگلستان به استرلینگ، در بانکهای مرکزی آمریکا و شوروی به دلار، دولت ایران را بستانکار میکردند.
او افزود: انتشار اسکناس بدون پشتوانه موجب افزایش حیرتآور پول در گردش، و درنتیجه، کاهش روزافزون ارزش پول ایران و قدرت خرید ریال و تورم، گرانی، قاچاق، قحطی، مرگومیر و... شد؛ بهطوری که ارزش برابری ریال در برابر لیره استرلینگ از 65 ریال در دوره قبل از اشغال به 140 ریال در دوره پس از اشغال رسید.
این پژوهشگر تاریخ در ادامه از وضع کارخانههای ایران بعد از #اشغال کشور سخن گفت و در این میان وضعیت ذوب آهن را چنین توضیح داد: بخشی از صنایع کارخانهای که به آلمان وابسته بود، آسیب بیشتری دید. یکی از مهمترین کارخانههای صنعتی ایران که در این دوران به تعطیلی کشیده شد کارخانه ذوب آهن بود. کشتی حامل ماشینآلات و وسایلی که به آلمان سفارش داده شده بود اندکی پیش از اعلان جنگ دریای بالتیک را ترک کرد، ولی در ساحل شرقی آفریقا انگلیسیها مانع از عبور آن شدند و محمولات آن را در خشکی پیاده کردند. قطعات بر اثر رطوبت بعد از پنج سال زنگ زدند؛ چنانکه بعدا مجبور شدند آنها را با عنوان آهن قراضه به یک شرکت خارجی بفروشند. وسایلی هم که در کرج سوار گردیده بودند بهوسیله انگلیسیها پیاده و به خارج از ایران حمل شدند و ساختمان و تأسیسات آن همه خراب شدند.
کارخانه نساجی فارس، کارخانههای حریربافی چالوس، پارچهبافی و ریسندگی شاهی، گونیبافی شاهی، پارچهبافی بهشهر، کارخانه بلورسازی، کارخانه نساجی بهشهر و کارخانه قند کرج از دیگر کارخانههایی بودند که مریمالسادات حسینی در ادامه صحبتهای خود در این بخش به آنها اشاره کرد و تعطیلی آنها را در نتیجه به واسطه نرسیدن قطعات دانست.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اشغال تعدادی دیگر از کارخانهها توسط متفقین، وضعیت کارگران این صنایع را اسفناک خواند و دراینباره گفت: در طول اشغال حدود بیستهزار کارگر بیبضاعت تهرانی عموما در گودالهایی در جنوب شهر به طرز رقتآوری زندگی میکردند. برخی دیگر از کارگران نیز در بخشهای حمل و نقل کارخانههای مختلف مونتاژ با دستمزد ناچیزی در خدمت متفقین درآمده بودند و مبلغ دستمزد آنها نیز از بودجه دولتی ایران پرداخت میشد.
متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ...
http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ روایت نظامیان رژیم پهلوی از 3 شهریور 1320 (2)؛
ستونهای طویل برهنگان در تهران
پایگاه اطلاعرسانی #پژوهشکده_تاریخ_معاصر ؛ #فریدون_سنجر ، از جمله سران نظامی رژیم پهلوی، در خاطرات خود وضعیت نظامیان و سربازان رژیم در #شهریور_1320 را این طور توصیف کرده است:
«منظره مشمئزکننده و اسفناکی ایجاد شده بود. لباسهای فرم سربازان را گرفته و آنها را فقط با یک دست لباس زیر، راهی دهات خود کرده بودند؛ بهطوریکه اگر کسی از خیابانهای تهران یا جادههای خروجی اطراف میگذشت، به ستونهای طویلی از سربازان برمیخورد که پای پیاده، با یک شورت و یک پیراهن زیر (بعضا لخت) به طرف روستاها و شهرستانهای زادگاه خود در حرکتاند».1
#شرح_عکس
عبور نیروهای #متفقین از خیابانهای تهران در شهریور 1320
شماره آرشیو: 342-۸ع
#منبع
1. فریدون سنجر، حاصل چهل سال خدمت: خاطراتی مجمل از پارهای ناهنجاریهای تلخ در گذشته نیروی هوایی، ص 75.
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ پایان روز پنجم؛ چه بر سر پایتخت آمده بود؟
پایگاه اطلاعرسانی #پژوهشکده_تاریخ_معاصر ؛ #محسن_فروغی ، فرزند #محمدعلی_فروغی ، وضع تهران و ارتش را در #شهریور_1320 چنین توصیف کرده است: «در خیابانهای تهران قریب بیستهزار سرباز لخت و برهنه و گرسنه آواره شدند و به این ترتیب شیرازه کارهای کشور به کلی به هم ریخت. بیم اینکه سربازان مبادرت به چپاول و قتل و غارت نمایند زیاد بود. در همان روز بقیه سربازان که برای نگهبانی انتخاب شده و در پادگانها باقی مانده بودند فرار را برقرار ترجیح داده سربازخانهها را ترک میکنند و عدهای از گروهبانها و استوارهای قالتاق از این اوضاع استفاده نموده و به غارت انبارهای خواربار و ملبوس میپردازند، بهطوری که در پایان روز هشتم از ارتش صدهزارنفری آن روز جز نام و نشانی باقی نمیماند».1
#شرح_عکس
خیابانهای تهران در سالهای 1320 به بعد
شماره آرشیو: 513-124ط
#منبع
#باقر_عاقلی ، ذکاءالملک فروغی و شهریور 1320، تهران، انتشارات سخن و علمی، 1367، ص 83.
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ مهندس #علی_اکبر_رنجبر_کرمانی درگذشت
مهندس علیاکبر رنجبر کرمانی، مؤلف، مترجم و تاریخپژوه ایران معاصر به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت
به گزارش روابط عمومی #پژوهشکده_تاریخ_معاصر ، مهندس علیاکبر رنجبر کرمانی، مؤلف، مترجم و تاریخپژوه ایران معاصر، که به دلیل ابتلا به بیماری کرونا در بستر بیماری بود، دار فانی را وداع گفت و به رحمت حق پیوست.
از این محقق تاریخ معاصر کتابهای «مسی به رنگ شفق؛ خاطرات سیدکاظم موسوی بجنوردی»، «عزت شیعه؛ تاریخ شفاهی زندگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آیتالله امام موسی صدر»، «روزشمار زندگی امام خمینی(س)»، و ترجمه کتاب «شهریور ۱۳۲۰: اسرار حمله متفقین به ایران»، «بررسی حق بازگشت فلسطینیها از نظر حقوق بینالملل» و ویرایش محتوایی و ادبی دهها کتاب پرمخاطب همچون «شرح اسم»، «الف لام خمینی»، «بحران مشروطیت»، «قحطی بزرگ»، «رضانام تا رضاخان» و... به یادگار مانده است.
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر فقدان این تاریخپژوه معاصر را به اهالی علم و فرهنگ و خانواده ایشان تسلیت گفته، غفران و رحمت واسعه الهی را برای آن مرحوم مسئلت میکند.
@iichs_ir
✳️ نابسامانی تهران در #شهریور_1320 ؛
تهران در وحشت
#داود_موید_امینی ، روزنامهنگار در کتابی با عنوان «از سوم تا بیستوپنجم شهریورماه 1320» گزارشی دقیق از وضعیت شهر تهران در روزهای اشغال میدهد:
نخستین شب تاریک تهران
ساعت 8 بعدازظهر بود. صدای پایین آمدن درهای آهنی مغازهها در طول خیابان شاه (جمهوری اسلامی) از دور و نزدیک به گوش میرسید. همه با شتاب و عجله پیاده و یا درشکه، خیابانها و گذرگاههای عمومی را ترک میگفتند. از همین روز اول، تهیه مواد غذایی و خواربار، مخصوصا نان، یکی از بزرگترین گرفتاریهای ساکنین شهر تهران شده بود. نه تنها از نظر کمی خواربار و ابتلا به خطر قحطی، خود را در خطر میدیدند، بلکه از نظر بمباران هوایی نیز سخت آشفته و حملات احتمالی شبانه بمبافکنها آنها را نگران ساخته بود. حق داشتند؛ زیرا در جریان بیست سال تمام که همه کشورهای بزرگ و دنیای متمدن، برای رهایی از آسیبهای بمباران تحت آموزش دقیقی قرار میگرفتند، در کشور شاهنشاهی سخن از تعالی و ترقی در میان بود. شب 4 شهریور، هنگامی که تهران در ظلمت فرو رفت و هواپیمایی در ضلع جنوبی آن شروع به پرواز نمود، خوف مردم را فراگرفت، پا به فرار گذاشته به سوی خانههای خود روان شدند.
آرشیو #پژوهشکده_تاریخ_معاصر ، شماره بازیابی 55-2-131ج.
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ #پهلوی آخر بساط خویشتن برچید و رفت؛
شعری درباره #رضاشاه
قهرمانمیرزا سالور #عینالسلطنه در کتاب خاطرات خود ذیل تاریخ 27 شهریور 1320 در وصف رفتن رضاشاه نوشته است:
پهلوی آخر بساط خویشتن برچید و رفت
همچو مار از بیم سرکوبی به هم پیچید و رفت
جان و مال و عرض و ناموس و شرف از ما ربود
بیست سال این ملت بیچاره را دوشید و رفت
بس قبا بر قامت افراد این ملت برید
عاقبت خود جامه ذلت به تن پوشید و رفت
آن کسانی را که یار خویشتن پرورده بود
گاه رفتن از همانها فحشها بشنید و رفت
ناله و فریاد مردم بود از جورش بلند
خود زظلم دیگران دیدی چسان نالید و رفت
شاه ما همچون نهنگی بود در دریای حرص
ملک و مال و نقد را یک سر همی بلعید و رفت
صدهزاران مرد و زن بیخانه و آواره ساخت
اندر آخر خویشتن بیخانمان گردید و رفت
ملک و ملت، دین و آیین جمله را برباد داد
پس اساس شرع و قانون را به هم پاشید و رفت...
#منبع
روزنامه خاطرات عینالسلطنه (قهرمانمیرزا سالور)، ج 10، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1374، صص 7867-7868.
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ روایت نظامیان رژیم پهلوی از 3 شهریور 1320 (3)؛
گل به خودیهای #شهریور_1320
در شهریور 1320، سرباز کرمانشاهی، که همراه دیگر سربازها، تهران را ترک کرده بود، برای قهرمانمیرزا سالور، وضعیت و شرایط وقت را چنین روایت کرده است:
ما پنجاه و دو نفر بودیم با یک ستواندوم. این افسر جوان ما را با نظم و اسلحه و آنچه داشتیم در کمال نظم و امنیت به کرمانشاهان رسانید. هرجا رسیدیم به زور اسلحه و هدایت ستوان خود همه چیز گرفتیم حتی قند و چای. در یک ده هم ما را محاصره کردند. چندین روز مقاومت کردیم. بالأخره آنها فرار کردند.
قهرمانمیرزا سالور، روزنامه خاطرات #عینالسلطنه ، ج 10، تهران، انتشارات اساطیر، ص 7963.
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir
✳️ سه مرتبهای که #رضاخان فرار را بر قرار ترجیح داد
پایگاه اطلاعرسانی #پژوهشکده_تاریخ_معاصر ؛ دکتر سیفپور فاطمی در مورد اشغال ایران و ترس رضاشاه از متفقین گفته است: «در آغاز جنگ جهانی دوم دولت ایران اعلام بیطرفی کرد و #رضاشاه و حکومت ایران میل داشت که بیطرف بماند، ولی متأسفانه روز 3 شهریور بدون اطلاع و یکمرتبه ساعت 4 صبح قشون روس و ارتش انگلستان وارد ایران شدند. در آن موقع رضاشاه، که در اوج قدرت بود ...، یکمرتبه از خود ضعف و ناتوانی نشان داد؛ بهطوری که سهمرتبه خیال داشت از تهران فرار بکند تا بالاخره 25 شهریور فروغی به او پیشنهاد کرد استعفا بدهد».
#شرح_عکس
قلمی که رضاشاه با آن استعفای خود را نوشت
شماره آرشیو: 130731-۲۷۵م
#منبع
انقلاب ایران به روایت رادیو بیبیسی، به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 74-75.
در صفحه #اینستاگرام پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛
👇👇👇
https://instagram.com/iichs.ir
@iichs_ir