eitaa logo
امام عصر «سلام الله علیه»
553 دنبال‌کننده
274 عکس
261 ویدیو
9 فایل
بنام خدا ◾سلام جهت ارتباط با ما میتوانید از طریق آیدی زیر در ارتباط باشید @ahmadi313313 ♦️کانال را به دوستان خود معرفی نمایید. «انتشار مطالب کمتر شنیده شده درباره حضرت ولیعصر سلام الله علیه»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️۲۰ محرم و ۲۲ صفر، یادروز شهادت حضرت شریفه خاتون، دختر امام مجتبی علیهماالسلام. سلام الله علیها https://eitaa.com/imam_asr_313
1_6106723436.mp3
4.96M
عاقبت بخیری یک جوان شرابخوار، از برکت علامت حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه https://eitaa.com/imam_asr_313
هدایت شده از معارف الشیعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مجالس روضه حرم من است .... 🎙پیر غلام آستان مقدس مهدوی و صاحب سرّ امام زمان " سلام الله علیه " مرحوم حاج قدرت الله " رضوان الله تعالی علیه و رزقنا الله مقاماته و درجاته من فضله " کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
هدایت شده از تشرفات
🔴سبک زندگی زنان منتظر 🔺 مرحوم آيت الله سيد محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آيت الله سيد علی سیستانی تصميم می گيرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زيارت عاشورا بخواند. 🔺 در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزديک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بيند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشريف دارند و در ميان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفيد روی آن کشيده شده است. 🔺 ايشان می گويد هنگامی که وارد شدم اشک مي ريختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اين گونه به دنبال من می گردی و اين رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل اين باشيد- اشاره به آن جنازه کردند- تا من به دنبال شما بيايم!» 🔺 بعد فرمودند: «اين بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بيرون نيامد تا چشم نامحرم به او نيفتد.» 📚 شیفتگان حضرت مهدی (عج)،ج۳،ص۱۵۸ https://eitaa.com/tasharofaat
هدایت شده از تشرفات
♦️درتشرف علی بن مهزیار علیه السلام به ایشان فرمودند: 🔻 ای پسر مهزیار چرا دیر به دیدن ما آمدی؛ من صبح و شام منتظر آمدنت بودم؛ «کنّا نتوَقَعُکَ لیلاً و نهاراً». علی بن مهزیار در پاسخ می‌گوید کسی نبود مرا خدمت شما بیاورد. 🔻 حضرت فرمودند: می‌دانی چرا دیدار من و تو به تأخیر می‌افتاد، چون شما سه کار انجام می‌دادی: 💥به فکر جمع آوری مال برای خودت بودی. 💥 ضعفای شیعه را فراموش کرده بودی. 💥 قطع رحم کرده بودی https://eitaa.com/tasharofaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5965453710057279534.mp3
4.72M
▪️حکایتی زیبا از یک جوان که جواب سلام امام حسین سلام الله علیه را می‌شنید!! 📚 داستانهای شگفت (مرحوم دستغیب)، داستان ۸۸. https://eitaa.com/imam_asr_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 🔻 🥀 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ زُرْعَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام تَزُورُونَ خَيْرٌ مِنْ أَنْ لَا تزورون [تَزُورُوا] وَ لَا تَزُورُونَ خَيْرٌ مِنْ أَنْ تزورون [تَزُورُوا] قَالَ قُلْتُ قَطَعْتَ ظَهْرِي قَالَ تَاللَّهِ إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَذْهَبُ إِلَى قَبْرِ أَبِيهِ كَئِيباً حَزِيناً وَ تَأْتُونَهُ أَنْتُمْ بِالسُّفَرِ كَلَّا حَتَّى تأتونه [تَأْتُوهُ‏] شُعْثاً غُبْراً. 🥀 محمّد بن احمد بن الحسين مى‏گويد:حسن بن على بن مهزيار از پدرش، از حسين بن سعيد، از زرعة بن محمّد حضرمى، از مفضّل بن عمر نقل كرده كه وى گفت:حضرت ابو عبد اللَّه عليه السّلام فرمودند: 🥀 زيارت برويد بهتر است از اينكه به زيارت نرويد به زيارت نرويد و زيارت نرويد بهتر است از اينكه به زيارت برويد. راوى مى‏ گويد: محضر مباركش عرض كردم: كمر من را شكستيد با اين كلام. 🥀 حضرت فرمودند: به خدا قسم يكى از شما وقتى به زيارت قبر پدرش مى ‏رود غمگين و اندوهناك مى ‏رود ولى به زيارت قبر مطهّر آن حضرت مى‏ رويد در حالى كه با خود سفره ‏ها مى ‏بريد، نه، اين طور نبايد به زيارت آن جناب برويد بلكه زيارتش كنيد با حالى افسرده و حزين و گرفته. 📕 کامل‌الزیارات شریف، باب چهل و هفتم https://eitaa.com/imam_asr_313
‌ 💠آیت‌الله یعقوبی‌قائنی: 🎙ربط اختیاری با اهل بیت را باید قوت بدهیم تا ربط کلی به ما نفع بدهد. بهترین چیزی که ما را در این‌باره کمک می‌کند، همانا حبل متصل الهی و کشتی سریع‌السیر امام حسین(سلام الله علیه) است. | | https://eitaa.com/imam_asr_313
🩸 صلوات‌الله علیه و پیرمرد شامی 🩸 🥀 اولین سخن حضرت سجاد علیه‌السلام بعد از ، در شهر آن هنگامى بود که اسرا روى پله‏هاى مسجد ایستاده بودند. 🥀 پیرمردى از اهالى شام نزد آنها آمد و گفت: سپاس خداى را که شما را کشت و هلاک کرد. شهرها و روستاها را از آسیب مردان شما آرامش برقرار ساخت و امیرالمؤمنین یزید را بر شما مسلط گردانید. 🥀 سیدالساجدین علیه‌السلام به آن پیرمرد گفت: آیا قرآن خوانده‏اى؟ گفت: بلى! فرمود: آیا این آیه را مى‏شناسى: «قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربى‏» بگو اى پیامبر! در مقابل ابلاغ رسالت، مزدى از شما نخواستم مگر اینکه خویشانم را دوست‏بدارید؟ گفت: آرى خوانده‏ام. 🥀 امام علیه السلام فرمود: اى پیرمرد! ما همان «قربى‏» هستیم. سپس پرسید: آیا این آیه را قرائت کرده‏اى که خداى سبحان فرموده است: «و اعلموا انما غنمتم من شى‏ء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى‏» و بدانید هر چیزى که به غنیمت گرفتید، یک پنجم آن براى خدا و پیامبر و از آن خویشاوندان اوست؟ گفت: بلى! امام فرمود: اى پیرمرد ما همان «ذى القربى‏» هستیم! 🥀 امام بار دیگر پرسید: آیا این آیه را تلاوت کرده‏اى: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» همانا خدا مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند؟! پیرمرد پاسخ داد: آرى این آیه را هم خوانده‏ام. حضرت سجاد علیه‌السلام فرمود: اى پیرمرد! ما همان اهل‏بیتى هستیم که خداوند آیه تطهیر را مخصوص ما قرار داد. 🥀 پیرمرد ساکت‏ شد و از سخنانى که گفته بود، شرمنده و پشیمان شد و با تعجب پرسید: شما را به خدا! شما همانهائید؟! 🥀 سپس على بن الحسین علیهما‌السلام فرمود: بدون هیچ شکى به خدا ما همانها هستیم و به حق جدمان سوگند، ما همانهائیم! 🥀 با سخنان امام سجاد علیه‌السلام پیرمرد منقلب شد، شروع به گریه کرد، عمامه‏اش را به زمین انداخت، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! من از دشمنان آل محمد، اعم از جن و انس، بیزارم. سپس به امام زین‏العابدین علیه السلام عرض کرد: آیا راهى براى توبه من هست؟! 🥀 امام فرمود: بله! اگر بازگردى، خداوند توبه تو را مى‏پذیرد و تو با ما خواهى بود. پیرمرد گفت: من توبه مى‏کنم! 🥀 هنگامى که خبر گفتگوى امام علیه‌السلام و پیرمرد به یزید رسید، دستور داد آن پیرمرد را به شهادت رساندند. 📕 بحارالأنوار جلد ۴۵ صفحه ۱۲۹ https://eitaa.com/imam_asr_313
🔻 🔻 🥀 حَدَّثَنِي أَبِي وَ أَخِي وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ غَيْرُهُمْ رَحِمَهُمُ اللَّهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْأَشْعَرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ ع فَزُرْهُ وَ أَنْتَ كَئِيبٌ حَزِينٌ مَكْرُوبٌ شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً فَإِنَّ الْحُسَيْنَ قُتِلَ حَزِيناً مَكْرُوباً شَعِثاً مُغْبَرّاً جَائِعاً عَطْشَاناً وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً. 🥀 پدر و برادرم و على بن الحسين و ديگران رحمة اللَّه عليهم از سعد بن عبد اللَّه بن ابى خلف، از احمد بن محمّد بن عيسى الاشعرى، از على بن الحكم، از بعض اصحاب ما، از ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل كرده وى گفت: حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: 🥀 هنگامی که اراده زیارت حضرت حسین علیه السلام را نمودی پس آن حضرت را با حالی غمگین و اندوهناک، نارحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه نما، زیرا حضرتش را کشتند در حالی که غمگین و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته‌های خود را بخواه و سپس از آنجا برگرد و آن مکان شریف را وطن خود قرار مده. 📕 کامل‌الزیارات شریف، باب چهل و هشتم https://eitaa.com/imam_asr_313
🔻امیرالمومنین سلام الله علیه فرمود: يَظْهَرُ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ وَ اِقْتِرَابِ اَلسَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ اَلْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ اَلدِّينِ دَاخِلاَتٌ فِي اَلْفِتَنِ مَائِلاَتٌ إِلَى اَلشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اَللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاَّتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ. در آخر الزّمان، نزديك به ساعت (قيامت یا زمان ظهور) زنانى ظاهر می شوند: بى‌حجابان برهنگان، خود آراستگان براى غير شوهران، رها كردگان آئين، داخل‌شدگان در فتنه ها، مایلان به شهوات و مسائل جنسى، شتاب‌كنندگان به سوى لذّات و خوشگذرانى‌ها، حلال شمارندگان محرّمات الهى، و واردشوندگان در دوزخ. 📚من لا يحضره الفقيه ج۳ ص۳۹۰   کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه @alhaghgholjadid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*■ماجرای نبش قبر حضرت رقيّه(سلام الله علیها) در سال 1242* * ◆ ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند : ◆ جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد ◆می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. *🔲 اما حکایت :* قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: *«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب»* « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند.* 📚 منابع روایت؛ منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ https://eitaa.com/imam_asr_313
1_6313763114.mp3
3.37M
▪️با توسّل به سه‌ساله ارباب، کربلایی شد! ✋ آرزومندان کربلا بشنوند؛ https://eitaa.com/imam_asr_313
🩸 روضه سلام الله علیها 🩸 🥀 یزید بن معاویه لعنةالله علیه فرمان داد تا خاندان پیامبر و سلاله نبوت و رسالت و دختران علی و زهرا علیهم‌السلام را در خرابه‌ای ساکن نمودند، که از گرما و سرما آنان را حفظ نمی‌کرد. 🥀 سقفی نداشت تا از خورشید بر سر آن ها سایه بیندازد. و خورشید در گرمای ظهر به آن ها می‌تابید تا جایی که صورت و آن‌ها از شدت حرارت پوسته پوسته شده بود. 🥀 اما فاطمه‌ی رُقیّه سلام‌الله علیها... 🥀 حضرت سلام‌الله علیها در مصیبت این از بقیه زنان خانواده بیشتر بی‌تابی می‌نمود و بیشتر می‌گریست. و مدتی که در شام حضور داشتند آرام نمی شد. 🥀 عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها به ایشان فرمودند: ای خواهرم! این بی‌تابی و گریه به خاطر چیست؟! همانا همه ما با رفتن این مصیبت زده شده‌ایم و تنها تو مصیبت ندیده ای! 🥀 سلام‌الله علیها عرضه داشت: ای خواهر! روزی هنگام عصر در کنار این در آستانه ایستاده بودم، هنگامی که کودکان شامی از مکاتب خود به سمت خانه و به سوی خانواده‌هایشان باز می‌گشتند. 🥀 بعضی از این کودکان ایستادند و کمی به ما نگاه کردند و سپس رفتند. این طفل به من گفت: ای عمه؛ این بچه‌ها به کجا می روند؟! به او گفتم: به سمت خانه‌ها و خانواده‌هایشان می‌روند. 🥀 گفت: ای عمه! برای ما مگر غیر از این منزل و پناهگاهی نیست؟! 🥀 و من ای خواهر؛ هر گاه این سخن را یاد می‌کنم، اشکهایم جاری می‌شود و دیگر آرام نمی‌گیرم... 📕 مقتل‌الحسین علیه‌السلام، بحرالعلوم صفحه ۲۹۶ https://eitaa.com/imam_asr_313
◼️ وقتی که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام از میان طشت طلا بلند شده و رو به خرابه می‌کند... طاهر بن حارث(عبدالله) دمشقی گوید: شبی در کنار یزید نشسته بودم و سر مطهر امام حسین علیه السلام در میان طشت طلا پیش را روی یزید بود. یزید خوابش برد؛ پاسی از شب گذشت که به یک باره صدای شیون و ناله زنان از خرابه بلند شد. در همین هنگام دیدم که سر حسین علیه السلام به اندازه یک نیره از زمین بلند شد و مانند ابر بهاری گریان بود و می‌فرمود: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ اَولادُنا و اَکبادنا و هَؤُلَاءِ اصحابنا ▪️خدایا! اینان فرزندان و پاره های جگر و یاران ما هستند. راوی گوید: لرزه بر اندام من افتاد و شروع به گریه کردم و از ‌شدت فریاد و شیون زنان و بچه ها، یزید بیدار شد. سر مطهر همچنان در میان هوا ایستاده بود و رو به یزید کرد و فرمود: ای یزید! من با تو چه بدی کرده بودم که به من این همه ظلم کردی!؟ خدایا! انتقام مرا از یزید بگیر. لرزه بر اندام یزید افتاد و پرسید: صدای ناله و گریه برای چیست؟ گفتند: دختر حسین علیه السلام از خواب بیدار شده و بهانه پدرش را گرفته است. یزید بسیار به خشم آمد و گفت: حال که مرا چنین ناراحت کرده و از خواب و استراحت انداخته اند، کاری میکنم که داغ دلشان تازه شود و دوباره آتش بگیرند. یزید میخواست دل اهلبیت علیهم السلام را بیشتر بسوزاند و إلّا خوب می‌دانست که دل دختر بچه با دیدن سر پدرش، بیشتر آتش می‌گیرد. پس رو به غلامان خودش کرد و گفت: سر حسین علیه السلام را ببرید و جلوی آن دختر بیندازید... 📚تذکرة الشهداء ص٣٣١ 📚ریاض القدس خطی ج٢ص٣٢٣ @maghaatel
◼️ داغ رقيه سلام الله علیها کمرم را شکست و مویم را سفید کرد... زنان مدینه در برگشت اهل بیت از شام، در خانه زینب کبری علیها السلام برای تسلیت جمع شدند و حضرت قضایای کربلاو کوفه و شام را بیان می‌کرد و زن های مدینه اشک می‌ریختند. حضرت فرمودند: بدانید که داغ رقيه سلام الله علیها در خرابه شام، کمرم را شکست و قدّم را خمید و مویم را سفید کرد... 📚 ناسخ التواریخ حضرت زینب علیهاالسلام، ج۲ ص۵۲۶ @maghaatel