eitaa logo
انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران
426 دنبال‌کننده
116 عکس
26 ویدیو
51 فایل
🔸انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران Islamic Public Law Association of Iran تشکل علمی مستقل، غیرانتفاعی و غیرسیاسی با مجوز رسمی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 🌐 تلگرام و بله: @iplai_ir 🔶 ارتباط با ادمین: @iplaiadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران
#یادداشت تحلیلی 🔻 انسان‌شناسی و تأثیر آن بر نظام سیاسی در اندیشه شهید آوینی ✍️ حمیدرضا علیایی؛ دانش
🔻 انسان‌شناسی و تأثیر آن بر نظام سیاسی در اندیشه شهید آوینی ✍️ حمیدرضا علیایی ؛ دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شیراز 🔸انسان‌شناسی غربی و تأثیر آن بر ساخت نظام سیاسی به بیان شهید آوینی و با استفاده ایشان از روایتی از امام صادق(ع)،(1) تمدن غرب در مرتبه روح شهوت انسان قرار دارد. در این مرتبه گرایش های حیوانی بر سایر وجوه و ابعاد وجودی انسان غلبه می‎یابد و به همین علت است که تفکر غالب در مغرب زمین بدین سمت متمایل شده است که انسان را در زمره حیوانات قلمداد کند. بنابر این پیش‎فرض است که ایشان بیان می‎کند دیگر تفاوتی ندارد که وجه تمایزِ انسان از حیوان، نطق باشد یا ابزارسازی یا چیزهای دیگر. زیرا اگر بشر را اصالتاً حیوان بدانیم، لاجرم باید تمامی تبعات این تعریف را نیز بپذیریم. بشری که در محدوده حیوانی هستی‎اش توقف دارد، همه عالم را از دریچه حیوانیت خود و بر محور لذت‌طلبی و غرایز حیوانی مورد تفسیر قرار می‎دهند. از این رو است که وضعیت کنونی عالم نسبت به موازنه قدرت‎ها و گرایش به سلطه و استیلا در این باغ وحش انسانی، مبتنی است بر نظریه‎های زیست شناسی و تنازع بقا داروینی. بر این اساس در تمدن غربِ قرارداد های اجتماعی، تنها سیستم حکومتی که می‎تواند اهداف انسان مادی را تامین کند به نحوی که همه بتوانند بدون تجاوز به حقوق یکدیگر(نه حقوق خداوند) از حداکثر آزادی و ولنگاری برای ارضای شهوات حیوانی و تمتع لذایذ مادی برخوردار باشند، سیستم دموکراسی است. در این تمدن، اتوپیای افلاطونی است که غایتِ حاکمیت انسان (به تعبیر غربی آن) بر کره زمین است و با اینکه از زمان تالیف مدینه فاضله افلاطون قرن‎ها می‎گذرد و در طول این قرن‎ها و مخصوصا در قرون اخیر، اتوپیا های دیگری نیز توسط نویسندگان و فلاسفه غربی تصویر شده است، اما همه آنها مبتنی بر مدینه آرمانی افلاطون است. زیرا همگی آنها بلااستثنا در جست‎و‎جوی لامکان و لازمانی هستند که در آنجا خدا وجود ندارد. بر همین مبنا است که در غرب مدرن سخن از حکومت دموکراسی است. و دموکراسی(2) یعنی حکومت مردم بر خویش بر اساس قوانینی که خودشان وضع کرده‎اند. به نحوی که در این نوع حکومت حق قانون‎گذاری اصالتا به مردم به مثابه مصداق جمعی بشر باز می‎گردد. انسان شناسی اسلام و تاثیر آن بر بازسازی نظام سیاسی: در سمت دیگر هنگامی که شهید آوینی می‎خواهد نظام سیاسی اسلام را بر پایه انسان‎شناسی اسلامی بیان کند، سخن از عبودیت به میان می‎آورد: «شاخص انسانیت دو چیز است: تکامل روحی و اراده آزاد. که این هر دو تنها در عبودیت خدا حاصل می آید و لاغیر...» و «در اسلام تکامل انسان در رسیدن به مقام عودیت الهی است. انسان کامل از نظر ما عبدالله است.» بنابراین ایشان تمدن اسلامی را مطابق با حدیث امام صادق(ع) که پیش‎تر به آن اشاره رفت، منبعث از روح ایمان بیان می‎کنند و پر روشن است نهاد های اجتماعی در درون تمدن اسلامی و از جمله آن نظام سیاسی باید متاثر از روح ایمان باشند. این موضوع باعث خواهد شد که در مقام بازسازی نظام سیاسی روح ایمان به خداوند را اصل قرار گیرد. شهید آوینی در بادی امر برای نشان دادن اینکه نظام سیاسی اسلام بر پایه انسان شناسی اسلامی بنا می‎گردد و بنیادا متفاوت خواهد بود از نظام سیاسی غرب و ابتنای آن به نظریه «قرارداد اجتماعی» و همچنین برای پاسخ‎گویی به کسانی که ممکن است متعرض شوند؛ با انگیزه های درونی و روحانی و باطنی نمی‎توان تشکیلات و سازمان‎بندی اجتماعات را بنا کرد، در مقاله «وفاق اجتماعی» تقریر می‎نمایند: «وفاق امری قراردادی نیست و شاخصه بیرونی آن نیز با قرارداد حاصل نیامده است. سیر تکوین وفاق اجتماعی بی هیچ تردید از درون [باطن] انسان‎ها به سوی بیرون آن هاست... تا تحول درونی روی ندهد، عموم مردم بر یک امر واحد اجتماع و اتفاق نمی‎یابند و البته مردمانی را که بر یک غایت واحد به اتفاق رسیده اند را باید «امت» خواند. چنین جامعه‎ای چون فردی واحد عمل خواهند نمود ...» و البته ایشان برای هرچه بیشتر نشان دادن تفاوت وفاق اجتماعی با قرارداد اجتماعی در مقاله «تمدن اسراف و تبذیر» بیان می‎کنند: «بشر غربی از آنجا که برای وجود انسان قائل به حقیقتی غائی نیست و به حیوانیت بشر اصالت می‎دهد، برای اهوا و تمایلات حیوانی خود نیز هیچ محدودیتی جز قراردادهای اجتماعی نمی‎شناسد و قرار اجتماعی را نیز صرفا به منافع فردی باز می‎گرداند.» بنابراین برآیند آنچه که از نظر ایشان در این موضوع استنباط می‎شود، آن است که وفاق اجتماعی حاصل اتحاد درونی مردمان است و قرارداد اجتماعی حاصل جلوگیری از تعارض منافع عینی و بیرونیِ بشر غربی. ⬇️