#مسیر_گفتگو فصل اول: *مسئله قانون اساسی در زمانه ما* گعده سوم: *مردم، قانون اساسی و مسوولیت‌های فرامرزی* ملتی را در نظر بگیرید که از روز اول پیدایش خود در پس یک انقلاب با ماهیت اسلامی و مردمی، خود را نسبت به سرنوشت همه بشریت مسئول انگاشته و برخلاف انگاره رایج در دولتهای مدرن، مسئولیتهای خود را به ساحت سرزمینی خود محدود نکرده باشد؛ حمایت از مظلومان جهان و آزادی آنها از قید ستم و سلطه را دنبال کند؛ در پی احقاق حق تعیین سرنوشت ابنای بشر باشد و نیز در تلاش برای برخورداری همه ملل از حق داشتن حکومت حق و عدل؛ جامعه ای که از روز پیدایش، دورادور خود حصار تنگ صیانت از منافع ملی با تعریف مضیق ناسیونالیستی نتنیده و مستمراً برای سعادت نوع بشر در تکاپو باشد. این ملت مسلمان با شماری از اصول مشهور حاکم بر فضای ارتباطات بین المللی مواجه شده است که به عنوان اصول موضوعه و تخطی ناپذیر بر فضای گفتمانی و تحلیلی سایه انداخته است. ادبیات حقوق بین المللی که سالهاست با اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها و منع توسل به زور گره خورده است؛ ظاهرا با این مبنا که عدم مداخله در امور داخلی یک ملت، اقتضای احترام به آزادی و استقلال آن جامعه/ملت/کشور است. اما روشن است که این، همه ماجرا نیست. واقعیت جهان امروز، نفوذ حداکثری دولت ها در امور داخلی جوامع دیگر به طرق و شیوه های گوناگون سیاسی، رسانه ای، فرهنگی اقتصادی و حتی شبه نظامی را نشان می دهد. مداخلاتی که عموماً نه تنها نامشروع خوانده نمی شود، بلکه گاه اقتضای ذات روابط بین الملل محسوب می شود. اما فارغ از این ابعاد، در بافت علمی همین حقوق بین الملل معاصر، مقولات و اصولی مشاهده می شود که لرزه جدی بر اندام اصل عدم مداخله انداخته است؛ مداخله حقوق بشردوستانه، دفاع مشروع پیشدستانه و مسئولیت حمایت در شمار چنین نهادهای حقوق بین الملل هستند که البته وزانت و وجاهت همسانی ندارند. با این همه، همچنان اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر، اقتضای احترام حاکمیت ملی موجودات همشأن در عرصه بین المللی شناخته می شود که چه بسا مهمترین دستاورد عینی وستفالیایی قلمداد شود. توجه به چند مولفه، چالشهای رویاروی آن ملت مسلمان در عرصه بین المللی را بیشتر می‌نمایاند. ملت مسلمانی که خود را عضوی از امت اسلامی می یابد و در قانون اساسی خویش، صراحتا و صادقانه از حمایت بی‌دریغ از مسلمانان و مستضعفان سخن گفته است و حتی در پی تحقق وحدت سیاسی جهان اسلام است. نحوه مواجهه‌ چنین ملتی با چنین موقعیتی و بر مبنای آن اصول انقلابی مقرر در قانون اساسی، مسئله پیش‌روی این گفت‌و شنود علمی است مسائل متنوعی در این راستا قابل طرح است تا چارچوب تحلیلی رویارویی نظری بالا را صورت بندی علمی کند: محورهای گفتگو: - ظرفیت مفهومی قانون اساسی در پیش‌بینی مسوولیت‌های فرا سرزمینی آیا ماهیت و سیرت سندی به نام قانون اساسی گنجایش مسوولیتهایی فراتر از قلمرو سرزمینی را دارد؟ - مفهوم امت در قانون اساسی و اقتضائات فرامرزی آن کلیدواژه امت در قانون اساسی، چه سعه مفهومی دارد و مابه‌ازای حقوقی آن چیست؟ - مسئولیت حمایت از مستضعفین و دفاع از حقوق مسلمانان در قانون اساسی قانون اساسی چگونه و با چه سیر استدلالی، حمایت از مستضعفین و دفاع از حقوق مسلمانان را توجیه می‌کند؟ - الزامات قانون اساسی در زمینه حدود مداخله در امور سایر کشورها از نگاه نظریه مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی، کدام نوع از مداخله مردود و کدام نوع موجه است؟ - رویارویی منافع ملی و مصالح امت اسلامی؛ تعارض یا تزاحم چه نسبتی میان منافع ملی یک ملت مسلمان و مصالح جامعه بزرگ اسلامی می‌توان برقرار کرد؟ 🔶 *لینک گروه گفتگوکده برای مشارکت شما:* https://t.me/+o0bTWDmM3XtiOWI8 ◼ *با ما همراه باشید* . 🔻انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران | IPLAI 🌐 @iplai_ir