eitaa logo
فارِس
1.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
55 فایل
🦋امام صـــادق علیه‌السلام: اگر من در دوران قائم بودم تمام عمرم را به او خدمت می‌کردم... ایشان کـــه امام بودند و حجت بشر، آرزوی خدمت به امام زمان ما را داشتند ، پاشو رفیق فرصت ارزشمندی پیش روی توست... 📱رسانه مهـــدوی فارِس💙 پُل ارتباطی: @fares_gap
مشاهده در ایتا
دانلود
فارِس
ويرايش جديد، به چه علت؟! کمتر از يکسال از چاپ کتاب سه دقيقه در قيامت گذشت. در اين مدت استقبال بين
اين متن را بخوانيد يکي از بزرگترين رازها و ناشناخته ترين پديدهها، مرگ است. ّ مرگ واقعيتي است غيرقابل انكار و آدمي از اولين روزهاي حيات فكري خويش، به تأمل در ماهيت مرگ پرداخته و اين كاوش همچنان ادامه دارد. اديان، به طرق مختلف سعي کردهاند که اين پديده را براي انسانها روشنتر سازند، اما براي دانشمندان، هنوز مرگ عرصه اي اسرارآميز است. ولي براي برخي انسانها اتفاقاتي رخ ميدهد كه اصطالحاً به آن اتفاق، تجربه نزديك به مرگ ميگويند. يعني خروج روح از كالبد مادي و گشت و گذار در عالم معني! آنچه در اين تجربهها روي ميدهد، سست شدن ارتباط روح و بدن مادي است که در پي ضعف اين رابطه، روح، آزادي مييابد و به مشاهداتي نائل ميشود كه پيش از آن برايش ميسر نبوده! در سالهاي اخير، نظر دانشمندان، به خصوص در كشورهاي غربي، به بررسي پديدهاي به نام تجربههاي نزديک به مرگ جلب شده. حتماً داستانهايي را از کساني که از آستانه مرگ به زندگي برگشتهاند شنيده يا خواندهايد؟ ً مثال برخي دچار ايست قلبي شده و روحشان از بدن خارج گرديده و سپس در اثر يك اتفاق يا شوك، روح دوباره به بدن برميگردد. اين سؤالي است که براي بسياري مطرح است. تجربههاي نزديک به مرگ )experience death Near )يا به طور مخفف NDE چيست؟ 1 .برخي كارشناسان، اين تجربهها را زائيدهي فعاليتهاي غيرطبيعي مغز در لحظات بحراني دانسته و يا آن را نتيجهي نرسيدن اکسيژن به مغز در اثر ايست قلبي و به همريختگي شيميايي مغز خواندهاند. در پاسخ به اين گروه بايد به اين واقعيت اشاره کرد که از نظر دانش پزشکي، مقدار فعاليت مغزي افراد را در هر لحظه ميتوان با نوار مغزي »اي اي جي« اندازهگيري کرد. بسياري افراد، در حالي 👇🏼 ‹ @YARALII_128
فارِس
اين متن را بخوانيد يکي از بزرگترين رازها و ناشناخته ترين پديدهها، مرگ است. ّ مرگ واقعيتي است غيرق
تجربهي نزديک به مرگ داشتهاند که نوار مغزي آنها يک خط صاف را نشان ميداده! از نظر پزشکي، اين هنگامي اتفاق ميافتد که سلولهاي مغزي هيچ فعاليت الکتريکي ندارد. در چنين شرايطي مغز توانايي تشکيل فکر و ايجاد تصور و تجسم را نخواهد داشت. 1 ،پزشک متخصص قلب در طول 20 سال بهطور پيم ون لومنت علمي و با ديدي محققانه تعداد زيادي از بيماران را که دچار ايست قلبي شده بودند مورد بررسي قرار داد و نتايج آن را در سال 2001 در مجلهي علمي الست منتشر نمود. نتيجهي تحقيقات او نشان ميدهد که هيچ ارتباطي بين تجربههاي NDE و طول زمان ايست قلبي يا بيهوشي مريض، داروهاي استفاده شده، يا ترس قبلي شخص از مردن وجود ندارد. همچنين مطالعات نشان ميدهند که ارتباطي بين زمينههاي فرهنگي شخص، نژاد، طبقه اجتماعي، تحصيالت و حتي آگاهي و اطالع قبلي از اين پديده يا عدم آن، در اين تجربهها وجود ندارد. ون لومنت از تحقيقات خود نتيجه گيري ميکند که ضمير يا روح ما بعد از مرگ باقي خواهد ماند. 2 .تعداد زيادي گزارش وجود دارد که در آن، تجربه کننده در حاليکه فاقد هرگونه عالئم حيات بوده، توانسته اتفاقاتي که در دنياي فيزيکي رخ مي ً داده، مثال فعاليتهاي پزشکان در اتاق بيمارستان بر روي بدن او يا حرفهاي اطرافيان را به طور دقيق، ديده و شنيده و بعد از احيا، آنها را با ذکر جزئيات بازگو کند! در کشور خودمان، بارها چنين اتفاقاتي افتاده است. حتي آنها، آنچه در فکر اطرافيان بوده را بيان کردهاند! يکي از مشهورترين 2 است. او در سال 1356 در سانحه موارد، مربوط به آقاي محمد زماني ً رانندگي از دنيا رفت. او عالئم حيات را کامال از دست داد، اما بعد از احيا و به هوش آمدن، توانسته بود جزئيات آنچه در سردخانه و اتاق عمل رخ داده را كامال دقيق براي پزشکان و پرستاران بازگو کند! 👇🏼 ‹ @YARALII_128
فارِس
تجربهي نزديک به مرگ داشتهاند که نوار مغزي آنها يک خط صاف را نشان ميداده! از نظر پزشکي، اين هنگامي
گزارش ً هاي او با واقعيت کامال تطابق داشت و با اصول علمي که ما ميشناسيم قابل توجيه نبوده و نيست. او ميگويد در آن لحظات، با ديگران از طريق ضمير صحبت نموده؛ ولي بعد از مدتي به او گفته شد که بايد به بدن خود بازگردد. 3 .کساني که کور مادرزادبودهاند، توانستهاند در حين تجربهي خود بهراحتي پيرامون خود را ببينند! 1 به گزارش زني در کتاب »حيات پس از زندگي« دکتر مودي که از بچگي کور بوده اشاره ميکند. وي بعد از احيا، جزئيات آنچه در اتاق عمل رخ داده بوده و شکل ابزاري که مورد استفاده قرار گرفته، افرادي که به اتاق وارد و يا خارج شدهاند و گفتگوهاي ميان آنها را بازگو کرد. 2 نتيجه تحقيقات خود بر روي دکتر کن رينگ و شارون کوپر تجربههاي NDE افراد نابينا را در کتاب »ديد ذهن« منتشر کردند. 4 .کودکان زيادي تجربهي نزديک به مرگ داشتهاند و گزارشهاي آنها شباهت به تجربهي بزرگساالن دارد، با اينکه اين کودکان هنوز آشنايي قبلي با اين پديده، يا با تعليمات ديني و مذهبي نداشته و ذهنيتي نيز از مرگ و جهان ماوراء و معنويت ندارند و محتواي ذهني آنها تفاوت زيادي با بزرگساالن دارد. 3 ،پزشک بخش کودکان بود. او هيچ اعتقادي دکتر ملوين مورس به زندگي بعد از مرگ نداشت. در سال 1982 در حين طبابت، با اولين مورد NDE يک کودک در کار خود روبرو شد. اين کودک بعد از احيا براي دکتر تعريف کرد که چگونه بدن خود و دکتر را درحاليکه روي بدن او کار ميکرده و سعي در احيا آن داشته از 1 .کتاب حيات پس از مرگ اثر ريموند موديMoody ، ترجمه شهناز انوشيرواني 2 .Cooper Sharron and Ken, Ring نويسندگان کتاب »ديد ذهن« 3 .دكتر ملوين مورس: نويسنده كتاب »بچهها در آغوش نور« و »ادراكات نزديك به مرگ ترجمه رضا جلالیان 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
گزارش ً هاي او با واقعيت کامال تطابق داشت و با اصول علمي که ما ميشناسيم قابل توجيه نبوده و نيست.
بيرون ميديده! همين اتفاق باعث تغيير اعتقادات دکتر مورس شد. 5 .تجربيات نزديك به مرگ، در بسياري از افراد، تأثيرات و تغييرات عميقي داشته است. اين تجربهها اثرات عميق روي شخصيت و جهان بيني افراد تجربه کننده ميگذارد. شخصي پس از چاپ اول اين کتاب، تماس گرفت و گفت: »من در شهر کوچکمان، در يک فروشگاه خدمات نرم افزاري کار ميکردم. با اينکه به نماز و مسائل ديني توجه داشتم اما اين اواخر، بيشتر کارم فروش فيلمهاي مستهجن شده بود! تا اينکه ماجرايي نزديک به مرگ برايم پيش آمد، من مشاهده کردم که تمام افرادي که به آنها فيلم فروختم، به چه مشکالت اخالقي و ... دچار شدند. من ديدم که هر کسي که از من فيلم ميخريد، بار سنگيني را بر دوش من مينهاد! باري به سنگيني يک بلوک سيماني! کمرم طاقت نداشت. داشتم از بار سنگيني که بر دوشم بود، از پا در ميآمدم که يکباره اجازه بازگشت دادند. من از روز بعد، به دنبال افرادي راه افتادم که به آنها فيلم فروخته بودم. به هر سختي بود آنها را راضي ميکردم که ديگر سراغ اين مسائل نروند.« تغييرات اين افراد، هميشه در جهت مثبت بوده، مانند احساس هدفدار بودن آفرينش، احساس مسئوليت، تغيير شغل و نحوهي زندگي و گاهي وقف کردن زندگي خود به امور خيريه، مهربانتر و صبورتر شدن، ترک اعتياد و... حتي در غرب كه همه چيز براساس ماديات تعريف ميشود اين تجربهکنندگان بسيار معنوي ميشوند. 6 .در اين تجربيات، نتيجهي كارهاي انسان، چه خوب و چه بد مشاهده ميشود. اينكه خداوند در قرآن به پاداش دادن به ذرهاي 1 كار خوب و ذره ً اي كار بد مثال زده است، كامال مشخص ميشود. آقاي زماني در قسمتي از خاطراتش ميگويد: در دوران كودكي راهي مشهد بوديم. ماشين جوش آورد و در كنار روستايي متوقف شديم. 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
راننده ظرف آبي را به من داده و گفت که برو و از آن چشمهاي که در آن نزديکي بود آب بياور. من ظرف را آب کردم ولي براي من که بچه بودم حمل آن سنگين بود. در راه تصميم گرفتم کمي از آب ظرف را خالي کنم تا سبکتر شود. چشمم به درختي افتاد که به تنهايي در زميني خشک روييده بود.راهم را دور کرده و آب را پاي درخت خالي کردم. در مرور زندگيم چنان بهخاطر اين کارم مورد تشويق قرار گرفتم که باورکردني نبود! گويي تمام ارواح به خاطر اين عملم به من افتخار ميکردند! به من نشان دادند که اين عمل من ارزش بسياري داشته زيرا خالصانه بوده. 7 .ممکن است عدهاي اينگونه تصور کنند که اين گزارشها ميتوانند دروغ باشند و براي کسب توجه ساخته و پرداخته شدهاند. نفع شخصي يکي از بزرگترين انگيزههاي دروغ گفتن است. افرادي که اين تجربهها را بازگو کردهاند، نه تنها هيچگونه سودي از بازگو کردن آن نبردهاند، اکثراً با تمسخر ديگران روبرو شدهاند. با نگاهي منصفانه نميتوان تمامي اين موارد را دروغ پنداشت. تعداد گزارشهاي منتشر شده دراينباره، به چند هزار ميرسد و شباهتهاي بين آنها، حتي شکاکترين افراد را به فکر فرو ميبرد. برخي بر اين تصورند که اين گزارشها براي ترويج مذهب يا اعتقاد به خدا ساخته شدهاند. همانگونه که گفته شد، بسياري از اين تجربهها توسط کودکاني گفته شده کهآشنايي با هيچ گونه دين و مذهب يا حتي مفهوم خدا يا جهاني ديگر نداشتهاند. بسياري از تجربه کنندگان، نه تنها مذهبي نبودهاند، بلکه منکر خدا بودهاند. ً كل زندگي فرد در پيش چشم او حاضر 8 .در اين اتفاق، معموال است و چشماندازي فيلمگونه، از تمام كارهايي كه فرد در زندگياش انجام داده، در پيش رويش قرار ميگيرد. در اين حالت، فرد، اثرات هر يك از اعمال خود را بر روي افرادي كه در زندگي در اطرافش 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
راننده ظرف آبي را به من داده و گفت که برو و از آن چشمهاي که در آن نزديکي بود آب بياور. من ظرف را آ
بوده اند درك ميكند. مثال اگر كار محبت آميزي انجام داده، بلافاصله احساس خوشحالي ميكند، اگر ديگران را آزرده، احساس شرم دارد. ً وجود نوراني ميپرسد كه: با عمر خود چه كرده اي؟ همچنين معمولا تقريباً همه كساني كه اين مرحله را ميگذرانند، با اين عقيده به زندگي بازميگردند كه مهمترين کار در زندگيشان، عشق و محبت به خدا و بندگان خداست و پس از آن علم و... استاد قرائتي از تجربه هاي نزديک به مرگ که براي يکي از بزرگان حوزه رخ داد اينگونه ميفرمود: ايشان در آن سوي هستي، يکباره تمام اعمال دنيايي خود را مشاهده کرد. او ديد که عمرش را تباه کرده و بيشتر اعمال خوبش)به خاطر ريا و نبود اخالص و...( از دست رفته و گناهانش باقي مانده. چنان وحشتي سرتا پاي او را گرفته بود که نميدانست چه کند. آنقدر به مالئک خدا التماس کرد تا اينکه به واسطهي محبت اهلبيت: مورد شفاعت واقع شد. 9 .افرادي كه تجربه نزديك مرگ داشتهاند ميگويند: زمان به ّشدت متراكم است و هيچ شباهتي به زمان عادي دنيا ندارد، آنها ميگويند: زمان در جريان تجربه نزديك به مرگ مثل حضور در ابديت است. يعني ممكن است اتفاقات بسياري رخ دهد، اما تمام اينها فقط در چند ثانيه باشد! از زني سؤال كردند كه: تجربه شما چه مدت به طول انجاميد؟ وي گفت: ميتوانيد بگوييد يك ثانيه و يا ده ً هزار سال، اصال زمان در اين تجربهها مطرح نيست. شايد در چند ثانيه اتفاقاتي را مشاهده ميكنيد كه براي بيان آن ساعتها وقت بخواهيد. 10 .در مـرور زندگي، افراد اتفاقاتي از گذشـتهي خود را ميبينند کـه آن را بهکلـي فرامـوش کـرده و يـا ايـن اتفاقـات در زمانـي رخ داده کـه خردسـال بودهاند و يـادآوري آن بعيد بوده. همچنين برخي اقـوام يا دوسـتان درگذشـته خـود را مالقـات کردهاند. گاهـي نيز، از مـرگ کسـي کـه روح او را ديده اسـت بيخبـر بوده! کلتـون برپـو)Burpo Colton)که مطالـب او در كتاب عرش واقعی منتشـر شـد، يک پسـر 4 سـاله بـود کـه در سـال 2003 در حين عمل جراحـي، بهطـور موقـت جان خـود را از دسـت داد. بعـد از به هوش آمـدن، در مـورد مالقـات بـا خواهرش کـه قبل از تولـد او در هنگام تولـد مـرده بود سـخن گفت! 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
بوده اند درك ميكند. مثال اگر كار محبت آميزي انجام داده، بلافاصله احساس خوشحالي ميكند، اگر ديگران ر
بـراي پدر و مـادرش عجيب بـود، زيرا هيچکـس بـه او چيـزي دربـارهي اين خواهـر نگفته بـود. او همچنين کارهايي که افراد، در حين مرگ موقت او ميکردند را بازگو کرد! بايد اشاره کرد که تجربههاي نزديک به مرگ، موضوعي علمي و قابل تجربه براي همگان نيست، اما گزارشهاي دقيق اين افراد، ميتواند بيانگر صداقت اين ماجرا باشد. البته كسي كه اطالعاتي در مسائل ديني داشته باشد، با مطالعه مطالب اين افراد، به راحتي مي ُ تواند صحت و سقم مطالب آنها را احساس كند. بسياري از سخنان اين افراد در كتب ديني اشاره شده است. البته برخي مواقع نيز، افرادي سودجو پيدا ميشوند تا از آب گل آلود ماهي بگيرند. در پايان بايد اين نكته را يادآور شد كه تمام اين افراد، براي لحظاتي توانستهاند از محدوده زمان و مكان كه كالبد انسان در آن درگير است خارج شوند. آنان پيمانه عمرشان به اتمام نرسيده و فرشته مرگ، آنان را براي هميشه از دنيا جدا نكرده است. لذا در اكثر اين مشاهدات، حرفي از بررسي اعمال، كه اعتقاد تمامي اديان است نشده، بلكه خداوند از اين طريق به بقيه انسانها يادآور ميشود كه اينقدر در دنياي مادي غرق نشوند و خودشان را براي بازگشت و معاد آماده سازند. با بيان اين مقدمه نسبتاً طوالني به سراغ يكي از كساني ميرويم كه تجربهاي خاص داشته است. كسي كه براي چند دقيقه از دنياي مادي خارج ميشود و با التماس به اين دنيا بر ميگردد! خاطرات زيباي او در نوع خود بيبديل است. وقتي پس از پيگيري بسيارتوانستم ايشان را ببينم و گفتگو انجام شد، به اين نتيجه رسيدم كه صحبتهاي او، گويي بيان مطالب كتابهاي معاد است! شما هم با ما همراه شويد. 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
بـراي پدر و مـادرش عجيب بـود، زيرا هيچکـس بـه او چيـزي دربـارهي اين خواهـر نگفته بـود. او همچنين
گذر ايام پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانوادهاي مذهبي رشد كردم و در پايگاه بسيج يكي از مساجد شهر فعاليت داشتم. در دوران مدرسه و سالهاي پاياني دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سالهاي آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم براي مدتي كوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسالم و فضاي معنوي جبهه را تجربه كنم. راستي، من در آن زمان در يكي از شهرستانهاي كوچك استان اصفهان زندگي ميكردم. دوران جبهه و جهاد براي من خيلي زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند. اما از آن روز، تمام تالش خودم را در راه كسب معنويت انجام ميدادم. ميدانستم كه شهدا، قبل از جهاد اصغر، در جهاد اكبر موفق بودند، لذا در نوجواني تمام همت من اين بود كه گناه نكنم. وقتي به مسجد ميرفتم، سرم پايين بود كه نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. يك شب با خدا خلوت كردم و خيلي گريه كردم. در همان حال و هواي هفده سالگي از خدا خواستم تا من آلوده به اين دنيا و زشتيها و گناهان نشوم. بعد با التماس از خدا خواستم كه مرگم را زودتر برساند. گفتم: من نميخواهم باطن آلوده داشته باشم. من ميترسم به روزمرگي دنيا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه كنم. لذا به حضرت عزرائيل التماس ميكردم كه زودتر به سراغم بيايد! 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
گذر ايام پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانوادهاي مذهبي رشد كردم و در پايگاه بسيج
چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان مشهد براي اهالي محل و خانواده شهدا راهاندازي كنيم. با سختي فراوان، كارهاي اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند. روز چهارشنبه، با خستگي زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و شروع به دعا براي نزديكي مرگ كردم. البته آن زمان سن من كم بود و فكر ميكردم كار خوبي ميكنم. نميدانستم كه اهل بيت: ما هيچگاه چنين دعايي نكردهاند. آنها دنيا را پلي براي رسيدن به مقامات عاليه ميدانستند. خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمههاي شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم. بالفاصله ديدم جواني بسيار زيبا باالي سرم ايستاده. از هيبت و زيبايي او از جا بلند شدم. با ادب سالم كردم. ايشان فرمود: »با من چكار داري؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكني؟ هنوز نوبت شما نرسيده.« فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است. ترسيده بودم. اما باخودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتني است، پس چرا مردم از او ميترسند؟! ميخواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماسهاي من بيفايده بود. با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم به سرجايم و گويي محكم به زمين خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعت 12 ظهر بود. هوا هم روشن بود! موقع زمين خوردن، نيمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پريدم. نيمه شب بود. ميخواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد ميكرد!! خواب از چشمانم رفت. اين چه رؤيايي بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم!؟ ايشان چقدر زيبا بود!؟ 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان مشهد براي اهالي محل و خانواده شهدا راهانداز
روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوسها بودند كه متوجه شدم رفقاي من، حكم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتهاند. سريع موتور پايگاه را روشن كردم و باسرعت به سمت سپاه رفتم. در مسير برگشت، سر يك چهارراه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد. آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روي كاپوت و سقف ماشين و پشت پيكان روي زمين افتادم. نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد. فكر كرد من حتماً مردهام. يك لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم االن روح از بدنم خارج ميشود. به ساعت مچي روي دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً12 ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلي درد ميكرد! يكباره ياد خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم: »اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم ميمانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده. زائران امام رضا7منتظرند. بايد سريع بروم.« از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمي! گفتم: بله. موتور را از جلوي پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلي درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهاي، مطمئني سالمي؟ بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگي عضالت من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد براي رضاي خدا كار انجام دهم و ديگر حرفي از مرگ نزنم. هر زمان صالح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
در آن ايام، تالش بسياري كردم تا مانند برخي رفقايم، وارد تشكيالت سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم كه لباس سبز سپاه، همان لباس ياران آخر الزماني امام غائب از نظر است. تالشهاي من بعد از مدتي محقق شد و پس از گذراندن دورههاي آموزشي، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. اين را هم بايد اضافه كنم كه؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يك شخصيت شوخ، ولي پركار دارم. يعني سعي ميكنم، كاري كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا ميدانند كه حسابي اهل شوخي و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم. رفقا ميگفتند كه هيچكس از همنشيني با من خسته نميشود. در مانورهاي عملياتي و در اردوهاي آموزشي، هميشه صداي خنده از چادر ما به گوش ميرسيد. مدتي بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. خالصه اينكه روزگار ما، مثل خيلي از مردم، به ً شبها روزمرگي دچار شد و طي ميشد. روزها محل كار بودم و معموال با خانواده. برخي شبها نيز در مسجد و يا هيئت محل حضور داشتيم. سالها از حضور من در ميان اعضاي سپاه گذشت. يك روز اعالم شد كه براي يك مأموريت جنگي آماده شويد. سال 1390 بود و مزدوران و تروريستهاي وابسته به آمريكا، در شمال غرب كشور و در حوالي پيرانشهر، مردم مظلوم منطقه را به خاك و خون كشيده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهاي عبوري و نيروهاي نظامي حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهاي نظامي براي مقابله آماده ميشدند، نيروهاي اين گروهك تروريستي به شمال عراق فرار ميكردند. شهريور همان سال و به دنبال شهادت سردار جاننثاري و جمعي از پرسنل توپخانه سپاه، نيروهاي ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را براي پاكسازي كل منطقه تدارك ديدند. 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
مجروح عمليات🚐 عمليات به خوبي انجام شد و با شهادت چند تن از نيروهاي پاسدار، ارتفاعات و كل منطقه مرزي، از وجود عناصر گروهك تروريستي پژاك پاكسازي شد. من در آن عمليات حضور داشتم. يك نبرد نظامي واقعي را از نزديك تجربه كردم، حس خيلي خوبي بود. آرزوي شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم: ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحيات دوران جواني و عشق به شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود. در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگي خاک منطقه و... چشمان من عفونت کرد.آلودگي محيط، باعث سوزش چشمانم شده بود. اين سوزش، حالت عادي نداشت. پزشك واحد امداد، قطرهاي را در چشمان من ريخت و گفت: تا يك ساعت ديگه خوب ميشوي. ساعتي گذشت اما همينطور درد چشم، مرا اذيت ميكرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عمليات موفق رزمندگان مدافع وطن، باعث شد كه ارتفاعات شمال غربي به كلي پاكسازي شود. نيروها به واحدهاي خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشمهايم بودم. بيشتر، چشم چپ من اذيت ميكرد. حدود سه سال با سختي روزگار گذراندم. در اين مدت صدها بار به دكترهاي مختلف مراجعه كردم اما جواب درستي نگرفتم. تا اينكه يك روز صبح، احساس كردم كه انگار چشم چپ من از حدقه بيرون زده! درست بود! 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
در مقابل آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشم من از مكان خودش خارج شده! حالت عجيبي بود. از طرفي درد شديدي داشتم. همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس ميكردم كه مرا عمل كنيد. ديگر قابل تحمل نيست. كميسيون پزشكي تشكيل شد. عكسها و آزمايشهاي متعدد از من گرفتند. در نهايت تيم پزشكي كه متشكل از يك جراح مغز و يك جراح چشم و چند متخصص بود، اعالم كردند: يك غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ايجاد شده، فشار اين غده باعث جلو آمدن چشم گرديده. به علت چسبيدگي اين غده به مغز، كار جداسازي آن بسيار سخت است. و اگر عمل صورت بگيرد، يا چشمان بيمار از بين ميرود و يا مغز او آسيب خواهد ديد. كميسيون پزشكي، خطر عمل جراحي را باالي 60 درصد ميدانست و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور يك جراح از تهران، كميسيون بار ديگر تشكيل و تصميم بر اين شد كه قسمتي از ابروي من را شكافته و با برداشتن استخوان باالي چشم، به سراغ غده در پشت چشم بروند. عمل جراحي من در اوايل ارديبهشت ماه 1394 در يكي از بيمارستانهاي اصفهان انجام شد. عملي كه شش ساعت به طول انجاميد. تيم پزشكي قبل از عمل، بار ديگر به من و همراهان اعالم كرد: به علت نزديكي محل عمل به مغز و چشم، احتمال نابينايي و يا احتمال آسيب به مغز و مرگ وجود دارد. براي همين احتمال موفقيت عمل، كم است و فقط با اصرار بيمار، عمل انجام ميشود. با همه دوستان و آشنايان خداحافظي كردم. با همسرم كه باردار بود و در اين سالها سختيهاي بسيار كشيده بود وداع كردم. از همه حالليت طلبيدم و با توكل به خدا راهي بيمارستان شدم. وارد اتاق عمل شدم. حس خاصي داشتم. احساس ميكردم كه از اين اتاق عمل ديگر بر نميگردم. تيم پزشكي با دقت بسياري كارش را شروع كرد. من در همان اول كار بيهوش شدم. 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
پايان عمل جراحی🚥 عمل جراحي طولاني شد و برداشتن غده پشت چشم، با مشكل مواجه شد. پزشكان تالش خود را مضاعف كردند. برداشتن غده همانطور كه پيشبيني ميشد با مشكل جدي همراه شد. آنها كار را ادامه دادند و در آخرين مراحل عمل بود كه يكباره همه چيز عوض شد... احساس كردم آنها كار را به خوبي انجام دادند. ديگر هيچ مشكلي نداشتم. آرام و سبك شدم. چقدر حس زيبايي بود! درد از تمام بدنم جدا شد. يكباره احساس راحتي كردم. سبك شدم. با خودم گفتم: خدا رو شكر. از اين همه درد چشم و سردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبي بود. با اينكه كلي دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روي تخت جراحي بلند شدم و نشستم. براي يك لحظه، زماني را ديدم كه نوزاد و در آغوش مادر بودم! از لحظه كودكي تا لحظهاي كه وارد بيمارستان شدم، براي لحظاتي با تمام جزئيات در مقابل من قرار گرفت! چقدر حس و حال شيريني داشتم. در يك لحظه تمام زندگي و اعمالم را ديدم! در همين حال و هوا بودم كه جواني بسيار زيبا، با لباسي سفيد و نوراني در سمت راست خودم ديدم. 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
او بسيار زيبا و دوست داشتني بود. نميدانم چرا اينقدر او را دوست داشتم. ميخواستم بلند شوم و او را در آغوش بگيرم. او كنار من ايستاده بود و به صورت من لبخند ميزد. محو چهره او بودم. با خودم ميگفتم: چقدر چهرهاش زيباست! چقدر آشناست. من او را كجا ديدهام!؟ سمت چپم را نگاه كردم. ديدم عمو و پسر عمهام و آقاجان سيد )پدربزرگم( و ... ايستادهاند. عمويم مدتي قبل از دنيا رفته بود. پسر عمهام نيز از شهداي دوران دفاع مقدس بود. از اينكه بعد از سالها آنها را ميديدم خيلي خوشحال شدم. زير چشمي به جوان زيبا رويي كه در كنارم بود دوباره نگاه كردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهرهاش برايم آشناست. يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد... عالم خواب... حضرت عزرائيل... با ادب سالم كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟ باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تالش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه. يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم. همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت. 👇🏼 ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
برعکس بعضی ها که حتی شیشه ماشینشان هم نمی‌کشیدن پایین آقای رئیسی خیلی خودمانی بودن ... • همینکه وار
زود رفتیم ... اما دومین چیزی که تعجبم را بیشتر کرده بود حضور معاون آقای رئیسی در روستای مان بود.. همان ساعت و همان وقت آقای رئیسی در مدرسه فیضیه سخنرانی داشتن و در همان موقع معاونشان برای بازدید از مسکن مهر های روستا آمده بودن ... همان موقع آقای رئیسی برایم عزیز تر شد . ••• ده روز از سفر آقای رئیسی به قم گذشت ... توی ماشین نشسته بودم کانال های ایتارا زیر و رو میکردم که چشمش خورد به یک پیام .... ⭕️ بالگرد حامل رئیس جمهور در منطقه عمومی ورزقان دچار سانحه «فرود سخت» شده است آیت‌الله رئیسی، آیت‌الله آل هاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهان از جمله سرنشینان این بالگرد بوده است. گروه‌های امدادی در مسیر اعزام به محل سانحه هستند. 🌱‹ @YARALII_128
فارِس
زود رفتیم ... اما دومین چیزی که تعجبم را بیشتر کرده بود حضور معاون آقای رئیسی در روستای مان بود.. ه
با خودم گفتم چیزی نیست حتما باهاشون تماس میگیرن و ازشون با خبر میشن ... •• ۲ ساعت بعد که دوباره گوشی را چک کردم دیدم نه .. ماجرا خیلی بیشتر از این حرف هاست... فرود سخت همان سقوط ! بی خبری ... بلاتکلیفی دیوانه ام کرده بود تمام پیام های ایتا شده بود دعا برای سلامتی رئیس جمهور و همراهان نه می‌توانستم جیغ بزنم نه می‌توانستم گریه کنم نه کاری که از شدت استرسم کم کند ... ۱۲ ساعت تا پیدا شدن بالگرد طول کشید اما انگار ۱۲ سال بود ... ➥🌱‹ @YARALII_128
فارِس
مُعَرفےنآمہ√ ❁مُعَرفےمُختَصر‌شِهید‌بین‌الملل❁ ⊱شَهید‌محمد‌بابایی⊰ محل‌تولد: ...(اصلیت:ژاپنی) تاریخ‌ت
معرفی کتاب مهاجر سرزمین آفتاب اثر مسعود امیرخانی "مهاجر سرزمین آفتاب" به کوشش "حمید حسام"و "مسعود امیرخانی" اثری است که "خاطرات کونیکو یامامورا یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران" را به مخاطبان عرضه می دارد. "کونیکو یامامورا" که بعد از آشنایی با یک مسلمان ایرانی و ازدواج با او، ژاپن را به مقصد ایران ترک کرد، بعد از مهاجرت نام سبا را از کلام الله مجید برای خود برگزید. "حمید حسام"و "مسعود امیرخانی"، خاطرات خواندنی این بانوی شرقی را با دقتی مثال زدنی و با حفظ فصاحتی که خود او در بیان خاطراتش به کار برده بود، به رشته ی تحریر درآورده اند. "حمید حسام" اظهار داشته که نحوه ی آشنایی او با این مادر شهید طی سفری بود که به همراه تعدادی از جانبازان کشور جهت شرکت در مراسم سالگرد بمباران اتمی شهر هیروشیمای ژاپن داشته و "کونیکو یامامورا" به عنوان مترجم، صحبت های جانبازان شیمیایی ایران و بازماندگان بمباران اتمی ژاپن را برای هم ترجمه می نمود. "حمید حسام" در این سفر چنان مشتاق شنیدن داستان زندگی او شد که برای نوشتن خاطراتش، هفت سال با او مصاحبت کرد تا درک بهتری از دنیای درونی این بانو پیدا کند.✨🌸 ... ➥‹ @YARALII_128
فارِس
__
اولین باری که اسم اقای اسماعیل هنیه رو شنیدم موقعی بود که ویدئویی که خبر شهادت فرزندانشون رو بهشون اطلاع دادن پخش شده بود از صلابتشون متعجب شدم چطور انقدر طبیعی برخورد کردن؟ گذشت... تا برای بار دوم ویدئو دیدارشان با حضرت آقا را ديدم از دفعه اولی که ایشان را ديدم مطمئن بودم مطمئن بودم که ایشان سرنوشتشان شهادت است... چه دیر چه زود ایشان شهید می‌شوند وقتی برای بار دوم تصویر ایشان را ديدم بهشان علاقه مند تر شدم .. عاشق شخصیتشان شدم هرچند هیچ چیز از ایشان نمیدانستم ... ➥‹ @YARALII_128
فارِس
۴_امام مهدی در ادیان مختلف نماینده امید به فردای روشن است که خواهد آمد و تمام پلیدی‌ها را از روی زمی
۵_ اگر بخواهیم واژه دین را معنا کنیم به مفاهیم جهان‌بینی، سرآغاز و سرانجام زندگی انسان در جهان و پس از آن خواهیم رسید ؛ تمامی ادیان در تمامی جهان تعاریفی مشخص از این مفاهیم ارائه کرده و گرچه در تعریف مفاهیم جهان‌بینی و سرآغاز میان اغلب ادیان تفاوت‌هایی وجود دارد، اما اشتراکات ادیان در مسئله سرانجام جهان بسیار زیاد است و در اغلب ادیان این مفهوم با مفهوم منجی گره خورده است. منجی کسی است که خواهد آمد، جهان را از سیطره ظلم رها خواهد کرد و انسان را در پیمودن مسیر دین خود یاری خواهد کرد، پس از آمدن منجی سیاهی‌ها و پلیدی‌ها پایان یافته و عدل و داد بر جهان حاکم خواهد شد. ... 🌻نظراتتون: https://harfeto.timefriend.net/17236616823111
تحولات آخرالزمان ، زمینه ساز ظهور 📝مقدمه: هیچ تردیدی وجود ندارد که تحولات منطقه در سال های اخیر اوضاعی آخرالزمانی پیدا کرده 🔎است. سرعت تحقق اتفاقات منطقه بر اساس پیشگویی های ادیان، افراد بسیاری را به مطالعه و تحقیق در این زمینه ترغیب و مصمم کرده است📋📕. هرچند متاسفانه این مسئله در کشور ما در حد یک واکنش بود😐 ؛ یعنی غرب، مسئله ای را ایجاد کرد و تنها، ما به دنبال پاسخ برآمدیم (شروع کننده و طراح مسئله نبودیم.) غرب و آخرالزمان: 0⃣0⃣0⃣2⃣از سال2000 به بعد، ادبیات سینمایی غرب، آخرالزمانی شد🚭؛ نه تنها آخرالزمانی، بلکه فیلمها (از این تاریخ به بعد) به وضوح، رنگ و بوی مهدویت پیدا کردند🛎. یعنی آشکارا امام زمان و منجی مسلمانان را هدف گرفته اند🔬. نکته قابل تامل، اینجاست که سینمای غرب که سال ها در پی ترویج بی دینی بود🪓؛ به یکباره تغییر سیاست داده و به طور گسترده به بحث آخرالزمان که بحثی در حوزه دین است، ورود کرده است🧨. صهیونیستها که سال ها با کمک رسانه های آمریکایی🇺🇸، بر طبل داروینیسم (نوعی بی دینی) میکوبیدند و سعی در اشاعه آن داشتند، از سال 2000 به بعد،شروع به نقد، حمله و رد داروینیسم کردند و حتی اقدام به ساخت کلیپ و مستند کردند که مستند « اخراج شده » 🅾 از آن جمله است. ... ‹ @ir_fares
👁آخرالزمان در نگاه صهیونیست: تصویر صهیونیستها از آخرالزمان اینگونه است که مسجدالاقصی باید خراب شود🕌 و معبد سلیمان، به جای آن ساخته شود🏛 تا عالیترین مقام آنها در آنجا حکومت کند⛩. اما این اتفاق مقدماتی دارد؛ آنها معتقدند که پیش از این اتفاقات، آشوب و هرج و مرج، دنیا را میگیرد 🤺🥊تا مردم جهان برای خالص شدن از دست این آشوبها، آماده ظهور آن حاکم صهیونیست شوند.🤿 یعنی ابتدا بی نظمی بزرگی را ایجاد میکنند؛💥 تا پس از کنترل کردن اوضاع، خودشان را ناجی معرفی کنند🌎. به این روند، اُرگان یا اندیشه ای که بی نظمی میسازد، می گویند🎙 و 4 مرحله دارد: 🔦1.وارد کردن عامل بی نظمی 🔦2 .بسط عامل بی نظمی 🔦3 .تثبیت عامل بی نظمی 🔦4 .آوردن نظم جدید 7⃣صهیونیستها اعتقاد دارند که هفت سال پیش از حکومت جهانی شان، آشوب، دنیا را فرا میگیرد؛ برای همین در پی ایجاد این آشوب اند، تا وقتی حکومت تشکیل دادند، توسط مردم 🛻 جهان و در ذهن آنها به عنوان ناجی پذیرفته شوند. آنها از هر روشی برای ساخت این آشوب استفاده می کنند🧩. مثال ایجاد گروه تروریستی داعش و تجهیز آنها از جمله کارهای آنها بود. در حالیکه ذهنها، درگیر داعش بود؛👿 صهیونیستها به مسجدالاقصی حمله کرده و زیر آن را 💀تخریب کردند تا در زمان مناسب، مسجد به سادگی بر اثر انفجاری ساختگی، مانند کارهای داعش فروبریزد و مقدمات ساخت معبد سلیمان فراهم شود. ... ‹ @ir_fares
صهیونیست ها و تخریب منجی اسلام : صهیونیستها در سالهای اخیر از فعالیت گسترده رسانه ای از جمله ساخت فیلم و مستند، این ایده را در ذهن مخاطبانشان جا انداختند که مسلمانان، عامل آشوبهای آخرالزمانی هستند. چراکه آنها، منتظر مهدی موعود هستند. این در حالیست که صهیونیستها مهدی را به مردم جهان، دجال و ضد مسیح🗽معرفی کرده اند❌؛ تا نگاه مردم دنیا، نسبت به امام دوازدهم شیعیان، نگاهی منفی باشد➖. در مسیر تکمیل این نگاه، هدف از حمله به عراق را جلوگیری از ظهور دجال 🧿 که باعث قتل و خونریزی زیادی می شود، عنوان کردند و در این زمینه به کتب که بیشتر آنها از فردی کذاب بنام ابوثمینه است، متوسل میشوند. اکنون دلیل رنگ سیاه 🏴 پرچم های داعش و روشهای مقابله آنها با مخالفانشان (سر بر یدن و به صلیب کشیدن) مشخص میشود؛ زیرا آنها داعش را شاخه ای از القاعده افغانستان میخوانند🇦🇫؛ افغانستانی که جزء نقشه خراسان قدیم است 🇮🇷. به این صورت با تحریف احادیث پرچم های سیاه خراسان 🏴 که از جمله نشانه های ظهور مهدی موعود است؛ داعشی ها را منتظران و زمینه سازان ظهور مهدی معرفی😐 میکنند. بد نیست بدانید؛ سر بریدن و به صلیب کشیدن ✝در تاریخ و کتب مسیحیت، روشهای ضد مسیح 🗽(آنتیکرایست) است؛ که در زبان عربی، دجال خوانده می شود👁. برخالف تصور عموم، دشمنان ما به امام زمان و ظهور او اعتقاد راسخ دارند❌. آنها از بازگشت امام دوازدهم صحبت میکنند🗣. بازگشت یعنی چه؟! یعنی او قبلا بوده، از بین ما رفته و حاال میخواهد برگردد🚶‍♂... ... ‹ @ir_fares
فراموش نکنید امام زمان 🕰هنگامی ظهور میکند که شیعیان، آماده 🔭باشند و شرایط ظهور را فراهم کنند💫؛ برای همین دشمنان، شیعیان را به لهو و لعب مشغول کرده اند 🧖‍♂🧔🏻‍♀و جای تاسف است که بسیاری از شیعیان هم غافل هستند💔. خداوند در قرآن📖، ویژگی های قومی که امام زمان را در آخرالزمان یاری میکنند، اینگونه بیان فرموده است: «یَا أَیُُّهَا الَُّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَُّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَُّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُُّهُمْ وَیُحِبُُّونَهُ أَذِلَُّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَُّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَُّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَُّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَُّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ » اى کسانى که ایمان آوردهاید؛ هرکس از شما از دین خود برگردد؛ به زودى خدا گروهى [دیگر] را مى آورد که آنان را دوست مى دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان] با مؤمنان، فروتن [و] بر کافران سر افرازند👤⭕️ ... ‹ @ir_fares
فارِس
‌🪖در راه خدا جهاد مى کنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى ترسند. این فضل خداست💙؛ آن را به هر که بخواهد
یعنی آن قوم برگزیده به ولایتت علی بن ابی طالب ایمان دارند📿. اینکه آیه به زکات و انفاق مال اشاره دارد، لزوم و اهمیت پاک بودن اموال شیعیان و منتظران را میرساند. امام حسین نیز در روز عاشورا به سپاه دشمن فرمودند:🥪 شکم های شما از حرام پُر شده است که حق را نمیفهمید❌. امروز براساس حوادث منطقه، حجت بر ما تمام شده است. برگزاری پُرشور و شکوه اربعین و حضور جمعیت میلیونی زائران در مسیر اربعین، نشانه است📝. اربعین، بازگشت به خویشتن و لبیک شیعیان به یاری خواهی امام سال 61 هجری است. اما آیا امروز، صدای امام زمان خود را میشنویم🤔؟ امام زمان، روزی ظهور میکند که شیعیان بتوانند جانش را حفظ کنند👥، زیرا در احادیث، یکی از دلایل غیبت ، یخاف القتل است. شیعه باید اول بتواند جان خودش را حفظ کند. زمانی شیعه این امکان را دارد که بازی نخورد. امروز 🖥ماهواره ها با چند خبر [در هم آمیختن حق و باطل] مردم را نسبت به مسائل کلان کشور و نظام اسلامی، بدبین و آنها را دچار تفرقه میکنند.⚖💣 ... ‹ @ir_fares
امام حی و حاضر✅ 🌇شناخت مقام و جایگاه امام زمان: آغاز امامت امام مهد ی علیه السالم نسبت به آغاز امامت سایر ائمه اهمیت بیشتری دارد چراکه ایشان امام حی و حاضر هستند👤 یعنی حتی اگر از سایر اهلبیت هم حاجتی بخواهیم تا امام زمان آن حاجت را امضا نکند دعای ما به اجابت نمی رسد❌. ملائک در شب قدر به حضور امام زمان هر عصر میرسند و رزق و روزی هرکسی در این شب به امضای امام زمان میرسد🔖✍🏻. همه ی کائنات به طفیلی وجود ایشان میچرخد اما ایشان در میان ما مظلوم و غریب است💔. اگر امیرالمؤمنین ۲۵ سال خانه نشین بود🛖، امام زمان ما قرنهاست که تنهاست. اگر امام حسین یک عاشورا دید، حضرت حجت هزاران عاشورا دیده است و دل ایشان از دیدن داغ ها و مصائب شیعیان مظلوم جهان خون است😔💔. با وجود این ایشان جایگاه و سهم خاصی در زندگی ما ندارند‼️‼️. پیامبر اسلام در اهمیت شناخت امام فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیََّة» ؛ «هرکس بمیرد و امامزمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلى مرده است🦠.» (مناقب‌ابن‌شهرآشوب، ج ۱ ،ص ۲۴۶) منظور از "یَعرِف" عِلم و آگاهی نیست بلکه شناخت و باور قلبی🫀 و عمیق مقام امام وعمل در جهت خواستِ امام است و اِ لَّا عمربن سعد هم امام حسین را میشناخت و حتی ایشان را دوست داشت پس هرکس بدون شناخت و معرفت امام زمان خود بمیرد، مرگ او مرگ مانندمرگ ابوجهل و دیگر عربهای جاهلی است🦻👁. آنچه باعث سقوط شیطان شد، عدم معرفت او وتکبرش نسبت به خلیفه الله بود و اِلَّا شیطان خدا ، معاد و پیامبران را قبول داشت پس دینداری بدون شناخت و قبول ولیت امام زمان (خلیفه الله) مورد قبول خداوند و نجات بخش نیست🔒. ... ‹ @ir_fares
امام صادق علیه السلام در اهمیت ولیت امام زمان و مقام ایشان می فرمایند : «لو أدرکته لخدمته أیام حیاتی»؛ اگر دوران او را درک میکردم همه ی روزهای «زندگیم را در خدمت به او میگذراندم🥲.» (بحاراألنوار، ج ۵۱ ،ص ۱۴۸) تمام وجود ما و همه ی کائنات وابسته به وجود ایشان است و ما از ایشان غافلیم و آگاهی از حی و زنده بودن ایشان مانع گناه کردن ما نمی شود❌یعنی به وجود و حضور امام عِلم داریم اما باور نداریم😐. امام صادق علیه السلام میفرمایند: لول الحجه لساخت األرض بأهلها» ؛ «اگر حجت خدا نبود مسلماً زمین، ساکنانش را فرو میبرد🌍.» (کشف ألاستار عن وجه الغائب علیه السالم عناألبصار، ص۱0۶) اگر جایگاه و مقام امام زمان را نشناسیم حاضر و غایب بودن ایشان برای ما فرقی نمیکند🥇‼️. درست مانند شیعیان زمان امام صادق یا امام رضا که در مجالس روضه برای امام حسین گریه میکردند اما نسبت به امام زمان و یزید زمانشان شناختی نداشتند⚠️🚸. یا با امام زمان یا با شیطان👿: 🖥آخرالزمان دوران تماشاگر بودن و بی طرفی نیست یا باید در گروه امام زمانت باشی یا در گروه مقابل او🤔. زبیر با اینکه در جنگ جمل از سپاه دشمن کناره گرفت اما چون به سپاه امام نپیوست، جهنمی است🔥؛ حُر بهشتی شد چون بعد از ترک سپاه دشمن به یاری امام حسین رفت و در دفاع از ایشان شهید شد💥. همه ی ما باید وضعیت خود را مشخص کنیم🌪. در آخرالزمان یا سیاه هستی و یا سفید▫️▪️؛ چیزی به نام حد وسط وجود ندارد🔴. در آخرالزمان شرایط دشوار است. آخرالزمان عرصه ی لهو و لعب و تجارت است و همین شرایط، دینداری را دشوار میکند به همین دلیل دینداران و منتظران در این عصر شاخص هستند و پاداش آنها عظیم است💶. پیامبر در مورد منتظران امامزمان در آخرالزمان فرمود🎙: «یا عَلی، أعجَبُ النَّاسِ إیماناً وَ أعظَمُهُم یق یناً قَومٌ یکونونَ فِی آخِرِالزَّمانِ لَم یلحَقوا النَّبی صلَّی الله علیه وآله وَ حُجِبَ عَنهُم الحُجَّةُ فَآمَنوا بِسَوادٍ عَلی بَیاضٍ»؛ ... ‹ @ir_fares
💌«ای علی عجیبترین (مهمترین) مردم از همه ی کسانی که ایمانشان برتر و یقینشان کامل تر است کسانی اند که در آخرالزمان می آیند در حالیکه نه پیامبر را دیده اند و نه حجَّت و امام را در عین حال به سیاهی در سفیدی 📝(یعنی همان کتابهایی که در دستشان است) ایمان میآورند.» (بحاراألنوار، ج 77 ،ص ۵۶ ) شکی نیست که دینداری در آخرالزمان سخت و مانند نگه داشتن آتش در کف دست است🔥 اما ما باید انتخاب کنیم که میخواهیم در زمره ی یاران امام زمان باشیم و سعادتمند شویم یا در زمره ی یاران شیطان.👺 ... ‹ @ir_fares
راهکارهای رسیدن به معرفت امام زمان: پس باید هرچه زودتر کاری در جهت رسیدن به معرفت امام زمان انجام دهیم و با ایشان رابطه ی قلبی برقرار کنیم🫀. برخی امور، ما را در رسیدن به این محبت و معرفت یاری میکنند.🫂 برخی از آنها عبارتند از: • با مطالعه ی کتاب، گوش دادن سخنرانی و... شناخت خود نسبت به امام را افزایش دهیم.📺📱 • با انجام برخی از کارها محبت امام زمان را در دل هایمان افزایش دهیم مثالً به نیابت از امام زمان صدقه دهیم 💳به نیابت از ایشان قرآن بخوانیم 📖و یا ثواب قرآنی که قرائت میکنیم را به ایشان هدیه کنیم 🎁به نیابت از امام به زیارت برویم🕌. • با امام زمان ارتباط برقرار کنیم مثالً چند دقیقه از زمان روزانه ی خود را صرف صحبت با امام زمان کنیم⏰ و گزارشی از فعالیت های روزانه ی خود را به ایشان بدهیم. • به خاطر امام زمان گناهی را کنار بگذاریم (که البته این سختترین کار است). ... ‹ @ir_fares
📌انتظار عمل: عرصه ی آخرالزمان، عرصه ی کار است. عرصه ی ((ان تقوم هلل مثنی و فرادی)) است. باید برای امام زمان و در جهت زمینه سازی ظهور ایشان کار کنیم و نباید منتظر دیگران باشیم. باید آتش به اختیار باشیم و اجازه ندهیم که شیعه خانه ی امام زمان سقوط کند. راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد به طور مثال اگر فردی وضعیت مالی خوبی دارد💵 میتواند خانه ای را بدون گرفتن اجاره در اختیار جوانانی که می خواهند ازدواج کنند قرار بدهد🏡با این نیت که اگر او ازدواج کند دچار گناه نمی شود و کم شدن گناهان باعث تعجیل در ظهور امام میشود.♥️ ... ‹ @ir_fares