🏆 #خواندنی | قهرمانها اینطور ساخته میشوند
📖 نگاهی به کتاب «سرباز روز نهم»، روایت زندگی شهید صدرزاده
✅ قرار است برای نوجوانها از مصطفی بگویم. درست به همین خاطر، از بین همۀ آثاری که دربارۀ این شهید شاخص نوشته شده، به سراغ کتابی برجسته آمدهام. این کتاب، با بقیه، خیلی فرق میکند. دارم برایتان از کتاب «سرباز روز نهم» میگویم.
کتاب «سرباز روز نهم» در نه فصل طراحی شده. تا فصل چهارم، این کتاب، راستۀ کار نوجوانهاست؛ چون مصطفای نوجوان را از نزدیک نشانمان میدهد. برایمان از روزهایی میگوید که او در حاشیۀ تهران، کنار بیابانها و ساختمانهای مخروبه، کار فرهنگی میکرد. نه اینکه فکر کنید سنوسالی هم داشت ها! نه! داریم دربارۀ یک پسر چهاردهپانزدهسالۀ شوشتری حرف میزنیم که تازه به کُهَنز شهریار در استان تهران آمده و در آن منطقه، غریب هم بود.
📖 میدانید توفیر این کتاب با بقیۀ آثار همردیفش چیست؟ اینجا یک تصویر دقیق پر از جزئیات از نوجوانی مصطفی به ما نشان میدهد. اصلاً چون روایت مفصلی از نوجوانی او را داریم، حجم کتاب زیادشده و شمار صفحاتش از ششصد گذشته. آخر گروه نویسندگانش، هر کدام به سراغ فصلی از زندگی مصطفی رفتهاند و تلاش کردهاند با مصاحبههای متعدد، پازل هزارتکهای از این شهید را شکل بدهند. خب معلوم است کتابی که اینهمه جوان پای کارش باشند، کتاب موفق و درخوری خواهد شد..!
#ادامه_دارد..
𝔂𝓪𝓻𝓪𝓵𝓲𝓲_128
فارِس
🏆 #خواندنی | قهرمانها اینطور ساخته میشوند 📖 نگاهی به کتاب «سرباز روز نهم»، روایت زندگی شهید صدر
اگر میخواستم برای مادرها از «شهید مصطفی صدرزاده» بنویسم، جور دیگری مینوشتم؛ مثلاً، میگفتم ظهر تاسوعا، وقتی مصطفای کوچک، دم مرگ بود، مادرش در روضه، او را نذر حضرت عباس کرد و از ایشان خواست این پسر زنده بماند تا سربازش باشد و سالها بعد، درست در ظهر تاسوعا، همین پسر، در دفاع از حرم بیبی زینب سلاماللهعلیها شهید شد.
یا مثلاً برای جوانها تعریف میکردم که این جوان جنوبی را به جبهه راه ندادند، اما او رفت لهجۀ فارسی دری را یاد گرفت و خودش را به شکل برادران افغانستانیمان درآورد تا بتواند با لشکر فاطمیون، راهی سوریه و مدافع حرم شود.
اما حالا قرار است برای نوجوانها از مصطفی بگویم. درست به همین خاطر، از بین همۀ آثاری که دربارۀ این شهید شاخص نوشته شده، به سراغ کتابی برجسته آمدهام. این کتاب، با بقیه، خیلی فرق میکند. دارم برایتان از کتاب «سرباز روز نهم» میگویم.
کتاب «سرباز روز نهم» در نه فصل طراحی شده. تا فصل چهارم، این کتاب، راستۀ کار نوجوانهاست؛ چون مصطفای نوجوان را از نزدیک نشانمان میدهد. برایمان از روزهایی میگوید که او در حاشیۀ تهران، کنار بیابانها و ساختمانهای مخروبه، کار فرهنگی میکرد. نه اینکه فکر کنید سنوسالی هم داشت ها! نه! داریم دربارۀ یک پسر چهاردهپانزدهسالۀ شوشتری حرف میزنیم که تازه به کُهَنز شهریار در استان تهران آمده و در آن منطقه، غریب هم بود.
میدانید توفیر این کتاب با بقیۀ آثار همردیفش چیست؟ اینجا یک تصویر دقیق پر از جزئیات از نوجوانی مصطفی به ما نشان میدهد. اصلاً چون روایت مفصلی از نوجوانی او را داریم، حجم کتاب زیادشده و شمار صفحاتش از ششصد گذشته. آخر گروه نویسندگانش، هر کدام به سراغ فصلی از زندگی مصطفی رفتهاند و تلاش کردهاند با مصاحبههای متعدد، پازل هزارتکهای از این شهید را شکل بدهند. خب معلوم است کتابی که اینهمه جوان پای کارش باشند، کتاب موفق و درخوری خواهد شد.
#خواندنی
#ادامه_دارد ..✨
➥𝔂𝓪𝓻𝓪𝓵𝓲𝓲_128
فارِس
اگر میخواستم برای مادرها از «شهید مصطفی صدرزاده» بنویسم، جور دیگری مینوشتم؛ مثلاً، میگفتم ظهر تاس
کتاب، یک کانکس کوچک را نشانمان میدهد که زیر آفتاب داغ مرداد، در آن نفس نمیشد کشید، اما مصطفای نوجوان، همانجا، حلقۀ قرائت زیارت عاشورا و تمرینات نظامی و آمادگی جسمانی و ورزش و نماز جماعت را شکل داد، آنهم با بچههای منطقۀ محروم کهنز که اهل این حرفها نبودند و عمرشان داشت هرز میرفت.
کتاب را که ورق میزنیم، میبینیم حتی بعضی از بزرگترها، تواناییهای مصطفا را باور نمیکردند، سنگ جلوی پایش میانداختند، جدیاش نمیگرفتند. او اما با همۀ نوجوانیاش، جایی را که بود، مرکز دنیا تصور میکرد و سعی داشت وضع ذهن و زندگی خود و اطرافیانش را بهتر کند، طوری که برای جهاد در راه خدا آماده شوند.
این کتاب، از آنهاست که وقتی برش داری، زمینگذاشتنش به این آسانیها نیست. جوری تدوینشده که خاطرات، در یکی دو بند، پشتسرهم قرار بگیرند تا خواننده مجال درنگ داشته باشد. تو اما بهراحتی نمیتوانی درنگ کنی. ولع داری بیشتر و بیشتر از این قهرمان بدانی. دوست داری در صفحات زندگیاش غرق شوی و نوجوانیاش را خوب تماشا کنی تا بفهمی چطور شد که وقتی رخبهرخ داعشیها، تیر خورد و دم شهادت بود، با صدای بلند میگفت این بهترین و زیباترین لحظۀ زندگی اوست. دوست داری بفهمی چطور آنقدر قوی شد که با وجود علاقۀ بیپایانش به همسر و فرزندانش، توانست تعلقاتش را زمین بگذارد و راهی این سفر بیبرگشت شود. اصلاً دلت میخواهد بفهمی چه شد که شخصیت بزرگی مثل حاجقاسم سلیمانی، شیفتۀ منش این جوان شد و دربارهاش حرف زد. عکسها هم به کمکت میآیند. آخر هر فصل، میتوانی مستندات و تصاویر را هم ببینی و میتوانی هرقدر دلت خواست به قاب دو شهید، به عکس مصطفی با حاجقاسم نگاه کنی.
کتاب «سرباز روز نهم»، دربارۀ مردیست که ردپای او را در فیلم نوجوانپسند «منطقۀ پرواز ممنوع» دیدهایم و اصلاً این فیلم در مسیر شکلگیری همین کتاب متولدشده. در این کتاب، انبوهی نمای نزدیک از مصطفی داریم؛ از آن نماها که بتوانی از رویش سیاهه برداری، الگویش کنی، سعی کنی شبیهش باشی و تکرارش کنی.
گمان میکنم خواندن این کتاب، برای نوجوانها از نان شب واجبتر است. آخر در این روزها، خیلی نیاز داریم ببینیم بزرگمردان این سرزمین، وقتی نوجوانانی تازهسال بودند، چطور زندگی میکردند و چطور توانستند درون قلبشان، از خودشان، یک قهرمان بسازند.
#خواندنی ..♥️
➥𝔂𝓪𝓻𝓪𝓵𝓲𝓲_128
از یکی آب میخوای ..
اونم خنک باشه🤤
اون برات سم میاره
بعد میگه خنکه دیگه
مگه چه عیبی داره آخه با اینکه سمه ولی خنکه🧊.
میخوری؟
قطعا نه❌
میگی مگه دیوونم ؟
هرچقدرم خنک باشه نمیخورم که ..
میمیرم اخه🤺
حتی اگه یخورده هم از اون سمه بخوری دیگه اون ادم سابق نمیشی🎭
. . .
#خواندنی
#منبر
شاید . . #تلنگر🦥
#ادامه_دارد . .
➥𝔂𝓪𝓻𝓪𝓵𝓲𝓲_128
فارِس
از یکی آب میخوای .. اونم خنک باشه🤤 اون برات سم میاره بعد میگه خنکه دیگه مگه چه عیبی داره آخه با این
میدونی ما هر روز داریم سم میخوریم💀☠👺.
اونم زیاد زیاد😈.
برامونم اصلا مهم نیست که چه خبره⁉️‼️!
به روی خودمونم نمیاریم🔪
ولی خب این سم فرق داره 🧪🦠
هی میخوریم
ولی نمیمیریم🦦
اما
وقتی بمیریم خیلی برامون بد میشه🦨...
میدونی چـــرا ⁉️
#خواندنی
#منبر
شاید . . #تلنگر🦥
#ادامه_دارد . .
➥𝔂𝓪𝓻𝓪𝓵𝓲𝓲_128
فارِس
میدونی ما هر روز داریم سم میخوریم💀☠👺. اونم زیاد زیاد😈. برامونم اصلا مهم نیست که چه خبره⁉️‼️! به روی
چون این سما اون وقتی که خودشو نشون میده😵💫🤐.
اون سما گناههه!
گناه👺
که شیطان هی برامون تزئینیش میکنه
قشنگگگگ جلوه میده
که ما نگران مزش نباشیم😈🤠
ماهم دست رد نمیزنیم که
از کنترل نکردن گناه
تا غیبت کردن ...
تا دروغ گفتن ...😾
همه چی رو امتحان میکنیم
کم کم
از اول از کم شروع میشه و بعد به کم قانع نمیشیم☠🧑🚒.
اونوقته که . . .
#خواندنی
#منبر
شاید . . #تلنگر🦥
➥𝔂𝓪𝓻𝓪𝓵𝓲𝓲_128
.1⃣.
آمریکا در کشورهای مختلف، در سفارتخانههای خودش، از بعد از اینکه CIA را ایجاد کرد، یعنی سال ۱۹۴۷، قرارگاههای خاصی را برای فعالیت CIA قرار داد. این اتفاق در ایران هم افتاده بود؛ زمانی که هنوز انقلاب اتفاق نیفتاده -زمان حکومت پهلوی دوم- بعد از آن، ما کودتای بیستوهشت مرداد را داریم و ایرانی که تبدیل به یکی از کشورهای وابسته به آمریکا شد، سلطه آمریکا کاملاً در ایران اتفاق میافتد. در واقع، سفارت آمریکا در ایران یکی از قرارگاههای اصلی CIA در منطقه ما میشود؛ چرا؟ چون حکومت پهلوی دوم یکی از حکومتهای وابسته به آمریکا در منطقه است و کارویژهاش حفظ منافع آمریکا در منطقه است و برای اینکه این اتفاق ادامهدار باشد، آمریکاییها این کار را انجام میدهند: دخالت در امور داخلی کشورهایی که تحت سلطه خودشان است تا ثبات سیاسی آن کشور یا طول عمر آن رژیم را تأمین و تضمین کنند.
یکی از کارهایی که انجام میدهند این است که از طریق سفارتخانهها، فعالیتهایی را در این راستا در دست اقدام قرار میدهند. این فعالیتها میتواند فعالیتهای جاسوسی یا فعالیتهای دیگری باشد. یکی از کارهایی که در این سفارتخانه اتفاق میافتد، گزارشهایی را از فعالیتهای خودش در ایران در راستای اهداف آمریکا تهیه میکنند و اینها را مرتب به وزارت خارجه آمریکا انتقال داده و بهصورت اسناد مختلف نگهداری میشود.
وقتی که انقلاب اسلامی پیروز شد، ایران از یک کشور دستنشانده تبدیل به یک کشور مستقل شد. ما اگر به تاریخ روابط خارجی آمریکا نگاه کنیم، وقتی کشوری استقلال خودش را اعلام میکند، آمریکا آن کشور را دشمن تلقیکرده و یکسری فعالیتهایی را علیه آن کشور شروع میکند.
این را من در کتابی با عنوان «سیاست خارجی آمریکا در چشمانداز کشورهای پیرو، دشمنان و امپراطوری» نوشته دکتر سیلوان و دکتر مجستی از اساتید روابط بینالملل دیدم که اینها صد سال روابط خارجی آمریکا را بررسی کرده بودند و به این نتیجه رسیده بودند که اگر کشوری استقلال سیستماتیک داشته باشد -یعنی بگوید من در همهچیز میخواهم از آمریکا مستقل باشم- آمریکا شروع به توطئه علیه آن کشور میکند و تلاش دارد که آن نظام را از پا دربیاورد. آمریکا این کار را از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران انجام داد.
تمام مواردی که حضرت آقا در دیدار با دانشآموزان به آن اشاره کردند، روشهایی است که آمریکاییها برای براندازی کشورهایی که با آنها مشکل دارند، اتخاذ میکنند؛ یعنی کودتا، جنگ داخلی، تجزیه یک کشور، مدیریت بعضی از گروههای سیاسیای که ممکن است همسوی با آمریکا باشند. از همه ابزارها نهتنها در ایران، بلکه در هر کشوری که بخواهد نسبت به آمریکا مستقل باشد، اینها را اتخاذ میکنند.
#خواندنی❤️🤍
‹ @YARALII_128 ›
فارِس
.1⃣. آمریکا در کشورهای مختلف، در سفارتخانههای خودش، از بعد از اینکه CIA را ایجاد کرد، یعنی سال ۱۹۴۷
.2⃣.
اسناد آمریکاییها چطور به دست ایرانیها افتاد؟
دانشجویان پیرو خط امام رحمهاللهعلیه وقتی متوجه شدند این توطئهها در حال انجام است، سفارتخانه آمریکا در ایران را تسخیر کردند و حرفشان هم این بود که آمریکا در آن زمان، شاه را به کشور خودش پناه داده و شاه جنایتکار است، او را به ما تحویل بدهید و ما این افرادی که در سفارتخانه بودند و آنها را نگه داشتیم، آزاد میکنیم.
آمریکاییها این کار را نکردند و بعد از تسخیر لانه جاسوسی، باز هم تلاش کردند از همان روشهای استعماری خودشان استفاده کنند؛ پس، این اسناد در آن زمان، داخل سفارتخانه بوده است.
این همان گزارشهایی است که بهطور مرتب سفارتخانه آمریکا برای واشنگتن ارسال میکند که یک کار مرسومی است. خود وزارت خارجه آمریکا هم هر پنجاه شصت سال این اسناد را کمکم از طبقهبندی خارج میکند؛ البته، با سانسورهایی که انجام میدهد و با توجه به آن نگاهی که خودش دارد؛ پس، این اسناد همان اسناد است؛ همان اسنادی که بعد از پنجاه شصت سال ممکن بود به دست ما برسد، ولی دانشجوها رفتند و همان زمان این اسناد را به دست آوردند، آنهم نه بهصورت سانسور شده!
البته کارشان مشکل بود؛ چرا؟ چون افرادی که داخل سفارتخانه بودند، بعضی از درهای اتاقها را قفل کردند و شروع به خردکردن این اسناد در دستگاههای کاغذخردکن کردند، ولی چون وقت کم بود و این کاغذها را دستهدسته وارد دستگاهها میکردند، دستگاهها گیر میکند و موفق نمیشوند تمام اسناد را خرد کنند. وقتی دانشجویان پیرو خط امام رحمهاللهعلیه وارد این اتاقها میشوند و این افراد را دستگیر میکنند -که عرض کردم بسیاری از آنها با CIA در ارتباط بودند- این اسناد و کاغذهایی را که لایهلایه شده بود برای مدتها کنارهم قرار میدهند. در نهایت این اسناد را منتشر میکنند که الآن اسناد لانه جاسوسی در یازده جلد در دسترس ما هست.
#خواندنی❤️🤍
‹ @YARALII_128 ›
فارِس
.2⃣. اسناد آمریکاییها چطور به دست ایرانیها افتاد؟ دانشجویان پیرو خط امام رحمهاللهعلیه وقتی متوج
.3⃣.
از کجا بفهمیم که این اسناد، اسناد قابل استنادی است؟
وقتی یکی از اساتید علوم سیاسی به ایران میآید، کتابهای اسناد لانه جاسوسی را خریداری میکند و با خودش به آمریکا میبرد. در فرودگاه، جلوی این استاد را میگیرند و میگویند که این اسناد، اموال دولت آمریکاست و اینها را ایرانیها بهصورت قانونی از ما دریافت نکردند؛ پس، خود آمریکاییها هم اذعان دارند که این اسناد، اسناد قابل استنادی است و همان اسنادی است که در سفارتخانه بوده و الآن در یکی از مراکز اطلاعاتی اسناد سیاست خارجی در آمریکا، در دانشگاه جرج واشنگتن، به این اسناد استناد میشود؛ یعنی بخشی از این اسناد را دوباره آنجا منتشر کردند و وقتی در مورد روابط ایران و آمریکا در آن برهه از تاریخ صحبت میکنند، به این اسناد هم استناد میکنند. همانطور که حضرت آقا هم اشاره کردند، این اسناد نشان میدهد که آمریکاییها علیه انقلاب اسلامی در حال توطئه بودند و اگر لانه جاسوسی تسخیر نمیشد، چه بسا مشکلات بسیاری برای کشور ما رقم میزدند و شاید کودتایی شبیه کودتای بیستوهشت مرداد هم انجام میدادند؛ بنابراین، این مهم است که این اسناد چه بود.
در آخر به صحبت آقای ران پال، از سناتورهای قبلی آمریکا اشاره میکنم که نگاه ضد سیاست خارجی آمریکایی هم داشت. او میگوید: «میدانید چرا در واشنگتن کودتا نمیشود؟ بهخاطر اینکه در واشنگتن، سفارتخانه آمریکا وجود ندارد!» این کاملاً مسئله جاافتادهای است که سفارتخانه آمریکا هرجایی که هست، شما توطئههای بسیاری را علیه مردم آن کشور خواهید دید؛ از جمله کودتا، تلاش برای براندازی حکومتهایی که آمریکا با آنها مشکل دارد و ... .
ضربهای که آمریکا از انقلاب اسلامی در آن روز خورد، یکی از ضربات جبرانناپذیر بود؛ شبیه آن ضربهای که ما الآن در مورد رژیم صهیونیستی میبینیم که در حال اتفاق است؛ یعنی کاری که جوانان مبارز غزه علیه رژیم صهیونیستی در عملیات الاقصی انجام دادند، ضربهای به هیمنه اسرائیل بود؛ کاری که جوانان و دانشجویان پیرو خط امام رحمهاللهعلیه در زمان تسخیر لانه جاسوسی انجام دادند هم از همین سنخ بود؛ یعنی ضربهای به هیمنه آمریکا و نشاندهنده ماهیت واقعی آمریکاییها.
#خواندنی❤️🤍
‹ @YARALII_128 ›