نامهای عاشقانه از فروغ برای ابراهیم گلستان
شاهیجانم، باید برایم دعا کنی. قربان لبهای عزیزت بروم. قربان چشمهای عزیزت بروم. قربان بند کفشهایت بروم.
چه دوستت دارم، چه دوستت دارم، چه دوستت دارم...
قربانت بروم، قربان سراپای وجودت، قربان موهای سفید پشت گردنت بروم، قربان مردمکهای بیقرار چشمهایت بروم، قربان غم و شادی ات بروم. تو چه هستی که جز با تو آرام نمیگیرم. حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافیست. کافیست که بتوانم اعتماد کنم. بتوانم بایستم. بتوانم باشم. کافیست که صدایم کنی، بگویی فروغ! و من به دنیا بیایم و درخت ها و آفتاب و گنجشک ها با من به دنیا بیایند. دوستت دارم و دلم تاب تحمل این همه عشق را ندارد. دلم از سینهام بزرگتر میشود. دلم مرا به بیقراری میکشاند ...
"فروغ فرخزاد"
حانون
نامهای عاشقانه از فروغ برای ابراهیم گلستان شاهیجانم، باید برایم دعا کنی. قربان لبهای عزیزت بروم.
بنظرم چشم های قشنگی داشته
پرویز شاپور حق داشت تو ۱۶ سالگی عاشق این چشم ها بشه؛
البته بعد از شاپور، ابراهیم گلستان با فروغ ازدواج میکنه که زندگی اینجا کمی روی خوش به فروغ شعر ایران نشون میده؛
ولی افسوس که فروغ در ۳۲ سالگی به خاموشی میرسه..!
راستی میگم از محتوای کانال بهم فید بک بدین
اینکه کدوم بخش خوبه؟!
یا قوی نیست!!
چی بیشتر بشه؟!
چی کمتر..
و....
@hanoon_ir 👈:اینجا بگو