میگردی بین فلسفه،
لابهلای ادبیات،
درون سینما،
میان موسیقی،
آثار هنری را میگردی...
بلکه فیلسوفی تو را یافته باشد،
ادیبی تو را نوشته باشد،
فیلمسازی تو را ساخته باشد،
نقاشی تو را کشیده باشند،
و موسیقیدانی تو را نواخته باشد..!
براساس برخی برآوردها،
روزانه حدود ۱۶هزار کلمه
مورد استفادهی ما قرار میگیره.
همهی آدما
چیدن کلمات کنار همدیگه
و ساخت جملات معنادار
رو بلدن؛
اما عدهی خیلی کمی هستن
که میدونن
چه کلماتی رو
چطور استفاده کنن
تا مثل قطرهی بارون بر روح
و قلب افراد بباره
و اثرگذار باشه..!
حانون
حرف بزنیم، امشب؟! https://daigo.ir/secret/9553925947 #ناشناس
لینک چک کنین، همونجا جواب میدم.
عزیزم
جنگیدن با چیزی
که اتفاق افتاده و تموم شده،
بیارزشترین کار دنیاست.
میدونی چرا؟
چون هر چقدر بجنگی،
تلاش کنی،
زخم بخوری،
هیچ کس متوجه نمیشه.
هیچ نتیجهای نداره.
فقط خسته و ضعیف میشی.
آدم ضعیف
هم فقط زورش به خودش میرسه.
با خودت نجنگ...
چون این تنها جنگیه
که هیچوقت تموم نمیشه.
رشد،
فرایندی تکرارشونده
و بیپایان است.
ما وقتی چیز جدیدی
یاد میگیریم،
از اشتباه به درست نمیرویم؛
از اشتباه
به کمی کمتر اشتباه
میرویم
و به همین ترتیب...!
ما همیشه
در فرایند نزدیکشدن
به حقیقت و کمال هستیم،
بدون اینکه
در واقع هرگز
به حقیقت و کمال برسیم.
چنل داشتن مثل این میمونه که رو یه چهارپایه وسط خیابون بایستی و بلند بلند رو به بقیه حرف بزنی. یه عده وایمیسن ببینن چی میگی، تعداد زیادی اصلا به حرفت توجه نمیکنن، بعضیا یه لحظه تو چشمات زل میزنن و رد میشن میرن. از طرفی یه چیزی، هر لحظه، در طولِ روز، با صدای اکو شده، آروم در گوشِت زمزمه میکنه: "یه چیزی بگو، بگو، بگو..."
این جمله از علی(ع) را
خوب به خاطرم سپردهام:
دو روز در زندگی انسان هست،
روزی که در آن
مرگ سرنوشت تو نیست،
و روزی که مرگ
سرنوشت توست.
من از روز اول نمیترسم
چون مرگ سرنوشتم نیست
پس کسی نمیتواند
به من آسیبی برساند.
از روز دوم هم نمیترسم
چون اگر تقدیرم باشد
نمیتوانم از آن جلوگیری کنم.
بخوانید و اگر درست بود
نشر دهید…
باید کانون توجه را از ظواهر گرفت
و به باطن معطوف کرد!
در طول سال های پس از انقلاب،
شاید ما از کمتر چیزی به اندازه
ظاهرگرایی لطمه خوردهایم!
توجه به ظواهر،
ما را تا بدانجا پیش برده است
که به راحتی تقسیمبندی کردهایم
حکم صادر کردهایم
و بهشتی و جهنمی بودن هر کسرا هم
در همینجا تعیین کردهایم!
با چه ملاک هایی؟
با بدحجاب بودن
با آستین کوتاه پوشیدن
با ریش تراشیدن
و با دهها مورد ظاهری از این دست!
و هرگز فکر نکردهایم
که همان کسی که قدری از موهایش
بیرون است
چه بسا در بسیاری از امور اعتقادی دیگر
و انجام واجبات و ترک محرمات
از ما جلوتر باشد!
و هرگز فکر نکردهایم
که همان کسی که فقط بر اساس
یک ترک احتیاط،
ریشش را میتراشد
چه بسا ریشه های اعتقاداتش
از ما محکمتر باشد
و هرگز فکر نکردهایم
که اینگونه حکم کردنها
چه بلایی بر سر اعتقادات جوانان میآورد!
خلاصه اینکه به هوش باشیم،
مبادا مصداق این کلام جانسوز
مولایمان شویم که فرمود:
بلی اصبت لقنا غیر مامون علیه،
مستعملا اله الدین للدنیا
و مستظهرا بنعم الله علی عباده…
آری تیزهوشانی مییابم اما مورد اعتماد نمیباشند.
دین را وسیله دنیا قرار داده
و با نعمت های خدا بر بندگان
و با برهان های الهی بر دوستان خدا
فخر میفروشند…