تنها که شدید
و دورتان که خالی شد،
غمگین نشوید و گلایه نکنید!
به این فکر کنید
که شاید خدا
آنقدر دوستتان داشته
که حس کرده
در آن موقعیت زمانی،
بهترین حالت این است
تنها بمانید
و ذهنتان از هر معاشرت
و دغدغهی بیحاصلی
به دور بماند
تا به دستاورد عظیمی
دست پیدا کنید
و گامهای بلندتری بردارید.
آدمها معمولا در تنهایی است
که خلاقانه میاندیشند
و معمولا در تنهایی است
که شاهکار خلق میکنند.
تنها که شدید
و به محدودیت که رسیدید،
بگردید
و قلهی در انتظار فتح شدن
و بالهای در آستانهی پروازتان
را پیدا کنید
و انرژیتان را
عوضِ هر معاشرت
و گلایه و اندوهی،
وقف رشد و ارتقای خودتان کنید.
از آبان شروع کن.
از چهل سالگی شروع کن.
از جمعه شروع کن.
از ساعت پنج عصر شروع کن.
سی و یکم شروع کن.
دیر شروع کن.
ولی شروع کن!!!
اونجایی که داری کل
اتفاقاتی که تو زندگیت گذشته
رو برای دوستت تعریف میکنی و یهو
یادت میاد اون هیچی به تو نمیگه....]]]]]]]
و هنگامی که طوفان
به پایان برسد،
به یاد نخواهی آورد
که چگونه از آن گذشتی،
یا چگونه توانستی زنده بمانی.
حتی مطمئن نخواهی بود
که آیا طوفان
واقعاً تمام شده است یا نه.
اما یک چیز قطعی است:
وقتی از طوفان بیرون بیایی،
همان شخصی نخواهی بود
که وارد آن شده بودی.
تمام هدف این طوفان
همین است!