eitaa logo
[نـائــب الـشـهـیـد..🌱]
2.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
463 ویدیو
24 فایل
‹بِسـم‌رَب‌ِّالشهدا..🕊› [َ🇵🇸 ؛ 🇱🇧] «ایرانِ حسین، تا ابد پیروز است» سينه‌ی‌تنگ‌من‌و‌بارغم‌او؛هيهات .
مشاهده در ایتا
دانلود
حُسِینٰا و ما نَسیتُ حُسِینٰا .. نمی‌کند ! بچه‌تر که بودم وقتی می‌خواستم آب بنوشم مادرم یادم داد که یادت کنم.. حُسِینٰا و ما نَسیتُ حُسِینٰا یادم تو را فراموش.. نمی‌کند ! وقتی اسمت را می‌شنوم چشم‌هایَم پُر می‌شود از اشك.. قلبم تند می‌زند.. وقتی یادِ پرچم‌َت می‌افتم.. از روزگار که خَسته می‌شوم به یادِ ضریح‌َت سر می‌گذارم رویِ مهر تُربتی که از کربلا رسیده.. حُسِینٰا و ما نَسیتُ حُسِینٰا یادم تو را فراموش.. نمی‌کند ! در هیاهویِ روزها.. وقتی یادم می‌افتد تو هستی آرامش می‌گیرم.. آخرِ شب‌ها یادِ تو دلتنگ می‌کند قلبَم‌ را وقتی باران می‌زند.. یادِ لب‌هایِ تشنه‌ات دیوانه‌ام می‌کند حُسِینٰا و ما نَسیتُ حُسِینٰا یادم تو را فراموش.. نمی‌کند ! آب می‌بینم، تشنگی‌‌ت را .. آفتاب می‌بینم، غریبی‌‌ت را .. خاک می‌بینم، تنهایی‌ت را .. یادم نمی‌رود..! و راستش را بخواهی یادت، رزقِ روحِ من شده است وقتِ هر دلتنگی.. وقتی آدم‌ها از عشق حرف می‌زنند یادم می‌افتد که تو همان عشقِ بی تکراری .. که از قدیم تا همیشه‌یِ تاریخ قدیم‌الاحسان بوده‌ای و قلبم گواهی می‌دهد لحظه‌ی آخر هم یادَت مرا فراموش.. نمی‌کند ! پ.ن: تا آخرین لحظه‌ی حیات‌ش به یادت میهمان آفتاب شد  .. حُسِینٰا و ما نَسیتُ حُسِینٰا یادم تو را فراموش... نمی‌کند ! یاد .. می‌افتم این جمله را او زندگی کرد .. 💔
افطارها به کام دلم زهرمیشود... شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی..😭 ٨ـﮩــــﮩ٨ﮩﮩـ♡ . @ir_naeboshahid .
کتاب‌ها را ..ورق زده‌ام ‌ پای منبرها .... نشسته‌ام کلام بزرگان را ... شنیده‌ام خودمانیم ... نبود و نیست باب رجاء و ... رحمت واسعه‌ای جز تو برای روسیاهی چون من ! راست گفت سیدبن‌طاووس که : « در اعمال شب قدر هرچه در اذکار مقدسه تفحّص و تحمّل نمودم .. بهتر از نام یافت نکردم..! » رسم شب‌های قدر ما .. قدر تو را دانستن است .. مقدرات عاشقی ... چیست جز هر لحظه‌ نفس زدن در هوای معشوق ... در هوای کربلآ... امشب می‌خواهم ... با زمزمه‌‌ی اسم تو سر صحبت باز کنم .. هم خدا .. هم خودت... خوب می‌دانید که : العفو ما ذکر حسین است ! 💔
چیست دلچسب ترین عیدی این شهرالله یک سحر، وقت اذان ، صحن 🍃🌸 . @ir_naeboshahid .
کار از کار گذشته بود و مادر را از دست داد بودند. کف پای او را میبوسید، و با گریه میگفت: مادر، من پسرت حسینﷺ‌ هستم! قبل از اینکه قلبم پاره شود و بمیرم، با من حرف بزن... مقتل‌مُقرّم،ص۲۳۵