مادر شهید احمدی روشن پس از شهادت فرزندش گفت: من در حال حاضر 2 مصطفی دیگر دارم که یکی پسر خودش است و دیگری پسر خواهرش لذا قول می‌دهم که با کمک دخترم و همسر مصطفی 2 مصطفی دیگر را تربیت کنم که رژیم صهیونیستی را نابود کنند. #سالگرد_شهادت ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

‌ ببخشید که براتون جنبشی راه نیافتاد ببخشید که اسماتون هشتک نمیشه ببخشید که کسی تو سازمان ملل عکستونو بلند نمیکنه ببخشید که شروین براتون "برای برای" نمیخونه ببخشید کسی بخاطر شما پروفایل مشکی نمیکنه ببخشید که کسب وکارا بلاگرا .. براتون استوری نمیذارن اخه از شما نمیشه دلار دراورد! 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 #کرمان ________________________________ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

اون بچه هایی که بلند بلند سرود سلام فرمانده رو می خوندند یادتونه؟ 😭 می گفتن: نبین قدم کوچیکه پاش بیفته من برات قیام می کنم... شهادت مبارک تون❤️ _______________________ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

🔺بیاد اون دلیر مردانی که با سن کم در اوج اسارت در برابر بی حجابی امر به معروف و نهی از منکر کردند و با اقتدار تمام ایستادند و خبرنگار رو وادار کردن اول حجابشو رعایت بعد با او مصاحبه کنند. 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

آه از#خانطومان آه ازمظلومیت دردپهلو زخم بازو نمیدانم دردبچه های شیعه چیست هرگاه که باحرامیان وبی دینان مدعی دینداری روبرومیشوند چه۱۴۰۰سال قبل باشه، چه امروز، بخاطرولایت باید زخم بازو داشته باشند حال دروطن باشندیافرسنگهافاصله امان ازمظلومیت، ۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای #کــــربلای_خانطومان 94 را گــــرامے میداریم شادی ارواح طیبه شهداصلوات ●➼‌┅═❧═┅┅─── 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

♦️بازداشت 35 نفر از عوامل پشتیبانی عملیات تروریستی کرمان 🔹وزارت اطلاعات: در داخل کشور تاکنون 35 نفر در استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، اصفهان، تهران و آذربایجان غربی بازداشت شده‌اند. 🔹همچنین تعدادی از جنایت‌کاران دخیل در فاجعه‌ کرمان، در آن سوی مرزها شناسایی شده‌اند که تعقیب آن‌ها با جدیّت در دستور کار قرار دارد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

به مناسبت٢١دی ماه سالروز شهادت شهید ۲۱ دی سالروز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن #مصطفی_احمدی_روشن ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

ماجرای بسیارعالی ازحال روزبعضیها دراین روزها کثیف ترین کار دنیا🤔🤔🤔

🌷 حسن آقا علاقه‌ی زیادی به امام (ره) داشت. به قول معروف در مکتب و رهبری حل شده بود. دیدار با امام که پیش آمد بهترین موقعیت و امتیازی بود که در طول زندگی برایش پیش آمده بود. اما همین که دید همسرش هم علاقه‌ دارد به ملاقات امام (ره) برود، همان یک سهمی را که برای دیدار داشت به او داد و خودش نرفت. #شهید_حسن_آقاسی‌_زاده‌ی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی بعد از عملیات کربلای پنج: تقریبا 60 درصد فرماندهان لشکر 41 ثارالله به شهادت رسیدند از جمله شهید حاج یونس زنگی آبادی شهید قاسم میرحسینی شهید حاج علی محمدی و ... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

🌸💫دوسـتـان پـیـشـاپـیـش ⚪️💫حلول ماه مبارک #رجب 🌸💫و میلاد حضرت امام ⚪️💫محمد باقر علیه السلام 🌸💫بـــر هــمــه ی شــمــا ⚪️💫عـزیـزان مـبـارک بــاد🌸🎊🌸 ---------------------------------------------- 🍃🌸 [#تا‌ظهورررررر‌راهی‌نمانده] •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•

#دعای_فرج🕊 #قرار_عاشقی🦋 سلام صبحتون مهدوی 🍃🌹 «اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ» ------------------------------------------------- (‌(‌‌‌(‌(‌#تا‌ظهورررررر‌راهی‌نمانده))))) •┈┈•

خیلی فرز بند پوتینش را بست. نُهِ شب بود. باید می‌رفت یکی از محورها. گفتم: برادر حسن! فرمانده‌ی یه محور، خودش مُهر اعزام نیرو درست کرده. حرف من رو هم گوش نمی‌ده. چه کار کنم؟ گفت: الآن می‌ریم. گفتم: تا دار خوین سی کیلومتر راهه. فردا بریم. گفت: الآن می‌ریم. _ بیدارش کن. هنوز گیج خواب بود که حسن با تندی بهش گفت: مصطفی! چرا ادعای استقلال می‌کنید؟ باید زیر نظر گلف باشید. اون مُهر رو بیار ببینم. مُهر را که گرفت، داد به من. خودش رفت اهواز. #شهید_حسن_باقری ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam

🌷 #شهید #مصطفی_چمران دکتر از روند جنگ خیلی رنج می‌برد. یک‌بار جلسه‌ای با بنی‌صدر داشت. جلسه خصوصی بود. وقتی برگشت، می‌توانستی رنج را از چهره‌اش بخوانی. گفتم: چی شده دکتر؟ جوابم را نداد. ساکت بود تا این‌که گفت: فقط به فکر خودشون هستن که حرف‌شونو به کرسی بشونن، هرچی می‌گم باید به فکر جوون‌ها و گل‌های مردم باشیم که پرپر نشن، هرچی می‌گم این‌ها سرمایه‌های این سرزمین هستن، اصلا گوش نمی‌کنن، یه گوش‌شون دره و یه گوش‌شون دروازه! از غصه‌ی دکتر گریه‌ام گرفته بود. یک بار دیگر هم که تلفنی با فرمانده لشکر ۹۲ زرهی، سرهنگ قاسمی، حرف می‌زد، می‌گفت: آرپی‌جی می‌خوام. سرهنگ می‌گفت: نمی‌تونم بدم. دکتر گفت: چرا؟ سرهنگ گفت: دستور ندارم. دکتر گفت: از کی دستور ندارین؟ گفت: از فرمانده‌ی کل قوا، از بنی‌صدر. باید اون بگه یا لااقل دستورشو کتبی به من بده. دکتر گفت: آخه عزیز من، الآن اون کجاست که من برم گیرش بیارم، بیاد به شما دستورشو بده؟ گفت: این مشکل من نیست، مشکل شماست. دکتر گفت: جنگ که این حرف‌ها رو نداره. گفت: نمی‌تونم، اصرار نکنین لطفا. دکتر به گوشی خیره شد، نفس آرامی کشید و با آرامش آن را سر جایش گذاشت و قبل از این‌که کسی حرفی بزند، گفت: مستحق اعدامه. وقتی این حرف را می‌زد، صورتش سرخ شده بود. به نقل از محسن الله‌داد، کتاب #چمران_مظلوم_بود ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─ 🇮🇷ایران وطنم جان و تنم.... @iranvatanamjanotanam