eitaa logo
من شیعه هستم
534 دنبال‌کننده
312 عکس
393 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
✅علامه طباطبایی ✔️افعال خارق العاده، سحر، كهانت، احضار ارواح، علوم غریبه در اين ميان افعال خارق العاده ديگرى است، كه مستند به هيچ سبب از اسباب طبيعى و عادى نيست، مانند خبر دادن از غيب و مخصوصاً آنچه مربوط به آينده است، و نيز مانند ايجاد محبّت و دشمنى و گشودن گره‏ ها، و گره زدن گشوده ‏ها، و به خواب كردن، و يا بيمار كردن، و يا خواب ‏بندى و احضار و حركت دادن اشياء با اراده و از اين قبيل كارهايى كه مرتاض ‏ها انجام ميدهند، و به هيچ وجه قابل انكار هم نيست، يا خودمان بعضى از آنها را ديده‏ ايم، و يا برايمان آن قدر نقل كرده ‏اند كه ديگر قابل انكار نيست. و اينك در همين عصر حاضر از اين مرتاضان هندى و ايرانى و غربى جماعتى هستند، كه انواعى از اينگونه كارهاى خارق العاده را مى‏ كنند. و اينگونه كارها هر چند سبب مادى و طبيعى ندارند، و لكن اگر بطور كامل در طريقه انجام رياضت ‏هايى كه قدرت بر اين خوارق را به آدمى مى ‏دهد، دقت و تامّل كنيم، و نيز تجارب علنى و اراده اينگونه افراد را در نظر بگيريم، برايمان معلوم ميشود: كه اينگونه كارها با همه اختلافى كه در نوع آنها است، مستند به قوّت ، و شدّت ايمان به تأثير اراده است، چون اراده تابع علم و ايمان قبلى است، هر چه ايمان آدمى به تاثير اراده بيشتر شد! اراده هم مؤثرتر ميشود، گاهى اين ايمان و علم بدون هيچ قيد و شرطى پيدا ميشود، و گاهى در صورت وجود شرائطى مخصوص دست ميدهد، مثل ايمان به اينكه اگر فلان خط مخصوص را با مدادى مخصوص و در مكانى مخصوص بنويسيم، باعث فلان نوع محبّت و دشمنى ميشود، و يا اگر آينه‏ اى را در برابر طفلى مخصوص قرار دهيم، روح فلانى احضار مى‏ گردد، و يا اگر فلان افسون مخصوص را بخوانيم، آن روح حاضر ميشود، و از اين قبيل قيد و شرطها كه در حقيقت شرط پيدا شدن اراده فاعل است، پس وقتى علم به حدّ تمام و كمال رسيد و گرديد، به حواس ظاهر انسان، حس درك و مشاهده آن امر قطعى را ميدهد، تو گويى چشم آن را مى ‏بيند، و گوش آن را مى ‏شنود. و خود شما خواننده عزيز مى ‏توانى صحت اين گفتار را بيازمايى، به اينكه به نفس خود تلقين كنى: كه فلان چيز و يا فلان شخص الان نزد من حاضر است و دارى او را مشاهده مى ‏كنى، وقتى اين تلقين زياد شد، رفته رفته بدون شك مى‏ پندارى كه او نزدت حاضر است، بطورى كه اصلا باور نمى‏ كنى كه حاضر نباشد، و از اين بالاتر اینکه اصلا متوجه غير او نمى‏ شوى، آن وقت است كه او را به همان طور كه مى ‏خواستى روبروى خودت مى ‏بينى و از همين باب تلقين است كه در تواريخ مى ‏خوانيم: بعضى از اطباء امراض كشنده‏ اى را معالجه كرده ‏اند، يعنى به مريض قبولانده ‏اند كه تو هيچ مرضى ندارى، و او هم باورش شده، و بهبود يافته است. خب، وقتى مطلب از اين قرار باشد و ... ادامه دارد.. 📚ترجمه تفسیر المیزان ج1،ص364 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝