🔰داستان بسیار عجیب
🌀عاشق یا قاتل علی(ع)؟
#قسمت_سوم
قطام به استقبال او آمد، و نقاب از چهره برداشت و زیبایی های خود را برای او آشکار نمود. وقتی ابن ملجم او را دید، شیفته او گردید، پس از اسب فرود آمده و وارد خانه او شد. قطام نیز به خوبی از او پذیرایی کرد و برایش غذایی تهیه کرد، ابن ملجم نیز مرتب به او نگاه می کرد و او نیز با تبسّم جواب او را می داد.
👌[دقت میکنی شیطان چطوری داره ابن ملجم رو تور میکنه؟؟ اول به کمک ایجاد احساس خودبزرگ بینی و غرور، و الان هم با نگاه به نامحرم! پیامبراکرم(ص) می فرمایند: نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای زهرآلود #شیطان است.]
ابن ملجم در پایان گفت: ای کریمه ! امروز رفتاری با من کردی که باید یک عمر مدح و ستایشت نموده، از تو تشکر نمایم. اگر حاجتی داری، بگو تا برآورده سازم؟
قطام اول از کشته شدگان جنگ نهروان پرسید، ابن ملجم نیز اخبار را گفت، از جمله: از کشته شدن پدر، برادر و عموی او به دست امام علی علیه السلام خبر داد. اینجا بود که ناله قطام بلند شد و شروع کرد به سر و صورت خود زدن و گریه کردن.. و می گفت: فراق آنها بر من سخت است و چه کسی بعد از آنها مرا یاری کند و انتقام مرا بگیرد؟
ابن ملجم گفت: آرام باش، تو به مقصودت می رسی. وقتی قطام این جمله را شنید، ساکت شد و به سخن او طمع کرد و بیشتر خود را به او عرضه نمود و جمال و محاسن خود را آشکار کرد و وقتی تمام قلب او را تصاحب کرد، ابن ملجم به او گفت: پدرت رفیق من بود، من تو را از او خواستگاری نموده بودم و او نیز بر من منّت گذاشت ولی مرگ او را مهلت نداد.
قطام گفت: بزرگان واشراف زیادی از قوم و قبیله ام برای خواستگاری من آمده اند؛ ولی من فقط با کسی که انتقامم را بگیرد موافقت می کنم، و شنیده ام تو مرد شجاعی هستی و دوست دارم تو شوهر من و من همسر تو باشم.. حرفهایش ادامه داشت تا آنجا که خواست شرایط و مهریه اش را تعیین کند. شرطش را گفت: #قتل علی(ع)..
تا ابن ملجم این جمله را شنید، کلمه استرجاع(انّا لله و انّا الیه راجعون) را به زبان جاری کرد. و عقلش برگشت و فریاد زد: این چه شرطی است که گذاشتی؟ و امر بَد و محالی را هوای نفست به تو فرمان داده است.
آنگاه سرش را به زیر انداخت، در حالی که عرق از سر و صورتش سرازیر بود و در کارش اندیشه می کرد، آنگاه سر برداشت و گفت: وای بر تو! چه کسی توان دارد علی(ع) را بکُشد، در حالی که او «یاری شده از طرف (خدای) آسمان است، و زمین از هیبتش می لرزد و ملائکه در خدمت گزاری او از یکدیگر سرعت می گیرند. وای بر تو! چه کسی بر قتل علی بن ابی طالب قادر است؟ در حالی که از طرف آسمان تأییده شده است و ملائکه صبح و شام او را احاطه می کنند و به راستی در زمان رسول خدا (ص) وقتی می جنگید، جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ و عزرائیل از جلوی روی، او را همراهی می کردند. کسی که اینگونه است، احدی توان کشتن او را ندارد و هیچ مخلوقی راهی برای فریب و غلبه بر او نخواهد داشت.»
با این حال علی (ع) مرا عزیز و گرامی داشته، و به من محبت نموده است و (مقامم را) بالا برده و مرا بر دیگران مقدم داشته است. این کار (قتل) جزای او از طرف من نیست. اگر غیر علی بود، من به بدترین نوع کشتن او را می کشتم، هر چند (زیرک ترین) و قوی ترین اهل زمانش بود؛ اما امیر مؤمنان را (به دلایلی که گفتم) راهی بر او ندارم.
قطام مدّتی صبر کرد تا خشم ابن ملجم فرو نشست، از در ملاطفه و ملاعبه وارد شد، و به او گفت: چه چیز تو را از قتل علی (ع) و رسیدن به این مال و جمال باز می دارد؟ و تو عفیف تر و زاهدتر از کسانی که با او جنگیدند و توسط او کشته شدند، در حالی که روزه داران و شب زنده داران بودند، نیستی. وقتی آنها دیدند علی به نا حقّ و از روی دشمنی مسلمانان را می کشد، از او فاصله گرفتند و با او جنگیدند.
ابن ملجم به قطام گفت: از من دست بردار! به راستی دینم را فاسد کردی و در قلبم شک وارد نمودی و من نمی دانم (و متحیّرم) که چه جوابی بدهم، در حالی که تو بر من چیره شده ای و قصد تغییر رأی و نظر مرا داری.
[👌حربه دیگر شیطان، القای شبهه و تردید در قلب ابن ملجم بود که کارش را ساخت.]
سپس اشعاری را خواند و از قطام مهلت خواست که مقداری فکر کند، وقتی خواست خارج شود، قطام او را بدرقه کرد و در آغوش گرفت و پیشانی او را بوسید و از او خواست که سریع نتیجه را اعلام کند. ابن ملجم از نزد قطام خارج شد، در حالی که دل او جا مانده و خواب از او گرفته شده بود، و شب را تا صبح بیدار مانده، بر حال خود فکر می کرد؛ اما سرانجام نفس سرکش بر او غالب شد و تسلیم خواسته نفس و علاقه به قطام گردید و از #عاشق امام(ع) به #قاتل امام(ع) مبدل شده و لقب اشقی الاشقیاء گرفت.
⛔️ما عاشقان علی(ع) بایدمراقب باشیم که شیطان، اطاعت الهی رو از ما نگیره..
📚بحار الأنوار(ط بیروت)ج 12 ص2
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
هدایت شده از من شیعه هستم
#اعمال_شب_قدر
💠 اعمال مشترک شبهای قدر :
🔸غسل🔸زیارت امام حسین (ع)🔸احیاء نگه داشتنِ این شبها🔸قرآن به سر گرفتن🔸دعاهای وارده در مفاتیح الجنان🔸دو رکعت نماز (در هر رکعت بعد از حمد، 7 مرتبه سوره توحید — بعد از سلام نماز : 70 مرتبه استغفرالله ربّی و أتوب إلیه).
💠 اعمال مخصوص شب بیست و سوم :
🔸1000 مرتبه خواندن سوره قدر🔸خواندن سوره های عنکبوت، روم، دخان🔸تأکید بر شب زنده داری، غسل آخر شب، زیارت امام حسین (ع)🔸دعای سلامتی امام زمان (عج)🔸دعاهای وارده در مفاتیح الجنان.
🌺 التماس دعای فراوان، حلالمون کنید.
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
هدایت شده از من شیعه هستم
❇️ امیرالمومنین علی(علیه السلام):
رسول خدا (ص) مكرّر مى فرمود :«بهشت پيچيده به سختى ها، و جهنّم آميخته به شهوات است»، بدانيد طاعتى نيست جز اينكه انجامش گِران، و گناهى نيست مگر اينكه انجامش لذّت بخش است. پس رحمت خدا بر كسى كه از شهوت باز ايستد، و هواى نفس را ريشه كن كند.
📚 نهج البلاغه، خطبه 176
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
هدایت شده از من شیعه هستم
35.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰✔️پیشنهاد ویژه
تمام تناقضاتی که سالهاست در اعتقادات اهل سنت است و از شیعه قبول نمی کنند، از زبان این عالم سنی بشنوید.
#علی_مظلوم_است
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
🔰مناظره امام باقر علیه السلام با «حَروری»
✔️بسیار جذاب و خواندنی
#قسمت_اول
مخالفین امیرالمؤمنین علی علیه السلام چندین گروهند که یکی از آنها خوارج نام دارند. خوارج، خود به دستههای مختلفی تقسیم شدهاند که عدّه ای از آنها به «حروریه» معروفند : یعنی کسانی که در منطقه حروراء در نزدیکی کوفه جمع شدند و تشکیل گروه دادند. امام باقر علیه السلام با یکی از افراد این گروه در حضور تعدادی از فقهای آنها مناظره ای داشته است که قسمتهایی از آن در زیر آمده است:
حروری به امام باقر علیه السلام عرض کرد:« ابوبکر به دلیل #چهار خصوصیت، سزاوار امامت و خلافت است.»
امام فرمود:« چه خصوصیاتی؟»
حروری گفت:
«اول این که او اولین صدّیق است و وقتی میگویند «ابوبکر»، ما نمیدانیم مقصود، کدام ابوبکر است تا وقتی که گفته شود ابوبکر صدیق».
«دوم این که او در غار «ثور» همنشین و همدم رسول خدا بوده است».(شبی که پیامبر از مکه به طرف مدینه هجرت فرمود، ابوبکر را همراه خود برد. آنها در راه به غاری پناه بردند تا از شرّ کفّار در امان باشند).
«سوم این که در روزی که بیماری رسول خدا شدّت یافته بود(اواخر حیات مبارکش)، ابوبکر در مسجد به جای ایشان به نماز ایستاد».
«چهارم این که او در کنار رسول خدا دفن شده و آرمیده است».
حضرت باقر علیه السلام فرمود: «وای بر تو! این خصوصیات که به گمان تو برای ابوبکر فضیلت به شمار می آید، همه نقص و عیب است. اولاً این که گفتی ابوبکر صدّیق است، بگو چه کسی این اسم را بر او نهاده است؟»
حروری گفت:« خدا و رسولش.»
امام فرمود:« از فقها بپرس آیا ابوبکر اوّلین مؤمن به رسول خدا بوده است؟»
فقها همه گفتند:« نه، به خدا قسم. علی بن ابیطالب اوّلین ایمانآورنده به رسول خداست.»
امام باقر علیه السلام فرمود:« ای حروری! اگر ابوبکر به علّت تصدیق رسول خدا، صدیق نامگذاری شده، بنا به اعتراف جماعت مسلمین، قبل از او، امیرالمؤمنین سزاوار این نام بوده است.»
حروری سکوت کرد.
حروری گفت:« اگر این طور است که می گویید، علی بن ابیطالب هیچگاه و در هیچزمانی شرک نورزید، پس اسم صدّیق برای او سزاوارتر است.»
جماعت فقها گفتند:«بله، همینطور است. او هرگز مشرک نبوده و اسم صدّیق زیبنده اوست.»
سپس امام باقر علیه السلام فرمود: «اما اینکه گفتی ابوبکر همنشین رسول خدا در غار بوده است، این هم برای ابوبکر فضلیت نیست؛ به چند علت: اول آنکه در قرآن، مدحی برای ابوبکر بیان نشده، جز روایت همراهی اش با رسول خدا. که این همراهی و همصحبتی حتی می تواند با انسانی باشد که کافر است؛ چنانچه خداوند در قرآن (در نقل ماجرای گفتگوی شخص با ایمان با شخص کافر از لفظ مصاحبت و همراهی استفاده میکند) و می فرماید:«قال له صاحِبُه و هو یُحاوِرُه اکفَرتَ بالذی خلَقَک: شخصی که همراه او بود و با او صحبت می کرد، گفت آیا به خدایی که تو را آفریده کافر شده ای؟ (سوره کهف، آیه 37)». پس « همراه و مصاحبِ رسول خدا بودن» نیز به تنهایی فضیلت ندارد؛ زیرا ابوبکر نه ظلمی را دفع کرد، نه با دشمن پیامبر جنگید.
دوم آنکه خداوند در این باره میفرماید:« لا تَحزَن انّ الله مَعَنا : (رسول خدا به ابوبکر فرمود:) محزون مباش! خدا با ماست -سوره توبه، آیه 40». این آیه هم دلالت دارد بر عدم اطمینان، و اضطراب درونی و ترس ابوبکر. زیرا بر آنچه خداوند راجع به حفاظت و امنیت از رسول خدا وعده داده بود، اطمینان نداشت و با اینکه جان پیغمبر در خطر بود، ابوبکر حاضر به مساوات با او نشد. به همین دلیل پیامبر فرمود:«اینقدر محزون مباش!»
اکنون من سؤال میکنم : آیا حُزن ابوبکر مورد رضای خداوند بود یا خشم خداوند؟؟
ادامه مناظره👇👇
#معرفت
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
🔰مناظره امام باقر علیه السلام با «حَروری»
✔️بسیار جذاب و خواندنی
#قسمت_دوم
اکنون من سؤال میکنم : آیا حُزن ابوبکر مورد رضای خداوند بود یا خشم خداوند؟؟
اگر بگویی رضای خداوند، پاسخت این است که: چنین نیست؛ زیرا رسول خدا هرگز از آنچه که مورد رضای خداست نهی نمیفرماید؛ و اگر بگویی که مورد خشم خداوند بود، پس این برای او چه فضیلتی است؟ سوّم آنکه همین کلام رسول خدا که فرمود:« محزون نباش، خدا با ماست.» به این معناست که ایشان دریافته بود که ابوبکر به همراهی خداوند و کمک او اعتقاد حقیقی ندارد، و این هم برای ابوبکر فضیلت نیست.
و اگر این را هم قبول نکنی، باید بدانی که «خدا با ماست» یک قاعده همیشگی است. خداوند همیشه با همه مخلوقاتش همراه است؛ چرا که در سوره مجادله آیه 7 میفرماید:« ما یَکون مِن نجوی ثلاثةٍ الاّ هو رابعُهم و لاخمسةٍ الاّ هو سادسُهم و لا اَدنی مِن ذلک و لا اکثر الّا هو مَعَهم اَین ما کانُوا : هیچگاه سه نفر با هم سخن پنهانی نمیگویند، مگر اینکه خداوند چهارمی آنهاست، و نه پنج نفری که خداوند ششمین آنهاست و نه کمتر و نه بیشتر، مگر اینکه خداوند با آنهاست، هر جا که باشند.» پس خداوند همیشه با ماست و این فضیلتی برای ابوبکر نیست.
چهارم آنکه این قسمت از آیه که میفرماید:« فأنزل اللهُ سَکینتَه علیه و اَیّدَه بِجُنودٍ لم ترَوها : خداوند اطمینان خود را بر او نازل کرد و به لشکریان نادیدنی تأییدش فرمود (سوره توبه آیه40) »، این قسمت از آیه درباره چه کسی نازل شده است؟
حروری گفت: « درباره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم.»
امام فرمود:« آیا ابوبکر هم در این نزول آرامش و اطمینان با پیغمبر اکرم شریک بود؟»
حروری گفت:«بله.»
امام فرمود:« دروغ گفتی؛ زیرا اگر چنین بود خداوند میفرمود «علیهما»: یعنی آن سکینه و آرامشِ خاطر بر هر دوی آنها نازل شد (در حالیکه که خداوند فرمود: «علیه» یعنی فقط پیامبر) و اگر ابوبکر در این آرامش قلبی شرکت داشت، خداوند او را هم شریک میکرد؛ کما اینکه وقتی در جنگ حُنین خداوند اطمینان و آرامش خود را فرستاد، فرمود: «ثمّ أنزل اللهُ سَکینتَه عَلَی رسولِه و عَلَی المؤمنین : پس خداوند آرامش خود را بر رسولش و به مؤمنین نازل فرمود(سوره توبه،آیه 25 و 26)». و این دسته از مؤمنین که مشمول این آیه شدند، کسانی بودند که فرار نکردند و آنان تنها 9 نفر بودند: علی (ع)، ابودجانه ، اَیمَن و شش نفر دیگر از بنی هاشم. پس، از این آیه هم معلوم میشود ابوبکر جزو گروهی که خدا آرامش خود را بر آنان نازل کرده نبوده ، بلکه جزء فراریان بوده است.»
حروری که جوابهای دندانشکن امام باقر علیه السلام، او را شکست داده بود، گفت: « ای جماعت! برخیزید که این سخن، محمد بن علی را از ایمان خارج کرد. این سخن کفر است!»
امام باقر علیه السلام فرمود: « اینها گفته های من نیست، بلکه کلام خداست».
جماعتِ همراه حروری گفتند: ...
ادامه مناظره👇👇
#معرفت
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
🔰مناظره امام باقر علیه السلام با «حَروری»
✔️بسیار جذاب و خواندنی
#قسمت_سوم
جماعتِ همراه حروری گفتند: «ای حروری! در بحث شکست خوردی و جواب نداری.»
امام باقر علیه السلام فرمود: «اما اینکه گفتی ابوبکر (بجای پیامبر) با مردم نماز خواند، پاسخت را بشنو! ابوبکر، آن روز مأمور بود که تحت فرمان و پرچم «اُسامة بن زید» باشد و همه راویان، متّفق القول هستند که ابوبکر به همراه اسامه چندین فرسخ از مدینه بیرون رفته بود. پس چگونه ممکن است رسول خدا به او امر کرده باشد با مردم نماز بخواند؟؟ رسول خدا نه تنها امر نکرده بود که لشکریان اسامه برگردند، بلکه چندین بار فرموده بود:«لشکر اسامه را تقویت کنید! خدا لعنت کند کسی را که از او سرپیچی کند.» (یعنی افرادی که رسول خدا فرموده بود تا با اسامه باشند، اگر به مدینه باز می گشتند، مورد لعن و نفرین حضرت قرار میگرفتند.)
و تازه خود شما میگویید وقتی ابوبکر به نماز ایستاد و تکبیر گفت، رسول خدا که خانهاش چسبیده به مسجد بود، صدای او را شنید و شتابان در حالی که بر علی (علیه السلام) و فضل بن عباس تکیه کرده بود و پاهای مبارکش روی زمین کشیده میشد، به مسجد وارد شد و ابوبکر هنوز به رکوع نرفته بود که رسول خدا جلو آمد و ابوبکر را از محراب کنار زد و خودش نماز را از ابتدا شروع فرمود. همه ی اینها دلیل بر این است که نماز ابوبکر بدون امر رسول خدا بوده است و روایات صحیحی موجود است مبنی بر اینکه هرگاه بلال اذان میگفت و پیامبر نمیتوانست برای نماز حاضر شود، امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به نماز امر میفرمود.»
حروری در اینجا نیز سکوت کرد.
امام باقر علیه السلام فرمود:« اما خصلت چهارم که گفتی «او در کنار رسول الله دفن شده است، بگو ببینیم قبر رسول الله کجاست؟»
حروری گفت:« در خانه اش.»
امام باقر علیه السلام فرمود:
مگر خداوند نفرموده: «یا ایّها الذین آمَنوا لا تَدخُلُوا بیوتَ النّبی الاّ أن یُوذَنَ لکم : ای مؤمنین! به خانههای پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه داده شود (سوره احزاب، آیه 53)»، آیا رسول خدا به ابوبکر اجازه چنین کاری را داده بود؟
حروری گفت:« بله.»
امام باقر علیه السلام فرمود:« دروغ گفتی! چون رسول خدا تمام درهای خانه را که به مسجد باز میشد، بسته بود و به امر خدا، تنها در خانه امیرالمؤمنین علیه السلام را باز گذاشته بود. حتی درب خانه عمر را هم بست. عمر به رسول خدا عرض کرد: «روزنهای برای من قرار بده تا تو را ببینم.» پیامبر فرمود: «نه، به اندازه باریکی سر ناخن هم روزنهای باز نمیکنم.»
پس رسول خدا ابوبکر و عمر را از خانهی خدا و مسجد بیرون کرده و درهای آنها را بسته بود. چه دلیلی دارید که به آنها اجازه ورود به خانهاش را داده باشد؟!»
حروری گفت: « محل قبر ابوبکر و عمر، سهم الارث دختران آنها عایشه و حفصه (که همسران پیامبر بودند) است.»
امام باقر علیه السلام فرمود: «چون رسول خدا در زمان رحلت، 9 همسر داشت، پس به جمع همسرانش، روی هم رفته، فقط یک هشتم از خانه میرسید. بنابراین به آن دو زن - عایشه و حفصه- دو قسمت از نه قسمتِ سهم زنان (یعنی دو نُهم از یک هشتم خانه) می رسید و این می شود دو قسمت از هفتاد و دو قسمت، که اگر درست حساب شود، شاید سهم هر یک از این دو، یکی دو وجب بیشتر نبوده نباشد. پس ابوبکر و عمر در سهم دخترانشان دفن نشدهاند بلکه در زمین غصبیاند.
تازه مگر خود شما از ابوبکر نقل نمیکنید که رسول خدا فرمود: «ما انبیاء ارثی از خود بجای نمیگذاریم؛ و هر چه از ما بماند، متعلّق به همه مسلمین است»، پس ارثی هم در کار نبوده است.
در اینجا شخص حروری دیگر کلامی نتوانست بگوید و ساکت ماند.
📚بحار الانوار، ج 27، ص 321، ح4
#معرفت
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
27.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از من شیعه هستم
#علامه_طباطبایی
💠 بشر باید #عاطفه داشته باشد کسی که عاطفه ندارد، یعنی با قرآن دوست نیست.
—---------------------------------—
🔸 مثل سنگ، بی احساس نباش.
🔸 احساس مهربانی به خَلق و دادخواهی از #مظلوم را سرکوب نکن.
🔸 تا هستی پرواز کن... پروااااز...
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
هدایت شده از من شیعه هستم
#آیت_الله_بهجت
انسان در دنیا (نهایتاً) به ده درصد خواسته های خود می رسد. کمتر کسی پیدا می شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است. اگر کسی #دنیا را این گونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری ها و بدی های همسر و همسایه و… کمتر ناراحت می شود؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست، انتظار نخواهد داشت.
📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۲
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝