eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
483 دنبال‌کننده
312 عکس
83 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸صفحه ای برای تحلیل و بررسی تاریخ اسلام، سیره و سنت - علیهم السلام - و پاسخ به شبهات 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3897098243C4f5b659c8c
📌 -علیه السلام- ✍ از ضوء بن على عجلى روايت كرده كه مردى ايرانى از اهالى فارس به او گفته بود: به منظور خدمت در منزل عليه السّلام به رفتم و امام مرا به عنوان مسئول خريد خانه پذيرفت. وى مى گويد: روزى حضرت عسكرى عليه السّلام فرزند خود را به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبكم»؛ وى اظهار مى كند كه پس از آن نيز تا رحلت امام آن كودك را نديده است. او مى افزايد: در زمانى كه وى آن حضرت را ديد، حدود دو سال سن داشته است.(۱) 📚منبع ۱. ، ج ۱، ص ۵۱۴. 🆔 @islam_history
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة 🌸میلاد یگانه منجی عالم بشریت،به تمام منتظران حضرتش تبریک و تهنیت باد.🌸 🆔 @islam_history
📌يعقوب بن منقوش مي گويد: ✍ به خدمت عليه‌السلام شرفياب شدم، روي سکويي در کنار دودمان امامت نشسته بود، در سمت راست آن حضرت اطاقي بود که پرده اي بر آن آويخته بود. 🔹عرض کردم: اي سرور من! صاحب اين امر کيست؟ 🔸فرمود: پرده را کنار بزن. پرده را کنار زدم کودک پنج ساله اي ديدم که هشت، ده ساله مي نمود، با پيشاني باز، صورتي سپيد و زيبا، ديدگاني جاذب و گيرا، شانه هايي فراخ و ران‌هايي چاق، که در طرف راست صورت مبارکش خال و بر سر مبارکش گيسوهايي داشت. آمد و روي زانوي امام عليه‌السلام نشست. امام حسن عسکري عليه‌السلام به من فرمود: 🔸«اين است صاحب شما». آنگاه به آقازاده ي گرامي فرمود: «پسر جان! وارد خانه شو، تا روز وقت معلوم». آقازاده ي بزرگوار جلو ديدگان من وارد خانه شد، آنگاه امام عليه‌السلام به من فرمود: «اي يعقوب! ببين در خانه کيست؟». وارد خانه شدم کسي را نيافتم».(۱) 📚منبع ۱. / ج51/ ص161. 🆔 @islam_history
📌كليد بدبختي و شرارت ها ✍مرحوم و ديگر بزرگان آورده اند: 🔹روزي حضرت ابو جعفر، عليه السلام جهت زيارت خانه خدا وارد گرديد، در هنگام زيارت و طواف حرم الهي، عده اي از قريش - كه در گوشه اي نشسته بودند - چون نگاهشان به حضرت افتاد، به يكديگر گفتند: 🔹اين كيست كه با اين كيفيت عبادت مي‌نمايد؟ شخصي به آن‌ها گفت: 🔹او محمد بن علي عليهماالسلام امام و پيشواي مردم عراق است. 🔹يكي از آنان گفت: يك نفر را به نزد او بفرستيم تا از او مسئله اي پرسش نمايد. 🔹پس جواني از آن ميان داوطلب شد، و همين كه نزد حضرت رسيد، خطاب به ايشان گفت: بزرگ ترين كدام است؟ امام عليه السلام فرمود: نوشيدن (خمر). جوان بازگشت، و جواب حضرت را براي دوستان خود بيان كرد. دوستان به او گفتند: نزد او باز گرد، و همين سؤ ال را دو مرتبه مطرح نما. بنابر اين، جوان به خدمت امام عليه السلام رسيد، و همان سؤ ال را تكرار كرد، كه بزرگ ترين گناه چيست؟ حضرت فرمود: 🔸مگر نگفتم نوشيدن خمر و شراب بزرگ ترين گناه است؛ و سپس افزود: شراب عقل اراده انسان را ضعيف و بلكه نابود مي‌كند؛ و پس از آن كه عقل زايل گشت، شخص مرتكب اعمالي چون زنا، دزدي، آدم كشي، شرك به خدا و... مي‌شود. و خلاصله آن كه نوشيدن شراب، كليد تمام بدبختي‌ها و شرارت‌ها است؛ و مفاسد آن از هر گناهي بالاتر مي‌باشد، همانطور كه درخت انگور سعي مي‌كند از هر درختي بلندتر باشد و بالاتر رود.(۱)(۲)(۳) 📚منابع ۱. فروع كافي: ج ۶، ص ۴۲۹، ح ۳. ۲. بحارالانوار: ج ۴۶، ص ۳۵۸، ح ۱۲. ۳‌. وسائل الشيعة: ج ۲۵، ص ۳۱۶، ح ۱۰. 🆔 @islam_history
✍ پيامبر در یکی از ها کمی از لشكرگاه فاصله گرفت؛ سپس زير سايه اى آرميد. دشمن از بالاى كوه حركات پيامبر را مى ديد، پهلوانى از دشمن فرصت را مغتنم شمرده با شمشير برهنه از كوه پايين آمد. با شمشير كشيده بالاى سر پيامبر ايستاد و با صداى خشنى گفت: امروز نگه دارنده تو از شمشير برنده من كيست؟ 🔹پيامبر با صداى بلند فرمود: ! اين كلمه آنچنان در او تأثير كرد كه رعب و لرزه در اندامش افكند و بى اختيار شمشير از دستش افتاد. پيامبر بلافاصله از جاى برخاسته شمشير را برداشت و به او حمله كرد و فرمود: 🔹حافظ جان تو از من كيست (من یمنعک منّی)؟ از آنجا كه او بود و خدايان چوبى خود را پست تر از آن ديد كه در اين لحظه حساس از وى دفاع كند، در پاسخ پيامبر گفت: 🔸هيچ كس! 🔹مورّخان مى نويسند كه او در اين لحظه آورد، ولى اسلام او از روى ترس نبود، زيرا بعدها در اسلام خود باقى بود. علت اسلام وى بيدارى پاك او بود، زيرا شكست غير منتظره و اعجازآميز، او را متوجه عالم ديگر كرد و فهميد كه پيامبر ارتباطى با عالم ديگر دارد. پيامبر ايمان او را پذيرفت و شمشير او را پس داد. وى پس از آن كه چند قدم برداشت، شمشير خود را تسليم پيامبر كرد و پوزش طلبيد و گفت: 🔸شما كه رهبر اين فوج اصلاحى هستيد به اين سلاح سزاوارتريد.(۱)(۲) 📚منابع ۱. مناقب، ج ۱، ص ۱۶۴. ۲. واقدى، المغازى، ج ۱، ص ۱۹۴- ۱۹۶. 🆔 @islam_history
کانالی برای تحلیل سیره و سنت -علیهم السلام- 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3897098243C4f5b659c8c
📌فعالیت های علیه السلام در دوران خلفا (۱) 🔵 اول: ، آن هم به صورتي كه در شأن شخصيتي مانند (عليه السلام) بود; تا آنجا كه علیه السلام عبادت و تهجّد شگفت انگيز خود را در برابر عبادتهاي جدّ بزرگوار خود ناچيز مي‌دانست. 🔵 دوم: تفسير و حل مشكلات آيات و تربيت شاگرداني مانند ، كه بزرگترين مفسّر اسلام پس از امام (عليه السلام) به شمار مي‌رفت. 🔵 سوم: پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و نحل ديگر، بالأخص و كه پس از درگذشت (صلي الله عليه وآله وسلم) براي تحقيق در باره رهسپار مي‌شدند وسؤالاتي مطرح مي‌كردند كه پاسخگويي جز حضرت علي (عليه السلام)، كه تسلّط او بر و از خلال سخنانش روشن بود، پيدا نمي كردند. اگر اين خلأ به وسيله امام (عليه السلام) پر نمي شد جامعه اسلامي دچار سرشكستگي شديدي مي‌شد. وهنگامي كه امام به كليه سؤالات پاسخهاي روشن وقاطع مي‌داد انبساط وشكفتگي عظيمي در چهره خلفايي كه بر جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) نشسته بودند پديد مي‌آمد. 🔵 چهارم: بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت و در مورد آنها نصّي در قرآن مجيد و حديثي از پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) در دست نبود. اين يكي از امور حسّاس زندگي امام (عليه السلام) است و اگر در ميان صحابه شخصيتي مانند حضرت علي (عليه السلام) نبود، كه به تصديق پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) داناترينِ امّت وآشناترينِ آنها به موازين قضا و داوري به شمار مي‌رفت، بسياري از مسائل در صدر اسلام به صورت عقده لاينحل و گره كور باقي مي‌ماند. همين حوادث نوظهور ايجاب مي‌كرد كه پس از رحلت پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) امام آگاه و معصومي به سان پيامبر در ميان مردم باشد كه بر تمام اصول و فروع اسلام تسلّط كافي داشته، علم وسيع وگسترده او امّت را از گرايشهاي نامطلوب و عمل به قياس وگمان باز دارد و اين موهبت بزرگ، به تصديق تمام ياران رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم)، جز در حضرت علي (عليه السلام) در كسي نبود. قسمتي از داوريهاي امام (عليه السلام) و استفاده‌هاي ابتكاري‌ و جالب وي از آيات در كتابهاي حديث و تاريخ منعكس است. 🆔 @islam_history
📌 فعالیت های علیه السلام در دوران خلفا (۲) 🔵 پنجم: هنگامي كه دستگاه در مسائل و پاره اي از مشكلات با بن بست روبرو مي‌شد، امام (عليه السلام) يگانه مشاور مورد اعتماد بود كه با واقع بيني خاصي مشكلات را از سر راه آنان بر مي‌داشت ومسير كار را معيّن مي‌كرد. برخي از اين مشاوره‌ها در و دركتابهاي تاريخ نقل شده است. 🔵 ششم: تربيت و پرورش گروهي امثال و كه ضمير پاك و روح آماده اي براي سير و سلوك داشتند، تا در پرتو رهبري وتصرّف معنوي امام (عليه السلام) بتوانند قلّه‌هاي كمالات معنوي را فتح كنند وآنچه را كه با ديده ظاهر نمي توان ديد با ديده دل و چشم باطني ببينند. 🔵 هفتم: كار و كوشش براي تأمين زندگي بسياري از بينوايان ودرماندگان; تا آنجا كه امام (عليه السلام) با دست خود باغ احداث مي‌كرد و قنات استخراج مي‌نمود وسپس آنها را در راه خدا وقف مي‌كرد.گفتنی است این چاه ها (با وجود آب) اکنون هم پس از گذشت بیش از ۱۴ قرن در به علیه السلام مشهور است. 🆔 @islam_history
📌 كلام عليه السلام به خود ✍ سيّد جليل القدر سيّد نعمت اللَّه جزايرى قدس سره در «الأنوار النعمانيّه» روايت نموده كه: حضرت مولا امير مؤمنان على عليه السلام به خود چنين خطاب مى فرمايد: 🔹إذا أتتني صحيفة سيّئاتكم فلتكن صحيفة قابلة للإصلاح يعني أن يكون كالكتاب الّذي فيه غلط لا أن يكون كلّه غلطاً، فإنّه لايقبل الإصلاح. 🔸هنگامى كه پرونده گناهانتان را نزد من مى آورند بايستى نامه اعمالتان قابل اصلاح باشد. يعنى همانند كتابى باشد كه اغلاط اندكى دارد نه همچون كتابى كه همه اش غلط است، چرا كه چنين كتابى قابل اصلاح و تصحيح نيست. ‌ 📚 منبع ،ج۲،ص۴۰۲. 🆔 @islam_history
📌 نظر علیهم السلام درباره تزويج فرزندان آدم ✍ یکی از اصحاب میگوید: باقر عليه السلام به من فرمود: مردم () در مورد تزويج فرزندان حضرت عليه السلام چه مي‌گويند؟ 🔹عرض كردم: آنها مي‌گويند: حضرت در هر شكم، دو فرزند؛ يكي پسر و ديگري دختر براي حضرت آدم مي‌آورد، پسر شكم اول با دختر شكم دوم و دختر شكم اول، با پسر شكم دوم مي‌كرد تا اين كه نسلي به وجود آمد. 🔸امام باقر عليه السلام فرمود: چنين نيست، و لكن چون متولد گشت و بزرگ شد حضرت آدم از خداوند متعال خواست كه او را تزويج كند، خداي حوريه اي از بهشت براي او فرود آورد و با او ازدواج نمود، و از او چهارپسر متولد شد. پس از آن، براي حضرت آدم فرزند ديگري متولد شد، چون بزرگ شد به او اجازه ي ازدواج داد. او با جن ازدواج كرد، و از آن چهار دختر متولد شد، بنابراين، پسران اين پسر، با دختران پسر ديگر ازدواج كردند. 🔸پس آنكه داراي جمال و زيبايي است از جانب حوريه است و آنكه صاحب حلم و شكيبايي است از جانب حضرت آدم، و آنكه سبكي و خفت است از جانب جن است، و چون توالد شد حوريه به سوي آسمان صعود نمود. 📚 منابع ۱. ، ج ۱۱ ص ۲۴۴ ح ۴۰ ۲. تفسير عياشي: ج ۱ ص ۲۱۶ ح ۶. 🆔 @islam_history
📌 و ✍ مَسْعَدَة بن زیاد روایت کرده است که نزد علیه السلام بودم. 🔹مردی به امام عرض کرد: فدایتان شوم! همسایه‌هایی دارم که کنیزکان مطرب و آوازه خوان دارند. وقتی من به مستراح می‌روم، چه بسا عَمداً مدت بیشتری می‌نشینم تا صدای آواز آنان را بشنوم. 🔸امام فرمود: چنین نکن. آن مرد عرض کرد: به خدا نزد آنها نمی روم و با آنها برخوردی نداشته ام، تنها با گوش خود صدایی را می‌شنوم. 🔸امام فرمود: از خدا بترس. آیا نشنیده ای می‌فرماید: إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا؟ ( قطعا گوش و چشم و دل (قلب)، همه ی آنها مورد سوال اند). 🔹مرد عرض کرد: آری به خدا، گویی تا به حال از هیچ و این را نشنیده بودم. با وجود این ان شاء الله دیگر عمل خود را تکرار نمی کنم و از خداوند طلب و می‌نمایم. 🔸امام به او فرمود: برخیز و غسل کن و شکر بجای آور که تو در امر خطیری واقع شده بودی، اگر در همان حال می‌مردی، چقدر حال و روزگار تو بد می‌بود. خدا را شکر کن و از او توبه و بازگشت از آن چه او نمی پسندد، مسئلت نما که خداوند، فقط زشتی‌ها را نمی پسندد، زشتی را برای اهلش بگذار، که هر امری اهل خود را دارد. 📚 منبع ۱. ، ج ۶، ص ۴۳۲. 🆔 @islam_history