#نقد_کتاب 📚
رمان #عاشق_داعشی_من ( #حبیبی_داعشی )📓
✍️نویسنده: #هاجر_عبدالصمد
#نشر_کتابستان_معرفت
‼️قبل از این که درباره خود داستان حرف بزنم، یک توضیحی درباره نویسنده بدهم...👇
⚠️نویسنده در مصاحبهای که انتهای کتاب چاپ شده است، صریحاً گفته که برای نوشتن این رمان، اصلا درباره داعش و گروههای تکفیری تحقیق نکرده و به اطلاعات محدودش که از رسانهها به دست آورده، بسنده کرده است!😑
❗️و البته این نویسنده با اطلاعات محدودش، در یک تحلیل ناپخته، ادعا میکند که داعش اصلا ربطی به امریکا و اسرائیل و عربستان ندارد و محصول آنها نیست.😐
🙄حالا من نمیدانم چرا این کتاب را یکی از کتب مقاومت به شمار میآورند و به مخاطب توصیه میکنند برای افزایش آگاهی آن را بخواند؟! درحالی که آگاهیِ خود نویسنده در رابطه با داعش، کاملا محدود و عامیانه است و مخاطب این را به وضوح با خواندن کتاب درک میکند!😏
🔰و اما ماجرای کتاب...📖
👈کتاب درباره یک دختر مطلقه مصری ست که بخاطر محدودیتهایی که بعد از طلاق برایش به وجود آمده، از جامعه میبُرد و به داعش میپیوندد! نمیدانم چرا در سراسر کتاب، نگاه نویسنده به جنس مرد، به شکل نامتعادلی منفی ست؟!😕
🔸و البته همراه او، چند دختر دیگر هم با دلایلی مشابه، به داعش ملحق میشوند. اما دختر قصه ما که نامش لیلی ست، بخاطر موقعیت خاص شغلی پدرش، در مکانی جدا و با امکانات کامل سکونت دارد و مورد آزار داعشیها قرار نمیگیرد.🤣
‼️در این میان، متوجه میشود محافظ داعشیِ او، همکلاسی دانشگاهش بوده و به لیلی علاقه داشته؛ اما وقتی نمیتواند به لیلی برسد، دچار سرخوردگی میشود و تصمیم میگیرد داعشی بشود!!! 🙄میبینید؟! داعشیها آدمهای بدی نیستند؛ بلکه انسانهایی مظلوم و مطرود از سوی اجتماعند!!!😳😂
👈خلاصه... لیلی و همسر داعشیاش با هم از دست داعش فرار میکنند و میروند یمن...اما داعش، همسر لیلی را پیدا میکند و میدزدد. لیلی به عربستان میرود و بعد از چند ماه که معتکف خانه خدا بود و عبادت میکرد، در منزل یک شیخ سعودی ساکن میشود! (ناگفته نماند که این لیلی خانم، تا قبل از آن اصلا اعتقادی به دین نداشت!😐)
💢جالب اینجاست که این شیخ ثروتمند سعودی، علیرغم تجمل بیش از حدش، یکی از بهترین بندگان و اولیاء الهیست و کلا همه شیوخ وهابی سعودی همینقدر خوبند!🤣😐
♨️بعد از مدتی، همسر لیلی از چنگ داعش میگریزد و با لیلی برمیگردند به مصر و میخواهند عین آدم، عاشقانه زندگیشان را بکنند؛ اما همسر لیلی خانم وقتی عضو داعش بوده، بنده خدایی را کشته بوده. حالا هم همان بنده خدا میآید و برای انتقام، همسر لیلی را جلوی چشم دخترش میکشد و دخترش را هم میدزدد!!😣
🔰بعد از طی شدن ماجراهایی طولانی، این دختر به آغوش لیلی باز میگردد و لیلی هم میبیند در مصر آرامش ندارد؛ در نتیجه با دخترش میرود آلمان و به خوبی و خوشی زندگی میکنند.😕
⚠️بیتعارف باید بگویم داستان کتاب کاملا شبیه فیلمهای هندی بود.😖 ترجمه کتاب به شدت ضعیف بود و قلم نویسنده هم چنگی به دل نمیزد. بسیار یکنواخت و ضعیف.😒
⛔️نویسنده با نگاه عامیانه و جاهلانهاش، تلاش دارد بگوید:
‼️زنهای مسلمان بدبخت و توسریخورند،😠
‼️ داعشیها و تروریستها انسانهای بدی نیستند؛ بلکه شکستهایشان در زندگی آنها را تبدیل به ماشین کشتار کرده است ولی اتفاقا خیلی هم مهربان و دلرحمند،😳🤯
‼️نهادهای نظامی و امنیتی هم کلا کشکاند و قانون حاکم، قانون جنگل است 😰
‼️و در نهایت شیوخ مرتجع سعودی انسانهایی بس عابد و زاهد و عادلاند!😧🙄
🚫آخر داستان هم، همه میمیرند!!😐
⛔️وقتتان را برایش تلف نکنید.⛔️
#ماه_مبارك_رمضان
#روایت_عشق
#کتاب_خوب_بخوانیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#روایت_عشق
https://eitaa.com/istadegi